حس خودارزشمندی؛ از ارکان ازدواج موفق است
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان؛ در راستای برگزاری برنامههای توانافزایی و مهارتآموزی به مستعدانبرتر برای حضور موفق در سطوح مختلف زندگی فردی و اجتماعی، « کارگاه آموزشی غنیسازی روابط زوجین» به همت بنیاد نخبگان استان خراسانرضوی و با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
در ابتدا، مهدویانفرد؛ مدرس کارگاه به تشریح ویژگیهای ازدواج خوب پرداخت و گفت: افراد پیش از اینکه تشکیل خانواده بدهند، فارغ از اینکه این تصویر ذهنی چقدر امکان و به واقعیت نزدیک باشد، هر کدام تصویر ذهنی ایدهآلی از ازدواج دارند.
وی با بیان اینکه در اکثر ازدواجها هر دو فرد با تصویر ذهنی مختص به خود وارد ازدواج میشوند، ادامه داد: با گذشت زمان هنگامی که دو طرف بیشتر با یکدیگر وقت میگذارنند، دچار یک جدال خواهند شد زیرا از خواستهها و نیازهای هم آگاهی ندارند و در مورد آن صحبت نکردهاند؛ بنابراین دائماً دچار کشمکش و تعارض میشوند.
مهدویانفرد خودآگاهی را اولین گام برای ورود به ازدواج دانست و یادآور شد: اینکه من چه کسی هستم، چه ویژگیهایی دارم، چه چیزهایی برای من جذابیت دارند، چه ویژگیهایی در من وجود دارد که آنها را دوست دارم و یا چه ویژگیهایی دارم که دوست ندارم، تنها بخشی از سوالاتی است که فرد پیش از ورود به مرحله ازدواج باید به آنها پاسخ دهد. هنگامی که فرد به چنین سوالهایی نتواند پاسخ دهد و نیازهای خود را نشناسد، چگونه میتوان وارد یک رابطه شده و نیازهای طرف مقابل خود را درک کند و به آنها پاسخ دهد.
مهدویانفرد اظهار داشت: هنگامی که دوطرف در ابتدا وارد یک رابطه میشوند، به دلیل اینکه هورمونهای عشق و جذابیتهای اولیه بالا است، سریعاً علاقه شدیدی بین دو طرف به وجود میآید و این طبیعی است که در ابتدای رابطه همه چیز به طور افراطی خوب و زیبا دیده میشود؛ بنابراین در این دوره طرفین دنیا را از پشت یک لنز میبینند که باعث میشود همه چیز زیبا دیده شود. این قسمت در رابطه طبیعی است اما گاهی این لنز تبدیل به یک چشمبند میشود که اجازه نمیدهد دیگر موضوعات دیده شوند و مشخص کند که آیا یک رابطه سالم برقرار شده است یا یک رابطه تخریبکننده.
وی ویژگیهای یک رابطه سالم را احترام متقابل، اعتماد، صداقت، مساوات و عدالت، صمیمیت، هویتهای مجزا از هم و البته حمایت دانست و ادامه داد: رابطه سالم یعنی من چقدر تلاش کردهام که دنیای روانی طرف مقابلم را درک کنم و او را ببینم، بدون اینکه بخواهم او را تغییر بدهم و وارد مرزهای روان او شوم.
مهدویانفرد ویژگی دوم رابطه سالم را اعتماد دانست وگفت: در یک ازدواج، ابراز کمی احساس حسادت، طبیعی به نظر میرسد اما اگر این احساس حسادت تبدیل به یک رفتار روزانه و سوءظن شود و در طرف مقابل احساس اسیر بودن ایجاد کند؛ همزمان رفتارهایی مانند چک کردن و زیر نظر گرفتن انجام شود، نشاندهنده بیاعتمادی است. ویژگی دیگری که باید در یک رابطه سالم وجود داشته باشد صداقت است؛ صداقت و اعتماد دو ویژگی کاملاً مرتبط با هم است. طبیعی است هنگامی که فردی صداقت نداشته باشد، مورد اعتماد نیز نیست.
