جهان در محضر ایرانی ها حاضر است
.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این مطلب را در دهمین نشست تخصصی " ایران کجاست، ایرانی کیست" (مطالعات طرح آمایش سرزمین) در محل سازمان برنامه و بودجه مطرح ساخت.
او با برشمردن تعدادی از خصوصیات فرهنگی ایرانی ها، این ویژگی ها را ناشی از قرارگیری این سرزمین در میانه جهان و جهانی بودن آن دانست.
بهشتی با بیان این نکته که ایران میانه جهان است، به بررسی خصوصیات طبیعی که منجر به این امر شده و تاثیرات آن، و همچنین اثرش روی ویژگی های فرهنگی پرداخت.
او با اشاره به شکل گیری تمدن های اولیه روی کره زمین گفت: سرزمین ایران در بین چهارحوزه فرهنگی جهان قرار داشته و بررسی اسناد تاریخی دوره روم نشان می دهد در آن روزگاران حوزه دریای مدیترانه، سرزمین ایران، بخش هایی از آفریقا و هند و چین شناخته شده بودند.
به گفته وی، کاوش های باستان شناسی نشان می دهد، ایران در میانه سرزمین هایی قرار دارد که برای نخستین بار در دوره نوسنگی انسان ابزار ساز، ابزارهای سنگی ساخت و بعدها از ابزارهای برنزی استفاده شد.
بهشتی با اشاره به کاوش های باستان شناسی درباره انتشار نوع بشر روی زمین گفت: اگر فرض کنیم انسان هوشمند، نیای ما، ۶۵هزار سال پیش از آفریقا خارج شده و حدود ۶۰ هزار سال پیش در سرزمین ایران مستقر شده است این استقرار در سایر نقاط دنیا مثل اروپا و شرق آسیا بسیار متاخرتر است و این تقسیم جمعیت از فلات ایران اتفاق افتاده است.
او با استناد به کاوش های ژنتیک، به توضیح هاپلو گروپ y در دی ان ای انسان پرداخت و گفت: هاپلو گروپ Y مانند یک شناسنامه است که از نسلی به نسل دیگر متنتقل می شود و از طریق آن می توان رشته دقیق ژنتیک یک فرد را دنبال کرد تا جایی که با بررسی هاپلو گروپ جسد یک انسان متعلق هزار سال پیش می توان نیای امروز او را شناسایی کرد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: هاپلو گروپ ها در طی سالیان جهش پیدا می کنند با این حال مادر و سرشاخه هاپلو گروپ های خارج از دنیای آفریقا، در سرزمین ایران بوده و از این طریق تقسیم شده اند.
او سرزمین ایران را یک چهارراه گیاه شناسی از دیدگاه گیاه شناس ها دانست و گفت: بخشی از گونه های گیاهی از قاره های مختلف در سرزمین ایران وجود دارد به همین دلیل در مازندران و گیلان و آذربایجان گونه های گیاهی اروپایی، در بلوچستان گونه های گیاهی هندی و غیره را می توان پیدا کرد.
بهشتی با تاکید بر قرارگیری سرزمین ایران از نظر جغرافیایی در میانه جهان، این پرسش را مطرح کرد که با توجه به وجود یک پهنه وسیع برای برقراری این ارتباط در شمال دریای خزر تا دریای منجمد شمالی چرا این باریکه کوچک جنوب دریای خزر چنین نقشی در ابعاد مختلف انسان شناختی، زیست شناختی، زمین شناختی و غیره دارد؟
او گفت: مروری بر تاریخچه انسانی منطقه شمالی نشان می دهد خاستگاه آریایی ها به عنوان یک قوم عشایری در شمال دریای مازندران بوده است، زادگاه ترک ها نیز در مناطق شمال شرقی آسیا بوده و به تدریج به سمت جنوب از جمله ایران مهاجرت کردند.
وی افزود: مغول ها نیز از مناطق شمال آسیا و استپ ها برخاسته اند و به سمت سرزمین های جنوبی حرکت کردند.
تمدن در برابر جهان ظلمت
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: در یک نسبت مقایسه ای می توان گفت از منظر تمدن کره زمین را می توان دو بخش جنوبی و عشایری در نظر گرفت، بخش جنوبی که گرم تر بوده و در آن حوزه های تمدنی مثل چین، هند، ایران و اروپا و غیره ایجاد شده است و حوزه های عشایری که فاقد تمدن بودند.
بهشتی افزود: حوزه های عشایری از ابتدا تا حدود ۴۰۰-۵۰۰ سال پیش در قسمت های شمالی زندگی می کردند که در اصلاحات دنیای متمدن به سرزمین های آنها دیار ظلمات و حوزه های متمدن، ربع (یک چهارم) مسکونی می گفتند.
او گفت: در چین حدود ۲هزار کیلومتر دیوار دفاعی برای جلوگیری از هجوم گاه و بیگاه مردم عشایری ساخته بودند.
او در ادامه به دیوار جرجان (گرگان) در شرق دریای مازندران و دیوار دربند داریان در غرب این دریا در قفقاز اشاره کرد و گفت: در اروپا هم رومی ها برای جلوگیری از تهاجم عشایر دیوارهای دفاعی می ساختند.
وی دلیل تفاوت زیستی بین تمدن و عشایر را بر پایه انتخاب ندانست و گفت: نیمه شمالی اوراسیا تا ۱۰-۱۲ هزار سال قبل زیر پوشش یخ بوده و ابعاد قطب شمال تا پشت کوهستان البرز امتداد داشته است بنابراین طبیعی است که در چنین موقعیت زیستی امکان شکل گیری تمدن وجود نداشت، به همین دلیل در استپ های شمالی شاهد تمدن نیستیم و این تفکیک واضح را بین دو گونه انسانی شاهد هستیم.
بهشتی با طرح این پرسش که اگر فرض کنیم همه یخ های فعلی کره زمین آب شوند سطح آب دریاها چقدر بالا می آید؟ و با استناد به مطالعات نشنال جئوگرافیک، گفت: به طور مثال در جنوب دریای خزر یعنی استان های مازندران، گیلان و گلستان که رشته کوه های البرز قرار دارند به دلیل اینکه ارتفاعات سدی را پشت دریا ایجاد کرده اند با بالا آمدن آب، چندان شاهد گسترش آن روی زمین نخواهیم بود.
او افزود: اگر همین اتفاق در جبهه شمالی دریای خزر یعنی روسیه و قزاقستان بیفتد، با ۵ متر بالا آمدن آب دریا، شاهد پیشروی آب تا حدود ۵۰۰ متر در سطح زمین خواهیم بود و طبیعتا با خاک شور، کشاورزی غیر ممکن است و بدیهی است که این عوامل مانع از ایجاد تمدن خواهد بود.
