شهادت حضرت امام حسن عسگری(ع) تسلیت باد
اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛ السلام عَلیک یا سَفینَهَ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر...
تجلی یازدهم که بر طلوعی بی زوال تکیه دارد، درد را چه عمیق درک کرده است، تبسم قدسی لحظاتش، همه صبر و اشک های هماره نیمه شب هایش، تمام شوق وصال. میدید و مینگریست که حقارت دنیا، در تغافل مردم، به ارزشی جدال برانگیز تبدیل شده است. رنج میبرد از این که انسان، آن سوی این هیچستان خاک را جست و جو نمیکند و به فراتر از خود نمیاندیشد. در موضع علم و مناظره، مقتدرانه قد علم کرد تا انسان را از جهالت دست و پاگیر خویش نجات دهد. اما افسوس که کم بودند آنان که این را فهمیدند. امام، دل به فردایی سپرده است که موعودش(ع) حقیقت دین را فریاد زند. میرود و دنیا را با همه فرازها و نشیب هایش، با همه پستی ها و بلندی هایش به او میسپارد. دردهای نهفتهای را که جز در و دیوارهای اتاق کوچکش در سامرا، احدی تاب گفتنش را نداشت.
هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری، مصادف است با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان جهان، حضرت امام حسن عسگری(ع) ایشان در هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ متولد شد. پدر گرامی آن امام حضرت امام هادی (ع) و مادرگرامی اش بانویی شایسته به نام "حدیثه" بود. القاب آن حضرت، عبارتند از "عسگری"، "نقی" و "زکی" . کنیه ایشان نیز "ابومحمد" است. مدت امامت آن حضرت ۶ سال و در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفای عباسی معاصر بود. اگر چه امام حسن عسگری(ع) از طرف دستگاه خلافت عباسی تحت نظر و محدودیت شدید قرار داشت لکن آن حضرت بُعد علمی از آیین اسلام و اشکال ها و شبهات مخالفان و تعیین اندیشه صحیح اسلامی و تربیت شاگردان لحظه ای فرو گذار نکردند. درسال ۲۵۵ تنها فرزند آن حضرت، مهدی موعود، چشم به جهان گشود. حکومت عباسی که از نفوذ و معنویت امام (ع) در جامعه نگران بود به همان شیوه دیرینه متوسل شد و آن حضرت را پنهانی مسموم ساخت. امام حسن عسگری را پس از شهادت در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد. شهادت امام عسگری (ع) را بر فرزند گرامی ایشان، حضرت امام زمان(عج)، و تمام رهروان راه آن حضرت، تسلیت میگوییم.
سخنان گرانقدر حضرت امام حسن عسکری (ع):
- خشم و غضب کلید هر گونه شر و بدى است.(تحف العقول، ص ۴۸۸)
- از جمله تواضع و فروتنى سلام کردن بر هر کسى است که بر او مى گذرى، و نشستن در پایین مجلس است.( تحف العقول، ص ۴۸۷)
- دو خصلت که والاتر از آن دو چیزی نیست، عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان. (بحارالانوار ۷۵/۳۷۴)
- عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت، اندیشیدن در قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف است.(مستدرک الوسائل،۱۱/۱۸۳)
- هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده؛ و چنانچه علنى باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است . (تحف العقول، ص ۴۸۹)
- هرکس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندى هاى آن ها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند داراى عظمت و موقعیّتى خاصّى خواهد بود.(حتجاج طبرسى، ۲/۵۱۷)
گردآوری و تنظیم: محبوبه بهلولی با استفاده از تبیان