عمومی | دانشگاه تهران

در نشست بین‌المللی «یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا» چه گذشت؟ | سخنان مقیمی،‌ قمی،‌ عاملی، مخبردزفولی و فواد ایزدی + پیام دکتر محمد مخبر به نشست بین‌المللی تبیین نامه رهبری به دانشجویان آمریکایی و اروپایی

رئیس دانشگاه تهران مطرح کرد:
ماموریت تبیین نامه‌های رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا از جنبه حوزه‌های مختلف علم | آینده‌سازان جامعه بین‌الملل، جوانان هستند | کنش گفتاری در نامه رهبری به جوانان اروپا و آمریکا از جنس گفتار ترغیبی است | دال مرکزی نامه رهبری به جوانان اروپا و آمریکا شناخت واقعی ترویسم است

دکتر سید محمد مقیمی در نشست بین‌المللی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا که در سالن اجلاس شهید آیت‌الله رئیسی دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به سابقه نامه‌نگاری مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا، گفت: تلاش ما این است که منظومه فکری مقام معظم رهبری را ما دانشگاهیان از جنبه‌های مختلف علمی در حوزه علوم اجتماعی و رفتاری، روانشناسی، علم سیاست، حقوق، مباحث مدیریت و حوزه ادبیات و علوم انسانی و بویژه زبان‌شناختی نیاز است که بررسی کنیم. این جلسه مقدمه‌ای است که دانشکده‌های مختلف به تناسب موضوعی ماموریت خواهند یافت تا جنبه‌های مختلف این منظومه فکری را در مرحله اول تبیین کنند و در گام بعدی همه استادان و دانشگاهیان بتوانند آن را ترویج کنند و آن را ‌‌نصب‌العین خود در تعاملات بین‌المللی قرار بدهیم.
رئیس دانشگاه تهران گفت: روسای دانشکده‌ها از منظر رشته خودشان به این رویداد مهم یعنی نگارش سه نامه‌ای که مقام معظم رهبری داشتند بپردازند. اینکه چگونه می‌شود آن را در عرصه بین‌المللی تبیین کرد، چراغ راه ما در عرصه حوزه بین‌المللی دانشگاه است. یکی از مسئولیت‌های ما در دانشگاه تهران این است که بتوانیم در راستای دیپلماسی سیاسی کشورمان، دیپلماسی علمی را هم از طریق فعالیت علمی و هم فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی که یک نمونه از آن مباحث روز غزه بوده و دانشگاه تهران در این زمینه پیشگام بود، تقویت کنیم.
رئیس دانشگاه تهران در بررسی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا، بیان داشت: نکته اول این است که سطح تحلیل این سه نامه رهبر عزیزمان را مورد توجه قرار دهیم. این نامه‌ها هم از منظر مخاطبان قابل بررسی است و هم اینکه اندیشمندان می‌توانند آن را از زاویه اندیشه‌ای خود مورد بررسی قرار دهند و نهایتاً اینکه رسانه‌های مختلف بتوانند بازتاب رسانه‌ای و بازخورهایی که در محافل رسانه‌ای در عرصه بین‌المللی و ملی وجود دارد را یک برنامه جامع و مدون تهیه کنیم.
وی افزود: نکته دوم، از نظر مباحث زبان‌شناختی و ارتباطی است. بحث مربوط به speech act که تحت عنوان کارگفت یا کنش گفتاری ترجمه می‌کنند خیلی بحث‌های متنوعی را دربرمی‌گیرد. از منظر مباحث کارگفت یا کنش‌های گفتاری، جنبه‌های مختلف گفتار تصریحی، گفتار ترغیبی و گفتارهای متعددی که صاحب‌نظران به آن پرداخته‌اند قابل ملاحظه و قابل بررسی است.