او گفت: عرصه های آبی در دوره ای که عصر یخبندان عقب نشینی و زمین گرم می شد به وجود می آمد که خود مانع از پخش شدن حوزه های تمدنی بود.
وی در ادامه به بررسی شکل دریای مازندران در نقشه های جغرافیایی پرداخت و گفت: در دوران یونان باستان شکل خلیج فارس خیلی غلط ترسیم نشده اما مشخص است که هنگام ترسیم شکل دریای مازندران خیلی نسبت به آن اشراف نداشته و آن را به متصل به اقیانوس منجمد شمالی می دانستند.
بهشتی افزود: در نقشه های قرن ۱۶ میلادی خلیج فارس به درستی ترسیم شده است اما شکل دریای مازندران در جبهه شمالی کاملا اشتباه و در جبهه جنوبی نیز همراه با اشتباه ترسیم شده است که نشان می دهد اطلاعاتی از شمال این دریا وجود نداشته است.
وی گفت: روس ها در قرن ۱۷ به عنوان یک تمدن در این منطقه شکل گرفتند و کم کم دریای مازندران نیز شناسایی شد.
اگر ایران نبود...
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با مطرح کردن این فرض که اگر فلات ایران به دلایلی وجود نداشت و دریای مازندران به خلیج فارس متصل می شد، گفت: اگر نیای ما از افریقا خارج و به سرزمین های اروپا و آسیا می رسید به دلیل دشواری عبور از جبهه شمالی بسیار دیر و سخت می توانست خود را به شرق آسیا برساند و تمدن بسیار دیر به این مناطق می رسید و می توانستیم همچنان شاهد انواع مختلف انسان ریخت هامانند انسان پکنی، انسان جاوه ای و غیره باشیم که در اثر گسترش انسان مدرن نابود شدند.
وی با تاکید بر این که این مساله فقط به انسان محدود نمی شود گفت: اگر سرزمین ایران نبود، امروز فیل را در هندوستان نداشتیم چرا که روزگاری فیل از آفریقا کوچ کرده و از طریق سواحل خلیج فارس به هندوستان رسیده است، همینطور بسیاری از گونه های گیاهی نیز از طریق ایران از هندوستان به اروپا رسیده است.
سرزمینی در میانه جهان
بهشتی در ادامه ایران را سرزمینی در میانه جهان دانست و به بررسی تصور مردم هر حوزه از اندازه جهان پرداخت.
او با بیان این نکته که چینی ها به سرزمینشان چین نمی گویند گفت: نخستین تبادلات چین با خارج از سرزمین شان در دوره اردشیر هخامنشی بود و چون اسم امپراتور اولین قسمت این سرزمین «امپراتور چین» بوده ایرانی ها اسم این سرزمین را چین گذاشتند و بعدها هم در اروپا و سپس چین مدرن استفاده شد.
وی افزود: ترجمه نام اصلی و کهن سرزمینی که امروز به اسم چین می شناسیم، جهان است و در واقع به دلیل استغنایی که از نظر فرهنگی به دلیل تعامل با سایر سرزمین ها احساس می کردند سرزمین شان را جهان و مرکز آن می دانستند.
او در ادامه به هندوستان اشاره کرد و گفت: اسم روی سند از سوی هخامنشیان انتخاب شده است و واژه هند به معنای آن سوی سند است همچنین نام هندوستان از طریق ایرانی ها در دنیای مدرن منتشر شده است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به تنوع فرهنگی، انسانی و زیستی هندی ها گفت: جهان در تفکر هندی معادل شبه جزیره محل سکونتشان است و برای کشور خودشان اسم مشخصی نداشته و ان را دنیا یا عالم می نامیدند.
بهشتی در ادامه به قرارگیری دریای مدیترانه بین آسیا، اروپا و آفریقا اشاره کرد و گفت: مدیترانه از دو عبارت «مدیا» و «تریا» به معنی عرصه مرکزی و مرکز دنیا است.
او با بیان این نکته که نه تنها از منظر فیزیکی بلکه از منظر ذهنی نیز جهان رومی دور دریای مدیترانه شکل گرفته است، افزود: به همین دلیل رومی ها باوری را بیرون از این جهان قایل نیستند که مشابه انچه برای خودشان قایل باشد.
وی برای نمونه به کتاب تاریخ طبیعی که در دوره روم نوشته شده است، اشاره کرد و گفت: در این کتاب مردمان آن سوی سرزمین ایران، افرادی بی سر که چشم، بینی و دهانشان یا کسانی با گوش های بزرگ برای پرواز و غیره تصور می شدند.
او در ادامه از کتاب «میراث ایران» نام برد که توسط تعدادی ایران شناس در قرن بیستم نوشته شده است و گفت:یک مقاله از این کتاب به تصور اروپایی ها درباره ایران و آن سوی ایران اختصاص دارد و در این کتاب می توان تصورات مبهمی که در باره آن سوی ایران خواند چرا که هیچ راهی برای شناخت درست آن سوی ایران وجود نداشته است.
بهشتی کهن ترین نقشه دوره اروپایی را متعلق به قرن ۱۳میلادی دانست و گفت: این نقشه امروز برای ما عجیب است چون در سنت نقشه برداری اسلامی بر خلاف اروپایی، جنوب به سمت بالا بوده است .
نگاه چینی های باستان به دنیا
به گفته وی، مردم آسیای جنوب شرقی و چینی ها تا زمانی که مارکوپولو به آنجا می رود به سرزمین های غربی خودشان خراسان می گفتند و زمانی که اروپایی ها برای استعمار به آنجا می روند آنها را فرنگی می نامیدند و معتقد بودند فرنگ جایی در خراسان است.
بهشتی با اشاره به موزه طبیعی شانگ های گفت: یک طبقه از این موزه به پول اختصاص دارد و یکی از تالارهای آنها فقط به پول های خارجی اختصاص دارد و جالب است که در این تالار فقط پول های ایران از قدیمی ترین تا دوره تیموری قرار دارد.
او با اشاره به ورود پول های سایر سرزمین ها به چین بعد از دوره تیموری، در توضیح این امر گفت: تا قبل از دوره تیموری چینی ها تقریبا فقط با ایرانی ها تعامل داشتند و ارتباطی با اروپا نداشتند.
جهان از دید ایرانی ها
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: وقتی سعدی از دنیا رفت تازه مارکوپولو به دنیا آمد و حدود چهل سال بعد به ونیز بازگشت و با روایت سفرش به چین به جرم دروغ زندانی شد و در همانجا سفرنامه اش را نوشت و مدتها بعد از این سفرنامه استفاده شد.
