مشارکت دانشگاه در حل مسائل جامعه نیازمند استفاده از تجربیات جهانی است
به گزارش اداره کل روابط عمومی وزارت علوم، دکتر حسین میرزایی در پنجمین همایش ملی روز علوم اجتماعی که توسط انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه خوارزمی برگزار شد؛ با اشاره به قدمت نهاد دانشگاه در ایران به خصوص دانشگاه جندی شاپور، به سیر اجمالی تحول دانشگاه در اروپا پرداخته و از دانشگاه بولونیا به عنوان اولین دانشگاه اروپایی که در ۱۰۸۸ تاسیس شده است، یادکرد.
وی تاسیس دانشگاه برلین در سال ۱۸۰۹ را که به مدل هومبولتی مشهور است، به عنوان دانشگاهی یاد کرد که به پژوهش همزمان با آموزش توجه می کند که در انگلستان این سنت در مدل آکسبیرجی تجلی پیدا کرد.
دکتر میرزایی اظهار اشت: دانشگاه بولونیا در ایتالیا پس از مدارسی که عمدتاً زیر نظر اسقفها شکل میگرفت تاسیس شد و بعد از آن با فاصله اندکی در پاریس این اتفاق رخ داد و با یک جهش چند قرنی به دانشگاه برلین رسیدیم که بعدها تحت عنوان هومبولت معروف شد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: وجه تمایزی که در این عرصه و در این فاصله زمانی میتوان دید این است که در دانشگاه برلین مفهوم پژوهش جایگاه اساسی پیدا میکند و صرفاً دانشگاه از یک مکان آموزشی خارج میشودو استقلال دانشگاه، وحدت ملی و پژوهش، ارکانی است که در هومبولت خیلی به آنها تاکید میشود.
دکتر میرزایی تصریح کرد: بعد از این تحول در آموزش عالی اروپایی در قرن بیستم شاهد شکل گیری نوع دیگری در آموزش عالی هستیم که عمدتاً آمریکایی است.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: تمایز اصلی دانشگاه آمریکایی با دانشگاه اروپایی در این است که در دانشگاه امریکایی، مسئولیت اجتماعی دانشگاه را بیشتر میبینیم و ارتباط دانشگاه و جامعه و صنعت عمدتاً در این سنت است.
وی با اشاره به تاسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ به موسسات علمی عصر ناصری به عنوان مقدمات این تاسیس اشاره کرد و افزود: کلیت مفهوم دانشگاه در معنای جدید را عمدتاً از اواخر دوره ناصری میتوان دید.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه گفت: شصت سال پیش در سال ۱۳۳۷ موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران تاسیس شد و اتفاقاً علوم اجتماعی در ایران بعد از دو دهه که در قالب دروس اندکی ارائه می شد، با تاسیس تین موسسه نقطه عطف شکل گیری علوم اجتماعی ایران است و نکته ویژه در این است که تاسیس علوم اجتماعی در ایران با ایجاد یک نهاد پژوهشی شکل گرفت.
وی با اشاره به تاسیس دانشکده علوم اجتماعی تهران از درون موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در سال ۱۳۵۱ گفت: درواقع نهاد پژوهشی در علوم اجتماعی ایران مقدم بر وجه آموزشی آن بوده است و به نوعی می توان رویکرد هومبولتی را در آن مشاهده کرد.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی اظهار داشت: در شرایط حاضر، هرچند آموزش خود امری اصیل است اما در ایران با فربهی آموزشی مواجهه هستیم و به تعبیر دیگر با ماکروسفالی یا بزرگسری آموزشی مواجهیم که اساساً گویی غیر از آموزش چیز دیگری نداریم. اگر این را به مصداق امر واقع بپذیرم احتمالاً فکری هم باید برایش کرد.
به گفته دکترمیرزایی مهم ترین اتفاق این است که علوم اجتماعی ایران جزو معدود جاهایی است که از پژوهش شروع شده و این پرسش وجود دارد که اگر موسسه تحقیقات اجتماعی وجود دارد چرا باید درسهای عملی در دانشکده انجام شود؟ اگر ارتباط بین نهادهای آموزشی و پژوهشی و در مصداق حاضر بین دانشکده و موسسه شکل نگیرد، عملاً چیزی به نام علوم اجتماعی شکل نمیگیرد.
وی افزود: در حال حاضر در ایران نه مدل هومبولتی هستیم و نه مسئولیت اجتماعی و منطقاً اگر قرار باشد علوم اجتماعی و کل آموزش پایه کشور بتواند قدمی در راستای حل مسائل جامعه بردارد حتماً باید به تجربه جهانی به خصوص این دو مدل و حتی تلفیق این دو توجه داشته باشد.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: تاکید بر مسئولیت اجتماعی دانشگاه ضروری است و با اغماض تجاری شدن نیز در ذیل آن وجود دارد.
ر.ب ۴۵/ ع.ع ۵۷