وی تاکید کرد: نکاتی که در نامه‌های مقام معظم رهبری وجود دارد بیشتر شاید از نظر کارگفت ترغیبی قابل بررسی است؛ با سوالاتی که ایشان مطرح می‌کنند و جوانان را ترغیب می‌کنند که در این عرصه به‌طور مستقل از سیاستمداران و حتی خانواده‌هایشان ورود کنند. ضمن اینکه ایشان به خانواده‌های این جوانان احترام قائل هستند ولی معتقدند که آینده‌سازان جامعه بین‌الملل، جوانان هستند و آنها هستند که بایستی به شناخت واقعی دست پیدا کنند.
رئیس دانشگاه تهران، مقوله محوری، دال مرکزی و اندیشه محوری این نامه‌نگاری را شناخت واقعی ترویسم عنوان کرد و گفت: این نامه‌ها مفاهیم متعددی دارد ولی به نظر من دال مرکزی این نامه‌ها شناخت واقعی تروریسم و مباحثی که در حاشیه تروریسم در عرصه بین‌المللی مطرح می‌شود و شاهد عوارضی مثل اسلام‌هراسی هستیم، مقام معظم رهبری عمدتاً تمرکزشان بر روی این اندیشه محوری است که ترورویسم واقعی کیست و در هر سه نامه به این می‌پردازند که تبیین کنند که چرا استکبار و اسرائیل و عوامل آنها هستند که تروریسم را حتی در منطقه آسیا و کشورهای مسلمان اشاعه می‌دهند. به تبیین این موضوع می‌پردازند که آیا فلسطینی‌ها که از سرزمین و کاشانه خود دفاع می‌کنند تروریسم هستند. آیا کشورهای حوزه مقاومت که به دفاع از این مظلومان برمی‌خیزند، مستحق نسبت دادن تروریسم هستند؟
دکتر مقیمی اظهار داشت: ما باید در عرصه بین‌المللی این موضوع را تبیین کنیم که مشخصه‌های تروریسم چیست و از این منظر اگر وارد شویم آن عوارض مختلفی که حاصل شده است و باعث شده است که مردم اروپا و آمریکا که به شدت تحت تاثیر رسانه‌هایشان قرار دارند نسبت به موضوع توجیه شوند و اگر این موضع اتفاق بیفتد قطعاً دانشگاهیان و قوه عاقله این کشورها خودشان مسیر را باز خواهند کرد.
وی تصریح کرد: این تصورات و نوع نگاه به مسلمانان و اسلام‌هراسی که در دنیا ایجاد شده است، ناشی از این است که مفاهیم پایه‌ای مثل تروریست به خوبی شناخته نشده است. بنابراین وظیفه ما دانشگاهیان این است که این مفهوم را تبیین کنیم و در قالب منظومه فکری رهبر عزیزمان آن را به اجرا دربیاوریم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جامعه هدف که رهبر انقلاب در نامه‌نگاری انتخاب کرده‌اند، گفت: باید روی این موضوع که رهبری به طور مشخص جامعه جوانان و دانشجویان را مخاطب قرار داده‌اند مطالعه کرد که این جامعه هدف چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه می‌توانیم این منظومه فکری را در قالب این جامعه هدف ترویج کنیم.
وی همچنین با اشاره به مقطع زمانی نامه‌نگاری رهبری به جوانان اروپا و آمریکا، گفت: این نامه در یک بافتار موقعیتی و زمانی ارائه شده است – چه در سال ۹۳ و چه در ۹۴ و الآن هم که در اوج نبرد غزه قرار دادیم – قاعدتاً این بافتار و زمینه‌ای که در عرصه بین‌المللی وجود دارد، برای اینکه بتوانیم تبیین درستی داشته باشیم تعیین‌کننده است.