او افزود: این در حالی است که در قرن ۱۶ میلادی اروپایی ها هنوز به درستی نمی دانستند که آیا خوتای که مارکوپولو از آن نوشته همان چین است یا نه؟
او با اشاره به وجود این پرسش تا ۲-۳ قرن بعد از مارکوپولو گفت: این در حالی است که سال ها قبل از مارکوپولو، سعدی در گلستانش داستان، بازرگانی را نقل کرده است که ۴۰بنده خدمتکار و ۱۵۰ شتر بار داشت و شبی در جزیره کیش او را به حجره اش دعوت کرده و همه شب درباره دارایی هایش سخن گفته است.
بهشتی به نقل از بازرگان در گلستان سعدی گفت: سعدیا سفر دیگرم در پیش است و اگر آن کرده شود، بقیه عمر خویش به گوشه بنشینم. از کیش بروم به پارس، گوگرد پارسی خواهم بردند به چین و از آنجا کاسه چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلبی و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس و زان پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم.
وی افزود: در این داستان سعدی از سفرهای زیادی که بازرگان انجام می دهد تعجب نمی کند و این همه سفر برایش دور از ذهن نیست بلکه می گوید که «چشم تنگ مرد دنیا دوست را یا قناعت پرکند یا خاک گور».
او با اشاره به انزوا و غیر جهانی بودن ایران در جهان امروز گفت: روزگاری ایران موقعیت جهانی بسیار خوب و مستحکمی داشته است و اگرچه تحولات جهانی در انزوای هم اکنون ایران موثر است اما دلیل دیگرش را باید در نوع تصرف ایرانی ها در سرزمین هایی که وارد می شدند جستجو کرد.
بهشتی افزود: ایرانی ها بعد از تصرف سرزمین ها آثار خیلی چشمگیری برجا نمی گذاشتند که بتوان خیلی راحت رد پای آنها را دنبال کرد به طور مثال نخستین کلیسای کاتولک که در اواخر قرن ۱۶ میلادی در پکن ساخته شده کاملا اروپایی است گویی این ساختمان را از قلب اروپا در پکن قرار داده اند.
او با اشاره به ساخت کلیسای نستوری توسط ایرانی ها در قرن ۵-۶میلادی گفت: در نزدیکی کلیسای کاتولوک، مسجد جامع پکن قرار دارد و از روی ساختمان اصلا نمی توان تشخیص داد که یک مسجد است و حتی نقش کتیبه های قرمز رنگ بالای سقف که روی آنها آیات قرانی و اذان است به گونه ای ترسیم شده که گویی نقش اژدهاست.
به گفته وی،تفاوت ماهوی که در نوع تصرفی که در سرزمین هایی که وارد می شدند انجام می دادند باعث شده خیلی نتوان رد پای ایرانیها را در جهان دنبال کرد هرچند با کمی دقت می توان شاهد آثار حیرت انگیزی بود.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در بخش دیگری از سخنانش به مساجد استانبول اشاره کرد و انها را نوعی گرده برداری از کلیساها دانست و گفت: براساس تفکر فرهنگی ایرانی ها و با کمی دخل و تصرف در معماری کلیساهای دوره عثمانی ، مساجدی در استانبول ساخته شد.
او در ادامه از ایاصوفیه نام برد و گفت: املای لاتین ایاصوفیه، صوفیه حقیه است و این کلیسا براساس یک تفکر مسیحی ساخته شده که خیلی با شرق خودش در تماس بوده است و با الهام از عرفان شرقی و ایرانی، یک نوع سازه و معماری جدید را به دنیای مسیحیت معرفی می کند.
تاثیر ایران بر جهان
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به مجسمه زریاب در کوردبای اسپانیا گفت: زریاب هنرمند و اندیشمند ایرانی بود که از بغداد به کوردبا رفت و بخش مهمی از سبک زندگی اسپانیای اموی و سپس اروپایی ها از او تقلید شده و اسپانیایی ها از حرکات و لباس او تقلید می کردند، همچنین بخش بزرگی از موسیقی اسپانیا وامدار این فرد است.
وی در ادامه از وجود طاق نصرتی در شهر روم خبر داد که در سال ۲۰۰ میلادی با نقشی از سربازهای اشکانی و پارتی ساخته شده، این سربازها کلاهی برسردارند که مشابه آن را می توان در محرابی از دوره مشخصی در امپراتوری روم دید که تصویر انسانی در حال ضربه زدن به گاو با کلاهی مشابه سربازهای اشکانی و پارتی بر سر دارد.
او با اشاره به این که نقش این کلاه، در واقع نقش صور فلکی است، گفت: در بالا صورت فلکی گاو و در پایین صورت فلکی سرباز است.
بهشتی در ادامه به وجود شواهد فراوان از تعاملات وایکینگ ها با مردم ایران در کشورهای اسکاندیناوی اشاره کرد و گفت: پارچه های بسیاری با نقش «الله» وجود دارد که در موزه های مختلف درباره وایکینگ ها در دانمارک و سوئد و نروژ به نمایش در می آید.
او از وجود تعدادی سکه با نقش های «الله اکبر»، «بسم الله الرحمان الرحیم » و غیره در مسکو قرون ۱۳ و ۱۴ خبر داد و گفت: در شامات تعداد زیادی دیر از مسیحیانی با نام های ایرانی وجود دارد به طور مثال دیر هرمز مسیحی که داعش آن را خراب کرد.
وی با اشاره به وجود مسلمانانی در غرب آفریقا گفت: دریانوردان ایرانی مسلمانان را برای حج به مکه و جده می آوردند و به این شکل اسلام به غرب و اعماق آفریقا انتشار یافت.
آثار دوره ساسانی در یمن
او همچنین به وجود حمام هایی مشابه حمام های ایرانی در زنگبار آفریقا اشاره کرد و از وجود آثار زیادی از ایرانی های دوره ساسانی و شیعیان دوره اسلامی در یمن خبر داد.
بهشتی افزود: در هندوستان مراسم عزاداری سیدالشهدا با شیوه ای متفاوت از ایران برگزار می شود، همچنین قبل از این که مغول ها هنر باغ سازی را از ایران به هند ببرند هنر بسیار کمرنگی بود.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری همچنین از وجود غار اصحاب کهف، آتشکده زرتشتیان و مساجدی مشابه اردستان در چین خبر داد و گفت: در شمال شرق چین منطقه یهودی نشینی وجود دارد که تورات آنها هرچند وقت یکبار از طریق تجار ایرانی به دستشان می رسید.
