معماری دست کند یک مفصل در محیط بیقرار است
.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سید محمد بهشتی، رییش پژوهشگاه این مطلب را امروز سه شنبه در سومین همایش بین المللی معماری دست کند در همدان که به همت اداره کل میراث فرهنگی این استان و پژوهشکده ابنیه و بافت های تاریخی برگزار می شود، اعلام کرد.
او در ادامه گفت: در محیط های دانشگاهی و دانشکده معماری ما هنوز دست کندفضای لازم را باز نکرده و مورد توجه واقع نشده است.
بهشتی سرزمین ایران را بی قرار دانست و از نشانه های این بی قراری به وضعیت زمین شناختی ایران اشاره کرد و گفت: صفحه ایران تحت فشار صفحه شبه جزیره عربستان بوده و به نوعی بین صفحه اوراسیا و هندوستان در حال مچاله شدن است و زلزله های این سرزمین عمدتا ناشی از همین فشار دائمی است که صفحه عربستان به ایران وارد می کندو سالی ۲۳میلیمتر ایران فشرده تر می شود.
وی پدید آمدن کوه های زاگرس و البرز و ارتفاع فلات ایران را محصول همین فشار دائمی دانست و گفت: این فشار باعث شده روی نقشه ایران به غیر کویر مرکزی و کویر لوت تقریبا هیچ کجای بدون گسل نباشد.
انطباق پراکندگی جمعیت با نقاط حادثه خیز ایران
بهشتی با اشاره به انطباق پراکندگی جمعیت با نقشه گسل ها گفت: هر کجا گسل بیشتر است جمعیت هم بیشتر بوده و هرکجا گسل کمتری وجود دارد، جمعیت کمتری نیز ساکن است.
وی در ادامه به جاری شدن سیل در روزهای اخیر در برخی از شهرهای کشور اشاره کرد و گفت: سیل یکی از تهدیدات دیگری است که در این سرزمین با آن مواجه هستیم و نکته جالب این که پراکندگی جمعیت با اطلس نقاط سیل خیز در ایران کاملا منطبق است.
او افزود: به عبارت دیگر هر کجا سیل بیشتر است جمعیت هم بیشتر است، گویی اجداد و گذشتگان ما دقیقا نقاط خطرناک را برای سکونت انتخاب می کردند.
بهشتی در توضیح دلیل این امر گفت: با شناخت این سرزمین متوجه خواهیم شد که اساسا فقط در همین نقاط می توان زندگی کرد و در فاصله کمی از آنها امکان زندگی وجود ندارد مگر با استفاده از تکنولوژی های جدید و صرف هزینه های هنگفت، همانگونه که در ایجاد شهرهای جدید عمل کرده ایم.
وی با اشاره به ساخته شدن شهرهای جدید در مناطقی فاقد سابقه زیستی بشر گفت: این در حالی است که احداث و نگهداری این شهرها بسیار پرهزینه است و با بسته شدن شیرهای نفت نمی دانم که چه تعداد از این شهرهای جدید قابل سکونت خواهند بود.
او نقاط قابل زیست در سرزمین ایران را نقاط خطرناکی دانست که در انها بی قراری وجود دارد یعنی مناطقی که خطر گسل ها، مخروط افکنه ها و سیل در انها هست.
زندگی بین دو بحران
بهشتی گفت: به نظر می رسد که اقتضای حیات در سرزمین ایران رفتن سراغ بی قراری است، اما چگونه گذشتگان ما این سرزمین را برای سکونت رام می کردند؟
او در پاسخ به این پرسش گفت: یکی از ویژگی های سرزمین های داینامیک این است که در آنها فاصله زیادی بین کمترین و بیشترین وجود دارد اما در سرزمین های ایستا این فاصله بسیار کم است به طور مثال فاصله رقم سردترین شب با گرم ترین روز سال در کشور فرانسه را با شهر همدان در ایران مقایسه کنید.
او با بیان این نکته که در ایران سردترین شب سال با گرم ترین روز سال فاصله خیلی زیادی دارد، گفت: این فواصل در بسیاری از چیزهای دیگر در ایران از جمله رطوبت، بارندگی و غیره نیز زیاد است و همه این موارد باعث شده ما بیاموزیم که چگونه بین دو بحران و بین دو کمترین و بیشترین با فاصله زیاد زندگی کنیم.
او با اشاره به وجود زیرزمین ها و انباری های بزرگ در خانه های قدیمی ایران، گفت: ما ناگزیر بودیم همواره خود را برای مواجه با شرایط پیش بینی نشده مثل خشکسالی و غیره آماده کنیم و به همین دلیل اهل انبار کردن بودیم.
بهشتی در ادامه به وجود صندوقخانه در خانه ها اشاره کرد و گفت: صندوقخانه محل نگهداری چیزهای بسیار مهم و ارزشمند برای روز مبادا بود.
آمادگی برای روز مبادا
بهشتی با تاکید بر اهمیت روز مبادا گفت: روز مبادا، روزی است که مبادا بیاید اما اگر هم آمد باید برای آن امادگی داشت چون ما همیشه دچار کمترین و بیشترین بوده ایم پس می دانیم که روز مبادایی در پیش است فقط نمی دانیم این روز، چه زمانی می آید.
او گفت: در زبان فارسی می گوییم «هرچیزی که خار آید روزی به کار آید»، این را کسی می گوید که ساکن سرزمین بی قراری است.
او افزود: در واقع منظور از این جمله این است که در روز مبادا حتی یک چیز پیش پا افتاده که کسی به آن توجه ندارد هم خیلی لازم می شود.