وی اضافه کرد: ویژگی بعدی مساوات و عدالت است. در تصمیمگیریهای خانواده گاهاً یک نفر تاثیرگذارتر است و تصمیم نهایی توسط آن فرد گرفته میشود اما اگر مساوات و عدالت وجود نداشته باشد، این خطر وجود دارد که یک نفر همیشه احساس بازنده بودن میکند و شخص مقابل احساس زنده بودن و تصمیمگیرنده نهایی بودن را دارد. این مسئله باعث میشود که رابطه در یک سراشیبی قرار بگیرد که ناشی از عدم برابری است.
مهدویانفرد تصریح کرد: ویژگی دیگر صمیمیت است، اینکه من چقدر بتوانم ارتباطی نزدیک با همسرم داشته باشم و اینکه چقدر راحت باشم که بتوانم شخصیترین احساسات او و شخصیترین فکرها را با همسر خود در میان بگذارم و ترسی از این نداشته باشم که اگر همسر من این مسائل را بداند چه واکنشی نسبت به آن نشان میدهد، حاکی از صمیمت است. صمیمیت یکی از ابعاد رابطه عاشقانه است که در دورههای مختلف زندگی ممکن است زیاد یا کم شود، اما برای ادامه رابطه امری ضروری است.
مدرس کارگاه یادآور شد: ویژگی دیگری که یک رابطه سالم باید داشته باشد هویتهای مجزا از هم، است. خیلی مواقع زوج ها فکر میکنند هنگامی که وارد یک رابطه میشوند و تشکیل یک «ما» میدهند، باید هویت شخصی خود را کنار بگذراند و تبدیل به یک نفر شوند. به این معنی که از تمام علائق خود چشمپوشی میکنند. این یک خطای فکری است که دوطرف پس از ازدواج هویت فردی خود را کنار بگذارند.
وی خاطرنشان کرد: هفتمین ویژگی یک رابطه سالم حمایت است. وقتی در مورد حمایت صحبت میشود اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که زوجین در زمانهای سخت و دشوار از یکدیگر حمایت کنند؛ اما حمایت تنها در این حوزه تعریف نمیشود. این مسئله در زندگی روزمره نیز رخ میدهد. حمایت به این معنی است که در تمامی شرایط چه شاد و چه در سختیها در کنار یکدیگر باشند.
وی افزود: گوش دادن، یکی از مهارتهای سادهای که برای زندگی مشترک لازم است. هنگامی که همسر ما درخواست و نیازی دارد هرچند غیرمنطقی هم باشد؛ بایستی به آن گوش فرا دهیم. فرد باید بتواند همسر خود را درک کند، خود را جای او بگذارد و به صحبتهای او گوش فرا دهد.
مهدیانفرد ادامه داد: هشت نیاز باید در یک رابطه موفق وجود داشته باشد و لازم نیست که هر کدام از این نیازها به طور صددرصد در رابطه تامین شود. در یک رابطه لازم است که حداقل دو نیاز تامین شود، در غیر این صورت این رابطه محکوم به مرگ خواهد بود. اگر پنج نیاز در رابطه تامین شود میتوانیم بگوییم که این رابطه رابطه خوبی است.
وی ادامه داد: نیاز به عشق و پذیرش ؛ یکی از نیازها در رابطه طرفین است. هرچه شروط زوجین کمتر باشد، زندگی موفقتر خواهد بود. در مقابل هر چقدر شروط بیشتر باشد، فرد حس میکند مورد پذیرش قرار نگرفته است.
مهدویانفرد، امنیت، اطمینان و نیاز به تغییر، تنوع و تفریح را از دیگر نیازهای روابط دو طرف دانست و تصریح کرد: معمولاً در ازدواجها پس از مدتی، با هم بودنها و تفریح کردنها بسیار کمتر میشود. این مسئله برای رابطه زوجین یک زنگ خطر است. باید دانست که نیاز به تفریح و تنوع، نیازی بنیادی برای تمام انسانها است. اگر این نیاز در رابطه تامین نشود و رابطه تبدیل به یک مسئله روزمره و تکراری شود به شکلی دیگر خود را نشان میدهد.
وی در پایان احساس خودارزشمندی و اهمیت را به عنوان آخرین نیاز یک رابطه عنوان کرد و یادآور شد: همه دوست دارند در رابطهای قرار بگیرند که مهم شمرده شوند و مورد احترام قرار بگیرند.