امشب، زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار، غم و اندوه سراسر کوفه را در بر گرفته، گریه بر چشم ها سنگینی می کند و هُرم سینه، لب ها را می سوزاند. بغض در پشت در و در فرصت گریستن صف کشیده است، دیگر دل به دنبال واژه ها نمی گردد. اشک، بی بهانه سرازیر می شود. امشب، شب ناله در فراق پدری مهربان است، که جز چاه و نخل و ماه، کسی گریه اش را ندیده بود. پدری که با آه یتیمان کوفه، شریک بود و غصه های همه را بر جان خود هموار می کرد. یتیمان گرد خانه اش جمع می شوند و بر یتیمیِ خویش می گریند که ای پدر خوبی ها! چگونه ما را در این دنیای ظلمانی رها کردی؟ بعد از تو، بر در کدامین خانه بکوبیم و یاری طلبیم؟
بیست و یکم رمضان، سالروز شهادت بزرگ مردى است که پیشینیان به حقیقت او نرسیده اند و آیندگان نیز مانند او را نخواهند دید. آری! علی، مفهوم بی انتهایی است که در محدوده واژه و قلم نمی گنجد. علی، اوج
قدر
ت خداوندی است که فروغ جاودانگی اش دنیا را در برگرفته است. على «نعیم» است، همان نعمت بزرگى که خداوند در روز رستاخیز بی گمان درباره وی سوال خواهد کرد که آیا شکر این نعمت را به جاى آورده اید؟ و شکرانه این نعمت بزرگ، تنها در پیروى و تبعیت از على و اولاد على محقق خواهد شد و لاغیر. على «صدیق» است زیرا هر جا سخن از رسول خدا(ص) به میان آمده، پس از وی به نحوى به على اشاره شده است. خداوند در سوره زمر می فرماید: «و الذى جاء بالصدق و صدق به اولئک هم المتقون، و آن کسى که صدق و راستى را آورد و کسى که او را تصدیق نمود، آنان تقوا پیشگانند.»
برداشتهایی از سیره امام علی(ع)
تربیت نفس
عدی بن حاتم می گوید: به دیدار امیرالمومنین(ع) رفتم. دیدم در مقابل ایشان، کاسه ای آب، پاره ای نانِ جو و
قدر
ی نمک بود. گفتم: یا امیرالمومنین، این درست نیست که شما روز را گرسنه، مشغول کار و تلاش سپری کنید و شب را بیدار باشید و همیشه با رنج و سختی ها دست و پنجه نرم کنید و بعد هم افطار شما نان جو و نمک باشد. امام فرمود: " ای حاتم! نفس خودت را به قناعت و ریاضت عادت بده و گرنه این نفس بیش از آنچه که برای او کافی است، از تو طلب خواهد کرد.(۱)
کنترل نفس
کنترل نفس، از سفارشهای مهم ائمه معصوم علیهمالسلام بوده است. امیرالمومنین(ع) فرمود: " کسیکه بر هوای نفس چیره نشود، نفس بر او چیره خواهد شد.(۲)
نقل است، روزی حضرت امیر(ع) از در دکان قصابی می گذشت. قصاب به جهت علاقه به آن حضرت عرض کرد: یا امیرالمومنین! گوشت های خوبی آورده ام؛ اگر می خواهید مقداری ببرید. حضرت فرمود: "الآن پول ندارم که بخرم." قصاب عرض کرد: من صبر می کنم. حضرت در پاسخ فرمود: "من به شکم خود می گویم که صبر کند.(۳)
حلال آن حساب دارد، حرام آن عقاب ...
امیرالمومنین(ع) وقتی در شب نوزدهم ماه رمضان، مهمان امّ کلثوم دختر خویش بود و دو غذا (نمک و شیر) را بر سر سفره دید، فرمود: " دخترم! آیا قبلاً دیده ای که پدرت در یک سفره دو نوع غذا بخورد؟ آیا می خواهی فردای قیامت، ایستادن علی در برابر خدای سبحان به خاطر محاسبه و حساب پسدادن باشد؟ دخترم! بر حلال دنیا حساب است و بر حرام آن عقاب و عذاب.(۴)
تغافل و چشم پوشی
شخصی به امیرالمومنین(ع) دشنام داد. حضرت، سخن او را نشنیده گرفته، فرمودند:" به گوش خود شنیدم که کسی به من دشنام داد، ولی به روی خود نیاوردم و گفتم که شاید به علی دیگری بد می گفته است."۵
تغافل و نادیدهگرفتن، به جهت تقویت حلم و بردباری و هم برای تربیت بهتر افراد، ارزش اخلاقی محسوب می شود. بسیار شنیده و دیده ایم که بزرگان دین در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی خانوادگی، خود را به تغافل زده و برای حفظ مصالح، از برخورد مستقیم خودداری کرده اند.
مهمان نوازی
روزی اصحاب، حضرت علی(ع) را بسیار غمگین دیدند. شخصی از ایشان پرسید چرا محزونی؟ ایشان در پاسخ فرمود: هفت روز گذشته و هنوز میهمانی به خانه ما نیامده است.(۶)
خجلت اظهار
بزرگان، هیچ گاه نیکی خود را به افراد یادآور نمی شدند، حتی در هنگام انفاق، به صورت شخص نگاه نمی کردند.(۸)
نقل می کنند، شبی حارث همدانی به محضرعلی علیهالسلام اظهار نیاز کرد. حضرت فرمود:" آیا مرا برای بیان حاجت خود شایسته می دانی؟ " گفت: آری. خدا به شما جزای خیر دهد. حضرت، چراغ را خاموش کرد تا چهره او را نبیند و آنگاه به حارث فرمود: "به این جهت چراغ را خاموش کردم که چهره ات دچار شرم نشود.(۹)
منابع:
۱.بحار الانوار، محمد تقی مجلسی رحمهالله، ج ۴۰، ص ۳۲۵
۲ .منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ریشهری، ص ۵۰۹، ح ۶۲۰۷
۳ .حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید مرتضی مطهری رحمهالله، محمد جواد صاحبی، ، ص ۱۰۷
۴ .بحارالانوار، محمدتقی مجلسی رحمهالله، ج ۴۲، ص ۲۷۵
۵ .بحار الانوار، محمد تقی مجلسی رحمهالله، ج ۵۶، ص ۴۴
۶ .همان، ج ۴۱، ص ۲۸
۷ .همان، ج ۷۲ ص ۴۶۱
۸ .آموزه های اخلاقی رفتاری امامان شیعه علیهم السلام،محمدتقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی، ص۶۴۸
۹ .بحارالانوار، محمد تقی مجلسی رحمه الله، ج۴۱، ص۳۶
۱۰. تبیان
گردآوری و تنظیم: بهلولی