مدیران آینده باید اقتصاد دانشبنیان را باور داشته باشند
یکی از نهادهای برآمده از دل انقلاب اسلامی جهاد دانشگاهی است که مسئولین این سازمان در طی سالیان برای رشد هرچه بیشتر علم و فناوری در کشور تلاش بسیاری کردهاند.
گفتوگوی ذیل با دکتر حمیدرضا طیبی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس جهاد دانشگاهی است. در این گفتوگو به بررسی خدمات ۴۰ سال گذشته جهاد دانشگاهی در کشور و چشمانداز این سازمان در سال های آینده پرداختهایم که تقدیم حضور شما میشود:
در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی هستیم. از گذشته شروع کنیم و به آینده برسیم. صحبت را از روزی شروع کنیم که جهاد دانشگاهی تاسیس شد. وضعیت علم و فناوری در آن روز در چه جایگاهی بود و جهاد با تشکیل خود شروع به انجام چه کارهایی کرد؟
با نام خدا وتشکر از اینکه جنابعالی هم این فرصت را در اختیار ما قرار دادید بنده و خیلی از دانشجویانی که به هر حال در تشکیل جهاد دانشگاهی نقش داشتیم در قبل از انقلاب در دوران دبیرستان به خاطر معلمین خوبی که داشتیم و نیز در دوران دانشگاه این احساس را داشتیم که میخواهند کشور ما را به لحاظ علمی، فرهنگی و به ویژه فناوری، عقب نگه دارند. به لحاظ فرهنگی هم طبیعی بود که بیشتر توجه به فرهنگ غرب، غالب بود. اهمیت نداشتن علم و فناوری هم علت داشت. یعنی ما احساس میکردیم که به هر حال غرب با احاطهای که به توسعه علمی و بهویژه توسعه فناورانه پیدا کرده بود و با توجه به اثرگذاری فناورانه در توسعه اقتدار اقتصادی و اقتدار دفاعی غرب، حتی به نظر بنده نیاز نبود که بخواهند بهطور مستقیم کشورها را استعمار کنند. بسیاری از فعالیتهای استعماری به این سبب بود که درنهایت بتوانند خیلی از منابع طبیعی مورد نیاز خود را تامین کنند. ارزش افزودهای که علم و فناوری در قیمت تمام شده محصولات نسبت به قیمت مواد اولیه داشت به قدری بالا بود که بهترین راه این بود که تمام تمرکز خود را بر دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی خود در توسعه علم و فناوری بگذارند. ضرورتی هم نداشت که بخواهند مستقیم کشور را استعمار کنند. بلکه اشخاص وابستهای را به کار میگرفتند که به لحاظ توسعه علمی و فناورانه مانع رشد کشور میشدند تا غرب بتواند در کشور نفوذ کرده و محصولات خود را به فروش برساند. این احساس در کشور وجود داشت که کشور ما هم ظاهرًا دچار چنین مشکلی میباشد. با پیروزی انقلاب اسلامی و روحیه خود باوری که امام(ره) به ویژه در جوانان ایجاد کردند وبعد از تشکیل جهاد سازندگی، این ایده شکل گرفت که ما هم نهادی مثل جهاد سازندگی داشته باشیم. منتها در حوزه توسعه علمی و فناورانه و انجام فعالیتهای فرهنگی به هرحال با وجود بحث نارضایتی حضرت امام(ره) از وضعیت دانشگاهها و انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها، این ایده خیلی سریع به ظهور رسید و جهاد دانشگاهی تولد یافت. در ۱۶ مرداد سال ۱۳۵۹ جهاد دانشگاهی شکل گرفت و مدیریت دانشگاهها به جهاد واگذار شد. با شروع جنگ، طبیعی بود که بخشی از امکانات به ویژه فناوری و پژوهشها را در خدمت جنگ قرار داده و کارهای فناورانه جنگ را انجام دهیم. همین امر باعث شد که ما خود را مدعی دفاع دانشبنیان در کشور بدانیم. مجموعه فعالیتهایی که در حوزه فناورانه در جنگ انجام دادیم این جرات را به ما داد تا بگوییم جهاد دانشگاهی، بنیانگذاری دفاع فناورانه در جنگ را داشته و کارهای ارزندهای انجام داده است. با انجام فعالیتها در حوزه پژوهش و فناوری و فعالیتهای فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاهها و با راهاندازی دانشگاهها، مدیریت از جهاد دانشگاهی به جهاد منتقل شد و جهاد کار خود را مستقل از دانشگاه انجام داد و تمرکز بیشتری روی بحث پذیرش فناوری و انجام فعالیتهای فرهنگی داشت. کارهای آموزشی مهارتی هم در دستور کار جهاد قرار گرفت. به علت نیازی که در کشور در حوزههای علوم انسانی، اجتماعی و پزشکی احساس میشد و اینکه در هر حوزه ما باید حرفی برای گفتن داشته باشیم، شعبات جهاد دانشگاهی شکل گرفت و یک گستره جغرافیایی در سراسر کشور پیدا کرد. اولین ویژگی دوستان در آن زمان وجود روحیه خودباوری بود که از روحیه جهادی نشات میگرفت. با تاثیر صحبتها و تشویقهای امام در اینکه ما اگر بخواهیم، میتوانیم و بعد هم تشویقی که مقام معظم رهبری در مقام ریاست جمهوری و پس از آن در مقام رهبری کشور برای حمایت از جهاد داشتند، سعی ما بر این بود که فعالیتهای فناورانه خوبی را انجام دهیم. همه ما قبول داشتیم که در جهاد دانشگاهی باید تقسیم ماموریتی انجام شود و انجام شد. واحدهای مختلف به حوزههای کاری مختلف تقسیم شدند و همین امر باعث شد هر واحد تخصصیتر عمل کند و موفق باشد. فناوریهای بسیار خوبی تولید شد. در حوزه فنی مهندسی و پزشکی نگاه ما بیشتر، نگاه به آینده بود. و تحولاتی در علوم و فناوری انجام شد. به بحث سلولهای بنیادی به موقع پرداخته شد ونتایج بسیار خوبی هم از آن گرفته شد و تا به امروز ادامه دارد. بخشی هم بهطور طبیعی حل مشکلات روز کشور مثل درمان ناباروری بود که واقعاً کار خوبی در این حوزه انجام شد و بعد ها هم بحث سرطان و درمان سرطان به آن اضافه شد.
