
بعد از قیام خونین ۱۵خرداد۱۳۴۲ و پیش از سال ۱۳۴۸، خفقان سیاسی بر دانشگاههای کشور حاکم بود و با سرکوب شدن گروه نهضت آزادی و جبهه ملی هیچ تشکل سیاسی علنی در دانشگاهها فعالیت نمیکرد. با مرور زمان، گروههای مبارز چپ و مذهبی بهتدریج توانستند جای گروه نهضت آزادی و جبهه ملی را گرفته و خود پرچمدار مبارزه با رژیم شوند. گروههای تازهتاسیس تا سال ۴۹ مخفیانه در دانشگاهها فعالیت میکردند و بعد از آن بهتدریج فعالیتهایشان را در دانشگاه علنی کردند. در این میان، گروههای مذهبی دانشگاه صنعتی از سال ۴۹ به بعد با تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان و نمازخانه در طبقه سوم ساختمان مجتهدی و همچنین تعاونی مصرف دانشجویان و فعالیتهایی مانند کوهنوردی در کنار گروههای چپ فعالیت خود را آغاز کردند. انجمن اسلامی نهارخوری و سالن ورزشی را در اختیار داشت. در فروشگاه تعاونی دانشجویان فعال انجمن، لوازم تحریر، روپوش آزمایشگاهی و در حقیقت کتابهای نایاب سیاسی میفروختند. دانشجویان انجمن، در یکی از اتاقهای خوابگاه، یعنی اتاق ۳۱۹، بیشتر اعتصابها را برنامهریزی میکردند. با اعلام موجودیت گروههای سیاسی جدید، تعدادی از دانشجویان به عضویت این گروههای سیاسی درآمده و بستر مناسبی برای فعالیتهای اعتقادی و بحثهای سیاسیاجتماعی در دانشگاه ایجاد کردند. یکی از گروههای مبارز سیاسی، سازمان مجاهدین خلق بود. هسته اصلی این سازمان را دانشجویان دانشکده فنی و کشاورزی دانشگاه تهران، پلیتکنیک و دانشگاه صنعتی تشکیل داده بودند. علی باکری، مجید شریف واقفی، مرتضی صمدیه لباف، بهرام آرام و وحید افراخته از جمله افرادی از دانشگاه صنعتی بودند که در این سازمان مشارکت فعال داشتند. حضور اعضای اصلی و فعال سازمانهای سیاسی بین دانشجویان و استادان نقش مهمی در هدایت و جریانسازی فعالیت سیاسی دانشگاهها داشت. با آنکه نام دانشگاه، منسوب به شخص شاهنشاه بود و تولیت آن نیز بر عهده شخص شاه بود، اما به دلیل دو ویژگی نخبه بودن و شهرستانی بودن اکثر دانشجویان، دانشگاه صنعتی یکی از پیشتازان نگاه انتقادی و مبارزه با نظم سیاسی حاکم بر جامعه آن دوران محسوب میشد.
اولین جرقههای سیاسی در دانشگاه صنعتی
فعالیت سیاسی دانشجویان اواخر بهمن سال۴۸ و به بهانه افزایش قیمت بلیت شرکت واحد اتوبوسرانی وارد مرحله جدیدی شد. پیش از آن، اعتراض دانشجویان به صورت پراکنده و محدود به مسائل صنفی، مثل نحوه برگزاری امتحان، خدمت سربازی، شهریه و... بود؛ اما تظاهرات منسجم دانشجویان در اسفند سال ۱۳۴۸ رنگ و بوی سیاسی داشت. دانشجویان، دانشآموزان، کارگران، کارمندان و پیشهوران، برای رفت و آمد در شهر از اتوبوس استفاده میکردند و همه مخالف افزایش قیمت بلیت بودند. به همین دلیل، دانشجویان قرار گذاشتند به صورت هماهنگ روز دوم اسفند در اعتراض به افزایش چند برابری نرخ اتوبوسرانی تظاهرات کنند و از مردم خواستند در اعتراض به گران شدن قیمت بلیت سوار اتوبوس نشوند. عدهای هم برای نشان دادن اعتراض روی در و دیوار شهر شعار مینوشتند. دوم اسفند ۴۸، دانشجویان دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، دانشسرای عالی و دانشگاه صنعتی با سر دادن شعارهایی مثل «دزدی ز کیسه ما ای نابکار کافی است»، «شرکت واحد دزد است»، «این رنگ سرخ واحد باشد زخون ملت»، «خیزید ز بیدادگران داد بگیرید» کلاسهای درس را تعطیل و در محوطه دانشگاهها تجمع کرده و تظاهرات کردند. شعارهایی که دانشجویان دانشگاهها به صورت هماهنگ سر میدادند، نشان میداد اعتراضات محدود به نارضایتی از افزایش نرخ اتوبوسرانی نیست و با اهداف دیگری از سوی فعالان سیاسی هدایت میشود. در این تظاهرات، حدود ۲هزار نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران در محوطه دانشگاه تجمع کرده و شعار میدادند و پلیس مانع خروج دانشجویان از دانشگاه شده بود. در دانشگاه صنعتی، علاوه بر دانشجویان، چند نفر از استادان به سمت نیروهای پلیس سنگ پرتاب کرده و همه قصد داشتند از دانشگاه خارج شوند. اما پلیس با گاز اشکآور معترضان را به داخل دانشگاه راند و وارد فضای دانشگاه شد. در این درگیری تعدادی از دانشجویان مضروب شدند.
