کیفیت آموزش در روند ارتقاء مهم است
گفتوگویی با آقای دکتر دکتر سید احمد معتمدی رئیس دانشگاه امیرکبیر انجام دادهایم تا ببینیم این دانشگاه به عنوان یک دانشگاه برتر نسل سوم، برای دستیابی به اهداف خود در زمینه کارآفرینی و تکنولوژی به چه تغییراتی در آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی نیازمند است.
به عنوان مقدمه مهمترین مشکلات آییننامه فعلی را چه میدانید؟
توضیح اول اینکه آییننامه ما با آییننامه وزارت علوم کمی متفاوت است. تقریباً همه دانشگاههای نوع یک این تفاوت را دارند. موارد موجود در آییننامه وزارت به علت اینکه کف و اصل میباشد رعایت شده است. نمیتوان با یک آییننامه همه دانشگاهها اعم از آنها که جدید هستند و چهار پنج سال از تاسیسشان گذشته با دانشگاههای قدیمی مثل دانشگاه ما را ارزیابی کرد. از عدالت به دور است بخواهیم دانشگاههایی که فقط کارشناسی دارند با دانشگاههایی که هر استاد چند دانشجوی دکتری دارد با یک آییننامه پیش روند. وزارتخانه این آییننامه را کف میداند. بنابراین مشکلی که در حال حاضر وجود دارد اینکه اگر تمام دانشگاهها بخواهند طبق آییننامه پیش روند همه استاد تمام بودند. یعنی دانشیار یا استادی وجود نداشت و همه ارتقاء یافته بودند. دانشگاه ما مشکلاتی را در بازنگری حل کرده است. آییننامه فعلی که بنده هم طبق آن ارتقاء گرفتهام شامل بخشهای اصلی آموزشی پژوهشی و اجرایی میباشد. مشکل بخش آموزشی این است که طبق آن همه به راحتی امتیاز به دست میآورند و مسائل کیفی آموزشی در آن لحاظ نشده است. البته دانشگاه ما بهصورت سختگیرانه عمل میکند. مثلاً ارزیابی استاد یک سال به طول میانجامد، کیفیت فعالیتها سنجیده میشود یا از استاد میخواهیم درس جدید تعریف کند. این موارد در آییننامه ارتقاء دیده نشده است و کیفیت که بخش مهم آموزش است نادیده گرفته شده و فقط کمیت مورد توجه میباشد.
در بخش پژوهش به مقالات خیلی بها داده شده است. البته این هم کار خوبی است. ولی بخش وتویی فقط همین بخش میباشد. ما باید جنبههای دیگر تحقیقات مثل پروژههای کاربردی را مد نظر قرار دهیم. مثلاً در همین دانشگاه مخصوصاً برای احراز رتبه استادی، ما از فرد میخواهیم که دارای قرارداد بالای صد میلیون باشد. ولی چون بعضی از رشتهها پروژه ندارند ارائه پنج مقاله مستقل را جایگزین کردهایم.
در آییننامه بحثهای فنآوری کلاً دیده نشده است. گرچه طرحهای تحقیقاتی قراردادهای صنعتی، ممکن است از جنس فنآوری هم باشد ولی همین موضوع را هم میتوان برجستهتر دید. مثلاً کسانی که دارای شرکت دانش بنیان هستند یا اختراعاتی دارند در آییننامه دیده شدهاند ولی بسیار کمرنگ. این موارد میتوانند وتویی باشند که اگر ارائه آنها ممکن نبود، با موارد دیگر جایگزین شوند. این مسائل در آییننامه دانشگاه ما تا حدودی رعایت شده است. مثلاً کتاب باید تصنیفی باشد و اگر نبود به جای آن باید چند مقاله مستقل ارائه شود. بهتر است کسانی هم که مقاله ندارند با پروژه آن امر را جبران کنند. اساتیدی هستند که تعداد کمی مقاله دارند ولی دارای پروژههای مطلوب و مناسبی میباشند که میتوان آنها را جایگزین مقاله کرد. البته باید تعداد کف مقاله مدنظر آییننامه، رعایت شود و برای بیشتر آن بتوانیم جایگزین داشته باشیم. نظر بنده بر این امر است که آییننامه فاقد آن میباشد. در مجموع در آییننامه ارتقاء فعلاً حرف اول و آخر را مقاله میزند. این موضوع باید اصلاح و بازنگری شود.