جهاددانشگاهی دانشگاه علم و صنعت یکی از جهادهای موفق در حوزه تولید فناوری بود و بنده به مدت ۹ سال رئیس جهاددانشگاهی دانشگاه علم و صنعت بودم. در دورههای اول، دوم و سوم که بنده توفیق داشتم مسئولیت جهاد را بر عهده بگیرم، به این نتیجه رسیدم که یکی از دلایلی که ما توسعه خوبی نداریم و در توان داخلی و فناوری پیشرفت نداشته و از آن استقبال نمیشود، این است که ما مشکلات مدیریتی در کشور داریم و هنوز اهمیت فناوری در کشور جا نیفتاده است. تصمیمگیریهای کلان مرتبط با توسعه علمی و کار فناورانه، باید در یک مجموعه خارج از بدنه دولت اتفاق بیفتد. مطالعهای هم روی سیستمهای توسعه سایر کشورها داشتم. مثلاً در مورد کره که یکی از کشورهایی بود که پیشرفت خوبی داشت. آنها به این نتیجه رسیده بودند که باید شورایی از نخبگان در خارج از بدنه دولت و با حضور دولت و افرادی از مجلس و قوه قضاییه، ولی با اقتدار کافی تشکیل شود که مصوبات آن شورا درمورد اجرای توسعه کشور و توسعه اقتصادی برای همه لازمالاجرا باشد.
احساس بنده این بود که ما هم چنین مشکلی را در کشور داریم. تصور بنده این بود که زمانی که ما تولید فناوری میکنیم، برای ما فرش قرمز پهن کرده و استقبال میکنند. ولی درعمل دیدیم نه اینطور نیست و کار با موانع زیادی مواجه است. اتفاقاً شورای عالی انقلاب فرهنگی را با توجه به ترکیبی که داشت، جایی میدانستم که میتواند چنین نقشی را ایفا کند. به هرحال وقتی مسئولیت جهاد به بنده داده شد، علاقهمند بودم که از این ظرفیت در آن جهت استفاده کنم تا سیاستگذاری عالی توسعه علمی و فناورانه در کشور انجام شود که البته نقدهایی هم به این موضوع دارم. ولی در مجموع بهطور قطع میگویم که هدف جهاد دانشگاهی الگوسازی توان کشور در زمینه توسعه علمی و فناورانه، توسعه فرهنگی و حتی توسعه آموزشهای مهارتی بوده است و در این زمینه به نظرم کاملاً موفق بوده است. با اینکه کشور استقبال لازم از توانمندیهای ما و استفاده از دستاوردها را نکرد. ولی تقریباً در کشور این موضوع جا افتاده است که جهاد به هر حال در این زمینه که بگوید فرزندان این مرز و بوم در توسعه علمی و فناورانه و تجاری سازی و متکی بودن اقتصاد بر تولید ملی توانمند هستند، پیشگام بوده است. مقام معظم رهبری هم بر این موضوع تاکید دارند که همین امر هم با اتکا به همین الگوسازیها بوده است. یکی از الگوسازیهای مورد توجه ایشان که مرتب هم استفاده میکنند، بحث سلولهای بنیادی میباشد که کار ارزندهای هم بود.
آقای دکتر اگر بخواهیم از چند پروژه بزرگ که در طول این چهل سال از دستاوردهای جهاد دانشگاهی بوده است نام ببریم (مانند بحث پژوهشکده رویان که واقعاً اتفاق بزرگی بود)، از چه پروژههایی میتوانید نام ببرید؟
پژوهشکده رویان بحث مهمی بود که باید به آن پرداخته میشد. وضعیت کشور ما در حوزه پزشکی از حوزه مهندسی بهتر بود. توان پزشکان ما و پزشکانی که تربیت میکردند خوب بود و علت آن هم این بود که هم دانشگاههای خوبی را داشتیم و هم به هر حال حوزه کار پزشکی حوزه کار با مردم و بی دردسرتر هست. ولی در حوزه مهندسی ما مجبور بودیم نیازهای کشور را تامین کنیم. از طرفی در حوزه پزشکی، نگاه ما نگاه به آینده بود. در بحث سلولهای بنیادی و بعد هم مسائل ژنتیکی کارهای خوبی انجام شد. بحث درمان پستان در پژوهشکده معتمد پژوهشگاه ابنسینا و بحث درمان ناباروری، فعالیتهایی بود که مسائل روز مردم را حل میکرد. در حوزه مهندسی بیشتر کار ما متمرکز بود بر فرستندههای رادیویی که به هرحال یک بحث استراتژیک برای کشور میباشد و در این زمینه فوقالعاده خوب کار کردیم. اولین بار فرستندههای موج متوسط تا قدرت هزار کیلووات را ساختیم که بزرگترین قدرت دنیا بود و بعد هم فرستندههای اف ام تا بیست کیلووات که باز هم این بزرگترین قدرت میباشد. درحوزههای دفاعی کارهای خوبی انجام دادیم. در حوزههای صنعتی برای صنعت برق ایران، صنعت رو به توسعهای بود و ساخت داخل آن هم خوب پیشرفت میکرد. احساس ما این بود که یکی از نیازهای کشورها میباشد که حالا هم هنوز پابرجاست. بحث دیگر، بحث آزمایشگاههای مرجع میباشد. ما وقتی محصولی را تولید میکنیم این محصول باید براساس استانداردهای بینالمللی تست شود و شرایط تست برایش فراهم باشد. ما بر روی طراحی ساخت تجهیزات آزمایشگاهی برای صنعت برق ایران کار کردیم و حالا هم مدعی هستیم که دانش بسیاری از تجهیزات و دانش بومی را کسب کردهایم.
