عمومی | شورای عالی انقلاب فرهنگی

باید اقتصاد فرهنگ را فعال کنیم

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از فعالین حوزه بین‌الملل نشر است و طی سال‌ها این مجموعه کوشش فراوانی در آشنا کردن سایر کشورها با تولیدات فرهنگی کشور داشته و از این حیث دارای کارنامه پرباری است.
با دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم تا با نظرات ایشان پیرامون مشکلات ترویج کتاب و کتابخوانی در کشور بیشتر آشنا شویم:
نقش مطالعه در تکامل فردی و اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟

فرهنگ اساس رشد و تعالی انسان‌هاست و آموختن و فراگرفتن پیش نیاز برخورداری از فرهنگ است.قرآن کریم با امر به خواندن بر پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل شده است تا اهمیت خواندن و فراگیری برای بشر از سوی خداوند متعال مورد تاکید قرار گرفته باشد. با مطالعه تاریخ در می آبیم که هر ملتی با مطالعه و کتاب میانه نزدیکی داشته است، توانسته در سرنوشت خویش و دیگران تاثیر بسزایی داشته باشد. در کشور عزیزمان ایران هم همین گونه است. در دوره‌هایی که مردم ما با کتاب مانوس بوده و نویسندگان و محققان فراوانی را در میان خود داشته اند، توانسته اند منشا اثر بوده و نقشی اصلی در تمدن اسلامی داشته باشند. امروزه نیز چنین است و ما اگر بخواهیم در زندگی فردی و اجتماعی خود به موفقیت دست پیدا کرده و حتی در جهان تاثیر گذار باشیم باید نسبت خود با مطالعه را مشخص کنیم. باید اذعان کنیم که اکنون وضعیت بر اساس آمارهای موجود در بین مردم ما اصلا خوب نیست.
مطالعه چه ارتباطی می‌تواند با آموزش و به صورت خاص آموزش و پرورش و آموزش عالی داشته باشد؟
فرهنگ مطالعه قابل آموزش است و آموزش در کشور ما از آموزش و پرورش آغاز شده و در آموزش عالی ادامه می‌یابد. بنابراین، این دو نهاد نقش تاثیر‌گذاری در نهادینه‌کردن و بارورکردن این فرهنگ دارند.
اگر ما امروز در زمینه آمارهای مربوط به میزان مطالعه نزد مردم ضعف داریم، یکی از ریشه‌های این ضعف را باید در آموزش و پرورش جستجو کنیم. تلاشهای فراوانی برای بازنگری در نظام آموزش و پرورش ما صورت می گیرد و لیکن خروجی این تلاشها تا کنون ملموس نبوده است و همه باید آموزش و پرورش رادر این زمینه یاری کنیم.در این حال، خانواده ها نیز بسیار تاثیر‌گذار و کمک‌کننده هستند. ما امروز از نعمت رهبری برخورداریم که از صاحب‌نظران امر مطالعه و کتابخوانی است و تاکیدات و رهنمودهای ایشان همیشه در این زمینه مورد استناد تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور است. لذا می بینیم که امروز همه در کشور روی موضوع مطالعه تاکید دارند و بر همین اساس است که شورای عالی انقلاب فرهنگی به این موضوع توجه داشته و آن را به عنوان یک محور اساسی در بحث های خود مدنظر دارد. اما نقش دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش و پس از آن آموزش عالی در این زمینه پررنگ تر است. اگر شاخص‌های مطالعه در ایران بخواهد بالا برود و ما را به استانداردهای جهانی نزدیک کند، این اتفاق لزوما با تلاش این نهادها روی خواهد داد.

تاثیر مطالعه بر اوقات فراغت جامعه را چگونه ارزیابی می کنید.

شکی نیست که مطالعه بهترین و کم‌هزینه‌ترین شیوه سپری کردن اوقات فراغت در جامعه است. در کشوری که در حال گذار از بحرانها و مشکلات گوناگون است و به انحاء مختلف درگیر این مشکلات است، رجوع به مطالعه برای سپری‌کردن اوقات فراغت مردم، راه میانبر است و باید مورد توجه قرار گیرد. ضمن اینکه با بررسی راههای مختلف سپری کردن اوقات فراغت درمی‌یابیم که این راه یکی از سالم‌ترین شیوه‌ها نیز هست و علاوه بر خاصیت سپری‌کردن اوقات فراغت، موجب تعالی فرد و جامعه نیز خواهد شد.

