برگزاری نشست علمی " تعیین رژیم حقوقی دریای خزر"
نشست علمی '' تعیین رژیم حقوقی دریای خزر'' به منظور بررسی ابعاد سیاسی و حقوقی کنوانسیون اخیر بین پنچ کشور دریای خزر در خصوص وضعیت حقوقی دریای خزر- که بازتاب زیادی در جامعه داشت- در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز برگزار شد.
هدف از برگزاری این نشست علمی، بررسی چگونگی تامین منافع ملی و نقد و ارزیابی دستگاه دیپلماسی کشور در این خصوص بود. این نشست با حضور اساتیدی از دانشگاه های شیراز و تهران با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، بخش حقوق بین الملل و علوم سیاسی دانشگاه شیراز و انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه شیراز ترتیب یافت.
در ابتدا دکتر ابراهیم عباسی رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، از اهمیت ورود دانشگاه شیراز به مسایل ملی و منطقه ای با توجه به ظرفیت علمی و تاکید هیات رئیسه دانشگاه برای بررسی چالش های مبتلا به کشور سخن گفت و تبیین ابعاد علمی رویداد های حقوقی سیاسی در استان و کشور را از برنامه های دانشکده حقوق و علوم سیاسی برشمرد.
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی پس از مروری بر برخی نکات حقوقی و سیاسی اظهار داشت: مسئله دریای خزر از عهدنامه ترکمنچای در صدر مباحث سیاسی و حقوقی کشور بوده و نزدیک به دویست سال است که این موضوع همچنان در عهدنامه ۱۹۲۱، ۱۹۴۰ و تفاهمنامه های بین ایران و کشورهای جانشین اتحاد جماهیر شوروی در ایران جریان دارد. بنابراین می توان پرسید که نسبت ایران با دریای خزر چیست؟ اقدامات دستگاه دیپلماسی کشور تا چه حد همسو با منافع ملی بوده و چه رژیم های حقوقی می تواند منافع ملی ایران را با کشورهای همسایه این دریا تامین کند؟ وی با بررسی سناریوهای مطرح در این خصوص ابراز امیدورای کرد که این نشست بتواند پاسخ سوالات مطرح در جامعه در این خصوص را بدهد و پیشنهادهایی برای مسیرهای آینده دیپلماسی کشور ارائه کند.
دکتر فرهاد طلایی رییس بخش حقوق عمومی و بین الملل دانشگاه شیراز به عنوان اولین سخنران این نشست به بررسی و نقد کنوانسیون تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر پرداخت.
وی اظهار داشت: بعد از فروپاشی شوروی وضعیت ژئوپلتیک دریای خزر تغییر پیدا کرد. رویه های دولت ها در این خصوص متفاوت بوده و باید به این مسئله حتمی توجه کرد. مقدمه کنوانسیون حاضر نکات مهمی را در بر دارد که باید به برخی از این فراز ها اشاره کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه شیراز اظهار داشت: طبق مقدمه کنوانسیون، این سند در فضایی مبتنی بر حسن همکاری منعقد شده و در راستای توجه به اهمیت دریای خزر برای دولت های عضو و مسئولیتی که دولت ها نسبت به نسل حاضر و نسل های آینده دارد شکل گرفته و بهره مندی همه دولت های عضو یکی دیگر از نکات مهم مقدمه این کنوانسیون است.
این استاد دانشگاه شیراز افزود: این کنوانسیون در قالب ماده یکم تعاریفی درباب مفاهیم حقوقی مختلف ارایه کرده است و از همین جا باید به این مسئله ورود کرده است که در نهایت چه سیاستی بر دریای خزر حاکم است؟ در گذشته برخی تقسیم دریای خزر پس از فروپاشی شوروی را مطرح می کردند و برخی نیز ابقای همان رژیم را خواستار بودند. کنوانسیون حاضر تلفیقی از این نظریات است.
دکتر فرهاد طلایی با توضیح برخی از مواد، ماده یکم این کنوانسیون را مدلی بومی سازی شده از رژیم های حقوقی پیشین در تاریخ حقوق بین الملل دانست و گفت: در متن این کنوانسیون زمینه برای برخی همکاری ها فراهم شده است. مثلا در حوزه حل اختلافات در ماده بیست و یک گفته شده که دولت ها باید در مرحله اول از طریق مشورت و مذاکره اختلاف را حل کنند و اگر این روش ها به نتیجه نرسد از هر روش مسالمت آمیز دیگر نیز می توان استفاده کرد. این استاد حقوق بین الملل در پایان گفت: شاید ما از این کنوانسیون انتظار نداریم که اصولی را در بگیرد که اصولی غیر از حقوق دریاها باشد اما به هرحال به صورت غیر مستقیم به حقوق بین الملل دریاها مربوط است برای مثال در این باره می توان به مسائل دفاعی و نظامی موجود در آن اشاره کرد.
دکتر ساسان صیرفی، استادیار حقوق بین الملل دانشگاه تهران دیگر سخنران و مهمان این نشست بود.