شاید گفتن خاطرهای خالی از لطف نباشد. یکی از تجهیزاتی را که تولید کردیم، این تجهیز در حقیقت صاعقه را شبیهسازی میکند. برای این که افرادی که روی دکلها کار میکنند و سایر اماکن دیگه باید درمقابل صاعقه مقاومت داشته باشند. بنابراین باید صاعقه در محیط آزمایشگاه تولید شده و بر مراحل تولیدی و عایقها اعمال شود. ما دانش ساخت این مجموعه هزار و هشتصد کیلو ولت را به دست آوردیم. در صنعت برق، ما دانش سیستم انتقال برق دی سی رو به دست آوردیم که زمانی که ما شروع کردیم انحصارا در اختیار شرکت A. B. B و حتی شرکت زیمنس این دانش را نداشت و ما این دانش را به درخواست وزارت نیرو کسب کردیم. ولی متاسفانه بعدها استفاده خوبی از آن نشد. البته این پایهای بود برای کاری بزرگتر که ساخت مبدلهای فرکانسی قدرت بالا بود برای اینکه موتورهای دور متغیر داشته باشیم برای کاربردهایی که ما در صنایع مختلف داشتیم. صنعت نفت ایران تصمیم گرفته بود که به جای اینکه توربین گازی سی سال پیشش را که راندمان پنج درصد دارد، ده درصد دارد استفاده کند، برای اینکه پمپش را برای ارسال نفت به سراسر کشور بگرداند و برای اینکه کمپرسش را برای ارسال گاز به سراسر کشور بگرداند و بیش از هزار تا از این توربینها را عوض کند با موتور دور متغیر که تکنولوژیشان تکنولوژی مبدل فرکانسی بود و ما این تکنولوژی را در کار با توانیر به دست آورده بودیم و با وزارت نفت صحبت کرده بودیم. در دولت نهم بود که اعلام کردیم میتوانیم این کار را انجام دهیم و آن زمان اجازه انجام چنین کاری را دادند. ولی گفتند باید با دو تا از معتبرترین شرکتهای خارجی کار را انجام دهید. که شرکتهای A. B. B و زیمنس بودند. وقتی ما از آنها دعوت کردیم و آمدند دیدند گفتند تکنولوژی را دارید اما ما با شما کار نمیکنیم. چون شما میخواهید از ما به عنوان واسطه استفاده کنید و برای خود ریفرنس ایجاد کنید و ما این شانس را به شما نخواهیم داد. هر دو کشور شبیه هم صحبت کردند. در صورتیکه میتوانست برای آنان کار بسیار پرسودی باشد، ولی گفتند چون شما دانش را دارید با شما کار نمیکنیم و این شانس را به شما نمیدهیم. از طرفی هم میدانیم که مسئولین به خود شما اجازه ورود نمیدهند.
دقیقا یازده سال از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۲ طول کشید تا ما بالاخره توانستیم این کار راببندیم. همین کار تکنولوژیک بود که سال ۱۳۹۲ قرارداد بستیم و چهارسال طول کشید تا آن دانش را به دست آوریم ولی موفقیتآمیز نصب کردیم. آنها میخواستند به عنوان مشکلاتی که در زمینه توسعه فناوری داریم و نبود ساختارها و برنامهها برای تولید فناوری. در زمینه کنترل آلایندگی برای صنایع، کارهای بسیار ارزشمندی انجام دادیم. در این مورد هم خاطرات بسیار خوبی داریم. مثل غبارگیرهای صنعتی، الکترو فیلترها، بگ فیلترها و خنک کننده. البته کارمان را به درخواست صنعت، چون ما را در صنعت راه نمیدادند، با یک شرکت اروپایی معتبر انجام دادیم و جالب است بدانید این شرکت اروپایی فقط یک کارخانه بزرگ سیمان در خود دارد ولی چندین هزار کارخانه سیمان برای دنیا ساخته است. ما صد کارخانه سیمان و صد خط تولید سیمان داریم و هنوز صاحب دانش در خیلی از زمینهها نیستیم. این تفاوت نگاه به بحث فناورانه است. ولی وقتی ما با آن شرکت کار کردیم روی تمام نکات دانش فنی خودمان کار کرده بودیم. چیزی را هم که او میگفت بهترین شاخص دانش فنی ما هست، نه تنها به آن دست یافتیم بلکه آن را ارتقاء دادیم و آنان متوجه شده بودند. بعد هم در عراق ما رقیب شده بودیم و به صراحت در جلسهای میگفتند در همان شرکت خارجی که برای حضور در عراق با هم دعوایمان شده بود میگفتند: (همانطور که حق غنی سازی ندارید حق ورود در طراحی را هم ندارید. شما پول نفت دارید و باید از ما خرید کنید و در جواب گفتیم ما وارد طراحی خواهیم شد.) حتی به ما توهین کرده و گفتند شما دزد هستید و از ما دزدی کردهاید. و در جواب گفتیم ما با مطالعه خود به این مرحله رسیدهایم و به طور طبیعی شما هم این دانش را از شرکت دیگری آموختهاید. به هر حال در آن زمینه خوب کار کردیم.
