عمومی | پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری

وجود قدیمی ترین چینی خانای در اردبیل

.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، این مطلب را یوسن یو (Yusen Yu)در نشست تخصصی سومین کنفرانس بین المللی باستان شناسی و حفاظت در امتداد راه ابریشم مطرح کرد.
این پژوهشگر در این نشست با موضوع « چینی خانا : نمایش کاشی کاری چینی در ایران و آسیای مرکزی» به ایراد سخنرانی پرداخت، گفت: چینی خانا یا کاشیکاری یک الگو و شکلی از معماری فارسی بود که اشیاء کاشیکاری شده یا پورسیلینی را نشان می داد.
او با بیان این نکته که بسیاری از چینی خانا در اصل از چین صادر می شدند، گفت: اولین دوره و تاریخچه چینی خانا یا کاشیکاری به اولوق بگ، حاکم قبایل تیموری در سمرقند برمی گردد که برای وی ساخته شد؛ بعد از آن نیز کاشیهای چینی مشابهی در شهر هرات و احتمالا صفوی اصفهان در دوران تیمور یافت شده است.
وی افزود: قدیمی ترین  چینی خانا یا کاشیکاری به جای مانده بخشی از زیارتگاه شیخ صفی الدین اردبیلی در شهر اردبیل واقع در شمال غربی ایران است که مجموعه ای بی نظیر از کاشی کاری چینی را در زمان شاه عباس نشان می دهد.
او گفت: گرچه در دنیای اسلام علاقه به مجموعه کاشیکاری های چینی بیشتر شد، اما اشکال معماری و نحوه نمایش آن نادیده گرفته شده است.

نقاشی های دیواری آسیای مرکزی سیم سیم

در ادامه برگیت آنجلیکا اشمیت (Birgit Angelika Schmidt) درباره «نقاشی های دیواری آسیای مرکزی سیم سیم، تاریخچه حفاظت در تقاطع بین سایت های باستان شناسی و موزه معاصر» به ایراد سخنرانی پرداخت.
این پژوهشگر آلمانی گفت: در آسیای میانه امروزه معماری غار بودایی، هنوز هم از صخره های سنگی حکاکی شده وجود داشته و چشمگیر  است.
وی افزود: پادشاهی پیشین کچا در جاده ابریشم شمالی در منطقه خودمختار شیانگ جین اوغور، جمهوری خلق چین) بین قرن دوم پیش از میلاد و قرن ۱۱ بعد از میلاد مسیح به عنوان  یک مرکز تجاری مهم بوده است.
او اظهار داشت: این ترکیبهای برجسته معماری و چشمگیر مذهبی، تا حدودی با نقاشی های دیواری باشکوه تزئین شده و تاثیرات مختلف فرهنگی و فرامنطقه ای در طول جاده های ابریشم باستانی وآیین های رایج بودایی در آن منطقه را شاهد بوده است.
او با اشاره به چندین سفر هیات های باستان شناسی در پایان قرن نوزدهم، گفت: بسیاری از نقاشی های دیواری بودایی از محل خود جدا شده و امروزه در موزه های مختلف سراسر جهان پخش می شوند.

او با اشاره به وجود یکی از بزرگترین مجموعه ها مرکب از قطعات و مصنوعات نقاشی دیواری در موزه Asiatische Kunst در برلین گفت: این پروژه با هدف و بینش نگهداری و نیز انجام اقدامات حفاظتی برای تعدادی از قطعات انتخابی ازکوچکترین مجموعه غار بودایی سیم سیم در برلین انجام می گیرد.
او افزود: این اقدام همراه با استفاده از  روش های تجسم گرایانه نتایج تحقیقات صورت پذیرفته است، به طوری که می توان به بازدیدکنندگان موزه اینگونه نشان داد که نقاشی های دیواری به نمایش گذاشته شده، نمایانگر حد واسط دوران تاریخی محوطه های باستان شناسی آسیای میانه و قطعات گردآوری شده در برلین است.
او در ادامه درباره روش های بازسازی سه بعدی۳D، و محدودیت های این فن آوری ها توضیح داد.


نگاهی به مراسم به خاک سپاری یا سوزاندن اموات در جاده ابریشم
مارتین استکا (Martin Steskal) ، سخنران دیگر این نشست بود که با عنوان «مراسم به خاک سپاری و یا سوزاندن اموات در مناطق غربی جاده ابریشم . چرا و چگونه؟» به ایراد سخنرانی پرداخت.
این پژوهشگر اتریشی با بیان این نکته که مراسم خاکسپاری یک روش ترجیحی برای تعیین عضویت در یک گروه با ارزش های مشترک آنان است، گفت: یکی از مهمترین تصمیمات آشکار و مهم که باید در یک مقطع خاص اتخاذ شده باشد آن است که آیا بدن مرده را باید به خاک سپرد و دفن کرد و یا آن را سوزاند.
به گفته این پژوهشگر، طریقه به خاک سپردن بخش مهمی از مراسم تشییع جنازه بوده و هنوز هم هست.
او با اشاره به تغییر مراسم های آیینی مربوط به فوت در طی دوره های زمانی و در قرن ها، ریشه و توسعه این آیین ها را یک مسئله جنجالی دانست.
او در ادامه به توضیح شواهد به خاک سپاری و یا سوزاندن اموات در مناطق غربی جاده ابریشم با تمرکز به شهر یونانی و رومی ایفسوس پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که آیا به خاک سپردن و سوزاندن اموات به عنوان یک پدیده یا رخدادی مغایر و به لحاظ تاریخی تعریف شده یا به عنوان رویدادی که در کنار هم اقدام میگرفته است، دیده می شود؟ همچنین دلایل انتخاب یک یا گزینه دیگر چیست و این گزینه ها چگونه انجام می شد؟