عمومی | پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

آیا رفتار ایرانیان در قبال افغانستانی‌ها سویه نژاد‌پرستانه دارد؟

نشست نقد و بررسی کتاب در خانه برادر نوشته آرش نصراصفهانی ۷ بهمن‌ ۹۷ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست ابتدا نویسنده مفاهیم و محورهای اصلی کتاب را تشریح کرد و از جمله توضیح داد که چرا مطابق نظریات علوم اجتماعی رفتار  گروه­هایی از مردم ایران نسبت به پناهندگان افغانستانی ساکن ایران وجهی نژادپرستانه دارد.

پس از آن عباس عبدی، محقق اجتماعی، ضمن آنکه این کتاب را ارزشمند توصیف کرد اطلاق عنوان نژادپرستی بر رفتار ایرانیان در قبال افغانستانی‌ها را نادرست دانست. به گفته عبدی رفتار نادرست اقشاری از جامعه ایران با افغانی‌ها ریشه در عوامل اقتصادی و اجتماعی مشخصی دارد و علاوه بر افغانستانی‌ها ممکن است شامل برخی از ایرانیان هم بشود و به این اعتبار نمی‌توان نام آن را نژادپرستی نهاد. عبدی همچنین استفاده از اصطلاح افغانستانی‌ به جای افغانی را بی‌مورد دانست. به گفته او اگر بار تحقیرآمیزی در واژه افغانی وجود دارد باید زمینه ­های آن را از میان برد و نه آنکه اصطلاح جدیدی به جای آن به کار  گرفت. عبدی اعطای تابعیت به پناهندگان افغانی را عامل موثری در حل مشکلات آنان برشمرد؛ سیاستی که به گفته عبدی می­تواند مساله کاهش رشد جمعیت کشور را هم تاحدی حل کند.

همین دو نکته یعنی وصف نژادپرستی به رفتار ایرانیان دادن و بار تحقیرآمیز واژه افغانی موضوع بحث جدی میان مخاطبان ایرانی و افغانستانی این نشست قرار گرفت. در پایان آرش نصراصفهانی به نقدهای عبدی پاسخ داد. او تاکید کرد مطابق نظریات متاخر علوم اجتماعی این شکل از تبعیض سیستماتیک حقوقی و نگرش منفی اجتماعی و بر ساخت یک «دیگری» از افغانستانی‌ها مصداق بارز نژادپرستی است که رگه‌هایی از این نوع نژادپرستی در همه جوامع به چشم می‌خورد. به گفته وی تعاریف نژادپرستی در متون علمی تغییر کرده است و برخلاف تصور رایج، دیگر صرفا به رفتارهایی از آن سنخ که در جنگ جهانی دوم رخ داد منحصر نمی­شود و اگر نشانه ­هایی از چنین رفتاری نسبت به اقوام ساکن ایران هم به چشم می­ خورد آنرا هم می­توان مصداقی از نژادپرستی دانست.


به گفته این محقق اجتماعی، این واقعیت که در ایران تصویری قالبی از قوم هزاره به عنوان «افغانی» بر ساخت شده و بار معنایی تحقیرآمیزیافته و معیار قضاوت در مورد این پناهندگان قرار گرفته و در زندگی روزمره و در قوانین هم بازتاب یافته است مصداق نژادپرستی است. به گفته وی در طول دهه­ های گذشته، منافع و علایق همه دولت‌های ایران با منافع گروهی از کارفرمایان و اقشار فرودست جامعه ایران در اعمال تبعیض علیه پناهندگان افغانستانی همسویی یافته و این عامل اصلی اعمال تبعیض علیه پناهندگان بوده است.

به گفته نصر اصفهانی اعطای تابعیت به اتباع و پناهندگان افغانستانی گرچه از جنبه حقوقی بسیار راهگشا و ضروری است و بسیاری از مسائل آنان را حل خواهد کرد اما از جنبه اجتماعی تازه سرآغاز مشکلات پناهندگان افغانستانی خواهد بود زیرا اقشاری از جامعه را نسبت به آنان حساس‌تر و بدبین‌تر می‌سازد. وی رفتار تبعیض‌آمیز نسبت به پناهندگان افغانستانی را نشانه مهم و خطرناکی از فرهنگ عمومی ایرانیان ارزیابی کرد که در آینده ممکن است در اشکال گسترده‌تری ظهور و بروز یابد.


تهیه و تدوین گزارش: پژوهشکده فرهنگ