در زمینه ساخت تجهیزات دفاعی بسیار خوب کار کردیم. من نمیتوانم خیلی از آنان را نام ببرم. در زمینه فولادهای آلیاژی خوب کار کردیم که هم کاربردهای دفاعی و هم کاربردهای صنعتی دارد. در سالهای اخیر تمرکز ما بر روی نفت بیشتر شد. به عنوان اینکه هم صنعت پایه کشور میباشد و هم صنعتی هست که گستره تکنولوژیهای مختلف را دارد که اگر ما در آن حوزهها صاحب فناوری شویم در خیلی از زمینههای دیگر هم میتوانیم از آن فناوری استفاده کنیم. در ساخت دکلهای حفاری صاحب دانش فنی شدیم. ساخت تجهیزاتی مثل لوله مغزی سیار یا coiled tubing که وقتی حفاری انجام میشود و چاههای نفت را لولهگذاری میکنیم و به عمق شش کیلومتر وارد میشویم و آن شیر بسیار بزرگ را بالای سر چاه میگذاریم تا چاه فوران نکند، این تجهیز باید از طریق شیر داخل چاه شده و آن لولهها را سوراخ کرده و ارتباط مخزن را با چاه برقرار کند تا نفت از چاه با فشار طبیعی که در آن است وارد سطح زمین شود و به علت اینکه شن و ماسهها در سوراخهای آن میماند و این دستگاه باید سوراخها را باز کند. طراحی و ساخت و خدمات این دستگاه که بسیار ضروری است را انجام دادیم. دانش ساخت متههای حفاری را با دانش کاملاً ایرانی به دست آوردیم. پنج سال بر روی آن کار کردیم و خیلی موفقیتآمیز ساخته شد. در مرحله اول سه مرتبه آن را تست کردیم و در مرحله دوم با یک تکنولوژی جدیدتر و در مرحله بعد، تست آخر را انجام داده که مورد پذیرش قرار گرفت و قرارداد خوبی هم برای ساخت متهها بسته شده است. در زمینه تولید مواد شیمیایی برای صنعت نفت فعالیتهای خوبی را انجام دادیم.
یکی از فعالیتهای خوبی که اخیراً انجام دادهایم کسب دانش فنی تولید تورهای پرورش ماهی در قفس میباشد سرانه مصرف ماهی ما پایین است و بهمنظور سلامتی بیشتر مردم باید تولید ماهی بالا برود. و تولید در برنامه ششم باید به دویست هزار تن برسد و یکی از اقلام وارداتی ما تور پرورش ماهی در قفس میباشد. البته این تور به اشکال دیگر، کاربردهای دیگری هم دارد و یکی دیگر همان قفس میباشد که ماهی در آن قرار میگیرد. تمرکز اولیه ما بر روی تور بود. در حال حاضر دانش تولید تور را به دست آوردهایم و به تولید تور رسیدهایم. کار بعدی ما انشاالله تولید خود قفس و بعد بحث بچه ماهی در قفس میباشد.
کار خوب دیگر که در حوزه کشاورزی- پزشکی انجام دادیم و به نظر من کار استراتژیک میباشد و بهویژه برای کشور ما که با مشکل کمآبی و مشکل علوفه دام بهطور طبیعی مواجه میشود این است که ما باید نژاد دام خود را اصلاح کرده و بهترین نژادهای دام را دشته باشیم. دانشی را برای تولید ژن مرغوب هم از گاو ماده و هم از گاو نر به دست آوردهایم. تا بتوانیم حتی گاوهای بومی خود را اصلاح نژاد کنیم. کار خوبی که در زمینه شبیهسازی در کشور انجام دادهایم این است که شبیه سازی در حوزه صنعتی وارد شده است و دو بز خارجی که بزهای شیری به نامهای سانن و مورسیا بودند که هر بز میتوانست روزانه هفت کیلو شیر بدهد و دانش شبیهسازی آن را به دست آوردیم و برای چند مجموعه مثل بنیاد مستضعفان و جاهای دیگر تولید میکنیم. سه دارو در پژوهشکده گیاهان دارویی خود تولید کردهایم. یکی برای کنترل آلزایمر (ملیتروپیک) و یکی برای قند خون و دیگری برای چربی کبد میباشد. جدیداً دارویی هم در پژوهشگاه رویان اصفهان به نام درمانگر گاما برای درمان بیماری اسهال در دام بهویژه گوسالهها میباشد. بهعلت اینکه گوسالهها نسبت به آنتیبیوتیکها مقاوم میشوند، اسهالشان درمان نمیشود و دارویی را که تولید کردهایم توانسته بسیار موفق عمل کند و در این حوزه مورد استقبال قرار گیرد. به هر حال برنامههای خوبی برای آینده داریم و طی برنامههای توسعه که برای جهاد تعریف میکنیم که برنامه ششم را در حال حاضر دارد، ما برنامهریزی کردهایم که تمام واحدهای ما باید بر اساس نیازهای ملی یا مزیتهای استانی برای فعالیتهای شاخص باشند و این چیزی بود که مقام معظم رهبری هم از ما خواسته بودند که شما باید کار خود را شاخص کنید.
اخیراً در آبان ماه توفیق یک دیدار خصوصی با مقام معظم رهبری را داشتیم و حدود ۲۵ نفر از محققان جوان و نسل جوان جهاد دانشگاهی فعالیتهای جدید فناورانه را خدمت ایشان ارائه کرده و خیلی استقبال کردند و دستور دادند تا ما با وزارتخانهها و سازمانهای مختلفی که مرتبط هستند حتماً جلساتی را داشته باشیم و کارها پیگیری شود. در حال حاضر کارها پیگیری میشود و امیدواریم تحولی هم در استفاده از فناوری و هم تولید فناوریهای جدید شود. یکی از کارهای خوبی که میخواهیم انجام دهیم بحث های هیبریدی است که به علت کمبود زمین مرغوب و کمبود منابع آبی باید از خاک بهرهبرداری حداکثری داشته باشیم و از روشهای جدید برای تولید استفاده کنیم و بهویژه تولیدات گلخانهای و مزرعهای و بر روی بحثهای دیگر کار کنیم. بحثهای هیبریدی بهرهوری بالایی دارند. به دلیل بذرهای خیلی گرانی که دانه بذر به کشور ما وارد میشود و ما کار کردهایم و داریم به نتیجه میرسیم و آمادگی داریم یکی از کارهای ضروری که باید در کشور انجام شود بحث کسب دانش فنی تولید ملی مرغ اجداد است. که از نسل بومی ما باشد. مرغهای ما بیشتر از جوجههای اجداد وارداتی هستند. وقتی جوجه اجداد وارداتی هست و در انحصار آنهاست، اگر به ما ندهند دچار مشکل میشویم. در صورتیکه ما با کار علمی و اصلاح نژاد میتوانیم مرغ اجداد بومی خود را هم برای تخمگذاری و هم برای گوشتی تولید کنیم.
