به گزارش روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم (ع) جلسه دفاعیه رساله دکتری آقای سعید متقی فر با عنوان "تبیین قاعده «معطی الشیء» ودلالت های الهیاتی آن" روز پنج شنبه مورخ ۹۷/۱۱/۱۱ برگزارشد.
چکیده
قاعده «معطیالشیء لایکون فاقداً له» از پرکاربردترین قواعد فلسفی است که فلاسفه به بداهت آن اذعان دارند اما به توجیه معرفتشناختی این بداهت اشارهای ننمودهاند. تحقیق حاضر با روش توصیفی، تحلیلی و عقلی و با مراجعه به منابع اصیل الهیات اسلامی، به توجیه معرفتشناختی بداهت این قاعده پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ملاک بدیهیات اولیه بر آن صادق است، یعنی از تصور موضوع (معطی الشیئ) و محمول (لایکون فاقداً له) بدون نیاز به هیچ واسطهی دیگری به صدق آن حکم میشود. همچنین ملاک بدیهیات فطری بر آن صادق است؛ زیرا مفاد این قاعده، قضیهای است که قیاس خود را همراه خود دارد. سایر انواع بدیهی مانند مجربات، مشاهدات، متواترات و حدسیات، قضایایی جزئی و شخصیاند؛ لذا همانگونه که نمیتوان قاعدهای عقلی که ویژگی آن کلیت و همهشمولی است را بر اساس این نوع قضایا توجیه نمود، به همان ترتیب نمیتوان قائل به ابطال آن از طریق تجربه و نظایر آن شد. مهمترین اشکال مخالفان، ادعای ناسازگاری مفاد این قاعده با برخی از مسائل خداشناسی است که پاسخ آنها فقط از طریق اصالت وجود ممکن خواهد بود. از آنجا که موضوع این قاعدهی عقلیِ عام و فراگیر، فاعل حقیقی به معنای معطی الوجود است، در هر علم و مقامی که بحث از علت فاعلی به معنای الهیاتی آن یعنی معطی الوجود مطرح است قابل کاربرد است؛ بنابراین اولین قلمرو این قاعده، علم الهیات خواهد بود. زیرا اولاً الهیات، علمی عقلی است که قواعد عقلی در آن جایگاه ویژهای دارند و ثانیاً در الهیات، فاعل انصراف به فاعل حقیقی یعنی معطی الوجود دارد. بر همین اساس قاعدهی اعطاء در علوم طبیعی جایگاهی ندارد زیرا در علوم طبیعی، فاعل حقیقی مطرح نیست بلکه فواعل طبیعی معداتی بیش نیستند. قاعدهی اعطاء در معرفتشناسی و هستیشناسی فلسفی از جایگاه ویژهای برخوردار است و گستردگی دلالتهای قاعدهی اعطاء در مباحث خداشناختی به قدری وسیع است که میتوان با استفاده از این قاعده اکثر مسائل الهیات بالمعنی الاخص را اثبات نمود.