به گفته وی، امروز تنها معبد مانوی زنده دنیا، در بندری در چین قرار دارد و آیین مانی که از بابل منتشر شده را زنده نگه داشته است.
بهشتی افزود: بسیاری از سنت های سفالگری و شیشه سازی ژاپن از ایران گرفته شده است.
او در ادامه به نمونه هایی از حضور تجار ایرانی در ویتنام و کامبوج اشاره کرد.
افزایش تعاملات، گامی به سوی جهانی شدن
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه سخنانش با اشاره به ایجاد تحولات ناشی از ارتباطات گفت: با وسیع شدن ارتباطات، امکان تعامل فرهنگ های مختلف با یکدیگر بیشتر شده و افزایش دایره تعامل به معنی تحقق بیشتر جهانی شدن است.
او با نگاهی به تجربه تاریخی، جهان را جایی تعریف کرد که دایره تعاملات وجود داشته است، به عبارت دیگر جهان اروپایی به معنی جایی است که اروپایی ها با یکدیگر تعامل داشته اند.
وی افزود: با افزایش تعاملات، سفره جهان وسیع تر و متنوع تر شده، به عبارت دیگر جهانی شدن به معنی بزرگ شدن سفره جهان است.
«جهانی شدن» یا «جهانی سازی»
بهشتی در ادامه به اصطلاح «جهانی سازی » اشاره کرد و به بررسی رفتار برندها پرداخت و گفت: جهانی سازی باعث کوچک شدن سفره جهان می شود.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: برندها وضعیتی را ایجاد می کنند که همزمان در نقاط مختلف جهان فروشگاه های مشابهی از برندهای خاص وجود دارد گویی بر سر این سفره جهانی فقط کمپانی های بزرگ و برندها نشسته اند.
او با اشاره به وجود کشمکش بین «جهانی شدن» و «جهانی سازی» گفت: تاکنون «جهانی سازی» پیروز بوده است.
ایرانی ها مصداق جهانی بودن
بهشتی در ادامه با اشاره به سابقه تاریخی ایرانی ها و ایرانی ها را مصداق «جهانی بودن» دانست و با معرفی کتاب «جهان ایرانی، ایران جهانی» نوشته دکتر محسن ثلاثی گفت: ایرانی ها جهانی هستند چرا که دامنه تعاملات آنها تقریبا همه جهان متمدن را به مفهوم تاریخی در برمی گرفته است.
وی گفت: از ۲۳۰۰ سال پیش تا ۷۰۰ قبل چینی ها و اروپایی ها با هم تعاملی نداشتند و ایرانی ها جاده ابریشم را مدیریت می کردند و همین مساله باعث خصوصیت جهانی بودن ایرانی ها شده است.
او در توضیح ویژگی های این خصوصیت گفت: دانش ایرانی ها نسبت به اتفاقات جهان در قیاس با سایر فرهنگ ها خوب است و گویی جهان در محضر ایرانی ها حاضر است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: جهانی بودن ایرانی ها باعث شده حتی برای مهاجرت بهترین نقاط دنیا را انتخاب کنند و به همین دلیل در عصر حاضر بیشترین مهاجران ایرانی در اروپای غربی و آمریکای شمالی هستند این در حالی است که در قرون اولیه اسلامی می دانستیم مهمترین جای جهان چین و دوره سلجوقی تا صفوی، هندوستان است.
او جهانی بودن ایران را حاصل میانه جهان بودن این سرزمین دانست.
نو به نو شدن ایرانی ها
به گفته وی، ایرانی ها به اعتبار جهانی بودن، نو به نو می شدند و در هر زمانی فرزند دوره خودشان بودند و به همین دلیل هرگز عقب تر نبودند.
بهشتی به نگاره بابل نامه از سده ۹ قمری اشاره کرد وگفت: در این نگاره جنگجوها با شمشیر به تصویر کشیده شده بودند اما در تصاویر این کتاب که در دوره صفوی و قاجار کشیده شده، تپانچه می بینیم.
وی افزود: این در حالی است که اگر امروز بخواهیم کتابهایی مثل سعدی و حافظ را مصور کنیم از تصاویر جدید و به روز استفاده نمی کنیم چراکه گمان می کنیم این صحبت ها متعلق به گذشته است، در واقع از یک زمانی به بعد دیگر نو به نو نشده ایم، سنت را کنار گذاشته ایم و تلاش کردیم چیز جدیدی بشویم.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه به نو شدن قصه ها در ادبیات ایران اشاره کرد و گفت: لیلی و مجنون قصه ای عربی است که توسط انوری، جامی و نظامی سروده شده است.
او افزود: در اصل عربی این داستان، لیلی و مجنون دو کودک چوپان هستند و زمانی که نظامی این داستان را برای اهل گنجه می سراید برای باورپذیر کردنش لیلی و مجنون را دو یار هم مکتبی معرفی می کند.
وی با تاکید بر این که نکته مهم برای نظامی گنجوی، اصل و باور پذیری داستان است، گفت: پوست داستان در هر دوره ای نو به نو می شود و به همین دلیل تا زمان قاجار لیلی و مجنون ها در هر دوره ای تازه شده و قالب زمان و مکان جدید پیدا می کردند.
بهشتی در توضیح نو شدن حوزه معماری نیز گفت: معماری دوره صفوی با قاجار کاملا متفاوت است و اگر ما همه آنها را یکسان و تحت عنوان معماری سنتی می دانیم به دلیل ناآگاهی است.
او با اشاره به وجود پرسپکتیو در شاهنامه شاه عباسی به دلیل تعامل ایران با فرنگ گفت: پرسپکتیو متعلق به بعد از زمان کمال الملک نیست و از گذشته برای مصور کردن شاهنامه از سبک فرنگی سازی و آورده های جهان جدید به سبک و سیاق ایرانی استفاه شده است.
وی گفت: امروز انتقاد می کنیم که چرا مثلا فتحعلی شاه و فرزندانش روی کتیبه های ساسانی نقش خودشان را می کشیدند و از آن تحت عنوان تخریب آثار گذشتگان یاد می کنیم این در حالی است که از دیدگاه آنها حفاظت نوعی منجمد شدن در گذشته نبوده است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: فتحعلی شاه خود را در ادامه ساسانیان می داند بنابراین عجیب نیست که بخواهد کتیبه خودش را جایگزین کند.
آغوش باز به روی آورده های جدید
بهشتی آغوش باز به روی آورده های جدید را رکن دیگر جهانی بودن دانست و به ورود دوربین عکاسی به ایران با فاصله کوتاهی بعد از اختراع اشاره کرد و گفت: به همین دلیل امروز گنجینه عکس کاخ گلستان از جمله منحصر به فردترین گنجینه های عکس جهان است.