بعدازظهر همان روز، جلسهای با حضور تیمسار نصیری، رئیس ساواک، تیمسار مقدم، تیمسار مبصر، روسای دانشگاهها و شهردار تهران در دفتر نخستوزیر وقت، هویدا، برگزار شد. تیمسار مقدم با اشاره به موضوع آییننامه جدید دانشگاه متذکر شد در دانشگاه صنعتی علاوهبر افزایش نرخ اتوبوس، اجرای ماده ۱۳ آییننامههای داخلی دانشگاه بر ناراحتی دانشجویان افزوده و در واقع بخشی از دانشجویان در اصل به این ماده اعتراض کردهاند. قضیه از این قرار بود که حدود یک سال پیش، یعنی ۲۷بهمن۴۷، آییننامهای در دانشگاه تصویب شده بود که بنا بر ماده ۱۳ آن، دانشجویان با معدل کمتر از ۱۰ در دو ترم متوالی، باید از دانشگاه اخراج میشدند. با اجرای آییننامه، مشخص شد ۴۶ نفر از دانشجویان دانشگاه مشمول ماده ۱۳ هستند و از ادامه تحصیل آنها در دانشگاه جلوگیری خواهد شد. با ابلاغ حکم اخراج، دانشجویان به این مسئله اعتراض کرده و اعلام کردند این ماده هنگامی به اطلاع آنها رسیده و به مرحله اجرا گذاشته شده که هیچ دانشجویی نمیتوانسته وضعیت خود را با آن تطبیق دهد. عدهای از دانشجویان که فرصت کافی برای کسب معدل لازم نداشتند، خواستار تجدیدنظر در ماده ۱۳ بودند تا بتوانند در امتحانات نیمسال بعد شرکت کرده و کسر معدلشان را جبران کنند. دانشجویان نامهای هم به تولیت عظمای دانشگاه، یعنی شخص شاه نوشتند. بحث اخراج این دانشجویان تا ترم دوم تحصیلی سال ۴۸ ادامه پیدا کرد و برخی از این دانشجویان معترض به ماده ۱۳ هم بهصورت فعال در تظاهرات اسفندماه دانشگاه شرکت کردند. تیمسار نصیری، رئیس ساواک در پایان جلسه متذکر شد ملایمت اوضاع را بدتر خواهد کرد و درصورت ادامه یافتن این وضع، دامنه اعتراضات به مردم عادی و دبیرستانیها هم سرایت خواهد کرد. به همین دلیل، نخستوزیر بعد از تماس تلفنی با شاه و تبادل نظر با او برای جلوگیری از گسترش این اعتراضات و کنترل آن دستور بسته شدن دانشگاه و موارد دیگری را صادر کرد.
شاه به سازمان اطلاعات و امنیت کشور دستور داد در اسرع وقت، ریشههای تحریک را کشف کنند و اجازه ندهند اعتراضات گسترش یابد. او نیروی نظامی و شهربانی را موظف کرد با اعتراض دانشجویان در محوطه دانشگاهها کاری نداشته باشند، اما اجازه ندهند تظاهرات به بیرون از دانشگاه کشیده شود. برای اجرای این دستورات، گردانهای چترباز در اطراف همه دانشگاهها در حالت آمادهباش قرار گرفتند.
