یادداشتی بر پنجاهمین سالروز درگذشت ابراهیم پورداوود
۲۶ آبان ماه ۱۳۹۷ خورشیدی، مصادف است با پنجاهمین سال درگذشت «ابراهیم پورداوود» شاعر، زبان شناس و نخستین مترجم زند «اوستا» به «فارسی متاخر» است، همچنین در جایگاه بنیان گذار «انجمن علمی ایرانشناسی» او را باید پایه گذار انجمنهای علمی ایران دانست. یادکرد این دانشمند بزرگ و میهن پرست نه تنها از جامعه دانشگاهی که از سوی دوستداران فرهنگ ایران زمین در هر جایگاهی بایسته است. در باره زندگی و آثار پورداوود بسیار گفته و نوشته اند، لزومی به تکرار آن همه نیست، و اگر کسی علاقه مند باشد می تواند با مراجعه به تارنمای موسسه محترم «دایرهالمعارف بزرگ اسلامی» مقاله بسیار سودمند و مستند استاد گرانقدر جناب آقای دکتر «اصغر دادبه» را که در باب زندگی و آثار پورداوود نوشته اند، مطالعه کند. آنچه در اینجا خوب است بدان توجه شود، ارزش کار علمی و پژوهشی و نتیجه کارهای این استاد بزرگ است، مشخص است که پژوهش های ایران شناسی به ویژه کارهای مربوط به زبان های ایران باستان از نیمه دوم قرن هیجدهم با کوشش اروپاییان آغاز شده است و آشکارا اختلاف نظر و آرای متفاوتی در پژوهشهای آنان دیده میشود، و همان گونه که شادروان ساسانفر(۱۳۹۰: ۱۴-۱۵) متذکر شده اند این کوشش ها نه برای خدمت و خوشایند مردم ایران که برای کشف حقایقی انجام می گرفت که برای آنان مهم بوده، بنابر این نباید انتظار داشت که تحقیقات آنان به تمامی در جهت منافع ملی ما و درست شناساندن فرهنگ ما به جهانیان انجام گرفته باشد، چنان که برخی از این خاورشناسان مطالبی را از دین و باور ایرانیان باستان نوشته اند که کوچکترین نزدیکی به حقیقت ندارد، بنابر این کوشش های پورداوود را دست کم در کاستن دخالت بیگانگان در معرفی فرهنگ ایرانیان باید ارج نهاد، به ویژه در باب آموزه های زرتشت، یگانه وخشور ایرانی، باید از این منظر بدان نگریست که او با کار ستُرگ خود توانست ارتباط میان فرهنگ ایران پیش از اسلام و فرهنگ ایران دوره اسلامی را مستحکم کند، و از تقریب آموزه های اوستای گاهانی و اسلام پرده بردارد، همچنین آثار او این فرصت را برای ایرانیان فارسی زبان به وجود آورد که بتوانند بدون دخالت فرهنگ بیگانه به مطالعه متون نیاکانشان بپردازند و از باورها و اندیشه های آنان آگاه شوند. چنان که در سایه کوششهای او آموزش «زبانها و فرهنگ باستانی ایران» تحقق پیدا کرد، و کسانی چون «محمد معین»، «محمد مقدم»، «محمدکیوان پورمکری»، «یحیی ماهیار نوایی»، «بهرام فرهوشی»، «ساسان سپنتا»، «احسان یارشاطر»، «منوچهر ستوده»، «جلیل دوستخواه»، «ایرج افشار» و ... که هر یک خود، از نامداران عرصه ادب و فرهنگ ایران به شمار میروند، از تعلیمات او بهره مند شده اند(دادبه: ۱۳۹۲) و دیگران را بهره مند کردند. چنان که محمد معین(۱۳۶۴: ۴۵) مشخص کرد «اهورا مزدا» مفهومی برابر «سرور دانا» دارد، و محمودی بختیاری(۱۳۷۷: ۲۳) از اینهمانی اهورا مزدا و «خداوند جان و خرد» بیت نخست شاهنامه خبر داد، و دیگران به اعتبار گزارش این عبارت گاتها از پورداوود، «ما می ستائیم اهورا مزدایی که سرچشمه کلیه اشیاء است»(پورداوود، ۱۳۸۴: ۱۸۷)، به تحقیق دانستند که ایرانیان یکتاپرست و نمازگزار بوده اند، و از اثر آموزگاری این استاد بزرگ است که شادروان حسین وحیدی(۱۳۶۰) به اعتبار این سخن گاهانی که اهورا مزدا فروغِ سرشار است(پورداوود، ۱۳۸۴: ۱۸۷)، از سرچشمه یکسان اندیشه زرتشت، عطار، مولانا، شیخ محمود شبستری و حافظ سخن به میان آورد، تا دانسته آید در فرهنگ و باور ایرانیان «این همه عکس می و نقش نگارین که نمود/ یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد»(حافظ، ۱۳۶۲: ۲۶۹). پورداوود در خانوادهای مسلمان به دنیا آمده بود، هیچگاه تغییر مذهب نداد، و در آلمان به شیوهٔ اسلامی ازدواج کرد. بعدها پیشنهاد اختصاص زمینی برای آرامگاهش توسط زرتشتیان را رد کرد و سرانجام در رشت به شیوهٔ اسلامی دفن گردید(آموزگار، ۱۳۹۶). یادش گرامی و روانش جاوید.
بن مایه ها:
آموزگار، ژاله. (۱۳۹۶). «ابراهیم پورداوود». بخارا (تهران) مرداد و شهریور، ش. ۱۱۹: ۷۸-۸۸.
پورداوود، ابراهیم. (۱۳۸۴). گاتها. تهران: اساطیر.
حافظ شیرازی. (۱۳۶۲). دیوان اشعار. محمدرضا جلالی نائینی و نذیر احمد(ویرایشگران). تهران: امیرکبیر.
دادبه، علی اصغر. (۱۳۹۳). دکتر ابراهیم پورداود که بود و چه کرد. در دایرهالمعارف اسلامی. بازیابی از:
https://www.cgie.org.ir/fa/news/۱۲۱۵۴
ساسانفر، آبتین. (۱۳۹۰). اوستای کهن. تهران: بهجت.
محمودی بختیاری، علیقلی. (۱۳۷۷). شاهنامه آبشخور عارفان. تهران: علم.
معین، محمد. (۱۳۶۴). مجموعه مقالات دکتر محمد معین. تهران: صدای معاصر.
وحیدی، حسین. (۱۳۶۰). جهان بینی زرتشتی و عرفان مغان. تهران: اشا.