عمومی | پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

گزارش نشست تخصصی نقد، معرفی و رونمایی کتاب رتوریک از نظریه تا نقد


پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در تلاش برای حمایت از پژوهش‌ها، پایان‌نامه‌ها، رساله‌ها و کتاب‌های برتر استعدادهای درخشان در حوزه علوم انسانی، به دنبال معرفی و بررسی این آثار در قالب نشست¬های تخصصی است؛ بر اساس این رویکرد، کتاب رتوریک از نظریه تا نقد نوشته دکتر محمد احمدی که به تازگی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده، طی نشستی رونمایی، معرفی و نقد شد.


در این جلسه که با حضور دکتر تقی پورنامداریان، استاد پژوهشکده زبان و ادبیات و دکتر یوسف محمدنژاد، رئیس این پژوهشکده برگزار شد، دکتر لیلا الهیان دبیر علمی نشست، دکتر آزیتا افراشی و دکتر حسین صافی ناقدان نشست بودند. در آغاز جلسه دکتر پورنامداریان در خصوص ضرورت نشر رساله های برتر و پرهیز از ذخیره آنها در کتابخانه¬ها سخن گفت و براهمیت این کتاب و لزوم انجام چنین تحقیق‌هایی تاکید کرد. وی سپس افزود: بلاغت در دنیای جدید مفهومی وسیع پیدا کرده است و دیگر چنانکه قدما می‌گفتند صفت متکلم نیست، بنابراین در تلقی‌های جدید چیزی به نام فهم مشترک از متن کاملاً رنگ باخته است و عملاً متن به فهم ما فعلیت می‌بخشد. به باور ایشان نقد رتوریکی همسو با تغییر در باور انسان، تغییر کرده است و در نهایت به نظر می‌رسد نوعی بی‌معیاری با نقد زایشی بر این جریان انتقادی سایه افکنده است. با وجود این باید توجه داشت که در نهایت می‌توان تفسیر و تاویلی را قبول کرد که هم با جامعه‌شناسی گوینده و هم با ساختار متن ارتباط دارد.


در ادامه جلسه دکتر محمد احمدی، نویسنده کتاب رتوریک از نظریه تا نقد، ساختار کلی و محتوای اصلی آن را به اختصار معرفی کرد. وی در این جلسه درباره تاریخ تطور رتوریک، نقد رتوریکی و ارزیابی برداشت‌های موجود در باب آن و همچنین تفاوت‌های رتوریک سنتی و رتوریک جدید سخن گفت و تاکید کرد که رتوریک امروزه به فرایندی اطلاق می‌شود که در آن انسان‌ها از سمبل برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند. وی افزود: نظریه‌پردازان خطابه در دوران کلاسیک و نظریه‌پردازان ارتباطات در دوران جدید هر کدام با توجه به جهانبینی خود به درک این فرایند کمک کرده‌اند و نقد رتوریکی، جریانی انتقادی است که با کاربست نظریه‌های کلاسیک و مدرن در باب ارتباطات درک بهتری از فرایند ارتباط به مخاطب ارائه می‌دهد.
همچنین دکتر حسین صافی، ضمن نقد بخش¬های از کتاب درباره نوارسطوئیان که شالوده نظریِ کار خود را بر احکام و آرای رتوریک سنتی و به خصوص بر کتابخطابه ارسطو قرار می‌دهند سخن گفت و یادآور شد: شمول و فراگیری اندیشه‌های ارسطو باعث شده است که سخنان او همچنان مورد استناد پژوهندگان باشد؛ از نظر ایشان نقد نوارسطوئی در میان انواع متنوع نقد رتوریکی عملاً تنها نوعی است که آشکارا به صورت عملی، روشی برای تحلیل ارائه می‌دهد؛ روش‌های دیگر اگرچه نام نقد را یدک می‌کشند، اما در حقیقت چیزی جز نظریه‌پردازی نیستند؛ در این روش¬ها معیار ثابتی برای تحلیل وارزیابی مصنوعات ارائه نشده است.


دکتر افراشی، دیگر ناقد این نشست، ضمن اشاره به تفاوت‌های نظریه رتوریک در دنیای کلاسیک با نظریه رتوریکی جدید، بر اهمیت مباحث رتوریک بصری در دوره جدید تاکید کرد و پیشرفت فناوری در سده بیستم را عامل چنین تحولی دانست. از نظر وی در دنیای جدید تولید و بازتولید ایماژها با سرعت و سهولت بیشتری انجام می‌شود، فن‌آوری‌های جدید نه تنها شکل‌های رسانه‌ای موجود برای انتقال ارتباطات را افزایش داده‌اند، بلکه شیوه‌های عملکرد فرایند ارتباط را نیز متحول ساخته‌اند. به موازات این پیشرفت‌ها، نظریه‌های رتوریکی نیز برای انطباق با شکل‌های جدید ارتباطات از جمله ارتباطات تصویری دچار تغییر و تحول شدند. این امر باعث شد که نظریه‌پردازان رتوریک که تا پیش از این به دنبال بررسی شیوه‌های اقناع در آثار شفاهی و مکتوب بودند، به تصویر نیز توجه نشان دهند و شیوه‌های ارتباطی به کار گرفته شده در تصاویر و فیلم‌ها را نیز مطالعه کنند. دکتر افراشی همچنین افزود که تحولاتی که در نظر در عرصه مطالعات رتوریکی رخ داده است، بی‌شباهت به تحولاتی که در زبان‌شناسی جدید صورت گرفته است، نیست و به طور کلی اندیشه بشر در دنیای مدرن چنین سیری داشته است. در پایان این نشست حاضران، دانشجویان و علاقه‌مندان با طرح پرسش‌هایی از نویسنده کتاب نظر او را در باب برخی از مباحث رتوریک جویا شدند.