پس از این ماجرا و با گسترش اعتراضات به روز ۳ اسفند، روز ۴ اسفند، درهای دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی، پلیتکنیک و دانشسرای عالی بسته شد و دانشجویان در اطراف دانشگاهها پراکنده شدند. بر اساس گزارش ساواک، در این روز با بسته شدن در دانشگاه، نزدیک ۱۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی ساعت ۹ صبح در ۱۰۰متری دانشگاه روی زمین نشستند و به مرور زمان، دانشجویان بیشتری به جمعشان افزوده شدند. گروههای ۵۰، ۶۰نفری دانشجویان دانشگاههای دیگر در خیابانهای اطراف دانشگاهها و سایر خیابانهای شهر پراکنده شده و با سر دادن شعارهایی علیه شرکت واحد، مردم را تشویق میکردند سوار اتوبوس نشوند. عده دیگری شیشه اتوبوسها را شکسته و مانع حرکت آنها شدند. با گسترش دامنه اعتراضات، بعداز ظهر همان روز، تعدادی از دانشآموزان دبیرستان البرز و خوارزمی هم به صف تظاهرکنندگان پیوستند. عدهای از دانشجویان و دانشآموزان معترض به طرف بازار حرکت کرده و سعی کردند بازاریها را با خود همراه کنند. دانشجویان در ادامه قصد داشتند در میدان بهارستان و مسجد شاه تجمع کرده و در روزهای آتی این اعتراضات را به ورزشگاه امجدیه بکشانند که موفق نشدند. در این درگیریها حدود ۱۰۲ دستگاه اتوبوس آسیب دید و شیشههای۳۰ باجه بلیتفروشی شکسته شد و برای کنترل اعتراض، ۵۵۰ نفر دستگیر شدند. از این تعداد، ۴۷۰ نفر آزاد و ۶۵ نفر همچنان در بازداشت باقی ماندند.
دولت بالاخره بعد از اعتصابات چند روزه دانشگاهها، مدارس و موسسات آموزشی، نرخ بلیت اتوبوسها را به نرخ سابق برگرداند. به این ترتیب، اعتراضات دانشجویان پایان یافته و دانشگاهها از ۹اسفند باز شدند. یکی از افراد ساواک در گزارش محرمانه ۹اسفند درباره دانشگاه صنعتی نوشت: «با چند تن از دانشجویان هنگام خروج از دانشگاه مصاحبه کردم. عموماً اظهار کردند دوستان ما را که گرفتهاند، آزاد کردهاند. اما نمیدانیم که آیا برای آنها پروندهسازی کردهاند و بعدها به سراغشان خواهند آمد یا نه. به هر حال، فعلاً چون آزادند، ما دیگر کاری نداریم و به درس خود ادامه خواهیم داد».
فعالیت سیاسی جان میگیرد
بعد از اتمام ماجرای گرانی بلیت اتوبوس، فضای دانشگاهها به حالت عادی برگشت و این وضعیت تا اواسط نیمسال اول سال تحصیلی ۵۰-۴۹ برقرار بود. دور دوم اعتراضات دانشگاه از آذر همان سال آغاز شد. ۷آذرماه۴۹، دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در اعتراض به برنامههای امتحانات ترم جاری کلاسهای درس را تعطیل کردند. ۸آذر، دانشجویان دانشکده علوم، ادبیات و فنی کلاسهای درس را تعطیل کرده و به معترضان پیوستند. دانشجویان به تغییر برنامه امتحانی دانشجویان دانشکده حقوق از ۲۰تا۳۰ روز به ۸ روز، تداخل امتحانات دانشکده ادبیات، استعفا و کنار گذاشتن استادان مورد احترام دانشجویان دانشکده حقوق به دلیل مخالفت رئیس دانشگاه با آنها، اهانت برخی استادان به دانشجویان و اخراج دانشجویان معترض به برنامههای امتحانی به دست رئیس دانشگاه اعتراض داشتند. با بالا گرفتن تظاهرات دانشجویان در داخل دانشگاه، پلیس تصمیم گرفت وارد عمل شود. نیروهای پلیس وارد محوطه دانشگاه شده و بعد از اخطار به دانشجویان و توجه نکردن آنان، به دانشجویان حمله کرده و بعد از ضرب و شتم آنها، عدهای را بازداشت و سوار کامیون پلیس کردند و با خود به کلانتری بردند. ورود پلیس به دانشگاه و حمله به دانشجویان، سبب خشم آنها شد و در نتیجه اعتراضات گستردهتر شد. به دنبال این حمله، اعلام شد دانشگاه چند روز تعطیل است. با تعطیلی دانشگاه، زمزمههایی در دانشگاه صنعتی و پلیتکنیک شنیده میشد که اگر به خواسته دانشجویان دانشگاه تهران ترتیب اثر داده نشود، دانشجویان این دانشگاهها نیز برای پشتیبانی از دانشجویان دانشگاه تهران به پا خواهند خواست.