نکته بعد که در آییننامه داخلی ما دیده شده است و در آییننامه فعلی کمی به آن توجه شده اینکه هر مقاله ISI ملاک نیست و بهتر این است که در Q۱ هم باشد. این امر باید تقویت شود، یا کسانی که مقالات آنها در نشریات معتبر مانند نیچر چاپ میشود، باید امتیاز خیلی بالاتری دریافت کنند چرا که این مقالات باعث افتخار کشور میباشد. در داخل کشور تعداد کسانیکه مقاله چاپ شده در نیچر دارند خیلی کم است که این امر باید تقویت شود. به کیفیت مقالات باید توجه شود و بهتر اینکه هر دانشگاه با سطوح و درجات بالاتر، آییننامه مفصلتری داشته باشد.
بهتر نیست هر دانشگاه آییننامه خود را دارا باشد؟ چون مثلاً دانشجوی مکانیک دانشگاه شریف با مکانیک دانشگاه دیگر با سبک و سلیقه اساتید مختلف آموزش دیدهاند. پس هر دانشگاه طبق آییننامه خود عمل کند؟
بله ولی شاید در مواردی دچار تناقض شویم. چون وقتی به کسی سرهنگ گفته میشود به این معناست که یک درجه است که در همه کشور استاندارد است. یک استانداردی نیاز است ولی هر دانشگاه میتواند بیشتر از آن استانداردها را بخواهد. در حال حاضر هم تقریباً وزنهای ما یکی است. وقتی ما میخواهیم موردی را اصلاح کنیم از تجربیات دانشگاه شریف و ....هم استفاده میکنیم. ولی بهتر این بود همین مسئله پایه و کف هم به صورت چند نوع مختلف مدنظر قرار میگرفت. شاید بعضی موارد حتی همان کف مورد نظر آییننامه برای دانشگاه تازه تاسیس بسیار سنگین باشد.
اگر کف هم رعایت نشود یک استاد برای اینکه به راحتی ارتقاء بگیرد میتواند در دانشگاههای تازه تاسیس به راحتی این کار را انجام دهد.
کار اصلی ما مخصوصاً مقالات، با دانشجو است. البته پروژه را به اساتید تحویل میدهیم ولی مقالات با دانشجویان است. پروژه خیلی سنگین است؛ ولی بهاء آن به اندازه یک مقاله نیست. ابزار ما در پروژه عمدتاً دانشجو میباشد. ما پروژههایی را میگیریم که در تخصصمان باشد. پروژههای دانشجویان را اساتید هدایت میکنند. آن قدر که پروژهها برای اساتید زحمت دارند، مقالات ندارند. مقالات را عمدتاً دانشجویان زحمت میکشند و استاد هدایت میکند. البته اگر استاد قوی باشد میتواند مقالات با کیفیت بهتر استخراج کند. این به توانمندی استاد بستگی دارد. بنابراین اگر دانشگاهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی نداشته باشد ارائه مقاله خیلی دشوار است. بعضی از اساتید با چهل مقاله هم نمیتوانند ارتقاء بگیرند. در حال حاضر ارائه مقاله خیلی سخت است. طبیعی است با امکانات در شهرهای بزرگ نباید آنها را با اساتید دانشگاههای شهرهای کوچک مقایسه کرد. زحمتی که استادی در دانشگاه یک شهر بزرگ به خرج میدهد با استاد در شهرهای کوچک و بدون امکانات قابل مقایسه نیست. که البته این امر در آییننامه ارتقاء لحاظ شده است. در مجموع آییننامه ارتقاء خوب است ولی جای بهتر شدن دارد. جاهایی مغایرت هست که اساتید هم اعتراض دارند که باید توجه کرد. مثلاً خیلی از اساتید به تعریف مقاله مستقل که در آییننامه آمده و ابهام دارد، اعتراض دارند. تعریف این است که فقط یک استاد و دانشجو باشد. درصورتی که تاکید بر کار گروهی هم هست. اگر دانشجو یا استاد دیگری از دانشگاه دیگر وارد کار شود دیگر آن مقاله مستقل نیست و این باعث مغایرت میشود. درصورتی که کار گروهی باید امتیاز بیشتری بگیرد. البته ما موضوع ارتباط با استاد خارج از کشور را حل کرده و آن را مستقل محسوب میکنیم.
یا در ارتباط با صنعت اگر در مقالهای نام مهندسی از کارخانهای ذکر شود، آن مقاله مستقل محسوب نمیشود که این از ایرادات آییننامه میباشد.
