مشکلات و معضلات محیطزیستیِ بهره گیری از آبهای ژرف به مراتب کمتر از سایر روشهای جایگزین است
یک کارشناس حوزه ژئوفیزیک زیست محیطی و اکتشاف منابع آب در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: این که ما سفره های آب ژرف داریم یا نداریم و اینکه حجمش چه قدر است و چه قدر نیست بحثی است که اگر کسی بخواهد چالشی بحث کند تا مطالعه دقیقی انجام نشود نمی تواند قطعی این موضوع را رد بکند.
حمید سرخیل تاکید میکند: دلایلی که برای امکان وجود آبهای ژرف از نظر علمی هست خیلی ساده است. ما در کشورمان تعداد بسیار زیادی یعنی بیش از ۱۵۰ میدان نفتی داریم که در حوزه جنوب زاگرس استخراج میشود و در عمق دو هزار متری و چهار هزار متری و پنج هزار متری متری دائم با حضور آب همراه است. یعنی کلا یکی از مسائل شرکت نفت در قسمت اکتشاف و بهره برداری نفت این است که ما با هجوم آب به مخازن نفت مان چه کار کنیم و چه طور این آب را مدیریت کنیم. پس ما در ۱۵۰ میدان نفتی با معضل حضور آب ژرف مواجهیم چطور این بحث پیش میآید که آب ژرف نداریم؟
وی ادامه میدهد: جدا از این گسلهای زیرسطحی طویلی داریم و مثلاً گسلی داریم که از خراسان جنوبی شروع میشود و شاخه ایش در کرمان و شاخه دیگرش در سیستان است به نام گسل نهبندان. این گسل به صورت شاخ و برگی است. گسل ها شکستگی های زیرسطحی هستند یا گاه رودخانه های زیرزمینی هستند که آب در مسیر آنها فرار می کند و حرکت می کند. عمقشان هم تا ۷ کیلومتری می تواند باشد. با توجه به خاستگاه یا ساختار زمین شناختی ایران که ایران در فلات پارسی است و این صفحه پارسی توسط فلات عربستان و فلات روسیه از دو طرف تحت فشار است. کشور ما به شدت تکتونیزه و پر شکستگی و گسل است و تمام این گسل ها گسل هایی هستند که زیرسطحی هستند و به احتمال خیلی زیاد غالب این ها آب دارند و این ها دلایل خیلی واضحی است که ما آب ژرف داریم.
این عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست درباره خبری که در شبکههای اجتماعی درباره سفره آب زیرزمینی از هندوکش تا سیستان منتشر شده هم میگوید: از نظر علمی وجودش ممکن است و این چیزی نیست که به این راحتی بتوان آن را رد کرد چرا که کوه های هندوکش کوه های مرتفعی هستند که برفگیرند و بارندگی خوبی به خاطر اقلیم خاص منطقه دارد. برف و آبی که در این کوهها هست به تدریج در زیرسطح نفوذ میکند و اگر شیب زمین یا شکستگی زمین در این منطقه در جهت مناسب باشد این آب ها توسط این شیب یا شکستگی منتقل می شود. پس این که از نظر علمی این مسئله امکان پذیر هست یا نه بله ممکن است. اما اینکه این مورد خاص آیا شایعه است یا واقعیت دارد؛ من به صورت رسمی شنیدم که توسط چندین نهاد در کشور مطالعات انجام شده و با استفاده از ژئوفیزیک و بحث الکترومغناطیس از کشور روسیه کمک گرفتهاند و بودجه اش را هم به چند نهاد از جمله ریاست جمهوری، استانداری سیستان و بلوچستان و چندین دستگاه دیگر نسبت دادهاند.