او افزود: اگرچه ما امروز تصور می کنیم تنها دلیل مسافرت های ناصرالدین شاه یا مظفرالدین شاه قاجار خوشگذرانی بوده است اما با کمی بررسی بیشتر متوجه خواهیم شد که قصد انها آگاهی از اتفاقاتی است که در جهان جدید می افتد.
وی افزود: آنها در این سفرها تلاش می کردند بفهمند چرا ایران از قافله حرکت جهانی عقب افتاده است و چه باید کرد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: وقتی شاهان قاجار به ایران بازمی گشتند دست به تغییر و تحولاتی می زدند که بیانگر تشنگی آنها برای جهانی بودن است.
او با اشاره به این نکته که نخستین نمایش فیلم در سن پترزبورگ در سال ۱۲۷۵، در ایران ۱۲۷۸ و در ترکیه ۱۲۹۳ اتفاق می افتد، آن را نشانه ای از آغوش باز ایرانی ها به تحولات جهانی دانست.
وی تر و تازه شدن مظاهر فرهنگ را حتی در پوشش پادشاهان قاجار هم مشهود دانست و گفت: به فاصله کمتر از یکصد سال از زمان فتحعلی شاه تا احمد شاه شاهد تغییرات بسیار زیاد در پوشش هستیم که نشان می دهد از دیدگاه آنها فرهنگ چیزی منجمد در مظاهر نیست و ایرانی بودن ربطی به لباس و ویژگی ها خاصی ندارد.
بهشتی با اشاره به منوی فرنگی در رستوران ها گفت: در این منو از جاهای مختلف جهان غذا وجود دارد و همه این غذاها به نوعی گویی ایرانی شده اند و با غذای اصلی فرق دارند.
او با اشاره به مهاجرت پارسیان هند به هندوستان به دلیل فشار سلجوقیان برای مسلمان شدن گفت: قبل از ورود این مهاجران به هند، هیاتی از طرف حاکم به انها پیام می دهد که جمعیت هندوستان خیلی زیاد است و قدرت پذیرش جمعیت جدیدی را ندارد اما بزرگ جمعیت ایرانی از آنها درخواست یک کاسه شیر و کمی شکر می کند و بعد از حل کردن شکر در شیر می گوید ما مانند این شکر چیزی به حجم کاسه اضافه نمی کنیم ولی باعث مطبوع تر و شیرین تر شدن شیر خواهیم شد.
او گفت: جامعه پارسیان هند، از حدود هزار سال پیش در هندوستان زندگی می کنند و امروز هم بسیار محترم و موفق هستند با این حال هنوز تعلق خاطر خود را به سرزمین مادری از دست نداده اند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: بر همین اساس می توان آینده جامعه ایرانی را که هم اکنون در خارج از کشور زندگی می کنند، پیش بینی کرد.
حل شدن ایرانی ها در جامعه میزبان
او در ادامه به بررسی فرهنگ اقلیت های چینی در نقاط مختلف جهان پرداخت و گفت: چینی ها در هر سرزمینی که وارد می شوند یک جمعیت و محله ای مختص به خودشان می سازند که با ورود به آن گویی وارد چین شده ایم این رفتار را در هندی ها و عرب ها هم می بینیم اما در مورد ایرانی ها چنین رفتاری چندان مصداق ندارد.
بهشتی با اشاره به امتناع ایرانی ها از تشکیل یک جامعه مستقل در کشور میزبان گفت: تشکیل یک جامعه مستقل در کشور میزبان به نوعی مترادف با اقلیت فرض شدن است و ایرانی ها تمایلی به اقلیت بودن در جامعه میزبان ندارند.
وی با اشاره به ترجیح ایرانی ها برای حل شدن در جامعه میزبان، گفت: ایرانی می خواهند در رئوس جامعه میزبان جایی داشته باشند و اقلیت ها از چنین امکانی بی بهره هستند.
او افزود: به همین دلیل ایرانی ها به صورت آگاهانه تلاش می کنند با لهجه درست به زبان جامعه میزبان صحبت کنند و برخلاف تصور برخی این رفتار به معنای پشت کردن به فرهنگ ایرانی نیست و این افراد حتی بعد از چندین نسل همچنان به فرهنگ سرزمین مادری خود تعلق خاطر داشته و دوست دارند به نوعی به سرزمین خود کمک کنند.
به گفته وی، یک ایرانی لزومی نمی بیند برای به رخ کشیدن ایرانی بودن خود در قالب، لباس یا رنگ خاصی منجمد باشد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایرانی بودن را یک امر جوهری، پنهان و لطیف دانست و آن را به آب تشبیه کرد که بدون این که کسی متوجه شود به آرامی تصرف می کند.
او گفت: ایرانی ها در سرزمین بیگانه، در صندوقخانه خود ایرانی هستند و نه در مهمانخانه و به همین دلیل خارج از خانه چیزی مبنی بر ایرانی بودن وجود ندارد اما از درون خانه بوی قورمه سبزی می آید و اگر بتوان وارد خانه شد مظاهر ایرانی بودن قابل مشاهده است.
به جا آوردن تنوع فرهنگی
بهشتی یکی دیگر از ارکان جهانی بودن را «به جا آوردن تنوع فرهنگی» دانست و گفت: شواهد این امر را می توان به وضوح در تخت جمشید مشاهده کرد.
او افزود: هر قومی بنا بر مزیتش در ایران و دربار ایران دارای جایگاهی بوده است، به عبارت دیگر هر قومی آورده ای داشته و ایرانی ها آن را به جا می آورند و هر کدام را برحسب تنوعشان تشخیص می دادند.
به گفته وی، ایرانی ها حتی اگر در جایی قوم غالب باشند باز هم درصدد اعمال و غلبه فرهنگ خود به جامعه میزبان نیستند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید بر وجود میل به تعاملات جهانی در ایرانی هاگفت: به دلایلی از دوره تیموری ایرانی ها به انزوا فرو می روند و این سرزمین دیگر سرپل ارتباطات جهانی نیست.
به گفته وی، ملاقات ایرانی ها با جهان تا قبل از دوره تیموری در جهان اتفاق می افتاد اما بعد از آن به ویژه در عصر صفوی، ایرانی ها با جهان در میدان نقش جهان ملاقات کردند.
بهشتی افزود: این امر نشان می دهد اگرچه ایرانی ها هنوز تمنای جهانی بودن دارند اما دیگر توان رفتن و ملاقات جهان را در جهان ندارند و از این پس جهانیان به ملاقات آنها می آیند.