در زمینه تکنولوژیهای نوین خیلی علاقه داریم بر روی باطریهای اتوموبیلهای برقی و هیبریدی کار کنیم. از تکنولوژیهایی که میتوانیم به بحث قبل اضافه کنیم این است که در صنعت نفت ما، وقتیکه حفاری انجام میشود حجم زیادی از نفت که به آن پیتهای نفت گفته میشود، در منطقه میماند که حتی اگر بخواهند به آن عمق مطلوب در داخل مخزن برسند مجبور هستند نفتی را که بیرون میآید در چالههای بزرگ دپو کنند و این را استفاده نمیکنند و تجزیه نمیشود و آلودگی زیست محیطی ایجاد میکند و بهصورت لکههای سیاه در مناطق مختلف میماند. ما باکتریهای بومی کشف کردهایم که میتواند نفت را خورده و تجزیه کند و تبدیل به کمپوس کند. ابتدا مایعات نفتی را جدا کنیم و به چرخه تولید و مصرف برگردد و بعد باکتریها را به داخل خاکی که به مواد نفتی آغشته است تزریق کنیم و به تدریج نفت را به کمپوس تبدیل کند و آن منطقه کاملاً قابل کشت شود. کار دیگر ما این بود که ماشینی را طراحی کنیم با توجه به اینکه از ما درخواست شده بود که چالههای نفتی در جزایر ما و در جاهای دیگر هستند برای سرعت دادن به کار، ماشینی را طراحی کنیم که بتواند با سرعت بیشتر مواد نفتی را جمعآوری کند و بعد به خاک آغشته به مواد باقیمانده، باکتریها تزریق شوند و پاکسازیها سریعتر انجام شوند.
این فرهنگسازی هم مورد نیاز است که وقتی شما زحمت میکشید و فناوری را به دست میآورید، تفکر من مصرف کننده عوض شود تا از محصول داخلی استفاده کنم. در حوزه فرهنگ با توجه به اینکه خود شما هم فعال هستید چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
کارهای فرهنگی متناسب با نیاز وقت برای جهاد تعریف شده بود مثل ایجاد رسانه ایجاد رسانه کاری بود در زمینه ایجاد خود باوری یا بحث سازمان انتشارات یا سازمان فعالیتهای قرآنی. مطلب مهم در بحث قرآن این است که ضامن زندگی سعادتمندانه ما در دنیا و آخرت است. اتفاقاً وقتی به قرآن توجه کنیم میبینیم که تمام این موارد را خداوند به انسان آموخته است که تو قابلیتهای ویژهای داری و من از روح خود در تو دمیدهام. تو میتوانی خلاق و خالق باشی و چنانچه دیگران توانستهاند کارهای بزرگ انجام دهند ما هم میتوانیم. مورد دیگر اینکه دانشجویان ما باید در جریان سیره زندگی حکومتی یا شخصی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری قرار گیرند. در بحث خودباوری و ایجاد غرور ملی و هویت ملی چیزی بود که ما به آن خیلی اهمیت دادیم. بخشی از فعالیتهای ما در همین زمینه است. بخش دیگر این بود که کارهایی را که بعد از انقلاب انجام شده و بخشی از کارها که قبل از انقلاب انجام شده و به عنوان مواریث فرهنگی ما وجود دارد و نشان میدهد ملت ایران ملتی تواناست را به جوانان نشان دهیم. وقتی ما به گذشته نگاهی بیاندازیم و بناهایی زیبا مثل عالیقاپو یا مسجد شیخ لطفالله را میبینیم، ترکیبی از هنر و علم را مشاهده میکنیم. دانشجویان را تحت عنوان ایران مرز پرگوهر برای بازدید از این اماکن برده و با برنامه و هدف کار کردهایم و بر روی ایجاد غرور ملی و هویت ایرانی موثر بوده است. بحثی راجع به خلیج فارس داریم. که بخشی از تاریخ ما است. این درست است که خود آب متعلق به منطقه است ولی نام خلیجفارس متعلق به ما است و برای ما ایجاد هویت میکند. چندین سال است که در این زمینه همایشی را برگزار میکنیم. باز هم در زمینه ایجاد هویت و ایجاد خودباوری با توان ملی دو برنامه را داریم. یکی کتاب سال دانشجویی تا دانشجو تشویق شود آنچه را در فعالیتهای پژوهشی انجام میدهد را مستند کند و ما به بهترین پژوهشها جایزه داده و مطرح کنیم. به هر حال وقتی این کار انجام میشود یک فرد را بهعنوان نویسنده به جامعه معرفی میکنیم و او مورد توجه قرار میگیرد تا از او استفاده شود. یا وقتی بهترین پایاننامهها تشویق میشوند اولاً این کار تشویق به انجام کار خوب میباشد و بعد هم معرفی کسی که کار خوب را انجام داده است به جامعه میباشد. بحث خیلی مهم دیگر اینکه دانشجویان ما بهعنوان ایران آینده باید بلد باشند با هم حرف بزنند و برای حل مسائل کشور در مباحثه علمی به توافق برسند. نه اینکه جدالهای مورد سیاسی که آسیب زننده است وجود داشته باشد. طراحی مسابقات ملی دانشجویی شروع حرکتی است تا دانشجویان بتوانند با هم بر اساس اتود علمی و زیر نظر اساتیدی که نظارت میکنند و جهت تمام فعالیتهایشان نمره کسب میکنند با هم صحبت کنند. امسال هفتمین دوره آن برگزار میشود و هر سال با استقبال بیشتری مواجه میشود. کار دیگری که شروع کرده و ادامه میدهیم این است که جوانان ما مناظرههایی با زبان انگلیسی را تمرین کرده و در مناظرات جهانی شرکت کنند. چرا که ما در بسیاری از زمینهها صاحب حرف هستیم و حرفهای ما به خاطر تعالیم دینی و فرهنگ گذشتهمان برای دنیا قابلفهم و قابلاستفاده میباشد. در حوزه فرهنگی موضوعی که برای جامعه بسیار مهم بوده این است که مدیران بازخورد برنامهریزی خود را در تمام زمینهها بدانند و یا در بعضی اتفاقات سیاسی نظر مردم را بدانند و ایجاد مجموعه ایستگاه بهعنوان مجموعه نظرسنجی برای اولین بار در کشور کار ارزندهای بود و تعلق آن به جهاد دانشگاهی و اینکه باید کار علمی و بیطرف انجام دهد باعث شده که تقریباً نظرسنجیهای آن در انتخابات ریاست جمهوری بدون استثنا درست باشد و خدمات بسیار خوبی را به حوزه علوم انسانی و سایر حوزهها بدهد.
