گزارش جلسه دفاع رساله جناب آقای علیرضا اختیاری
موضوع رساله جناب آقای علیرضا اختیاری : تبیین و تحلیل تاثیر عقلانیت اجتماعی تصوف بر تمدن اسلامی تا پایان قرن ششم هجری با تکیه بر ایران و عراق.
استاد راهنما : حجت الاسلام و المسلمین دکتر الویری.
استاد مشاور : حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود اسماعیلی.
اساتید داور: حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه، جناب آقای دکتر سیدضیاءالدین میرمحمدی، جناب آقای دکتر ابوذر رجبی.
جلسه دفاع، پس از قرائت چند آیه از کلام الله مجید و اعلام برنامه توسط استاد محترم راهنما شروع و سپس دانشجو به ارائه گزارشی از رساله و انجام اصلاحات درخواستی اساتید محترم داوران در جلسه پیش دفاع پرداخت.
در ادامه داوران محترم نظرات خودشان را مطرح نمودند و بعد دانشجو و اساتید محترم راهنما و مشاور به دفاع از رساله پرداختند. و سپس اساتید برای نمره دانشجو به شور نشسته و بعد از آن صورتجلسه توسط استاد محترم راهنما قرائت و در آخر سوگندنامه توسط دانشجو خوانده شد.
چکیده رساله
انسان موجودی است که جهت گیریهای او بر اساس اندیشه هایش رقم میخورد. تفکرات و اندیشههای صوفیانه نیز نظیر سایر اندیشهها جهت گیریهای خاصی را در زندگی فردی و اجتماعی مسلمین پدید آوردهاند و از همین طریق بر تمدن اسلامی موثر واقع شدهاند. ابعاد تاثیر عقلانیت تصوف بر تمدن اسلامی مسالهای است که این تحقیق در صدد بررسی آن است. به بیان دیگر سوال اصلی این تحقیق این است که تصوف چه نقشی در اعتلا یا انحطاط تمدن اسلامی داشته است و چه مولفهها و مظاهری از تمدن اسلامی را دچار تغییر و تحول نموده است؟
با توجه به موضوع این تحقیق که از سویی با اندیشه مرتبط است و از سویی دیگر نیاز به بررسیهای تاریخی دارد و همچنین نیاز به تحلیل دارد روشی که این تحقیق دارد روش تاریخی اندیشهای تحلیلی است و این تحقیق دارای رویکرد تاریخی اندیشهای تحلیلی است.
در این تحقیق تاثیر گذاری عقلانیت تصوف در فرهنگ و سیاست و اقتصاد و اجتماع تمدن اسلامی بررسی شده است. این عقلانیت با وجود اینکه در برخی موارد کارکردهای مثبتی داشته لکن باعث شده که جایگاه عقل در فرهنگ اسلامی تا حدودی کمرنگ شود و همچنین به بهانه نفی تکبّر عزت نفس انسان را نفی نموده است. در سیاست نیز با تساهل و تسامح موجب کمرنگ شدن آموزههایی نظیر شهادت طلبی و قاعده نفی سبیل میگردد. همچنین با تبیین نادرست از قضا و قدر نقش سازنده مردم در سیاست را کمرنگ میکند. در عرصه اقتصاد نیز با بیتوجهی به دنیا نقش افراد در تولید را کمرنگ میکند و در عرصه اجتماعی نیز با بیارزش جلوه دادن نهاد خانواده و گریز از مسئولیت در مقابل خانواده موجب آسیب به مهمترین رکن اجتماعی میگردد.
گرچه مظاهر تمدن در مقایسه با مولفهها آسیب کمتری دیدهاند؛ لکن علم به عنوان مهمترین مظهر تمدن با نفوذ این عقلانیت از رونق افتاد و نیز هنر گرچه در مواردی نظیر موسیقی از انزوا تا حدودی خارج شد، لکن در خدمت ترویج آموزههای عقلانیت تصوف قرار گرفت و بنحوی مروج این عقلانیت گردید و نتوانست آنچنان که شایسته تمدن اسلامی جایگاه خود را بیابد.
واژگان کلیدی
تمدن، تصوف، عقلانیت، عقلانیت معرفتی، عقلانیت اجتماعی.