بایدها و نبایدهای روابط عاطفی بررسی شد/ لزوم شناخت مرزهای روانی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان؛
در ادامه برگزاری برنامههای توانافزایی و مهارتآموزی با هدف رشد همهجانبه مستعدانبرتر، کارگاه آموزشی «مدیریت روابط عاطفی» به همت بنیاد نخبگان خراسانرضوی و با همکاری مرکز توانمندسازی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
در این کارگاه، مهدویانفرد؛ مدرس کارگاه به تعریف عشق از لحاظ روانشناختی پرداخت و گفت: عشق یک وضعیت عاطفی پیچیده در رابطه بین دو نفر است. عامل تعیینکننده در عشق، کشش روانی-جنسی به فرد دیگر است.
وی ادامه داد: فرد عاشق دچار انرژی مضاعفی میشود، سرخوشی و امید به زندگی در فرد افزایش پیدا میکند و حتی نیاز به استراحت فرد نیز کاهش پیدا میکند. عشق باعث ایجاد نوسان در خلق فرد میشود و احساسات متناقضی مانند احساس سبکی و اضطراب، احساس یاس و امیدواری بروز میکند.
مهدویان فرد از تغییر اولویتها بعنوان یکی از مهمترین شاخصهها در عشق نام برد و ادامه داد: خیلی اوقات افرادی که عاشق میشوند، ممکن است حتی باورهای عمیق روحی خود را کنار بگذارند.
وی با بیان اینکه برای هر فردی اولین ارتباط عاطفی با پدر و مادر خویش بوده است، تصریح کرد: تجربههایی که فرد با پدر و مادر خود دارد به منزله یک فایل باز شده در ذهن فرد باقی میماند. این فایلها باعث میشود فرد در هنگام بالغ شدن به سمت افرادی برود که شباهت زیادی با پدر و مادر خود داشته باشد.
مهدویانفرد در بخشی دیگر از این کارگاه به تشریح رابطه سالم یا بالغانه و رابطه ناسالم یا غیربالغانه (آسیبزا) پرداخت و گفت: رابطه سالم به رابطهای گفته میشود که فرد احساس عشق و دلبستگی به معشوق را احساس میکند، اما درآمیختگی و حلشدگی محض در فرد بوجود نمیآید و فرد مرزهای روانی خود را محکم نگه میدارد اما در مقابل رابطه غیربالغانه (آسیبزا) مانند اعتیاد به یک ماده مخدر است.
وی با بیان اینکه در عشق ناسالم یک سیکل اتفاق میافتد، اضافه کرد: فرد جذب ماده مصرفکننده میشود، تلاشی برای به دست آوردن آن مواد در او ایجاد میشود. ماده را مصرف میکند در این حین طی اختلافاتی که گاهی بین دو طرف ایجاد میشود، دو فرد به طور موقت از یکدیگر فاصله میگیرند و جدا میشوند. در این حالت دو فرد برای غلبه بر این وضعیت و یافتن احساس سرخوشی دوباره، بدون اینکه اختلاف خود را حل کنند دوباره به هم نزدیک میشوند. در روابط نابالغانه این سیکل دائماً تکرار می شود.
وی ادامه داد: در روابط و عشقهای سالم یا بالغانه معیارهای معقول وجود دارد؛ افراد وقتی به مشکل برمیخورند، در مورد آن فکر میکنند و تصمیمگیری میکنند؛ اگر راهحلی پیدا نکردند، هرچند که سخت باشد و درد را تجربه کنند، رابطه را قطع میکنند.
مهدویانفرد تاکید کرد: یکی از تفاوتها میان رابطه سالم و ناسالم، ایدهآلسازی است. در رابطه سالم ایدهآلسازی وجود دارد، عاشق معشوقش را بزرگ جلوه میدهد اما میتواند ضعفها و ویژگیها منفی او را ببیند. آن را انکار نمیکند و میپذیرد. اما ایدهآلسازی که در روابط غیربالغانه رخ میدهد، فرد باید خیلی تلاش کند تا یک ویژگی منفی را در معشوقش پیدا کند و یا اگر ویژگی منفی ببیند سعی میکند آن را به شکل یک نقطه قوت و یک نکته مثبت توجیه کند. مثلا اگر معشوق در جمعها کمصحبت باشد و اجتماعی نباشد، فرد عاشق میگوید او نمی خواهد خود را درگیر بحثهای سطحی و جزئی کند.
وی با تاکید بر اینکه حفظ مرزهای روانی یکی از مهترین تفاوتهای روابط سالم و ناسالم است، اظهار داشت: در رابطه سالم دو طرف یا همدلی نسبت به یکدیگر رفتار میکنند و سعی میکنند با مشکلات یکدیگر کنار بیایند. شفقت و نرمی نیز در این نوع عشق وجود دارد. در یک رابطه بالغانه، فرد در عین حالیکه به مرزهای روانی خود انعطاف میدهد و معشوق را وارد آن میکند، اما مرزهای روانی خود را نیز محکم حفظ میکند. در عوض در روابط نابالغانه فرد تمامی هدفها و انگیزههای فردی خود را فراموش میکند و تمام فکر و ذکرش معشوق میشود.
مهدویانفرد با اشاره به اینکه در رابطه آسیبپذیر معمولاً افراد ارزشمندی و عزتنفس پایینی دارند، تصریح کرد: در این نوع، فرد اعتقاد دارد رابطهای که ایجادشده است را باید به هر نحوی نگه دارد. از ویژگیهای دیگر این رابطه سلطهجویی و سلطهگری زیاد است؛ به این صورت که یک نفر به شخص بگوید که چه باید بکند و چگونه زندگی کند و در مقابل فرد سلطه جو دائماً سعی در کنترل کردن معشوق خود دارد. در این رابطه تاییدطلبی به شکل افراطی وجود دارد و فرد دائماً در انتظار تایید و تحسین طرف مقابل است. مساله دیگر عدمپختگی هیجانی و عاطفی فرد است که نمیتواند در مشکلات خود را مدیریت کند.
در بخشی دیگر، مدرس کارگاه به موضوع روابط پرخطر پرداخت و گفت: رابطه پرخطر رابطهای است که افراد دارای یک سری مشکلات اساسی شخصیتی هستند. برای داشتن یک رابطه موفق و سالم، باید دقت کافی در شناسایی این ویژگیها داشت و ویژگیهایی مانند مصرف مواد مخدر، خشمگین و خصومت جو بودن، عدم ارتباط با خانواده و دوستان، متوقع و محدودکننده بودن، شکاک بودن، بیوفایی و عدمتعهد، دروغگویی، تهدید به خودکشی کردن، از نمودهای آن است.
مهدویانفرد ادامه داد: با داشتن برخی مهارت ها میتوان روابط پرخطر را مدیریت کرد. در این حوزه نخستین بحث، خویشتنداری است؛ اینکه فرد بتواند هیجانات خود را کنترل کند. مورد دوم جراتمندی است؛ جراتمندی نقطه مقابل رفتار پرخاشگرانه و منفعلانه است. افرادی که جراتمندی دارند میتوانند به صورت بالغانه مقابل درخواستها و شرایط آسیبزننده «نه» بگویند و برآشفته نشوند. ویژگی سوم، تفکر نقاد است، به این معنی که فرد بتواند در مقابل گزارههایی که ارائه میشود، نقد کند و چرایی آن را مورد سوال قرار داده و کورکورانه نپذیرد.
لازم به ذکر است، در این کارگاه به بایدها و نبایدهای روابط عاطفی، عوامل پرخطر در روابط عاطفی و مداخلههای درست و راهکارهای مناسب نیز پرداخته شد.