شما در جهاد دانشگاهی هم دانشگاهی به نام علم و فرهنگ، دارید. چه نیازی باعث ایجاد این دانشگاه شد؟
احساس ما این بود که ما باید به وسیله این موضوع توانمندی خود را به بدنه جامعه منتقل کرده و بهترین محمل هم انتقال دانشجو بهعنوان مدیران آینده میباشد. از طرفی ما با نسل جوان مواجه بودیم که هم بازار کار نمیتوانست نیازهای آنان را تامین کند و هم نیاز به ادامه تحصیل داشتند. بنابراین در حوزه آموزش هم وارد شدیم. در حال حاضر دو دانشگاه داریم. دانشگاه علم و فرهنگ با چند دانشکده در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری و دیگری دانشگاه علم و هنر در یزد و یک دانشکده در زمینه آموزشهای نوین فناوری علوم و پایه پزشکی داریم. علاقه ما این است تا در دانشکدههای خودمان ارتباط خوبی به ویژه در کارشناسی ارشد و دکتری بین دانشگاه و مجموعههای پژوهشی حاصل شود تا اساتید آن بیشتر دانشجویان خود ما باشند تا کار علمی خود را موفق پیاده کرده و بسیار مهم است این تجربه را به دانشجو منتقل کنند. چون آن را خوب فهمیده و خوب در عمل پیاده کرده است. بنابراین دانشجوی او هم میتواند با آموزش، آن را فراگیرد و بعد هم کارهای پژوهشی خوبی در جهاد انجام شود. در حوزه پزشکی بسیاری از دانشجویان ما که در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری هستند از دانشگاه خودمان هستند اگرچه از دانشگاههای دیگر هم جذب میکنیم. شش موسسه آموزش عالی و چهل و سه مجموعه علمی کاربردی داریم. در زمینه آموزش کوتاهمدت مهارتی هم صد و سی مرکز در سراسر کشور داریم. به لحاظ کیفیت خوب آموزشهای خود شناخته شده هستیم و اینکه محل امنی است تا جوانان با خیال راحت خانواده، در آن تحصیل کنند. مرتب در زمینه کیفیتهای آموزشی خود، بهویژه در حوزه فناورانه، در حال ارتقا هستیم. مشکلی که در کشور ما و همه کشورها وجود دارد این است که فاصلهای بین فناوریهایی که به شکل علوم کلاسیک در دانشگاهها تدریس میشود با فناوری روزی که شرکتهای بزرگ تولید میکنند وجود دارد. شرکتهای بزرگ جلوتر هستند. فناوری وارد کشور میشود و اگر به موقع استفاده درست از آن فناوری آموزش داده نشود، بعد از استفاده، باعث استهلاک زیاد میشود. بنابراین باید زودتر آموزشهای لازم داده شود و کمک میکند تا تحولات زودتر وارد حوزههای کلاسیک و درسی شود و بهعنوان کتاب درسی مورد استفاده قرار گیرد. در حوزه اشتغال هم کارهای خوبی انجام شده است. یک بخش این است که آموزشهایی داده شود تا دانشجو به کارآفرینی و نه کارمند شدن تشویق شود. بخش دیگر اینکه وقتی فرد علاقمند شد، مجموعه آموزشهای مهارتی به او داده شود و پس از فراغت از تحصیل بداند که چگونه یک کار فناورانه را در غالب یک شرکت یا موسسه، مدیریت یا ایجاد کند. بحث دیگر که بهعنوان برنامه آینده داریم این است که دانشجو در حین تحصیل استعدادیابی شود و به جهت درست تحصیلی خود هدایت شود. این را هم بهعنوان پایلوت بهعنوان یک پروژه در حال اجرای آن هستیم.
متاسفانه در کشور ما همیشه بین علم و فرهنگ فاصله وجود دارد و دانشگاههای ما در خیلی زمینهها واقعا از فرهنگ دور هستند. ولی شما علم و فرهنگ را کنار هم به کار میبرید. دلیل این کار چیست؟
علت این کار این بود که اثبات شود این دو میتوانند در کنار هم باشند. چون خیلی اوقات تبلیغ میشد که انسانهای دیندار نمیتوانند فعالیتهای علمی انجام دهند در صورتیکه ما برعکس فکر میکنیم. چون یک فرد دیندار واقعی اولاً معتقد هست که علم وجود دارد. چون در تعالیم دینی و قرآن و سیره معصومین به شدت به آموزش علم توصیه شده است. (علم را بیاموزید حتی در چین)،(از ابتدا تا انتهای عمر خود را به علم آموزی بگذرانید) بنابراین علمآموزی یکی از بحثهای بسیار مهم است که باید حتما به آن پرداخته شود. بحث دیگر این است که وقتی شما یک کار علمی انجام دادید پس از آن توکل بر خدا کن که این توکل از طرف فرد دیندار هست و این موارد جواب میدهد. ولی گاهی اوقات ما این موارد را برعکس انجام میدهیم. یعنی بدون اینکه بخواهیم کار علمی انجام دهیم فقط بر روی توکل بر خدا کار میکنیم که باعث میشود اشکالاتی حاصل شود و ایراداتی بر ما بگیرند. در صورتیکه برعکس است. اینکه کار علمی خود را درست انجام دهید و در آخر توکل بر خدا کنید. جهاد نشان داده که این دو در کنار هم موفقتر هستند و باید جامعه را به این سمت و سو ببریم. برای جوان، دیدن موفقیتها بسیار مهم است. اینکه کار فرهنگی اولی است یا کار فناورانه، ما فکر میکنیم شاید سالهاست در بیان مقام رهبری این امر وجود دارد که دائم بر روی اقتصاد دانشجویی و توسعه علمی و اتکا بر توان داخلی تاکید میشود. وقتی این کار به ویژه توسط افراد دین باور انجام شود تاثیر بسیار زیادی دارد. درست است که تعالیم دینی بهویژه در دوران کودکی و نوجوانی باید آموزش داده شود، ولی برای کسی که به بلوغ رسیده است، باید با دادن یک شغل خوب به او، غرورش را حفظ کرده و به او عزت دهید، آن زمان است که کار فرهنگی اثر بسیار بیشتری را دارد. یعنی اگر جوان ما، شغل داشته و بتواند ازدواج کند یقیناً کار فرهنگی بر روی او موثرتر خواهد بود. اگر کشور در این زمینه بتواند بر توان ملی متمرکز شود، میتوانیم با اتکا بر آن برای همه جوانان ایجاد شغل آبرومند کنیم، آن زمان کار فرهنگی خیلی آسانتر است. اگر هم به گوش خیلیها نرفت این تنبیه برای کسانی است که حساس هستند و به گوششان نمیرود.
