کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره با موضوع ریشه های توسعه نیافتگی در...
کرسی ترویجی با موضوع "بررسی ریشه های توسعه نیافتگی فردی در جهان سوم" به مدیریت دکتر محمود بابایی؛ عضو هیات علمی دانشکده حقوق و الهیات، روز یکشنبه ۲۰ آبانماه ۹۷، در اتاق کنفرانس دانشکده حقوق و الهیات برگزار شد.
دکتر یوسف مسلمی مهنی؛ عضو هیات علمی دانشگاه، بیان کرد: توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی هنگامی معنا و مفهوم واقعی خویش را پیدا مینماید که بتوان جوامع را بر حسب ویژگی ها و خصوصیات عام و مشخص توسعه با یکدیگر مقایسه نمود. چالش بین سنت و مدرنیته مهم ترین و بزرگ ترین بحران جوامع جهان سومی معاصر محسوب می شود. بررسی موانع توسعه و تجدد و بهویژه شناسایی موانع تاریخی و شخصیتی آن جهت رسیدن به پیشرفت بسیار سودمند، آموزنده و رهگشا بوده و از اهمیت و ضرورت فراوانی برخوردار است. با شناخت موانع تاریخی و شخصیتی توسعه و درسآموزی از تاریخ گذشته است که میتوان با آگاهی و چشم باز موانع توسعه را مدبرانه از سر راه برداشت و اسباب و لوازم ضروری پیشرفت را مهیا کرد. در اینجا لازم است قبل از بیان موانع تاریخی و شخصیتی توسعه در جوامع جهان سوم به موضوع مدرنیته و توسعه مدرن در جهان غرب پرداخته شود. مدرنیته و توسعه مدرن مفهوم و فرآیندی تاریخی- اجتماعی است که برای اولین بار در اروپای غربی و از دل نظام روبه انقراض فئودالی سر برون آورده و با پیدایش و توسعه مناسبات سرمایهداری تکامل یافته است و هم چنان در زمانه ما با پویایی پر چالشی به راه خود ادامه می دهد. در این فرآیند تاریخی که از میانه قرن چهاردهم و قرن پانزدهم میلادی آغازیدن گرفت؛ انسان رابطه با خودش را تغییر داد. بهطوریکه به تدریج انسان جهان بینی ربانی و کلیسایی قرون وسطی را بهکناری نهاد و جهان بینی فلسفی و طبیعی پیدا کرد. بهبیان دیگر انسان خود، دائر بر مدار هستی گردید و به قول اومانیسم انسان خود را یافت و خود را مسئول تعیین سرنوشت خویش دانست. این امر از طریق شناخت روابط حاکم بر طبیعت و بهرهگیری از قانون مندی های آن عملی شد که در خلال دوره نوزایی و عصر روشنگری پدیدار گشت. در عصر روشنگری متناسب با رشد نیروهای مولد و پیدایش مناسبات سرمایه داری، اتکا به علم و شناخت پذیری جهان هستی، خِرَدگرایی، آزادگی و فعالپذیری ریشه دواند و موجب پیدایش و توسعه علومی چون فیزیک، شیمی و زیستشناسی گردید که زمینه را برای پیدایی علوم انسانی جدید فراهم کرد. بهدنبال پیشرفت علوم جدید، تکنولوژی در سطحی نوین متحول شد و موجبات انقلاب صنعتی در اروپا را مهیا کرد. در خصوص توسعه نیافتگی ایران دو نوع نگاه را می توان از یکدیگر متمایز نمود برخی برای عقب ماندگی کشور به عوامل درونی و برخی دیگر به عوامل بیرونی تاکید دارند هر چند می توان در لابه لای مفاهیم هر یک از نظریات حضور و رد پای هر دو عامل را در کنار یکدیگر مشاهده نمود مشاهده کرد . ایران از جمله کشورهایی است که برخی آن را کشوری در حال توسعه و برخی دیگر به دلیل تعریف خاصی که از توسعه ارائه می کنند آن را عقب مانده می نامند . اما این که به چه دلیل ایران علی رغم همه توانمندی هایش هنوز توسعه مند نشده موضوع بحث و گفتگوی بسیاری از دانشمندان قرار گرفته و هر یک دلایل متفاوتی برای آن بر می شمرده اند که باعث به وجود آمدن نظریه های مختلفی در این خصوص گردیده است. نکته قابل تامل در بررسی دیدگاه های محققان در خصوص سبب شناسی توسعه نیافتگی ایران، توجه به این واقعیت است که در نگاه هر یک از محققان ، رشد ، توسعه و یا انحطاط و پیشرفت با شاخصهای متفاوت مورد بررسی قرار گرفته و از زاویه دید مشترکی برخوردار نبوده اند به عنوان مثال برخی انحطاط را نقطه مقابل باز گشت به خویشتن و آن را معادل از خود بیگانگی و برخی دیگر ، آن را معادل عقب ماندن از قافله رشد و توسعه سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی دنیای جدید بکار برده اند لذا، جمع و بررسی مقایسه ایی آنها نه ممکن بود و نه منطقی . نکته اساسی تر دراین مقاله بررسی این سوال است که علت عقب ماندن کشور ایران از قافله توسعه چیست ؟ پاسخ های متنوع این حوزه باعث بوجود آمدن نظریات مختلف در باب توسعه نیافتگی کشور گردیده که عبارت است از:عقب ماندگی معطوف به دخالت بیگانه و حکومتهای دست نشانده داخلی-انحطاط معطوف به ناکارآمدی فرهنگ سنتی در مواجهه با تحولات جدید-عقب ماندگی معطوف به حاکمیت طولانی استبداد سیاسی.
دکتر یوسف مسلمی مهنی در مورد: بررسی اجمالی دلائل توسعه نیافتگی در نظریات مختلف -بررسی نظریات دانشمندان، دیدگاه حضرت امام خمینی ( ره)-توسعه نیافتگی از دیدگاه علی رضا قلی-علت توسعه نیافتگی از دیدگاه سید محمد خاتمی-علت انحطاط و توسعه نیافتگی مسلمانان از دیدگاه سید جمال الدین اسد آبادی-نظرات دکتر هانتینگتون نیز بحث نمود.
وی در جنبه نوآوری و جدید کرسی چنین اظهار کرد: در باب نقش توسعه فردی و ابعاد شخصیتی توسعه تا کنون کارهای جدی صورت نپذیرفته است. به ویژه در ارتباط با روان شناسی سیاسی فردی با ادبیات بسیار ضعیف و کم رونقی مواجهیم.به همین جهت طرح کرسی و گفتمانی مورد نظر به عنوان کار بدیع و جدید مورد نظر است.
در ادامه دکتر یحیی کمالی؛ عضو هیات علمی دانشکده حقوق و الهیات ناقد اول و دکتر علی ایلخانی؛ عضو هیات علمی دانشکده حقوق و الهیات به عنوان ناقد دوم کرسی ترویجی با موضوع "بررسی ریشه های توسعه نیافتگی فردی در جهان سوم "را مورد نقد و بررسی قرار دادند.