بررسی مسائل اقتصادی و محیط زیستی دریای خزر در دانشگاه تهران
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران به نقل از
دانشکده حقوق و علوم سیاسی
، دومین نشست از سلسله نشستهای کندوکاو در مورد رژیم حقوقی دریای خزر با موضوع «مسائل اقتصادی و محیط زیستی دریای خزر» ۲۸ آبان
۱۳۹۷
برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر الهه کولایی، مدیر مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی، با اشاره به امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر در تابستان سال
۱۳۹۷
گفت: «با امضای این کنوانسیون، مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی ضرورت پرداختن به مسائل مختلف طرح شده درباره این دریاچه را مورد توجه قرار داد و در نشست نخست به روند تحولات سیاسی تاریخی درباره این دریاچه پرداخت؛ امروز در این نشست ابعاد اقتصادی و محیط زیستی بررسی میشود و در نشست بعدی نیز مسائل حقوقی این دریاچه بررسی خواهد شد».
در ادامه، دکتر مریم آخوندیان، رئیس مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر با ذکر این نکته که «اگر محیط زیست دریای خزر حفظ نشود هیچیک از کارکردهای اقتصادی و اجتماعی آن حفظ نخواهد شد»، چالشها و معضلهای محیط زیستی دریای خزر را واکاوی کرد.
در ادامه نشست دکتر عزیزی مسائل اقتصادی و انرژی شرق این دریا را محور سخنان خود قرار داد و گفت: «مسیرهای انتقال انرژی از آسیای مرکزی به مرزهای شرقی خزر با دو چالش رو به رو بود. نخست مشخص نبودن رژیم حقوقی دریای خزر و دوم ناسازگاری میان کشورها بر سر منابع مشترک، اما مهمترین جنبه کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر این است که اجازه انتقال انرژی را میدهد».
سخنران پایانی نشست دکتر مهناز گودرزی نیز با واکاوی چالشهای انتقال انرژی در غرب دریای خزر و سیاست خطوط لوله در قفقاز جنوبی گفت: «کنوانسیون رژیم حقوقی خزر امکان تعبیه خطوط لوله از بستر دریای خزر را تایید کرده است».
وی با اشاره به کنار رفتن طرح ناباکو و فراموش شدن نقشآفرینی ایران در امنیت انرژی اتحادیه اروپا، معاوضه منابع هیدروکربنی با همسایگان، همکاری ایران با اتحادیه اروپا، اجرای طرح های انرژی با حضور روسیه و به طور کلی همکاری با کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا برای تعدیل ملاحظات امنیتی به سوی منافع مشترک اقتصادی را به عنوان پیشنهادهایی برای بهبود شرایط ارائه کرد.
در جلسه پرسش و پاسخ این نشست، دکتر آخوندیان در پاسخ به پرسشی با موضوع انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران گفت: «کارشناسان محیط زیستی بر این باورند که این طرح موفق نخواهد بود زیرا هم برای فلات مرکزی و هم حوضه خزر چالشهای جدی ایجاد خواهد کرد به این دلایل که هیچ برآوردی در مورد حجم آب قابل انتقال خزر برای حفظ سطح کنونی خزر ارائه نشده است و هیچ برآوردی در مورد سازوکار دفع فاضلاب در فلات مرکزی وجود ندارد و هیچ برنامهای برای نمکهای بر جامانده پیشبینی نشده است».