برگزاری مراسم بزرگداشت مقام شامخ سرداران رشید اسلام، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در دانشگاه رازی
به گزارش روابط عمومی دانشگاه رازی، مراسم بزرگداشت مقام شامخ سرداران رشید اسلام، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، ۱۷ دی ماه ۱۳۹۸ با حضور مسئولان لشکری و کشوری، اساتید، مدیران، دانشجویان، کارکنان دانشگاه و دانشجویان غیرایرانی در مسجد امام خمینی (ره) دانشگاه برگزار شد.
در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین محسن قلندری مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه رازی ضمن تسلیت شهادت سرداران رشید اسلام، از ویژگیهای شهید سلیمانی و همرزمانش را تهذیب نفس و تقویت روحیه دانست و اظهار داشت: کسانی که در مسیر عبادت استقامت داشته باشند، خداوند آنها را از آب گوارا سیرآب میکند.
حجتالاسلام والمسلمین قلندری افزود: مهمترین ویژگی این شهدا این بود که بدون واسطه و به طور مستقیم به دست شقیترین و کثیفترین دشمن نظام به شهادت رسیدند.
ایشان از «ولایتمداری» به عنوان بزرگترین خصیصه شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس نام برد و افزود: شهید «ابومهدی المهندس» جانشین فرماندهی نیروهای مردمی عراق در مصاحبه خود گفته بود که مقام معظم رهبری متعلق به ایران نیست و ایشان رهبر جامعه اسلامی است.
حجتالاسلام والمسلمین قلندری «استکبارستیزی» را از خصوصیات شهید سلیمانی و همرزمانش دانست و گفت: آمریکا قابل اعتماد نیست و خروج دولت از برجام به موقع و قابل تحسین است. امروز حرف همه مردم انتقام است و نه فقط مردم ایران که همه جبهه مقاومت در جای جای منطقه انتقام سختی را از آمریکا میگیرند.
دکتر محمدابراهیم اعلمیآلآقا رئیس دانشگاه رازی در حاشیه این مراسم با تسلیت شهادت سرداران سرافراز اسلام، صداقت را بارزترین ویژگی شهید سلیمانی دانست و اظهار داشت: سردار سلیمانی در مسیر زندگی خود باصلابتی که در دفاع از کیان کشور داشت، همه چیز خود را برای مردم در طبق اخلاص قرار داد.
دکتر اعلمی آلآقا بیان داشت: خداوند متعال به مومنین قول داده است که اجر آنها را میدهد و امروز دیدیم که مردم کشورمان چطور پاسخ زحمات شهید سلیمانی را با حضور خود دادند.
ایشان افزود: با ریخته شدن خون مطهر شهید سلیمانی، وحدت و تفکر استکبارستیزی در جامعه غلظت بیشتری پیدا کرده است و دانشگاه رازی هم برای اینکه اقتدار علمی را پشتوانه خون این شهید قرار دهد، در این مسیر حرکت میکند.
این مراسم توسط ستاد بزرگداشت سرداران شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در دانشگاه برگزار شد. قرائت دل نوشته به یاد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی توسط دکتر مجتبی بیگلری رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی، قرائت بیانیه معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه و قرائت بیانیه دانشجویان غیرایرانی در محکومیت ترور این شهدا و راهپیمایی مسیری در دانشگاه توسط حاضران با عبور از روی پرچم آمریکا و رژیم صهیونیستی، از برنامههای این مراسم بود.
متن بیانیه دانشگاه رازی بدین شرح است:
بِسمِ الله ِالرَّحمَنِ الرَّحیِمِ
«اُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِاَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَاِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ» (حج/۳۹)
در ظلمت شب، چو گلوله از حلقوم پلید کفر، بر شیشه گلابمان بنشست و بشکست، به طرفه العین، آسمان را معطر و رایحه خوش نابترین گلهای بوستان آل طاها، مشام حقجویان امت اسلام و بل بشریت را نوازش داد. لیک غم شکستن آن، بر دل و جان شان بسی گران آمد.
خدایا این چه پیک شامگاهی بود که هم جگرمان سوخت و هم غرورمان داد؟ این چه بانگ رحیلی بود که هم ابدان چاک چاک و دستان قلم شده صحرای کربلا را به نمایش گذاشت هم میلیونها دست عَلم شده را به برداشتن پرچمت ستون کرد؟
آیا ائمه کفر، هنوز نیاموختهاند که قطره قطره خون اولیاء الهی، چو در راه خدا بذل شود ثمرهاش رویش سروقامتان کفرستیز گردد؟ الحق که صُمٌ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ! (بقره/۱۸) آری فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ! به راه راست برنگردند چون کوچک و بزرگشان از تبار شیطانند. اینان جز به اخراج از موطن، گرفتن جان، غارت مال و هتک حرمتمان رضا ندهند.