در مجموع آییننامه ارتقاء بهتر شده است، نواقصی هم داشته که ما در دانشگاه خودمان آن را رفع کردهایم، ولی هنوز جای کار و بازنگری دارد. اکنون بحث شرکتهای دانشبنیان، درآمدزایی، ارتباط با صنعت و در کل کارآفرینی در تمام دنیا مطرح است که ما هم در دانشگاه به آن توجه میکنیم. ولی بحث کارآفرینی و اشتغال در آییننامه دیده نشده است. بهرهوری یک استاد که خروجی آن باید متناسب با امکانات و شرایطی باشد که در اختیار ایشان است در آییننامه دیده نشده است. در وزارت علوم طرحی تصویب شده که حقالتدریس را حذف و بهرهوری را جایگزین آن کنند که به اعتقاد بنده طرح مناسبی است. این طرح یعنی پرداخت، براساس بهرهوری استاد باشد که اکنون براساس حقوق است که حقوق هم ثابت است. در خارج از کشور اگر بهرهوری استادی پایین باشد اخراج او را به دنبال دارد. آنها بر مقاله تاکید ندارند بلکه اساتید باید درآمدزایی برای دانشگاه داشته باشند. این دید بهخاطر آن است که اساتید، انگیزه برای حل مشکلات صنایع را پیدا کنند. در ایران چون صنعت در مرزهای دانش حرکت نمیکند، فضای جدایی صنایع از دانشگاه ایجاد شده است. البته دانشجویان ما در پروژههای صنعتی هم کار میکنند ولی در حاشیه هستند. طرح بهرهوری که آموزش، کیفیت، تحقیقات و فنآوری در آن دیده شده طرح خوبی است، ولی در کل بهتر است که این طرح با آییننامه ارتقاء تطبیق پیدا کند.
آییننامهای که اکنون وجود دارد با هدف تولید علم ایجاد شده است نه تولید ثروت از علم. اگر بخواهیم به این سمت حرکت کنم به غیر از مواردی که شما فرمودید چه کارهای دیگری باید انجام داد؟ مثلاً اگر یک استاد بخواهد در رشته شیمی یک فرمول را سنتز کند، چندین سال زمان میبرد و باید مراحل زمانبر و زیادی را بگذراند. اگر این مراحل دیده نشود، هیچ استادی برای ادامه کار تشویق نمیشود.
ما این موارد را دیدهایم. حتی ما قرارداد صد میلیونی را الزام کردهایم. البته به خاطر ملاحظاتی که گفتم جایگزین آوردهایم. ولی بهتدریج باید این موارد بیشتر شود یعنی وزن آنها باید معادل مقالات شود. مثلاً یک پروژه و یا یک مقاله باید منتهی به ثروت شود. این موارد در دانشگاه ما رعایت شده است.
آیا بهتر نیست در رشتههای صنعتی مقاله حذف شود؟ چون ما در رشتههای صنعتی با پروژه درگیر هستیم.
در شاخصهای بینالمللی هنوز مقاله حرف اول را میزند. مقاله نشان دهنده عمق علمی یک کار محسوب میشود. اگر به این صورت شود، ممکن است همه بهدنبال درآمد رفته و از کیفیت کار علمی کاسته شود. ما برای بهروز کردن پیشرفت علمی خود از مقالات استفاده میکنیم. این باعث میشود علم ما با دنیا پیش برود و حذف آن باعث عقبافتادگی ما میشود. حال اگر در آلمان به مقاله نمیپردازند به دلیل اینکه صنایع آنها در رقابت با دنیاست و پیش بردن پروژه حرف اول را میزند. حتی برای اینکه در ارزیابی عقب نمانند به فکر مقالات هم افتادهاند. تعادلی باید باشد و افراط و تفریط صحیح نیست.
ما در برنامههای راهبردی دانشگاه دو هدف را دنبال میکنیم. اول اینکه جزء صد رتبه اول دنیا قرار بگیریم که این بخش به جنبههای علمی توجه دارد. هدف بعد اینکه جزء دانشگاههای نسل سه قرار بگیریم. این دانشگاهها هستند که در چرخه اقتصادی کشور نقش بالایی دارند. این دو را با هم پیش میبریم. البته اساتیدی هستند که جزء یک درصد شاخص دنیا بوده و پروژهای هم ندارند ولی در عین حال جزء افتخارات کشور میباشند.