مبانی
جهانشمول مکتب سلیمانی، چالش بزرگ نسبیگرایی فرهنگی در غرب
دکتر
مر
یجی، رئیس دانشگاه باقرالعلوم (ع) در نشست بازخوانی اصحاب علوم انسانی اسلامی در باب جهان مقاومت پس از سردار سلیمانی:
در
غرب
می
گویند فرهنگ و ارزشها وابسته به افرادی هستند که آن را شکل می دهند. در نتیجه جوامعی که فرهنگهای متفاوتی با یکدیگر دارند، متباین از یکدیگر نیز به حساب می آیند. فرهنگ مثل لباس است. نمیتوان لباس یک پیرمرد را به یک جوان پوشانید. وقتی فرهنگ متفاوت و نسبی بود، نباید انتظار داشت که دو جامعه یکسان باشند و مبتنی بر آن قانون واحد جهانی صورت داد و درنتیجه حکومت امام زمان (عج) هم نباید شکل بگیرد. این نکته را سالها تلاش کردند و در مجامع علمی و دیگر مراکز تئوریزه و نهادینه کردند. دیگران را هم به این سمت پیش بردند و هژمونی عجیبی در کل جهان بهوجود آوردند.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مریجی در ادامه افزود: اما
در
مواجهه
با
فرهنگ
و
ا
یده اصلی جریان رقیب میبینیم شهادت و مکتب شهادت، در حقیقت به نوعی به این فرهنگِ متصلبِ موجود دهنکجی میکند. نه تنها در جوامع اسلامی مثل لبنان، عراق و... بلکه در کشورهای آفریقایی هم این ارزش به تدریج در حال تبدیل به مثابه محوری ثابت در بستر فرهنگ میباشد. حال مساله اینجا است که مکتب سلیمانی چیست؟ مکتب سلیمانی مبتنی بر باورها و ارزشهایی است که ریشه در واقعیتهای نفسالامری و جهان شمول دارد. مکتب شهید سلیمانی دقیقاً نقطه کانونی ایده جریان رقیب یعنی؛ نسبیت و قراردادی بودن ارزشهای انسانی را هدف قرار میدهد.
وی ضمن اشاره به اینکه غرب توان پاسخ منطقی به این چالش بزرگ را ندارد، گفت:
هنری کسینجر میگوید اینکه ما برای دموکراسی خودمان که ارزش های نسبی دارد حاضر نیستیم از بینیمان خونی جاری شود ولی اسلام و مسلمین برای ارزشهایشان جانشان را میدهند، نشان میدهد ما شکست خوردهایم. از آنجایی که پاسخ منطقی برای این مساله ندارند، تلاش میکنند به جهت سخت افزاری یک روز طالبان را سازماندهی و ایجاد کنند و روز دیگر نگاه دیگری را پی میگیرند. دو فردای دیگر چیز دیگری را میسازند. چرا؟ چون مبنای فکری درست و منسجمی ندارند.