باید پژوهشهای انتقادی درباره فرهنگ شهرت را تقویت کنیم
نشست نقد و بررسی کتاب « فرهنگ شهرت » دوم بهمن 96 با حضور دکتر سید حسین نبوی (عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی)، دکتر سید محمدمهدی خویی(عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) به همراه دکتر احسان شاه قاسمی (مترجم کتاب) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر احسان شاه قاسمی توضیحاتی درخصوص کتاب ارائه کرد و گفت: سلبریتیها پدیده جدیدی هستند و با رسانهها مطرح شدهاند. به عبارت دیگر، پدیده سلبریتی در هر زمانی که باشد با رسانه ربط دارد و در واقع از راه رسانه است که سلبریتیها به خانهها راه پیدا میکنند. آنها فردگرایی را ترویج میکنند و به مصرفگرایی دامن میزنند. سلبریتیها شهرت را جعل میکنند و با سرمایهگذاری برجسته میشوند. آنها قدرتمند هستند و زور دارند.
شاه قاسمی در ادامة بیان ویژگی سلبریتیها افزود: هزینه زندگی سلبریتیها بالاست و فناوری وب 2 منجر به افزایش قدردت سلبریتیها شده است. از سوی دیگر سلبریتیها کم سوادند و در برخی موارد حتی بیسوادند. فربیکاری و بازی کردن نقش آدمهای بزرگ نیز از دیگر ویژگیهای سلبریتیهاست. آنها از رسوایی نان میخورند و حتی از طریق فاش کردن رسوایی اخلاقی خود، در پی افزایش محبوبیت و قدرت خود هستند. برخی سلبریتیها حتی از طریق ایجاد رسوایی مصنوعی به دنبال کسب قدرت بیشتر هستند. آنها اختصاصا به فکر خود هستند تا مشهورتر شوند تا بتوانند پول بیشتر و درآمد بالاتری کسب کنند.
مترجم کتاب فرهنگ شهرت، با اشاره به اینکه فرهنگ شهرت در آینده در جهان و البته در ایران قدرتمندتر خواهد شد، افزود: باید پژوهشهای انتقادی را در این زمینه تقویت کنیم.
در ادامه این نشست، دکتر سیدحسین نبوی، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی، به اهمیت کتاب فرهنگ شهرت پرداخت و گفت: این کتاب به خوبی سازوکار فرهنگیای که تلاش میکند سلبریتیها به وجود بیایند، توضیح میدهد و به طور موثق و مستند نشان میدهد که این فرهنگ چگونه شکل گرفته است. در واقع با نگاهی تبارشناختی و تاریخی به موضوع سلبریتیها میپردازد و نشان میدهد که افراد جامعه چگونه در مواجهه با رسانهها همچون طعمه مورد بهرهبرداری رسانهها قرار میگیرند تا این رسانهها استقاده سیاسی و اقتصادی خود را ببرند.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه نقد کتاب فرهنگ شهرت افزود: در این کتاب به رابطه میان فرهنگ و شهرت و کار سلبریتیها و کمالخواهی و بروز کمالخواهی در لایههایی از جامعه پرداخته نشده است. در این کتاب درباره شبکههای اجتماعی نیز احتمالا با توجه به زمان نگارش کتاب، ۲۰۰۶، بحثی نشده است. در حالی که فرایند پدیدارشدن سلبریتیها از طریق شبکههای اجتماعی است.
این استاد جامعهشناس افرود: به زعم نویسنده، سلبریتیها هیچ هنری ندارند اما همیشه در رسانهها حضور دارند، رویتپذیرند و همیشه در دید هستند. دکتر نبوی به وضعیت جامعه رسانهزده ایران اشاره کرد و گفت: در آینده رسانههای بیشتری در مقام مقاومت در برابر رسانه مسلط، شکل خواهند گرفت و توسعه خواهند یافت و هر رسانه سلبریتیهایی را ایجاد خواهد کرد که این میتواند برای جامعه ما آسیب باشد. بنابراین ضروری است تا با نگاه سیاستگذاری فرهنگی، فرایندهایی را که سلبریتیها در ایران شکل خواهند داد، بررسی و پژوهش شود. ما در آینده بدون تردید با معضل سلبریتیها بیشتر مواجه خواهیم شد؛ سلبریتیهایی که یاد میگیرند که اخلاق را زیر پا بگذارند. جریانات فکری جامعه نیز تحت الشعاع سلبریتیهای غیرفرهنگی واقع خواهد شد.
این استاد جامعهشناسی به موضوع رسوایی سلبریتیها اشاره کرد و با طرح این پرسش که چرا رسوایی سلبریتیها برای مخاطبان جذاب است؟ گفت: جذابیت آنها در این است که افراد میتوانند رسوایی درونی خود را روی این موضوع تطبیق دهند و درباره آن حرف بزنند. دکتر خویی در ادامه به موضوع سلبریتیها و سیاست پرداخت و افزود: در مواجهه سلبریتیها با سیاست باید به سه مقوله اصلی اشاره کرد: یکی اینکه سلبریتیها در عرصه سیاست جایگزینی برای گروههای مرجع هستند. جایگزینی برای کسانی که به آنها رجوع میشود و شیوه زندگی را مشخص میکنند. دیگر آنکه سلبریتیها و مشاهیر مخدرهایی برای تودهها هستند و آخر آنکه سلبریتیها و مشاهیر حاملان ایدئولوژی حاکم و گفتمان غالب هستند. این سه مقوله در کتاب فرهنگ شهرت و در جامعه غربی به آنها پراخته شده است. نویسنده این کتاب تأکید میکند که سلبریتیها افرادی هستند برای خرید. نظام حاکم سازوکار را به گونهای طراحی میکند که ما این سلبریتیها را میخریم، طلب میکنیم و منش آنها را میپذیریم. مشاهیر درواقع بسان کالایی هستند که ما خریداری میکنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در برنامههایی مانند ماه عسل این ایده ترویج میشود که فرد موفق، عینیت زندگی را که ناملایمات میآورد، رها کرده و در ساحتهای دیگری مسائل خود را حل کرده است. وی سلبریتیها را سوژههای گفتمان حاکم دانست که افراد متقاعد میشوند به سمت آنها بروند و به باور برسند که اگر به خود بپردازند میتوانند رهایی یابند. در این میان امر سیاسی مغفول میماند و به آن پرداخته نمیشود.
در پایان این نشست، به پرسشهای حاضران پاسخ داده شد.