شوری این آب در حد ۲۵ گرم در لیتر است و شوری آب دریا ۴۵ است. پس این آب بسیار شوری است. ضمن اینکه این آب هایی که در عمق بیش از ۱۵۰۰ اکتشاف میشود اکثرا آلوده به مواد رادیو اکتیو یا فلزات سنگین هم هستندسرخیل تاکید میکند: مطالعات الکترومغناطیسی را در اطراف زابل کار کردند و توانستند یک شکستگی آبدار عمیق یا یک سفره آب ژرف عمیق را شناسایی بکنند و میگویند که حفاری انجام شده و پس از حدود دو هزار تا سه هزار متر توانستند به آب ژرف برسند. اینها صحبت هایی است که رسمی و غیررسمی شنیده میشود و از نظر علمی هم امکان پذیر است و میتواند بالای ۹۰ درصد درست باشد.
وی در خصوص مساله کیفیت آب استخراج شده هم میگوید: بعضا میگویند آبی که از چاه درآمده املاح داشته و غیرقابل استفاده بوده و مواد رادیو اکتیو داشته است. خب وقتی چاهی حفر میشود باید مهار دیوار چاه انجام شود و به اصطلاح آستربندی کنید و میتوانند به هر زونی که میرسند اگر آب آلوده دارد آن آب را فیکس کنند و نگذارند وارد چاه بشود و بروند به لایه ای برسند که آب کم شورتر و بدون خطرتر داشته باشد. این کارها را میتوان حین حفاری و بهرهبرداری مدیریت کرد و دلیلی بر این نمی شود که فردی یا مجموعه ای قضاوت کند که این چاه ژرف چاهی است که امکان دارد آب خوبی به ما ندهد و این صحبتها دور از واقعیت است.
این کارشناس ژئوفیزیک زیست محیطی درباره شبهههای مرتبط با هزینه برداشت آبهای ژرف هم معتقد است: ارزش گذاری اقتصادی پروژه را معمولا به صورت بومی بررسی می کنند. باید ببینیم در منطقه ای که با خشکسالی مواجه است، مثلاً در سیستان و بلوچستان و بخش هایی از کرمان و جنوب خراسان یا جاهای دیگر ایران باید ببینیم هزینه مهاجرت افراد به خاطر خشکسالی و هزینه این جابه جایی ها و مسائل فرهنگی که پیش میآید و هزینه پیدا نکردن شغل های جایگزین برای مردم و مانند اینها چقدر است. بعد ببینیم این هزینه چه قدر برای یک سیستم، یک دولت یا کل کشور مسالهساز است و آن را مقایسه کنیم با هزینه یک چاه دو هزار متری که شرکت نفت در واقع دائم دارد در مخازنش مشابه این چاه ها را حفر می کند. از میان آن ۱۵۰ میدان نفتی شاید در بیش از ۵۰ میدان چاه پنج هزار متری حفر شده باشد. پس ما اگر صرفا بخواهیم بگوییم آب تمام شده از حفاری چاه آب ژرف چه قدر برای ما هزینه دارد، باید بیاییم هزینه های اجتماعی و مسائلی که از خشکسالی پیش میآید را هم در نظر بگیریم. اگر همه این ها را با هم ببینیم، خواهیم دید که سراسر منفعت است. حفاری انجام می دهیم که کشورمان به صورت متداول می تواند انجامش بدهد و نیاز به هیچ کمک دیگری از جایی ندارد و آن هم وقتی که ما یک چاه حفاری آب ژرف عمیق متناسب روی مخزن آب ژرفی داریم که می تواند تاریخی باشد یعنی آب مناطق بالادست را بیاورد و سالیان سال آبدهی برای منطقه داشته باشد.