او در ادامه به معایب این ملاقات اشاره کرد و گفت: بسیاری از رازهای صندوقخانه ایرانی ها در دوره صفوی بر بیگانگان برملا می شود و بسیاری از آورده ها که حاصل پرستاری نسل ها و کیمیاگری مردم این سرزمین است در این دوران رمزگشایی شده و به دست بیگانگان می افتد.
به گفته وی، کسانی که به ملاقات ما و به ایران می آیند، دانشمندان و نخبگان نیستند بلکه افرادی هستند که به دنبال یک غرض و هدف به این سرزمین آمده اند به طور مثال تاجری که برای کشف راز استخراج عطر خاص یا طرح قالی و غیره به ایران می آید.
بهشتی با اشاره به سفرنامه ها گفت: این افراد اغلب به قصد به دست آوردن چیزی، محصولی یا فرایندی به ایران به ویژه اصفهان می آیند و اغلب تاجر، جواهر فروش و غیره هستند.
اعتماد به نفس و زایندگی فرهنگی
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اعتماد به نفس و زایندگی فرهنگی را یکی دیگر از ارکان جهانی بودن دانست و گفت: با نگاهی به تاریخ متوجه می شویم دوره های درخشان تاریخ ایران مختص زمانی است که تعاملات جهانی برقرار است و ایران نقش جهانی خود را ایفا می کند.
به گفته وی، از زمانی که نقش جهانی ایران، ضعیف می شود شاهد افول هستیم.
او گفت: داد و ستد دایمی با جهان باعث اعتماد به نفس ما شده بود و ما همطراز با جهان مواجه می شدیم اما از یک جایی به بعد نگاهمان به دنیا از پایین به بالا می شود که حاصل آن شیدایی یا تنفر است.
بهشتی با اشاره به ورود توپ در دوره قاجار از بلژیک گفت: وقتی این توپ شلیک می شد برای پرکردن دوباره باید صبر می کردند تا توپ خنک شود و همین امر باعث می شد در صورت خطا در شلیک اول امکان اصلاح خطا وجود نداشته باشد و برای رفع این نقص باید همزمان چند توپ کنار هم قرار داشتند تا امکان شلیک های متعدد وجود داشته باشد.
او افزود: در آن دوران استادکارهای تهرانی توپی با شش لوله می سازند که هر دو لوله یک فیتیله داشته و هر ۶ لوله با هم پر می شدند و بعد از شلیک اول در صورت وجود خطا، امکان شلیک های بعدی بود.
وی در ادامه به شیوه جنگ های عشایری در ایران از زمان اشکانیان اشاره کرد و گفت: در جنگ های عشایری که مانند جنگ چریکی به سرعت و چابکی نیاز بود نمی توانستند اسیر توپ شوند بنابراین ایرانی ها توپی به نام زنبورک ساختند که بتوانند به راحتی حمل کرده و متناسب با روش عشایری جنگ هایشان بود.
او گفت: هیتلر تپانچه ای به شکل خودنویس را برای رضاشاه هدیه می فرستد و مردم کرند کرمانشاه که تولید سلاح یکی از مشاغل مهم آنها از دوره هخامنشی بوده است، یک سال بعد تپانچه هایی به شکل خودنویس تولید کرده و برای رضاشاه هدیه فرستادند.
نبود اعتماد به نفس در صنعت
او با تاکید بر اعتماد به نفس ایرانی ها در تولید، از نبود اعتماد به نفس در صنعت امروز کشور انتقاد کرد و گفت: هم اکنون به جای ابداع در نهایت تقلید می کنیم.
بهشتی با اشاره به ساخت کاخ سبز در سعدآباد ، گفت: رقبای ایران در زمان رضا شاه، آلمانی ها بودند، او از مهندس های آلمانی می خواهد نقشه کاخ او را بریزند و از سوی دیگر استاد جعفر معمار هم نقشه ای برای کاخ سبز می کشد، نقشه ای که وقتی مهندس های آلمانی می بینند می گویند شما تاوقتی چنین معماری دارید به ما چه نیازی دارید؟
او با بیان این نکته که روایت بالا یک قصه است که شاید مستند نباشد، گفت: با این حال این قصه از اعتماد به نفس ایرانی ها حکایت می کند و نشان می دهد که ما تا دوره رضا شاه همچنان نسبت به جهان احساس همطرازی و رقابت می کنیم.
به گفته وی، رادیو آمریکا کمی بعد از کودتای ۲۸ مرداد در نامه ای به علامه دهخدا می نویسد قصد معرفی او در بخش فارسی صدای آمریکا را دارد. در این نامه از علامه دهخدا خواسته می شود، زندگینامه و اثر جدیدی اگر دارد را برای رادیو آمریکا ارسال کند.
او به نقل از علامه دهخدا در پاسخ به این نامه گفت:
«علامه دهخدا در پاسخ این نامه ضمن تشکر از این انتخاب، نوشت؛ شرح حال من و امثال مرا در جراید ایران و رادیوهای ایران و برخی از دول خارجی مکرر گفته اند اگر به انگلیسی کار می شد تا حدی مفید بود برای این که ممالک متحد آمریکا عده ای از مردم ایران را بشناسند ولی به فارسی تکرار مکررات خواهد بود و به عقیده من نتیجه ندارد. چون اجازه دادید که نظر خود را در این مورد بگویم واگر خوب بود حسن استقبال خواهید کرد بهتر این است که اداره اطلاعات سفارت کبری آمریکا به زبان انگلیسی اشخاصی را که لایق می داند معرفی کند و بهتر این است که صدای آمریکا به زبان انگلیسی برای مردم ممالک متحده شرح داده شود که در آسیا مملکتی به اسم ایران است که خانه ها و قصبات آنجا، در و صندوق هایش قفل ندارد و در خانه و صندوق ها طلا و جواهرات هم هست و هر صبح مردم قریه از مرد و زن به صحرا می روند و مشغول زراعت می شوند و هیچ وقت نشده وقتی به خانه بر می گردند چیزی از آن به سرقت رفته باشد. یا یک شتردار ایرانی که دو شتر دارد و جای او معلوم نیست که در کدام قسمت مملکت است به بازار ایران می آید و در ازای ۵دلار دو بار زعفران یا ابریشم برای ۱۰۰ فرسخ راه حمل می کند نصف کرایه را در مبدا و نصف آن را در مقصد دریافت می کند و همیشه این نوع مال التجاره ها سالم به مقصد می رسد. و نیز دو تاجر ایرانی صبح شفاهی با یکدیگر در حدود چند میلیون معامله می کنند و عصر خریدار که هنوز نه پول داده و نه چیزی را گرفته چند هزار ضرر می کند اما هیچ وقت آن معامله را فسخ نمی کند و آن ضرر را متحمل می شود، اینها است که از این گوشه آسیا شما می توانید به ملت خودتان اطلاع بدهید تا آنها بدانند در اینجا به طوری که انگلیسی ها ایران را معرفی کرده اند یک مشت آدم خوار زندگی نمی کنند و از طرف دیگر به عقیده من صدای آمریکا خوب است به فارسی طرز آزادی ممالک متحده در جنگ های استقلال را به ایرانی ها بیاموزد و بگویید که چگونه توانسته اید از دست استعمار خلاص شوید. »
عبور از هاضمه ایرانی
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه سخنانش یکی از آثار تعامل جهانی را ایجاد یک هاضمه قوی در ایرانی ها دانست و گفت: در داد و ستد باید چیزها بعد از عبور از هاضمه به محصول جدیدی متعلق به این سرزمین تبدیل شود.