چهل سالگی انقلاب است و جهاد دانشگاهی که از مهمترین نهادهای این کشور بود و از دل انقلاب بیرون آمد، ما در چهل سالگی، آینده را برای جهاد دانشگاهی چگونه میبینیم؟ چه برنامههایی در مرز بلوغ و پختگی و پایان پایهگذاریهایش دارد؟
یک بحث است که جهاد چه برنامههایی دارد و یک بحث است که کشور باید چه برنامهای داشته باشد. احساس ما این است که کشوری که برایش اقتدار اقتصادی و اقتدار دفاعی دانشبنیان مهم است. برای ماندن و حفظ انقلاب خود و اینکه بتوانیم در دنیا رقابت کنیم، باید اقتدار اقتصادی و اقتدار دفاعی دانشبنیان داشته باشیم. ما باید مدیرانی داشته باشیم که خودباور در این امر باشند و اهمیت این دو مورد اقتصاد دانشبنیان و اقتدار دانشبنیان را بدانند. هنوز بعضی از مدیران ما در تفکرات چهل سال پیش و اقتصاد کارمندبنیان سیر میکنند و فکر میکنند میتوانیم به دانش و فناوری اهمیت نداده و راحت آن را خریداری کنیم. برای ساخت تجهیزات، دانش را از خارج از کشور بخریم. نباید فراموش کنیم که ما انقلاب کردهایم که برای دنیا حرف تازهای دارد و حرفش برای دنیا درست بوده است. ولی بهطور طبیعی دشمن هم خواهیم داشت و همیشه ما با بحثهای تعلیم و تربیت سرو کار داریم. مگر اینکه ما واقعا به اقتدار اقتصادی و اقتدار دفاعی برسیم. بنابراین مدیران آینده ما باید این موضوع را باور داشته و بتوانند اجرا کنند و ما باید شاخص بگذاریم و این افراد را پیدا کرده و تربیت کنیم. این مهمترین عرصه هست. ما در مجموعه جهاد دانشگاهی یا مجموعهای مشابه، هرچقدر الگوسازی موفق داشته باشیم، اگر فرایند پیشرفت کشور دارای ساختار درستی نباشد ما راه به جایی نخواهیم برد و تک ستاره خواهیم شد. اینکه میگویند شما تک ستارههایی در آسمان علم و فناوری دارید. آسمان ما باید کاملا پرستاره باشد و این شدنی است و زمانی اتفاق میافتد که مدیران سیاسی ما این باور را داشته باشند که این کشور باید دارای اقتدار و اقتصاد دانشبنیان باشد و در این جریان مسائل سیاسی تاثیری نداشته باشد. سیاسیون ما برای پیشرفت کشور به یک هدف مشترک برسند و به یک روش سیاسی کار را ادامه دهند و تغییری ندهند. تجربه ما در جهاد دانشگاهی این را میگوید که مدیریت آینده کشور باید واجد این نگاه باشد. در چنین مدیریتی جایگاهی مثل جهاد دانشگاهی و دانشگاهها تعریف شده است که باید در خدمت توسعه علمی، فرهنگی و فناورانه باشد. اگر نگاه مدیریتی عوض نشود و مدیران با این مسئله ترکیب نداشته و مسئولیتها را قبول نکنند باید نگران بود.
پروژههای بعدی شما برای آینده چیست؟
ما در قالب برنامه ششم توسعه جهاد دانشگاهی تقریباً سعی کردیم برای هر واحد بر اساس مزیتهای استانی و نیازهای ملی کارآیی خوبی را تعریف کنیم. مواردی را که تولید فناوری داشتهایم باید به روزرسانی شوند. شرکتهای بزرگ دنیا مدعی هستند که ما برای دو نسل، تکنولوژی خود را در کشوی میز خود داریم و برای بیست تا سی سال آینده هروقت که اقتضا کند آن را به کار میگیریم. این کار، کاملاً شدنی هست. بهویژه اگر بخواهیم واحدهای R&D داشته باشیم و دانشجویان دکتری خود را هدایت شده، در زمینههایی که مد نظر داریم به کار گیریم. نه اینکه آنها را رها کنیم. ما در زمینههایی که مد نظر داریم بهطور مثال بحثهای جدید را میگویم. ما در بحثهای هیبریدی بسیار علاقمندیم که در این حوزه ورود جدی کنیم. در بحث اصلاح نژاد علاقمند هستیم و کار باید در کشور انجام شود. در بحث ماشینهای الکتریکی علاقمندیم در مبحث باطریها وارد شویم. چون تکنولوژی الکتریکی ماشینها، باطریها هستند. اگر بخواهید مسافت طولانی طی کنید مثل یک پمپ بنزین که دو تا سه و چهار دقیقه بنزین میزنید، نه در این حد ولی باید در زمان معقولی باطریها شارژ شوند تا بتوان به ادامه راه پرداخت. اگر چهار پنج ساعت وقت ببرد میتواند فقط در بعضی از شهرها کارایی داشته باشد. در بحث انتقال فناوری میخواهیم ماموریتهای جدی داشته باشیم.
