خبرنگار خبرگزاری آنا به مناسبت موفقیت یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود در هفتمین جشنواره سراسری شعر بسیج با وی گفتوگو کرده است. او فضای فرهنگی این دانشگاه را باز ارزیابی می کند و معتقد است دانشگاه آزاد فضای باز فرهنگی را برای دانشجویان به ارمغان آورده است. گفتوگوی آنا با شکیبا غفاریان کارشناس علوم قرآنی و دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود را پی میگیریم.
*شما در شعر دستی دارید و هر سال مقامهایی هم کسب میکنید بفرمایید که از چه زمانی وارد مقوله شعر شدید و اصولاً این علاقهمندی از کی ایجاد شد؟
- خوب از همان ابتدا به شعر خیلی علاقه داشتم و رشته تحصیلی دبیرستانم هم علوم انسانی و ادبیات بود و به خواندن شعر خیلی علاقه داشتم ولی اینکه خودم شعر بگویم و بنویسم فک نمیکردم این استعداد را داشته باشم تا اینکه یک انگیزهای در من به وجود آمد که در سال 1386 پدرم که جانباز بود از دست دادم و چون خیلی وابستگی شدیدی به ایشان داشتم همین امر باعث شد که آن دل نوشتهها و دلتنگی هایی که داشتم را روی کاغذ بیاورم که کمکم هر چه که به ذهنم میرسید را مینوشتم اما خیلی حرفهای کار نمیکردم و به این نتیجه رسیدم که میتوانم شعر بنویسم و اگر بیشتر پشتکار داشته باشم میتوانم بهصورت حرفهایتر کار کنم. بعد از آن در سال 1388 مادرم را هم از دست دادم که این هم باعث شد که خیلی بیشتر برای دل نوشتههای شعریام انگیزه پیدا کنم و برای نوشتن بیشتر کوشش و تلاش کنم که بیشتر اشعار من هم اشعاری بود که برای شهدا و دفاع مقدس بود و بسته به مسائل روز بیشتر در همان موارد بود.
* از کی وارد شعر حرفهای شدید؟
-بعد از سه یا چهار سال که شعر مینوشتم و بهصورت مبتدی بودم به من گفتند که شعرهایتان را بیاورید تا برایتان کنیم. من حوزه هنری شاهرود میرفتم و در حضور رئیس وقت حوزه هنری یکی دو تا شعر را خواندم و ایشان گفتند که اگر شعرهایتان را بیاورید ما برای میفرستیم. اصلاً در آن برهه از زمان به فکر کتاب نبودم و اصلاً به این فکر هم نمیکردم که بتوانم کتاب کنم. ایشان گفتند اگر اشعارتان مثل همین یکی دو تا شعری که خواندید باشد میشود و من حدود یکی دو ماه طول کشید تا اشعارم را تدوین کردم و به حوزه هنری بردم و آنها هم فرستادند تهران و انتشارات سوره مهر که البته خیلی هم سختگیر هستند چون از چند تا فیلتر رد میشود و ممکن است که برگشت بخورد و شعرها ویرایش بشود که الحمدلله اشعار من تأیید شد و من کتاب اولم را به نام «رودی که جریان را عوض کرد» در سال 1393 به رساندم.
* اکنون کتابی هم در دست دارید؟
- دو مجموعه شعر آماده دارم که یکی در مورد دفاع مقدس و یکی دیگر شعر آیینی است در مورد ائمه اطهار (ع). اشعار آزاد هم دارم که آنها هم یک مجموعه را تشکیل میدهند که قرار است با انتشارات صحبت کنم که این دو مجموعه هم به برسد.
* گفتید که پدرتان به درجه رفیع شهادت نائل آمده است؟
-بله جانباز بودند و در عملیات فاو شیمیایی شدند و در سال 86 به درجه رفیع شهادت رسیدند.
