عمومی | بنیاد ملی نخبگان

اکسیر نخبگی در مدیریت



*مهدی حمزه‌پور

تمایز حقیقی انسان ها و به تبع آن گروه ها و جوامع انسانی به نوع انتخاب ها و کیفیت تصمیم هایی است که در طول زیست فردی،گروهی،سازمانی و اجتماعی اتخاذ می کنند. به دیگر سخن، سرعت، جهت و شدت پیچیدگی، تحول، شبکه محوری و چند لایه ای شدن امور به گونه ای است که کیفیت و نوع نگاه به مدیریت و رهبری بر خویشتن و اداره گروه ها و سازمان های متنوع و متکثر و در مقیاسی وسیع تر حکمرانی مطلوب جوامع، دگردیسی بالایی را در خود تجربه می کند. پرواضح است که در این شرایط تصور بهره مندی از حضور نخبگان حقیقی در رهبری و مدیریت حوزه های تخصصی موجب تصدیق است.

مدیریت سنتی نیوتنی که در شرایط ایستا، ساده، پیش بینی پذیر و قابل کنترل از کارایی خوبی برخوردار بود، در این شرایط مذکور از کارایی و اثربخشی بسیار پایینی برخورداراست. به بیانی دیگر، همانطور که در ساحت علم فیزیک،با ورود مفاهیم و یافته های فیزیک کوانتوم، حداقل در مقیاس زیراتمی، شاهد تحول شگرف و کم نظیری بودیم و دستاوردهای فیزیک نیوتنی حداقل در این سطح نقض شد و علم فیزیک، جهان های موازی را تجربه کرد و به دنبال آن تغییرات جدی و اثرگذاری بر خمیرمایه ها ی ذهنی، فکری، فلسفی، دینی و علم و فنآوری موجود بوجود آورد،

این تاثیر عمیق پارادایمی در حوزه های علوم انسانی و علوم اجتماعی به طرز باورنکردنی اتفاق افتاد.بر مبنای همین دستاوردهای بنیادین در علم فیزیک و به دنبال آن در حوزه های علوم ذهن و شناختی، علوم انسانی و علوم اجتماعی، علم بین رشته ای " مدیریت " که در دسته علوم اجتماعی قرارمی گیرد دستخوش تبدّل و تغیّر اساسی شد؛ به گونه ای که تاثیر عمیق دو پارادایم محوری نیوتنی و کوانتومی در دانش فیزیک در علم مدیریت در قالب " مدیریت نیوتنی " و " رهبری کوانتومی " به عنوان دو پارادایم مکمل و غیر رقیب تبلور عینی یافت. مدیریت نیوتنی، مدیریتی کارآمد در شرایط عادی، یکنواخت، ساده، خطی و ایستاست که اکثر مسایل در این شرایط قابل پیش بینی و برنامه ریزی است که از آن به مدیریت سنتی و یا کلاسیک تعبیر می شود.

حال آن که در شرایط پیچیده،پرتغییر و تحول، مبهم، نادقیق و غیر خطی مسایل و ساختارهای امروزین، رهبری کوانتومی از جانب نظریه پردازان مدیریت و رهبری تجویز می شود. البته همانطور که اشاره شد، این دو پارادایم مطرح در اداره و حکمرانی، دو پارادایم مکمل اند؛ نه رقیب. لازم به ذکر است که از دید نگارنده، مدل بومی " مدیریت جهادی یا به تعبیر صحیح تر، رهبری جهادی " که در عمل برکات ارزشمندی برای کشورمان به ویژه در دوران پرشکوه دفاع مقدس داشته است، محصول همین نگاه نوین و غیر کلاسیک و البته با نگاهی الهی و مبتنی بر سنت های قطعی قرآنی و روایی مان می باشد.

مدیریت جهادی مبتنی بر علم و فناوری نافع، اخلاص، صداقت، تلاش مستمر، خلاقیت و نوآوری بالا می باشد. در این بین تربیت و پرورش سرمایه های انسانی مبتنی براین ویژگی ها از اهمیت بالایی برخوردار است. ویژگی های این نوع مدیریت و رهبری حوزه های تخصصی به گونه ای است که تنها و تنها حضور نخبگان و استعدادهای برتر را می طلبد؛ چراکه تراز این نوع از حکمرانی و اداره اموراز عهده کسانی برمی آید که هوشمندی، خلاقیت، نوآوری، کارآمدی و انگیزه ی والا را قرین همت خود قرار داده باشند و در یک کلام از موهبت نبوغ در ارائه راه حل ها، تصمیم سازی و تصمیم گیری های راه گشا و بدیع استفاده ی وافری ببرند؛ به عبارت دیگر می بایست" اکسیر نخبگی" در بدنه ی مدیریتی کشور تزریق گردد تا کیفیت فرآیند مدیریت و رهبری در همه حوزه های تخصصی و عمومی ارتقا یابد.

*مشاور امور فرهنگی و ارتباطات و دبیرشورای فرهنگی‌سازی برنامه‌های بنیاد ملی نخبگان و عضو هیات علمی گروه مدیریت صنعتی دانشگاه امام صادق(ع)