به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان به نقل از پایگاه خبری تحلیلی فناوری و نوآوری،
بررسیهای مختلفی در رابطه با محاسبه نرخ ماندگاری وجود دارد. شناسایی دقیق دانشجویان بینالمللی در سطح بین کشوری، اولین چالش است. دومین مسئله این است که معمولا ردیابی فارغالتحصیلان منفرد به سختی صورت میگیرد؛ اگر این افراد از دانشگاهها فارغالتحصیل شوند، میتوانند به راحتی از سیستم جستجو اداری خارج شده و در موارد بسیاری ردیابی آنها غیر ممکن است.
به این ترتیب محاسبه مستند و محکم نرخ ماندگاری امکانپذیر نیست. علاوه بر اینها رفتار ماندگاری، پدیدهای پویاست؛ با وجود این که برخی دانشجویان بینالمللی تصمیم میگیرند بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی در کشور میزبان بمانند، ممکن است به مرور زمان خود را تغییر دهند و به کشور خود یا کشور ثالث مهاجرت کنند.
عدهای دیگر ممکن است از زمان ثبت نام در دانشگاه تصمیم به تحصیل و سپس کسب تجربه کاری در کشور میزبان و بعد بازگشت به کشور خود گرفته باشند.
با گذشت زمان فارغالتحصیلی، نرخ ماندگاری رو به افول میرود. بنابراین بازه زمانی محاسبه نرخ ماندگاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. با این وجود برای درک تصویری کلی از وضعیت نرخ ماندگاری در اتحادیه اروپا و آمریکا دادههای این بخش قابل تامل است.
نرخ ماندگاری تجمعی تمام کشورهای غیر عضو اتحادیه اروپا بین ۱۶.۴ درصد تا ۲۹.۱ درصد است.
این نرخها بین دانشجویان ورودی از کشورهای عضو OECD بسیار کمتر و برای دانشجویان ورودی از کشورهای کمتر توسعه یافته یا کشورهای با عدم ثبات سیاسی، بسیار بیشتر است.
بازار کار فارغالتحصیلان بینالمللی در اتحادیه اروپا
در این بخش پیامدهای ادغام فارغالتحصیلان ماندگار در بازار کار بر مبنای دادههای توصیفی اندازهگیری نیروی کار اتحادیه اروپا ارائه میشود. ماهیت این پیمایش به گونهای است که امکان تفکیک فارغالتحصیلان ماندگار کشورهای درحال توسعه (جهان سوم) و کشورهای عضو اتحادیه اروپا وجود دارد و بنابراین امکان ارزیابی درجه جایگزینی این دو نوع ماندگاران میسر است.
با توجه به ادغام فارغالتحصلان ماندگار در بازار کار و همین طور پیامدهای آن اندازهگیری نیروی کار امکان مقایسه بین این افراد و همکاران بومیشان که در همان سال فارغالتحصیل شدهاند را مهیا ساخته است.فارغالتحصیلان بینالمللی به اندازه فارغالتحصیلان داخلی در بازار کار خود موفق بودهاند؛ یک سال بعد از فارغالتحصیلی، تفاوت قابل ملاحظهای بین وضعیت استخدامی این دو گروه مشاهده نشده است.
فارغالتحصیلان بینالمللی ماندگار ریسک بیکاری بیشتری نسبت به همکاران داخلیشان نداشتهاند. اما لازم است توجه شود که این ماندگاران بینالمللی با وجود تقاضای بالا در بازار برای مهارتهایشان گلچین شدهاند، ضمن این که فارغالتحصیلان بینالمللی که نتوانستهاند شغلی پیدا کنند یا امید چندانی به موفقیت شغلی نداشتهاند کشور میزبان را ترک کردهاند.
فارغالتحصیلان بینالمللی ماندگار احتمال بیشتری برای بستن قراردادهای پاره وقت دارند.این امر بیشتر در ماندگاران از کشورهای جهان سوم، به خصوص فارغالتحصیلان مونث مشهود است. همچنین در دهک درآمدی فارغالحصیلان بینالمللی ماندگار با فارغالتحصیلان داخلی تفاوتهایی مشاهده میشود.
ماندگاران بینالمللی با احتمال کمتری به دو دهک بالای درآمدی میرسند و با احتمال بیشتری در دو دهک پایین درآمدی میمانند. اما این تفاوتها در سطح متعارف چندان قابل توجه نیست.
طبق شاخص کفایت شغلی که با سطح مهارت حرفهای نشان داده میشود، احتمال اینکه فارغالتحصیلان بینالمللی ماندگار در مشاغل با مهارتهای کم و متوسط به کار شوند بیشتر از همتایان داخلیشان بوده است. این رقم برای کشورهای جهان سوم معادل با ۱۱.۸ درصد و برای فارغالتحصیلان داخلی تنها ۱.۹ درصد است.
در کل میتوان گفت، فارغالتحصیلان بینالمللی ماندگار در رابطه با ادغام در بازار کار کشورهای عضو اتحادیه اروپا به نسبت خوب عمل کردهاند اما نیازهای بازار کار ملی یا منطقهای و ترجیحات این افراد لزوما بر هم منطبق نیستند.
به نظر میرسد این افراد تمایل چندانی به اقامت در خارج از مناطق کلان شهری نداشته باشند و همین طور در حال حاظر نشانهای از ترجیح بیشتر این افراد برای داشتن شغل در حوزههای علوم و مهندسی (علوم، ریاضیات و مهندسی، ساخت و تولید) یا حوزههای مربوط به سلامت و رفاه ملاحظه نمیشود.