برگزاری نمایشگاه‌ها، جشنواره‌ها و مسابقات کتابخوانی و تبلیغ کتب و ... چه تاثیری بر میزان مطالعه در جامعه می تواند داشته باشد؟

این شیوه‌ها همه درجای خود موثرند وبه عنوان مشوق‌هایی برای تاثیرگذاری بر رشد شاخص مطالعه در کشور مفید واقع خواهند بود. به هرحال وقتی ما هدف بزرگی برای خود داریم، ضرورتا باید همه شیوه‌های مفید رسیدن به آن هدف را به کار بگیریم. چرا که آمارها در این زمینه بسیار نگران کننده‌اند و با رشد روزافزون فضای مجازی و دنیای ارتباطات، این آمارها بدتر نیز خواهند شد،اگر چاره‌ای برای این مشکل پیدا نشود. بررسی آمارها پس از برگزاری نمایشگاهها و جشنواره‌ها نیز دلگرم کننده‌اند وما را به ادامه این مسیر تشویق می‌کنند. البته آسیب‌شناسی نیز نکته مهمی است و باید پس از برگزاری هر نمایشگاه، جشنواره و مسابقه ای با آسیب‌شناسی رویداد، در آینده شکل بهینه‌ی از آن رویداد را برای رسیدن به هدف خود که همان ترویج کتابخوانی است ارائه دهیم.

چرا مطالعه برای مردم ما به صورت یک نیاز مبرم درنیامده و کتاب را به عنوان یک کالای ضروری، همچون غذا و پوشاک استفاده نمی‌کنند؟

انسان طبیعتاً نیازهای خود را اولویت ‌بندی می‌کند و در اولویت‌بندی نیازها، پرداختن به غذا و پوشاک قبل از مطالعه طبیعی است. اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که انسان پس از برآورده شدن حداقل‌ها در غذا و پوشاک به سمت مطالعه نرود.
این نقص به فرهنگ عمومی جامعه باز می‌گردد که همه در آن دخیل و مسئول هستند. وقتی در فرهنگ عمومی یک کشور اقتصاد غذا و پوشاک پویاتر از اقتصاد فرهنگ باشند،نتیجه همان خواهد شد که اکنون در جامعه خود مشاهده می‌کنیم. ما در این زمینه باید اقتصاد فرهنگ را پویا و فعال کنیم تا خود فعالین این عرصه به تغییر اولویت‌ها و ذائقه های مردم کمک کنند. این صاحبان اقتصاد غذا و پوشاک هستند که برای دسترسی به سود بیشتر و با بهره‌مندی از هنر تبلیغات، به جامعه می‌قبولانند که بیش از کتاب خوب به غذای بهتر و پوشاک متنوع‌تری نیاز دارد.
البته برای اصلاح شاخصه ها در فرهنگ عمومی، نمی توان از نقش آموزش و پرورش به سادگی گذشت. دانش آموزان در مدارس باید فرابگیرند که کتاب یک نیاز ضروریست و انس با کتاب را از همان دوران تمرین کنند تا اندک اندک در صورت عدم حضور کتاب، فقدان آن را احساس کرده و آنرا یک نیاز دارای اولویت ببینند.
به نظر شما چه عواملی در کسادی خرید و فروش کتاب تاثیر‌گذارند و راه‌های برون رفت از این کسادی چیست؟
چنانچه گفته شد تا زمانی که اقتصاد فرهنگ وبه تبع آن اقتصاد حوزه کتاب فعال نشود، این کسادی وجود خواهد داشت. ریشه آن هم فرهنگی و در فرهنگ عمومی کشور است. بازارکتاب وقتی رونق خواهد گرفت که خریدار به این بازار بیاید و کتاب را به عنوان یک کالای مفید و به تعبیری ضروری در سبد خرید خود قرار‌دهد. برای برون رفت از این مشکل تا قبل از اصلاح اساسی، می‌توان به راههای کوتاه مدت که در همه دنیا مرسوم است روی آورد.اختصاص یارانه به خریدار، انجام تبلیغات در رسانه‌ها و برگزاری مسابقه‌های کتابخوانی به صورت موضوعی شبیه آنچه اخیرا در برنامه‌های صدا و سیما به آن توجه می‌شود، از آن جمله‌اند.

نقش و میزان استفاده و بهره‌برداری از فضای مجازی، صدا و سیما و مساجد جهت افزایش میزان مطالعه در این میان را چگونه می‌توان تعریف کرد؟

اهمیت مطالعه و نهادینه کردن فرهنگ آن در کشور به حدی است که می‌بایست از همه فرصت‌ها و امکانات مختلف برای تحقق آن بهره گرفت و از آنجا که به تعبیری هر یک از سه رسانه مورد اشاره مورد مراجعه تقریباً بخشی از مردم است، بهره مندی از هر سه این رسانه‌ها به نوبه خود ضروری است .رسانه ها در دنیای امروز ابزاری هستند که می‌توانند برای تحقق اهداف بزرگ از آنها بهره گرفت. برگزاری مسابقات کتابخوانی در برنامه‌های صدا و سیما چنانچه این اواخر اتفاق افتاد، می‌تواند نتیجه بسیار خوبی داشته و حداقل به کسادی بازار کتاب کمک کند. یا فعال کردن کتابخانه‌های مساجد که منجر به رونق بازارکتاب و افزایش شاخص مطالعه در کشور خواهد شد. در رابطه با فضای مجازی اما موضوع اندکی متفاوت است و این عرصه جدید طبق تعاریفی، خود رقیب مطالعه و کتابخوانی است، لیکن بهره‌مندی از این فضا برای هدف‌ ما بااندکی حساسیت و هوشمندی مفید خواهد بود.