وی اظهار داشت: عهدنامه ۱۹۲۱ عهدنامه بسیار مهم و مفیدی بود چرا که بسیاری از مفاد موجود در ترکمانچای ملغی شد. این عهدنامه به نفع ایران بود و حق داشتن ناوگان جنگی در دریای خزر را به ایران اعطا کرده بود که البته همچنان نیز ایران از آن به درستی استفاده نکرده است. ما حتی امروز هم ناوگانی به آن شکل در دریای خزر نداریم. شاید ۵۰ سال است که ایران در آنجا سرمایه گذاری نظامی می کند اما در حد ناوچه ها و گارد ساحلی و گشت ساحلی است. در دریای خزر ایران بیشتر فعالیت انتظامی دارد تا اینکه نظامی باشد.
این استادیار حقوق بین الملل دانشگاه تهران در ادامه گفت: شالوده و بنیاد رژیم حقوقی دریای خزر در این کنوانسیون، تفکیک سطوح آب از بستر و زیر بستر است. مهمترین ماده این کنوانسیون ماده هشت است که می گوید تعیین حدود بستر و زیر بستر دریای خزر از طریق توافق بین کشور ها و سواحل مجاور با در نظر گرفتن اصول و موارد شناخته شده حقوق بین الملل انجام می شود. یعنی در مورد تقسیم بستر این کنوانسیون هیچ چیزی در اختیار ما قرار نمی دهد. جز اینکه دولت ها خودشان در این باره توافق کنند. درست مثل ماده هفتاد و سه کنوانسیون حقوق دریاها که اختلاف اساسی این کنوانسیون دقیقا از همین جاست.
این استاد حقوق بین الملل در ادامه گفت: درباره میادین وقتی یک میدان مورد اختلاف است بهترین کار این است که تحت یک تفاهم، بهره برداری شود مانند تفاهم نامه ای که قبل از خروج آمریکا از برجام میان ایران و ترکمنستان منعقد شد.
وی تلاش های دستگاه دیپلماسی کشور در این زمینه را خوب ارزیابی و ابراز امیدواری کرد که تقسیم زیر بستر دریای خزر در آینده مبتنی بر واقعیات موجود انجام شود. دکتر ساسان صیرفی گفت : در این کنوانسیون فقط سطح بستر را مشاء دانسته اند و زیر بستر را به توافق کشورها مبتنی بر اصول حقوق بین الملل واگذار کرده است.
دکتر احسان یاری استاد بخش علوم سیاسی دانشگاه شیرازسخنران پایانی این نشست علمی بود که به توضیح برخی موضوعات تئوریک در این رابطه پرداخت و سپس به ابعاد عملیاتی این کنوانسیون اشاره کرد.
وی اظهار داشت : همچنان که می دانیم حقوق بین الملل ارتباط نزدیکی به سیاست بین الملل دارد و به نوعی حقوق بین الملل ذیل سیاست بین الملل قرار می گیرد. در سیاست بین الملل، اقتصاد سیاسی جایگاه ویژه ای دارد و مجموعه این ها در واقع در قالب نظم های ژئوپلتیکی مطرح است. مولفه های موثر در وضعیت ژئوپلتیکی دریای خزر به طور خلاصه شامل وجود منابع فسیلی ، ترانزیت منابع انرژی، مسئله محاط در خشکی بودن دریای خزر و همچنین وجود دولت های نوظهور در این منطقه است. ما در این منطقه با سه سطح قدرت مواجه هستیم. یک قدرت جهانی به نام روسیه، ایران و قزاقستان به عنوان قدرت های درجه دوم و ترکمنستان و آذربایجان در سطح سوم در این منطقه حضور دارند.
رئیس مرکز مطالعات راهبردی خلیج فارس دانشگاه شیرازاظهار داشت: کشور های دریای خزر دارای منافع ناهمسو هستند و علاوه بر این، با برخی قدرت های فرامنطقه ای دارای همسویی در منافع هستند و این وضعیت را پیچیده کرده و یک وضعیت خاص را به وجود آورده است. در دریای خزر مبتنی بر همین مسائل، بازیگران متفاوتی وجود دارد. بازیگران دریای خزر را می توان به سه بخش تقسیم کرد: بازیگران شامل پنج کشور ساحلی دریای خزر ، بازیگران منطقه ای مانند ترکیه و بازیگران بین المللی مانند ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و چین می شود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شیراز در خصوص منابع و اهمیت دریای خزر ضمن نقد برخی اقدامات دستگاه دیپلماسی کشور و دیدگاه دکتر صیرفی، با ذکر مثال انتزاع بحرین از ایران گفت: نخست اینکه همه موضوعات دریای خزر صرفا درباره نفت و انرژی نیست و دوم اینکه ما باید به آینده نظر داشته باشیم چراکه ممکن است این منطقه در آینده اهمیت بیشتری پیدا کند. دریای خزر برای ما بسیار اهمیت دارد و اگر ما کوتاهی کنیم آیندگان ما را شماتت خواهند کرد.
در پایان این نشست دانشجویان و شرکت کنندگان در این برنامه سوالات خود را مطرح کردند و اساتید به آنها پاسخ دادند.