وی با بیان این نکته که ساکنان سرزمین های ایستا از این دغدغه ها و گرفتاری ها ندارند گفت: حدود ۱۷-۱۸ سال پیش در فرانسه هوا بسیار گرم شد اما در خانه ها هیچ وسیله خنک کننده ای نبود و مغازه ها پنکه ای برای فروش نداشتند چون چنین شرایطی پیش بینی نشده بود و به همین دلیل در آن سال افرادی به دلیل گرما در این کشور فوت کردند.
او گفت: در ایران برای مواجه شدن با بی قراری این سرزمین، بی قراری را به فرصت تبدیل می کردند به عبارت دیگر فرصت بی قراری به ما اجازه می داد که دو چیز جدای از هم را با یک لولا وصل کرده و اجازه دهیم حرکت مینیموم و ماکسیموم اتفاق بیفتد اما در عین حال یکپارچگی هم حفظ شود.
بهشتی به دست اشاره کرد و گفت: آرنج در واقع لولایی است که امکان حرکت دو قطعه دست را به ما می دهد در عین اینکه یکپارچگی دست نیز حفظ می شود.
او افزود: اگر چنین لولایی در دست نبود ما قادر به انجام بسیاری از کارها نبودیم.
بهشتی در ادامه گفت: تا قبل از اختراع یخچال در فصل گرما در هیچ کجای جهان به جز ایران یخ برای گوارا شدن نوشیدنی وجود نداشت.
وی با اشاره به نحوه کارکرد یخچال و استفاده آن از ظرفیت مینیموم و ماکزیموم و بیقراری سرزمین گفت: در زمستانهای بسیار سرد یخ ها جمع می شدند و در تابستان های بسیار گرم از آنها استفاده می شد.
بهشتی در ادامه با طرح این پرسش که «آیا معماری دست کند راه حل یا مفصلی برای مواجه با بی قراری سرزمین نبوده است؟»، گفت: معماری دست کند بیشتر در مخروط افکن ها اتفاق افتاده است به عبارت دیگر بی قرارترین نقاط و جایی که انسان می توانست در آن زندگی کند.
وی با اشاره به درجه حرارت گفت: داخل دست کند در زمستان به نظر گرم تر و در تابستان خنک تر است به عبارت دیگر دست کند یک مفصل است که باعث آشتی بین گرما و سرما در این محل شده است.
دست کندها در برابر زلزله مقاوم هستند
بهشتی با بیان این نکته یکپارچگی یکی از ویژگی های سازه مقاوم در برابر زلزله است گفت: معماری دست کند، معماری است که در برابر یک بی قراری مثل زلزله می تواند مقاوم باشد چرا که همه این نوع معماری یکپارچه است.
او افزود: دفاع را عامل ساخت معماری دست کند عنوان می کنند اما آیا به این سرزمین اینقدر حمله می شد؟
او با اشاره به وجود تعداد زیاد معماری های دست کند در ایران گفت: در هرکجایی که امکان ساخت معماری دست کند وجود داشته، این معماری را داریم هرچند امروزه برخی آنها از بین رفته اند.
بهشتی با اشاره به زندگی مردم در زیر زمین در تاریخ تهران گفت: به عبارت دیگر این مردم در معماری دست کند زندگی می کردند اما امروز حتی یک میلیمتر از این معماری به دلیل توسعه در تهران باقی نمانده است.
او افزود: به لحاظ زبان شناسی خانه با کندن، هم ریشگی دارد که نشان می دهد معماری با دست کند شروع شده است.
ضرورت توجه به بناهای موقت
وی گفت: پژوهشکده بناها و بافت های تاریخی مدتی است به بناهای موقت توجه پیدا کرده است که شاخه دیگری از معماری بوده و تاکنون مورد غفلت واقع شده است.
بهشتی با اشاره به اقدامات این پژوهشکده در این زمینه گفت: امیدوارم در زمینه معماری موقت هم همایش هایی برگزار شود چرا که این نوع معماری نیز به وسعت و عمق و عظمت معماری دست کند است.
او گفت: با مرور کتاب آداب الحربه و الشجاعه، متوجه می شویم وقتی صحبت از اردو و اردو گاه می شود منظور جایی زیر چادر است.
بهشتی همچنین افزود: زمانی که خشایار شاه به جنگ یونانی ها می رود لشگر عظیم او زیر چادر اردو می زدند یا وقتی داریوش با ۲۶هزار نفر از شوش به پارسه و سپس به شهر همدان می آمد و اردو می زد در واقع باید یک شهر ۲۶هزار نفری ساکن در چادرها را پدید می آورد.
او به وجود عمارت چادر خانه در کاخ گلستان اشاره کرد و گفت: معماری موقت،معماری بسیار مهم و جذابی است که باید حتما روی آن کار شود و تنها در این صورت می توانیم معماری خودمان را متوجه شویم.
وی با اشاره به کاخ چهلستون گفت: تصور کنید شاه عباس در این کاخ نشسته و سفرا برای ملاقات او می آیند ایا واقعا در این ساختمان چند نفر جا می شدند و بقیه افراد کجا بودند؟
او افزود: خدم و حشم و چهارپایان همراه این سفرا همگی در چادرها سکنی داده می شدند.
بهشتی گفت: معماری موقت و چادری در معماری ایران بسیار مهم است به گونه ای که معماری متعارف ایران را هم توجیه می کند و مشخصات آن را نشان می دهد.
او در پایان تاکید کرد: معماری موقت برای کاربری ها و موقعیت های مختلف بسیار متنوع بوده و سازه پیچیده ای داشته است.