عمومی | انجمن علوم و فناوری های شناختی ایران

آیا رویاها معنادارند؟



در طول تاریخ فرهنگ­های مختلف روش­هایی برای تعبیر رویاها تدوین کرده­اند، در دوران مدرنتیه نیز رویکرد روان­تحلیلگری در تعبیر رویا به طور برجسته­ای مورد توجه بود. اما امروزه، بسیاری از مردم تصور می­کنند این سوال دیگر کاربردی ندارد و رویاها فقط سیگنال­های تصادفی فرستاده شده از نواحی مختلف مغزی است که چیزی را نشان نمی­دهد و تعبیر رویا خرافات است.

محققان سال­ها از روش­های کیفی تحلیلی برای مطالعه محتوایرویاها استفاده کرده اند. یافته­های آن­ها نشان داده است رویا نه تنها نویزهای بی­معنانیست بلکه سیگنال­های منسجم و پیچیده­ای هستند.

افزون بر این، پیشرفت­های اخیردر فناوری دیجیتال این امکانرا فراهم می­سازد تا با استخراج داده از رویا به الگوهای رویا بینی افراد پیببریم.

اولین مطالعات انجام شده کیفی روی محتوای رویا به حدود 1قرن پیش توسط ماری وایتون کالینز برمی­گردد. مقاله وی در سال 1893 با نام "آماررویاها" یکی از اولین آزمایش­های علمی روی محتوای خواب است.

کالینز 375 گزارش از رویا گردآوری کرد. او هریک از رویاها را در محتواهای مختلف تحلیل و کدگذاری کرد و سپس تعیین کرد که کدام مؤلفه­ها بیشترتکرار می­شوند. او دریافت محتوای این رویاها حاوی شرایط واقعی، شخصیت­های آشنا،هیجانات منفی بیشتر، تفکرات منطقی زیاد و تصورات دیداری غالب در مقایسه با ادراکات حسی دیگر است.

کالینز از ابزار ساده و داده­های کم برای شناسایی الگوهایمحتوای رویا استفاده کرد اما مطالعات بعدی نتایج او را تأیید کرد و گسترش داد.برای مثال، ما اکنون می­دانیم هنرمندان بیشتر از سایر افراد کابوس می­بینند،کودکان بیشتر از بزرگسالان حیوانات را در خواب می­بینند، افراد جوان بیشتر ازسالمندان رویاهای شفاف (رویاهایی که فرد در حین دیدن آن­ها به رویا بودن آن آگاهاست) می­بینند.

اکنون با پدیداری فناوری مدرن جستجوی دیجیتالی این سوالاتپیش آمده که آیا میتوان کدگذاری­ها و طبقه­بندی­های کالینز را با انتقال به رایانهو بررسی توسط الگوریتم­هایی که هزاران و میلیون­ها رویا را تحلیل می­کنند بررسیکرد؟ الگوهای جدید و ابعاد جزئی­تر معناهایی که خواهیم شناخت چیست؟

در گام نخست، فایل الکترونیک گزارش رویاها به برنامه رایانه­ایطراحی شده برای مطالعه حاضر منتقل شد. در این برنامه الگوهای مربوط به ادارکات،هیجان­ها، شخصیت­ها و سایر مشخصه­های متداول در محتوای رویا قابل جستجو کردن بود.

در هر طبقه فراوانی کلمات به کار برده شده در رویاهای هرفرد با محتوای رویای مطالعات قبلی مقایسه شد، میزان فراوانی­های زیاد یا کم موردتوجه قرار گرفت زیرا نشانگر بار معنایی بودند. سپس درباره مسائل، فعالیت­ها و ارتباطات فرد در زندگی روزانه و هنگام بیداری وی برداشت­ها و حدس­های زده شد.  این فرضیه ها درباره افراد برای تأیید یا رد به رویا بینندگان داده شد.

با استفاده از این روش مشخص شد بسیاری از حدس­های یافت شدهاز محتوای رویاها درست بوده است. برای مثال، در مطالعات انجام شده از سال2010 تا2012 که در مجله Dreaming به چاپ رسیده است، براساس فراوانی­های غیرمعمول طبقه­بندی­های مشخص شده در محتوای رویا، مشخص شد یکی از شرکت­کنندگان گزارشگر روزنامه بود که زندگی جنسی فعال و یک سگ خانگی داشت و فرد دیگر دانشجوی آشفته حالی بود که فوتبال بازی می­کرد و درباره خانواده­اش نگرانی­هایی داشت.

این استنتاج­ها هوشمندانه نبود زیرا پیش­گویی­هایی مشخص است که می­توان با استفاده از نتایج آماری به آن­ها دست یافت. در حقیقت حدس­های محققان در اکثر موارد درست بود که نشانگر معنادار بودن رویا است، به طوریکه با استفاده ازروش­های دیجیتالی ساده می­توان آن­ها را شناسایی کرد. سوال بعدی این است که دیگرچه چیزهایی می­توان از رویا آموخت؟ فناوری تا چه حد تحلیل رویاها در اندازه بزرگ را میسر خواهد کرد تا بتوانیم از زندگی مردم بیشتر بیاموزیم؟

یکی از رسوم امریکایی-هندی­ها تمرین استخاره است که در اینفرهنگ افراد آگاهی خود از رویاهایشان را افزایش می­دهند و از آن­ها به بینش می­رسند. محققان مدرن از این تمرین­ها نیز می آموزند و آن­ها را با فناوری­های امروزه ترکیب می­کنند تا با استفاده از ابزار جدید رسومات و مطالعات قبلی را دنبال و تکمیلکنند.

برایاطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.nytimes.com/2013/10/20/opinion/sunday/data-mining-our-dreams.html ?ref=opinion&pagewanted=print