* فکر میکنید که جریان شعرنویسی شما چه تأثیری از شهدا گرفته و چقدر روح شهدا و حماسههای دفاع مقدس در شعرهای شما پررنگ هست؟
- مسلماً در روند شعرها و فعالیت شعرنویسی من خیلی تأثیرات مثبتی داشته است. به برکت این اشعار من در جشنوارههای زیادی برگزیده شدم، به خاطر همین اشعار دفاع مقدسی که با توجه به موقعیتهای مختلف سرودم و حالا که شهدای مدافع حرم را داریم مقامهای زیادی به دست آوردم که البته مقامهای من در مقابل ارزش کار این شهدای والامقام ذرهای بیش نیست و من هرگز برای مقام آوردن و یا جشنوارهها برای شهدا شعر ننوشتم بلکه از دلم و آنچه در قلبم میگذرد این اشعار را میگویم و خدا هم البته توفیق میدهد. همین جشنواره اخیر هم که برگزیده شدم شعرم برای همین شهدای مدافعان حرم بوده و واقعاً خیلی تأثیر دارد. یکی از فواید آن این است که وقتی میخواهم در مورد شهدا شعر بنویسم لازمهاش این است که بروم در مورد آن شخصیتی که در موردش میخواهم شهر بنویسم تحقیق و مطالعه کنم و کلا در مورد شهدا و نحوه شهادتشان باید زندگینامههای آنها را مطالعه کنم تا شعرهایی که مینویسیم مستندتر باشد. باید مطمئناً مطالعه داشته باشم و این باعث میشود که اطلاعاتم هم در این زمینه بالا برود و بتوانم آثار فاخرتری را به وجود بیاورم.
*فکر میکنید شعر باید ذاتاً در وجود آدم باشد یا با آموزش هم میشود کسی به درجهای برسد که در حد حرفهای یا غیرحرفهای بتواند شعر بگوید؟
- مسلماً اولین لازمه شعر ذاتی است که باید در وجود انسان باشد ولی خب آموزش هم بیتأثیر نیست. کسی که استعداد را داشته و علاقه هم داشته باشد باید زمینهای هم برایش فراهم بشود که بتواند آن را ارائه بدهد. بعضی اشعار کوششی هستند یعنی به خاطر مناسبت خاصی نوشته میشوند لازمه آن این است که بخواهیم یک کوشش خاصی انجام دهیم ولی بعضی اشعار جوششی هستند یعنی ممکن است همینطور که نشستهایم یک شعر خاصی به ذهنمان برسد. این است که آموزش میتواند در کسانی که استعداد شعر دارند تأثیرگذار باشد.
* چرا رشته ادبیات نرفتید و چرا روانشناسی را انتخاب کردید شاید زمینه کاری شما با ادبیات بیشتر جور در میآمد؟
- البته رشته مورد علاقه خودم هم ادبیات بود. روانشناسی اولویت دوم من بود برای اینکه بتوانم در شهر خودم تحصیل کنم اما دانشگاه آزاد شاهرود ادبیات را نداشت و من مجبور شدم این رشته را انتخاب کنم اما برای مقاطع بالاتر اگر بشود ادبیات را ادامه میدهم.
* فکر میکنید که الآن دانشگاه آن فضایی که برای فعالیت شما لازم بوده در اختیارتان قرار داده است؟
- ترم اول که وارد دانشگاه شدم از امور فرهنگی سراغ کانون شعر و ادب را گرفتم که گفتند یکی دو ترم است که فعالیتی ندارد بعد خودم چون خیلی علاقهمند بودم که این فعالیت دوباره شروع شود و کانون دوباره احیا شود خیلی پیگیر بودم و رفتوآمدهای اولیه را انجام دادم تا اینکه الحمدالله ثمر داد و ما توانستیم کانون شعر و ادب را احیا کنیم ولی چون بهگونهای بود که به زمان امتحانات برخورد کرده بود و هنوز نشده به آن شکل بتوانیم فعالیتی انجام بدهیم و برای تعیین دبیر کانون شعر و ادب و شورای مرکزی شعر خیلی دانشگاه همکاری داشت و ما یک جلسه گذاشتیم که آنجا رأیگیری انجام دادیم که دبیر و اعضای شورای مرکزی مشخص شدند و خدا را شکر 2 استاد خیلی بزرگوار هم در جمع ما هستند و جزو اعضای شورای ما قرار دارند که امید داریم در ترم جدید بتوانیم فعالیتهایمان را آغاز کنیم.