دانشگاه تهران پنج روز تعطیل بود و روز ۱۴آذر دوباره باز شد. اما باتوجهبه اینکه دو روز بعد روز دانشجو بود، برای جلوگیری از اعتصاب احتمالی، اعلام شد دانشگاه از این تاریخ به مدت یک هفته دوباره تعطیل است. دانشجویان دانشگاههای دیگر مراسم روز دانشجو را برگزار کردند. بر اساس اسناد ساواک، روز ۱۶آذرسال۴۹ در دانشگاه صنعتی دانشجویان به کلاسها نرفته و بهصورت دستههای چهار و پنج نفری در محوطه دانشگاه پراکنده شدند و از ساعت ۱۲ بهتدریج محوطه دانشگاه را ترک کردند. بر اساس مستندات و گزارشهای موجود از وقایع دانشگاهها و جنبش دانشجویی که از سال ۱۳۴۹ موجود است، تا به این سال، هیچ گونه مراسم یا تجمع و اعتراضی از سوی دانشجویان در روز ۱۶آذر در دانشگاههای کشور ثبت نشده است و تجمع و اعتراض دانشجویی در ۱۶آذر آن سال که در سه دانشگاه صنعتی، ملی و دانشسرای عالی برپا شد، زمینهساز برگزاری مراسم و اعتراضات دانشجویی سالهای بعد در این روز شد. بر پایه گزارشهای ساواک، از این سال به بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی، تقریباً در روز ۱۶آذر بیشتر سالها، دانشجویان دانشگاههای مختلف به بهانه این روز، تجمع و اعتراض برپا میکردند.
بعد از ۱۶آذر۴۹ فضای دانشگاهها آرام بود. با بازگشایی دانشگاه تهران در ۲۲آذر، به بهانه اعتراض به بازداشت دانشجویان و حمله پلیس، تظاهرات دانشجویان این دانشگاه دوباره آغاز شده و ادامه پیدا کرد. روزهای بعد، این تظاهرات به دانشگاههای دیگر سطح تهران کشیده شده و دانشجویان دانشگاههای دیگر در حمایت از خواستههای دانشجویان دانشگاه تهران، دست به اعتراض و اعتصاب زدند. بر پایه گزارش ساواک، حدود ۲۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی ساعت ۱۰ صبح روز ۲۸آذرماه در پشت میلههای قسمت جنوبی دانشگاه تجمع کرده و شعار دادند. ابتدا دانشجویان میگفتند «اتحاد، مبارزه، پیروزی، زندانیان ما را آزاد نسازید از پای نمینشینیم ما، دانشگاه تعطیل است». بر پایه همین گزارشها، بعد از حدود نیم ساعت شعارهای دانشجویان تغییر کرد و رنگ و بوی سیاسیتری به خود گرفت. آنها فریاد میزدند «ما بردگان نیستیم آزادهایم آزاده، این دانشگاه است یا زندان». مضمون این شعارها، همان شعارهایی بود که دانشجویان دانشگاه تهران برای آزادی دانشجویان بازداشت شده سر میدادند.
با اوضاع پیش آمده، برای جلوگیری از گسترش روزافزون اعتصابات، بنا به تصمیم شورای دانشگاه تهران، اعلام شد از روز ۲۹آذرماه دانشکده فنی به مدت یک نیمسال تحصیلی و سایر دانشکدهها به مدت نامعلومی تعطیل خواهند بود. این اقدام شورای دانشگاه سبب شد تا دانشجویان نتوانند به اعتراض خود ادامه دهند. اما دانشجویان دانشگاه صنعتی و دانشگاه ملی همچنان اعتراض میکردند.
چون دانشگاه صنعتی بعد از تعطیلی دانشگاه تهران، پرچمدار اعتراضات شده بود، مقامات بلافاصله دانشگاه را تعطیل کردند. به جز این دو دانشگاه، سایر دانشگاهها و دانشکدهها و موسسات آموزش عالی همچنان فعال بودند. تعطیلی این دو دانشگاه تا ۵دیماه ادامه داشت. در این روز و بعد از فروکش کردن التهاب حاکم بر فضای دانشگاهها، دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی دوباره فعالیت خود را آغاز کردند.