او در توضیح این مطلب گفت: در دوره شاه سلیمان صفوی حجم زیادی از آیینه مرغوب صنعتی وارد کشور می شود و ایرانی ها گویی به کمک این آیینه ها توانستند آرزویی دیرین را تحقق ببخشند، آیینه کاری را ابداع می کنند.
او با اشاره به این که هرچقدر آیینه ها در آیینه کاری ریزتر باشد، مرغوب تر است، گفت: در اینجا آیینه ها به مثابه یک ماده با عبور از هاضمه ایرانی تبدیل به محصول جدیدی شده است و به این ترتیب شواهد آیینه کاری از کاخ چهلستون آغاز و به کاخ گلستان و غیره می رسد.
بهشتی درخشان ترین آیینه کاری ها را متعلق به دوره قاجار دانست و گفت: این آیینه کاری ها، گویی در نور تراش هندسی متنظمی ایجاد کرده اند و دیگر قرار نیست این چیزی را در خود منعکس کنند.
او در ادامه به ورود سیب زمینی و گوجه فرنگی در دوره ناصری اشاره کرد و گفت: ایرانی ها از سیب زمینی و گوجه فرنگی با روشی متفاوت استفاده کردند و اگرچه امروز در بسیاری از غذاهای ایرانی از این دو استفاده می شود اما روزگاری ما بدون آنها قیمه هم می پختیم با این حال آنچنان این دو ماده غذایی را از هاضمه خودمان عبور دادیم که آنها را مال خودمان کردیم.
وی افزود: ایرانی ها در تماس با نقاشی سایر ملت ها نقاشی های جدیدی خلق کردند به طور مثال از دل نقاشی چینی، گل و مرغ در ایران کشیده شد.
به گفته بهشتی، در اثر تماس با نقاشی طبیعت بی جان اروپا، در ایران گل و مرغی کشیده شد که نوعی جان طبیعت است و همه موجودات این نقاشی اعم از گل و گیاه زنده هستند.
او از چاپ به عنوان یک نمونه دیگر نام برد و گفت: ماشین چاپ با کمی فاصله از زمان گوتنبرگ وارد ایران شد و قدیمی ترین ماشین چاپ موجود در کشور در کلیسای وانگ اصفهان نگهداری می شود که از وقتی به ایران آمد فقط چند کتاب مقدس و ادعیه مسیحی با آن چاپ شد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: اگرچه گاه علت استقبال نشدن از این ماشین چاپ را مقاومت شاه عباس در برابر باسواد شدن مردم عنوان می کنند اما در همان زمان نسخ خطی فراوانی وجود داشت و اگر مقاومتی بود باید در برابر این نسخ نیز وجود داشت.
وی در توضیح علت استقبال نکردن ایرانی ها از ماشین چاپ نوع سربی گفت: ایرانی ها نتوانستند این ماشین را از هاضمه خود عبور داده و ایرانی کنند به همین دلیل در برابر آن مقاومت وجود داشت در حالیکه وقتی چاپ سنگی وارد ایران شد راحت تر از هاضمه ایرانی عبور کرد و به ما اجازه ابتکار عمل داد.
او با اشاره به عرض اندام کلهر خوشنویس، صنیع الملک نقاش در چاپ سنگی گفت: سهم ایرانی ها در میراث جهانی چاپ سنگی شاخص است چرا که آنها توانستند این نوع چاپ را از هاضمه خودشان عبور دهند همانطور که سینمای ایران نیز با عبور از این هاضمه سهم شاخصی در جهان به دست آورد.
وی با بیان این نکته که اسکندر تاریخی فردی متجاوز به سرزمین ایران بوده است، این پرسش را مطرح کرد که چرا ایرانی ها نام فرزندان خود را اسکندر می گذارند؟
بهشتی در پاسخ به این پرسش گفت: اسکندر به عنوان نام ایرانی ها ربطی به اسکندر تاریخی متجاوز ندارد و اسکندری است که از هاضمه ایرانی عبور کرده و تبدیل فردی شده که دنبال آب حیات است و پهلو به پیامبری می زند و به همین دلیل اسکندرنامه های زیادی در ادبیات ایران وجود دارد.
او افزود: ایرانی ها در مواجه با امویان، عباسیان را بیرون می کشند عباسیانی که در واقع امویان عبور کرده از هاضمه ایرانی هستند.
به گفته وی، از دل هلاکوی مغول، سلطان محمد خدابنده سازنده گنبد سلطانیه بیرون می آید ، گنبدی که در زیر آن یک هکتار تزیینات ریز بدون هیچ نشانه ای از مغول وجود دارد.
او در ادامه گفت: از دل تیموریان، بایسنقر میرزا بیرون می آید، فردی که از نظر علمی و هنری جایگاه ویژه ای داشته و گویی یک ایرانی کامل است.
او با اشاره به سفرنامه های خارجی گفت: اورسل در سفرنامه خود در دوره قاجار نوشته است که تقریبا هیچ عنصر خارجی نیست که ایرانی ها آن را همسان خود نکرده باشند.
بهشتی با بیان این نکته که منشا بسیاری از سلسله های حاکم در ایران خارج از کشور بوده است، گفت: این افراد اگرچه در ابتدا مهاجم و بیگانه بودند اما بعد از مدتی چنان تغییر کردند که گویی ایرانی شدند تا جایی که ایرانی ها هم اسم کودکان خود را از این اقوام انتخاب می کنند مثل چنگیز، آتیلا.