*بهعنوان مسئول کانون شعر دانشگاه انتخاب شدید چه برنامههایی برای آینده این کانون پیشبینی کردهاید؟
- در نظر داریم در دانشگاه شبشعر برگزار کنیم و حتی ممکن است جشنواره یا کنگره هم برگزار کنیم. جشنوارههای دانشجویی که میتواند در سطح کشوری هم باشد. اهداف کانون هم آموزش شعر است و هم نقد شعر و شعرخوانیهای معاصر و یا قدیم. برنامههای زیادی داریم که اگر توفیق باشد انشاالله انجام میدهیم.
* فضای دانشگاه را از لحاظ فعالیتهای فرهنگی چطور میبینید؟
- فضای فرهنگی دانشگاه را خیلی باز و خوب میبینم و فکر میکنم دانشگاه آزاد فضای باز فرهنگی را برای دانشجویان به ارمغان آورده است. کانونهایی که در حال فعالیت هستند فضای خوبی دارند یعنی زمینه و انگیزه خیلی خوبی هست برای دانشجویانی که علاقهمند هستند در رشتههای مختلف هنری ازجمله موسیقی و تئاتر و ... فعالیت کنند و میبینم که خیلیها در حال فعالیت هستند و خیلی هم استقبال میشود از طرف دانشجوها و یکی از دلایلی که خواستم کانون شعر و ادب دوباره فعال بشود مراجعه بعضی دانشجوها به من بود چون میدانستند که من در این زمینه فعالیت دارم و در مورد جشنوارهها و کنگرههای شعر از من سؤال میکردند که به چه شکل است. برایشان جالب بود و مراجعه میکردند و میگفتند که شما که اینقدر فعال هستید بروید و پیگیری کنید تا کانون شعر و ادب دوباره پا بگیرد و ما بتوانیم بیاییم ثبتنام کنیم و از این کانون استفاده کنیم.
* چه موفقیتهایی را تاکنون کسب کردهاید و موفقیت اخیر شما چه بود؟
- من سه چهار سال اول که فعالیت شعری را آغاز کرده بودم در جشنوارهها شرکت نمیکردم چون فکر میکردم که مبتدی هستم و در آن حد نیستم که در جشنوارهها بتوانم شرکت کنم ولی نخستین شعری را که فرستادم در لرستان برگزیده شد که با موضوع روح آدینه و امام زمان (عج) بود و این جشنواره یک حالت تشویق برایم بود چون من یکی از برگزیدهها بودم. بعد از آن تقریباً هرسال بر اساس آن شعری که میفرستم از هر ده تا جشنوارهای که فراخوان داده میشود من شاید یکی را برسم که شعر بنویسم و شرکت کنم. این آخری هفتمین جشنواره سراسری شعر بسیج بود که در اهواز برگزار شد و تقریباً 350 شاعر 1000 شعر ارسال کرده بودند که از بین این 1000 شعر 3 شعر رتبههای اول تا سوم شعر کلاسیک را کسب کرد که من رتبه اول شعر کلاسیک را کسب کردم.
* الآن در زمینه قرآنی هم فعالیت میکنید؟
-بله من مدارک علوم قرآنی دارم که از طریق سازمان تبلیغات و دانشکده امام جعفر صادق (ع) این مدرک را گرفتم و بهصورت حقالتدریس فعالیت میکنم. در مدارس کلاسهای فوقبرنامه قرآن در مقاطع مختلف چه ابتدایی و چه دبیرستان و چه مؤسسات خصوصی هم فعالیت میکنم و در دانشگاه صنعتی شاهرود برای دانشجویان بهصورت فوقبرنامه تدریس میکنم.
گفتوگو از سید امیررضا حسینی نژاد