اعتراضات دانشجویان ادامه مییابد
با فعال شدن گروههای مختلف سیاسی در کشور، تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه درگیر فعالیتهای سیاسی و بحثهای اعتقادیسیاسی شده بودند. به همین دلیل، اعتصابات دانشجویی وارد مرحله جدیدی شد. در ادامه اعتراضات دانشجویی، روز ۷دی ۱۳۵۵، دانشجویان با سر دادن شعار و شکستن شیشهها، کلاسهای درس را تعطیل کردند. نیروهای گارد مستقر در دانشگاه برای متفرق کردن دانشجویان در محل حاضر شده و آنها را تهدید کردند تا متفرق شوند اما دانشجویان با سر دادن شعار، به اعتصابشان ادامه دادند. ناگهان نیروهای گارد به فرماندهی سرگرد نوروزی به آنها حمله کرده و کار به زد و خورد و درگیری شدیدی کشید. نیروهای گارد با ضرب و شتم دانشجویان وارد ساختمانهای دانشگاه شده و تا طبقات بالا، حتی پشتبام ساختمانها رفتند و تکتک دانشجویان معترض را بازداشت کرده و با خود بردند. در این تظاهرات و تعقیب و گریز، خسارتهای زیادی به دانشگاه وارد شد. چند ماه از این اتفاق نگذشته بود که سرگرد نوروزی، رئیس گارد دانشگاه به دست عدهای ناشناس ترور شد.
دکتر مهران و اعتراضات دانشجویی
دانشجویان دانشگاه صنعتی در اعتراض به سیاستهای رژیم و انحلال دانشگاه، چند روز قبل از روز دانشجو از شرکت در کلاسهای درس خودداری کردند. دکتر مهران، نیابت تولیت جدید دانشگاه، در جمع دانشجویان حاضر شد و از آنان خواست برای اجرای کامل مقررات آموزشی همکاری کنند، اما دانشجویان همچنان به اعتراض خود ادامه داده و از شرکت در کلاسهای درس خودداری میکردند. دانشگاه تقریباً به حالت تعطیل در آمده بود. دکتر مهران در مصاحبه مطبوعاتی دانشجویان را تهدید کرد اگر طی سه روز آینده در کلاسهای درس شرکت نکنند، دانشگاه صنعتی به مدت یک سال تعطیل میشود. مهران افزود حدود ده روز است کلاسهای دانشگاه به حالت تعطیل یا نیمهتعطیل درآمده و اگر این روند ادامه پیدا کند، دانشگاه برای مدت یک سال تعطیل خواهد شد. همان روز، در جلسه شورای دانشگاه آییننامه زیر برای تاکید بر حضور دانشجویان تصویب شده و متن آن در روزنامه چاپ شد.
۱. تقویم دانشگاهی در هر دو نیمسال به طور کامل رعایت خواهد شد به طوری که هیچگونه عقبافتادگی در دروس پدید نیاید.
۲. عقب افتادگی آموزشی و عملی نُهروزه ناشی از تعطیلیهای غیرمجاز اخیر در روزهای پنجشنبه یا اوقات مناسب دیگر، در صورت تصویب و تایید استاد مربوط تا پایان نیمسال اول از سال آموزشی جاری جبران خواهد شد.
۳. هرگاه درسی بیش از دو جلسه متوالی یا متناوب از طرف دانشجویان تعطیل شود، آن درس در نیمسال مربوط حذف میشود.
۴. درصورت بروز هر گونه آشوب و اغتشاش در محیط دانشگاه یا در خوابگاه و انتشار یا پخش بیانیههای تحریکآمیز یا ضدملی و غیرمجاز و هتک حرمت استادان یا دانشجویان دیگر بر حسب مورد، درس، دانشکده و حتی دانشگاه به هر مدتی که لازم تشخیص داده شود، تعطیل خواهد شد و از اوقات و تجهیزات دانشگاهی به روش شایسته دیگری استفاده خواهد شد.
۵. نظارت بر حفظ نظامات داخلی کلاسها و ساختمانها به عهده دانشجویان واقعی و مومن به اصول میهنپرستی است. در این زمینه دانشگاه نهایت همکاری و پشتیبانی را از آنان برای جلوگیری از هر گونه تعدی احتمالی عدهای قلیل بر جمعی کثیر خواهد کرد.
۶. متخلفین از دستورها بیدرنگ و برای همیشه از دانشگاه اخراج خواهند شد.
بعد از این تهدیدها، بعضی از کلاسهای دانشگاه با حضور حداقلی دانشجویان تشکیل شد تا آنکه چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و توهین به امام خمینی(ره) خشم دانشجویان را برانگیخت و به دنبال آن، مسئولان دانشگاه را از روز ۲۴دیماه تا اطلاع ثانوی تعطیل اعلام کردند. با تحولات پیش آمده، انقلاب بزرگ مردمی ایران رقم خورده بود.