جنوب شرق ایران به ویژه استان سیستان و بلوچستان متاثر از مخاطرات محیطی همچون خشکسالی، سیل و غیره میباشد. امروزه این مخاطرات در ترکیب با عوامل انسانی بسیار پیچیدهتر و مخربتر شده اند. در همین راستا گروه جغرافیای طبیعی دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی دانشگاه از دکتر امیر آقا کوچک استاد تمام دانشگاه ارواین کالیفرنیا دعوت به عمل آورد تا در خصوص یکی از مخاطرات محیطی مهم استان با محوریت اثرات انسان، تجربیات بینالمللی خود را با اساتید دانشجویان و پژوهشگران علاقهمند استان به اشتراک بگذارد. بدین روی در مورخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ سخنرانی علمی با عنوان "خشکسالی انسان محور با مدیریت منابع آب در ایران" برگزار گردید. امیر آقاکوچک پژوهش¬های متعددی در سطح بین¬المللی در خصوص خشکسالی، تغییر اقلیم و مدیریت منابع آب دارد.
در آغاز وی به تشریح وضع موجود آب¬های سطحی و زیرزمینی و میزان مصارف آن پرداخت. در خصوص وضع موجود آبهای سطحی حوضههای آبریز کشور اظهار داشت که بیشترین آب ممکن از حوضههای آبریز برداشت شده است که موضوعی بسیار نگران کننده میباشد. البته در بخش جنوبی استان سیستان و بلوچستان (حوضه بلوچستان جنوبی) به سبب کمتر بودن سدها و توسعه محدود وضعیت برداشت آبهای سطحی نسبت به برخی مناطق دیگر در شرایط نسبتا مناسب تری است.
استاد دانشگاه ارواین در خصوص آبهای زیرزمینی نقل کرد که میزان از دست رفت آبهای زیرزمینی بسیار قابل توجه است و در حدود یک دوره ۱۳ ساله حدود ۷۴ کیلومتر مکعب آب از دست دادهایم و این در حالی است که به آبخوان¬ها برگشت داده نشده است و برخی دشتها با تراکم جمعیتی بالا مانند دشت قم، دشت تهران و غیره شرایطی بسیار وخیمتر و حادتر نیز دارند.
با این اوصاف و تشریح وضع موجود سوال اصلی اینجاست آیا خشکسالی و عوامل طبیعی مانند گرمایش جهانی، تبخیر و یا خشکسالی منجر به این شرایط شده است یا عوامل انسانی باعث به وجود آمدن آن شده است. در واقع میخواهیم پاسخ به این پرسش را بیابیم که آیا در ایران خشکسالی انسانمحور است یا خیر؟ این موضوع روشن می¬سازد که انسان نقش بسزایی در تخریب سرزمین دارد. منظور از خشکسالی انسانمحور خشکسالی است که یا توسط عامل انسانی ایجاد شده یا انسان منجر به تشدید آن شده است. آنچه مورد تاکید وی بود عبارت است از اینکه کاهش بارندگی و تغییرات اخیر آن به تنهایی منجر به تغییر و کاهش آبهای سطحی و زیرزمینی نمیباشند؛ بلکه میزان از دست رفت آبهای سطحی و زیرزمینی قطعاً ناشی از عوامل انسانی است.
بر اساس نتایج ایشان میزان برداشت آب (مصرف آب) بیش از ۲ برابر حتی در برخی از مناطق ۴ برابر مقداری است که آب به آبخوانها برمیگردد و این طبیعتاً بسیار خطرناک است و میتوان شاهد تبعات آن به صورت فرونشست و فروچالهها در اقصی نقاط کشور به ویژه محیط¬های شهری باشیم و چنین شرایطی در مناطق با حساسیت اکوسیستمی بالا همچون مناطق خشک و نیمه خشک مانند استان سیستان و بلوچستان شدیدتر می باشد.
باید اضافه کرد که ما در جهانی زندگی میکنیم که اقلیم آن در حال تغییر است به طوری که انتظار میرود فراوانی، شدت و مدت خشکسالی افزایش بیابد بدین معنی است که مخاطراتی همچون خشکسالی از بعد اقلیمی نیز در حال تشدید یافتن است و مطابق با برونداد مدلهای اقلیمی و سناریوهای خوشبینانه و بدبینانه، متاسفانه انتظار میرود شرایط اقلیمی به سمت بدتر شدن پیش رود. این در حالی است که اگر میزان آبی که برای کشاورزی، در قبال هر تن غذای که تولید می شود را ترسیم نماییم، متوجه خواهیم شد که شرایط نگران کنندهای پیش رو داریم. به طوری که مقدار آب زیادی برای تولید مقدار نسبتاً ناچیزی غذا از دست میدهیم. متاسفانه این شرایط نگران کننده برای بیشتر کشورهای خاورمیانه و همسایه ما متصور است. حتی در خصوص مصرف انرژی نیز در شرایط خوبی به سر نمیبریم و همان تصویر آشکار میشود. یعنی میزان انرژی مصرفی بسیار بالا است و میتوان بیان داشت ایران جزو کشورهایی است که به اندازه کشورهای سردسیر مانند کانادا و نروژ در حال مصرف انرژی میباشد این چنین رفتاری در خصوص آبهای زیرزمینی نیز وجود دارد نتیجه اینکه ما نسبت به آبی که مصرف می کنیم غذا بسیار ناچیز تولید می کنیم ولی آب و انرژی بسیار زیادی مصرف می کنی…