کسی که این ها را مطرح می کند به منافع ملی توجه ندارد. این که در روزنامه ها بگوییم چنین آبی از کجا میآید اصلاً درست نیست. من اسم نمی برم چون همین الان هم این ها علیه ما استفاده شده است وقتی بر سر حقابه رودخانههایمان مذاکره میکنیم می گویند شما آب ما را قرار است ببرید. چه کسی این طور به خودش گل می زند؟ سرخیل در پاسخ به این پرسش که آیا بهتر نیست این هزینه صرف بازچرخانی آب و بهبود راندمان آبیاری کشاورزی و شبکه توزیع و دیگر موارد هدررفت آب در کشور شود و بعد به سراغ منابع تازه احتمالی برویم میگوید: این که ما قطعا باید کمتر مصرف کنیم و مصرف مان بهینه باشد و تکنولوژی های آب رسانی شهری یا کشاورزیمان را توسعه بدهیم در این ها اصلا شکی نیست. ولی ما از توسعه پایدار حرف می زنیم و توسعه پایدار هم اساسش بر انسان متمرکز است و می گوید ما باید از محیط زیست حفاظت بکنیم برای این که انسان در آن زندگی می کند. اگر می خواهیم توسعه پایدار و همه جانبه داشته باشیم چرا از همه ظرفیت هایمان استفاده نکنیم؟ چرا اول بیاییم به فکر این باشیم کم مصرف کنیم و به جای آنکه کشاورزی مان را رونق بدهیم آب های ژرف را نادیده بگیریم؟ یک جاهایی مثل مثلا استان سیستان و بلوچستان و کرمان و جنوب خراسان و یزد و طبس مناطقی هست که اصلا آبی وجود ندارد که بیاییم در مورد کم مصرف شدنش بخواهیم بحث بکنیم. وقتی آن زیر یک پتانسیل آب ژرف وجود دارد که دائم هم شارژ میشود چرا استفاده نکنیم؟
وی تاکید میکند: این آبی نیست که مثلاً فرض کنیم یک کپسول آب زیرزمینی وجود دارد که اگر این را مصرف کنیم دیگر تمام شود. این کپسول از بالادست از مناطق مرتفع کوهستانی دوباره شارژ می شود. کما این که اگر از این ذخیره استفاده نکنید توسط شکستگی های دیگر یا شیب زمین در سازندهای دیگر به مناطق دیگر میرود و هرز می رود. یعنی میرود و با آبهای شور اختلاط پیدا میکند و شاید مثلاً به دریای عمان و خلیج فارس وارد می شود. خب ما یک مخزنی به نام آب ژرف داریم که این تجدیدپذیر هم هست و دوباره شارژ می شود، چرا این منبع را هم جزو منابع محلی مان نیاوریم که جلوگیری نکنیم از مهاجرت و مشکل مردم محلی مان را بتوانیم به صورت کار فوری و یا میان مدت حل کنیم؟ صددرصد مسائل دیگر هم مهم است. بهبود تکنولوژی، کاهش مصرف آب، ساماندهی کشاورزی محصولاتی که داخل کشور باید تولید بکنیم و محصولاتی که باید خارج از کشور تولید بکنیم، همه اینها هست اما در توسعه پایدار ما چرا یک عامل را نادیده بگیریم؟
سرخیل در پایان میگوید: این عملیات هیچ مسئله محیط زیستی هم ندارد. بعضا این اشتباه وجود دارد که مثلاً منجر به فرونشست و … میشود. اصلا فرونشست برای آبهای زیرزمینی است و نه آبهای ژرف. برای آبهایی که سطحی و کم عمق هستند و یک تا ۲۰۰متر تا ۵۰۰ متر عمق دارند. این آب اصلاً در سازندهای عمیق است و هیچ تاثیری بر لایه های سطحی ندارد. ضمن اینکه اینها قابل مطالعه و رصد است. سازند زمین شناسی بالایی آن منطقه را می شود مطالعه کرد که ببینیم آیا رس است، سست است، یا نه؟ یعنی با کار علمی این بحث های بسیار ناچیزی که در مورد فرونشست هست یا حتی مثلاً برای زلزله هست همه قابل کنترل و پیشگیری است و برداشت آبهای ژرف هیچ مسئله محیط زیستی ندارد و اتفاقا به محیط زیست کشور کمک می کند.