پس چاره چیست و چه باید کرد؟
- حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و دیگر همرزمان نستوه شان، هم مُزد مجاهدت خود را در پوشیدن ردای شهادت گرفتند هم خدای رحمن، مِهرشان را در دلهایمان مُهر نمودکه «اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»(مریم/۹۶). لیک اینان نه یک سردار دل، و نه یک مجاهد صرف که یک مکتبند در بودن، زیستن، رفتن و رویت دست خدا در اشارت به دشمن، لذا مقدم بر هر چیز، نشستن در پای درسهای اندک گفته و بیشمار ناگفته قاسم سلیمانی، و ایجاد بستر انتقال آن به فرزندان امت اسلامی - خاصه در دانشگاهها- وظیفهای الهی و انسانیست که الحق وی، فصیح و بلیغ بود در درس عزت، مجاهدت، جامعیت، زکاوت، اخلاص و اطاعت از ولایت.
- وقتی دستان خون آشام جبهه کفر از آستین صدام ملعون بیرون آمد چه میدانستند روزی دریای خون این دو امت اسلامی در صحرای کربلا، بهم پیوسته و به اقیانوس ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن، افغانستان و دیگر ملل اسلامی آزادیخواه، وسعت یافته و امواجش میرود تا مور و ملخهای جنود شیطان را در کام خود فرو برد. اینک حفظ کرانههای در حال توسعه این اقیانوس، بر ما واجبی شرعیست و به تعبیر رهبر کبیر انقلاب(رض)، باید در جنگ اعتقادیمان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم. لذا ائمه کفر میدانند و بیشتر بدانند که خشت خشت دیوار وجودمان بر تکرار این نصیحت پیر جماران است که جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد. مرز شفاف برادریمان با امت اسلامی و بل بشریت، حب اهل ایمان و بغض از کفار است که خدای خمینی فرمود: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ اِخْوانَکُمْ اَوْلِیاءَ اِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَی الْایمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَاُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»(توبه/۲۳)
- خدایا تو شاهد باش کنون گر سینه سربازان آن رهبر فقید و رهبر معظم انقلاب را بشکافند جز بُغض از کفر و ستم را نیابند و هر یک شان، چنین اندیشه کند که اولین سرباز اسلامند در کندن غدههای چرکین از زمین خدا و ولی خدا و اولین لبیک گوی ایثار جانند در فشردن گلوی دیو ستم، لذا
- دستمان قلم شود گر دست نامردی به دشمنانت دراز کنیم که فرمودی: «انما المشرکون نجس»
- گردنمان شکسته باد گر بسوی ائمه کفر و ستم، اندکی مایل شود که فرمودی: «وَلَا تَرْکَنُوا اِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا» (هود/۱۱۳)
- قلبهایمان چاک چاک، گر مِهر مخالفان خدا و رسول را به آن راه دهیم که فرمودی: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یُوْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»(مجادله/۲۲)
- در زمین بلعیده شویم گر بر آن سنگینی کنیم و هر آن، مهیای جهاد در راهت نباشیم که قاعدین را سخت، نهیب دادی؛ «مَا لَکُمْ اِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ اِلَی الارْضِ * اَ رَضِیتُمْ بِالْحَیاهِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَهِ»(توبه/۳۸) حاشا و کَلّا گر به حیات نباتی دنیا، دل بسپاریم و آخرت و رضایت ترا به تخت زرنگار و سقف نقره فام حال بفروشیم که «کُلُّ ذلِکَ لَمَّا مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا »(ذخرف/۳۵)
- کور شویم گر در برون رفت از پیچ و خم اداره امورمان، چشم به عنایت جبهه کفر و نفاق بدوزیم که فرمودی: «مَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا» (کهف/۵۱)
- آمال و آرزوهایمان بر باد، اگر لحظهای هوس انتقام از سرمان بُرون کنیم که فرمودی اِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ»(سجده/۲۲) و خوشا به حال ما ، آری خوشا به حال ما که دست توانای تو شدیم در این انتقام که بر ما منت نهاده و صلایمان دادی: «قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِاَیْدِیکُمْ»(توبه/۱۴)
- کنون در این روزسرخ وداع، و در خانه ات عهد میبندیم گر به حُکم رهبر و ولیات خوانده شویم، مجرمین را خانه به خانه تعقیب کرده و سخت مجازات کنیم . بگذار در مصاف با جنود شیطان، بار دگر، مجرای تحقق این وعده ات باشیم که «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا اُولی بَاْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ»(اسراء/۵)
- خدایا خنکی دل و مرهم و شفای سینهمان را در مجازات سختشان میجوییم و به نصرتت امیدوار که فرمودی: «یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُوْمِنِینَ، وَیُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ»(توبه/۱۵-۱۴) پس زینرو یاریمان ده در اقامه وصف اشداء علی الکفار و رحماء بینهم و مستحکم کن تار و پود ایمانمان، کاَنَّنا بنیانٌ مَرصُوص و عظمتت را در چشمانمان مستدام دار که مادونت را کوچک و بل هیچ بداریم
- «الهی ماذا وَجَد مَن فَقَدکَ وَ مَا الَّذی فَقَدَ مَن وَجَدَک»(دعای عرفه)
آنکه ترا ندارد چه دارد؟ و آنکه ترا دارد چه ندارد؟
«وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(شعراء)