از کارهای خوبی که در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و ستاد راهبردی نقشه جامع علمی کشور برای جهاد شد، تعیین هفت ماموریت بود. در سال ۱۳۹۳ که خدمت مقام معظم رهبری بودیم ایشان گفتند جهاد نقش خود را در اجرای نقشه جامع علمی کشور مشخص کند که چه کارهایی را میتواند انجام دهد و بعد با دولت مذاکره کند و این نقشها آماده شود. یکی از نقشهای ما این بود که به ما ماموریتهای بزرگ فناورانه دهند. خود ما تولید دانش کنیم و به ما ماموریت دهند. الان خود ما دنبال گرفتن ماموریت هستیم و گرفتن ماموریت گاهی اوقات سه تا یازده سال به طول میانجامد. در صورتیکه در کشورهای دیگر میگویند شما بیایید این کارها را انجام دهید.
بحث دیگر انتقال فناوری میباشد. ما بازار خود را راحت در اختیار خارجیها میگذاریم. در صورتیکه بخش کمی از بازار باید در مقابل انتقال فناوری به خارجی واگذار شود و بعد خود ما آن فناوری را ارتقا دهیم. اعلام کردیم در چندین زمینه به ما ماموریت انتقال فناورانه دهید درصورتیکه در حوزه ریل، آبشیرینکنها، فولاد و مسائل اینچنینی علاقه به ماموریت داریم و در آن حوزه خودمان تولید دانش کنیم. این مثالهایی بود که قبلاً گفتم از جمله این مثالها که به شدت علاقه داریم، تولید مرغ اجداد ایرانی با بهرهوری بالا میباشد. به همین شکل در حوزههای مختلف کار میکنیم و نگاه به آینده را در تمام حوزهها داریم. من خیلی از مسائل به ذهنم نمیرسد ولی از کارهای خوبی که انجام دادهایم ما در کرمانشاه منابع عظیم قیر طبیعی داریم که متاسفانه این مواد را به صورت خام میدهیم. دانشی را در قالب طراحی و ساخت پایلوت به دست آوردهایم که کربن اکتیو تولید کنیم که در گندزدایی، در حوزه نظامی، برای ماسکها و در حوزه لوازم خانگی کاربرد دارد. از همان قیرطبیعی میتوان گرافیت تهیه کرد و گرافیت کاربرد خیلی گستردهای در کورههای قوساکتریکی و ذوب آهن و خیلی از موارد دیگر دارد.
در حوزه پزشکی در زمینه سرطان به دنبال یک کیتی هستیم که با تولید آن تشخیص دهیم یک بیمار سرطانی آیا نیاز به شیمی درمانی دارد یا با دارو درمانی بهبود مییابد. چون شیمی درمانی بسیار آسیب زننده است و در تمام دنیا مثل شرکتهای آمریکایی اثبات شده که خیلی موارد نیاز به شیمی درمانی نداشته و با دارو درمانی بهبود مییابد. پس برای اینکه خانوادهها آسییب نبینند بهویژه سرطان پستان در خانمها به دنبال این موضوع هستیم تا آسیب و هزینه خانواده کم شود. بهطور طبیعی در رویان و ابنسینا بر روی کاربردهای جدید سلولهای بنیادی کار میکنیم و بهطور طبیعی این فعالیتها زمانبر هستند و امیدواریم که در آینده بتوانیم بحث بیمارستانها و سلولهای بنیادی را هم حل کنیم. اعتقاد داریم، مشکلی در زمینه تولید فناوری در کشور نداریم و باید به موقع به آن پرداخته شود. کار بهموقع شروع شود و از آن حمایت شود و وقتی هم به دست آوردیم به شکل درست از آن استفاده شود.
از مشکلات جدی که باید به آن پرداخت، آزمایشگاههای مرجع هستند که نیاز به آزمایشگاههایی داریم که از اعتبار لازم برخوردار باشند و خود ما هم به آنان اعتبار بدهیم. وقتی محصولی در آنجا براساس استانداردهای بینالمللی مورد تایید قرار گرفت موظف به استفاده از آن باشیم. چون با موفقیت از استانداردها عبور کرده ایم. با اینکه چهل سال از عمر انقلاب ما میگذرد هنوز استراتژی توسعه صنعتی، توسعه کشاورزی و توسعه خدماتی نداریم. ما باید استراتژیک، توسعه صنعتی داشته باشیم. ما نمیتوانیم دانش همه چیز (شیر مرغ تا جان آدمیزاد) را به دست آوریم. یعنی منابع آن را نداریم. باید بر روی چند موضوع متمرکز شویم و در آنها صاحب حرف در دنیا باشیم. در آنها صاحب دانش شویم و آزمایشگاههای مرجع خود را ایجاد کنیم. به همین شکل در حوزه کشاورزی و خدمات، آموزشهای خود را در آن حوزهها بدهیم و این موارد زمانی انجام میشود که انشاالله تصمیم جدی به پیشرفت بگیریم و آمایش سرزمینی را انجام دهیم. آمایش سرزمینی هنوز در کشور ما انجام نشده است و آخرین آمایش ما برای قبل از انقلاب است و این برای کشور ما که واقعاً میخواهیم به پیشرفت برسیم خوب نیست. بر اساس آمایش سرزمینی، آمایش آموزش عالی ما انجام شود. پیشتر آمایشهایی را انجام دادهاند ولی آمایش واقعی زمانی انجام میشود که آمایش سرزمینی انجام شده باشد و ما استقرار سرزمینی خود را کسب کرده باشیم و بدانیم چه دانشهایی، چه دانشگاههایی و چه دانشجویانی را میخواهیم و این شدنی میباشد. کمی دعواهای سیاسی خود را کم کرده و به مسائل مملکت بپردازیم.