رندی و پرده پوشی ایرانی ها
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: اقتضای تعاملات جهانی، حشر و نشر با بیگانگان است در کنار اینکه می خواهیم موجودیت خودمان را هم حفظ کنیم بنابراین باید واجد خصوصیت رندی و پرده پوشی باشیم.
او با اشاره به انتقادهای موجود در دوره معاصر نسبت به رندی و پرده پوشی و معادل دانستن آن با ریاکاری، رندی و پرده پوشی را اقتضای جهانی بودن دانست و گفت: وقتی بیگانگان زیاد به خانه ای رفت و آمد دارند نمی توان همه چیز را در پیشانی خانه قرار داد و علاوه بر فضای بیرونی باید یک اندرونی هم وجود داشته و برای استقبال و تعامل با بیگانگان در کنار حفظ موجودیت خود آمادگی داشت که به آن رندی و پرده پوشی گفته می شود.
او رندی و پرده پوشی را ضامن بقای ایرانی ها در طول تاریخ و حفظ موجودیتشان دانست.
تعارف در فرهنگ ایرانی
بهشتی با اشاره به اصطلاحاتی مانند آبروداری و تعارف گفت: ما به دلیل سرزنش دوره جدید گاه از این صفات خجالت می کشیم این در حالی است که تعارف از ریشه عرفه و شناخت است به عبارت دیگر وقتی با کسی تعارف می کنیم در واقع به او پیام می دهیم که او را به جا آورده ایم و از او می خواهیم او هم ما را به جا بیاورد.
وی افزود: تعارف باعث می شود دو نفر در موقعیت و نسبت مناسبی با هم قرار بگیرند و بتوانند حشر و نشر داشته باشند.
او به واژه «you» در زبان انگیسی به عنوان تنها معادل برای «تو» اشاره کرد و گفت: در زبان فارسی واژه های زیادی برای «تو» وجود دارد که از جمله آنها می توان به شما، حضرتعالی، جنابعالی و ... اشاره کرد که از یک جایی به بعد تعارف هستند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: ایرانی ها در مواجه با افراد صمیمی از واژه «تو» استفاده می کنند و استفاده از این واژه به معنی محرم دانستن این فرد و ملاقات با او در اندرونی است اما استفاده از واژه «شما» یعنی قرار دادن این فرد در بیرونی و خارج از اندورنی و استفاده از واژه «حضرتعالی» به معنی قرار دادن این فرد در عمق بیشتر است.
او با تاکید بر وجود عمق و پرده پرده بودن اندرونی و بیرونی ایرانی ها گفت: اگر فردی را که با او غرابتی نداریم و جایی در اندرونی ما ندارد «تو» خطاب قرار دهیم به او برخورده و فکر می کند مورد توهین قرار گرفته است و برعکس استفاده از واژه «شما» برای برادرمان هم سوال برانگیز خواهد بود.
بهشتی افزود: هرچقدر مقام انسانی عالی تر باشد از واژه هایی مانند حضرتعالی استفاده می کنیم اما برای خدا از این واژه ها استفاده نمی کنیم، خدا را تو خطاب می کنیم گویی تو دارای لایه دیگری نیز هست لایه ای که وقتی می خواهیم به لحاظ معنوی در پنهان ترین و خلوت ترین لایه وجودی خودمان با خدا ملاقات کنیم از واژه «تو» استفاده می کنیم.
او با تاکید بر رندانه بودن زبان فارسی گفت: ایرانی ها با تعارف متوجه می شوند که افراد را باید در چه فاصله و پرده ای از اندرونی و بیرونی خود قرار دهند تا بتوانند ملاقات شیرینی با آنها داشته باشند چرا که ایرانی ها نمی خواهند از ملاقات صرفنظر کنند.
او با تاکید بر میانه جهان بودن ایران گفت: اگر ایرانی ها از ملاقات با جهان امتناع کنند در واقع گویی از مهمترین مزیت خود یعنی «میانه جهان بودن» صرفنظر کرده اند.
ایرانی ها اهل تساهل و تسامح هستند
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه به آمدن فرهنگ های مختلف برای ملاقات با ایرانی ها به دلیل میانه جهان بودن این سرزمین اشاره کردو گفت: نمی توان از آنها خواست مانند ایرانی ها باشند و باید مراعاتشان را کرد بنابراین باید ایرانی ها اهل تساهل و تسامح باشند.
او با اشاره به تنوع قومی و مذهبی در ایران، گفت: یکی از کارهای موبدان زرتشتی وقت سعد و نحس دیدن بوده است.
وی افزود: ایرانی ها خیلی به وقت اعتقاد داشتند با این حال حتی با سعد و نحس نیز به تسامح برخورد می کردند.
او در ادامه به گتوهای (محله های) یهودی ها اشاره کرد و گفت: محله های یهودی ها در شهرهای اروپایی حالت قلعه مانند و دروازه داشته و به نوعی از بقیه شهر مجزا هستند.
او افزود: نه تنها در گتوهای باقیمانده از گذشته می توان این موارد را مشاهده کرد بلکه حتی در ساحت روایی اروپایی ها هم می توان شاهد تفکیک یهودی ها بود.
او به نمایشنامه معروف تاجر ونیزی شکسپیر اشاره کرد و گفت: با نگاهی جامعه یهودی های ایران مثل تهران می بینیم که قلعه ای وجود ندارد. در محله های یهودی نشین، مسلمان هم وجود داشته ودر کنار هم زندگی می کنند و بچه های هردو در خیابان با هم بازی می کنند.
بهشتی در ادامه افزود: کوروش در بابل به هرکسی از جمله یهودی ها اجازه داد آیین خودش را حفظ کند و یهودی هایی که تابع آیین شریعت یهود بودند به سرزمین موعود خود بازگشتند و افراد اهل تجارت و کاسبی، در بابل که مرکز کاسبی دنیا بود باقی ماندند و افراد اهل طریقه های باطنی یهودی، همراه کوروش به ایران آمده و در این سرزمین پراکنده شدند.
او از وجود ۳۳ بقعه متعلق به انبیا بنی اسراییل در ایران خیر داد و گفت: امروز یهودی ها و مسلمانان هر دو این بقعه ها را زیارت می کنند.
او خیابان سی تیر در تهران را نمونه ای از تسامح و تساهل دانست و به وجود مسجد، کنیسه، کلیسا و آتشکده در این خیابان اشاره کرد و گفت: نه تنها یک کلیسا بلکه کلیسا های فرقه های مختلف مسیحی در این خیابان وجود دارند که تساهل و تسامح باعث شده همه این ادیان و مذاهب آزادانه در کنار هم قرار داشته باشند، این در حالی است که در شهرهای ایتالیا تقریبا محال است که بتوان یک مسجد پیدا کرد.