چهار پیش‌فرض نامه‌های رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا به روایت دکتر محسن قمی

آیت‌الله دکتر محسن قمی در نشست بین‌المللی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا که در سالن اجلاس شهید آیت‌الله رئیسی در دانشگاه تهران برگزار شد، درباره اینکه چرا مخاطب نامه رهبری جوانان هستند، به بیان چند پیش فرض درباره نامه پرداخت و گفت: اولین پیش‌فرضی که در صدور این نامه‌ها مورد توجه بوده این است که ما انسان‌ها همه دارای سرشت مشترک هستیم. انسان‌ها ذات مشترک دارند یعنی سرشت انسان برساخته از تاریخ، فرهنگ، جامعه و طبیعت نیست بلکه این سرشت، ذاتی اوست. پس مخاطب این نامه فطرت پاک همه انسان‌هاست. اینگونه نیست تصور کنیم افرادی چون در محیط جغرافیایی خاصی زندگی می‌کنند نمی‌توانند مخاطب قرآن باشند، خیر همه انسان‌ها این قابلیت را دارند. زبان فطرت زبان مشترک همه انسان‌هاست. در کنار زبان فطرت، زبان عقل و زبان هنر زبان مشترک انسان‌ها است پس ما راهی برای ارتباط با هم داریم و می‌توانیم با هم صحبت کنیم.
وی در بیان پیش‌فرض دوم گفت: باید بین مواجهه‌مان با سران نظام سلطه و افکار عمومی فرق بگذاریم. همانطور که باید در برابر نظام سلطه قاطعیت داشته باشیم باید حساب اینها را از افکار عمومی و جوانان جدا کنیم. لذا پیام مستقیم این نامه‌ها خطاب به جوانان صادر شده است. ایشان در نامه اول فرمودند شما را مخاطب قرار دادم نه سیاستمدارانی که آگاهانه جنایت می‌کنند چون شما حقیقت‌طلب هستید، امید آینده جامعه هستید و موتور محرک جامعه، انسان‌های جوان عدالت‌طلب هستند که می‌توانند سازنده تاریخ باشند نه اینکه ساخته تاریخ باشند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در بیان پیش‌فرض سوم این نکته را بیان کرد که شرایط هر چقدر و پیچیده باشد تکلیف انسان‌ها هیچ وقت ساقط نمی‌شود. در شرایطی که رسانه‌ها به اسلام‌هراسی دامن زده بودند و فضا کاملاً علیه اسلام و مسلمین هدایت شده بود، ایشان فرمودند من احساس کردم ما چه وظیفه‌ای داریم و دیدم کاری که می‌توانیم بکنیم نوشتن این نامه است. درست است که نقش رسانه‌ها خیلی زیاد است و رسانه‌ها درست شدند تا مانع انقلاب‌ها شوند ولی هوشمندی و زمان‌شناسی نشان داد می‌توان بزرگترین تهدیدها را به بهترین فرصت‌ها تبدیل کرد. در همان اوج شرایط سخت رسانه‌ای، رهبری وجدان‌هایی که برای غزه تکان‌خورده بودند را مخاطب قرار دادند.
آیت‌الله قمی آخرین پیش‌فرض را مساله لزوم قاطعیت در بیان دانست و افزود: مقام معظم رهبری به این نکته توجه داشتند در این شرایط باید از مماشات و سخن دوپهلو گفتن خودداری کرد و صراحتاً از مقاومت جهانی سخن گفت. باید گفت شما بخشی از مقاومت شدید چون ایشان می‌خواهد نقشه راه را برای آینده بشریت ترسیم کند. بنابراین این پیام برای امروز و فردا نیست برای آینده بشریت است.
دکتر قمی تاکید کرد: نامه‌های رهبر انقلاب یک دستورالعمل است. برای کارهای تربیتی و ایجاد حرکت‌های اجتماعی و نقشه راهی است که جامعه خودمان را چگونه هدایت کنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: شرایط هرچقدر سخت و پیچیده باشد، تکلیف انسان‌ها هیچ وقت ساقط نمی‌شود. در شرایطی که در فرانسه فضا علیه اسلام بود، رهبری گفتند وظیفه ما نوشتن نامه به جوانان اروپایی است. این هوشمندی باعث شد امروز شاهد این باشیم که در جهان بشریت شرایطی آغاز شده است که جوانان در مقابل سلطه بین المللی ایستادگی کردند. در واقع موتور محرک بین‌المللی همین جوانان هستند.


دکتر عاملی: دنیای غرب تفکر استثناءگرایانه آمریکایی دارد | جریان مقاومت باید به اروپا و آمریکا منتقل شود

دکتر سعیدرضا عاملی رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی در نشست بین‌المللی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا که در سالن اجلاس شهید آیت‌الله رئیسی در دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار کرد: یک دهه است مقام معظم رهبری سعی کردند سخنی با نسل جوان آمریکا داشته باشند. این صحبت‌ها موضوع جهان و دنیای غرب است و یک نامه عادی نیست. ایشان در این سه مکتوبه، داستان نظام سلطه و ما را بیان می‌کنند. اگر کسی منطق این سه نامه را دریافت کند علت وجودی انقلاب اسلامی ایران و علت سرسختی امام در مقابله با نظام سلطه را درک می‌کند.
رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران افزود: متاسفانه دنیای غرب با محوریت آمریکا یک تفکر استثناءگرایانه آمریکایی دارد. این تفکر، تفکری است که خودش را از هر نوع احترام به قوانین و مقررات و هر نوع تعامل هم‌سطح با مردم دنیا مستثنی می‌کند. بعد از پایان جنگ جهانی دوم یک اراده‌ای در جهان به وجود آمد و دولت‌ها به سمت تاسیس سازمانی برای ایجاد صلح در جهان حرکت کردند و سازمان ملل تاسیس شد ولی آمریکایی‌ها نگذاشتند یک دهه از جنگ جهانی دوم بگذرد و جنگ ویتنام را شروع کردند؛ بنابراین رهبران آمریکا و اروپا گوش شنوایی نسبت به پایان جنگ و سلطه در جهان ندارند.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: دلیل اینکه رهبری با جوانان صحبت می‌کنند و با دولتمردان صحبت نمی‌کنند، همین است. ایشان می‌گویند با شما صحبت می‌کنم، چون از تعامل با قدرت‌های رسمی اروپا و آمریکا ناامید هستم و اینها اراده جدی برای پایان سلطه ندارند. کشوری که یک تریلیون دلار سرمایه‌گذاری در حوزه نظامی دارد می‌خواهد بجنگد. پس وضعیت، وضعیت نابه‌سامانی است. رهبر انقلاب در شرایط نظام سلطه تلاش می‌کنند جریان مقاومت به اروپا و آمریکا منتقل شود و در نامه سوم از دانشجویان آمریکایی تقدیر می‌کنند، چون شرایطی را فراهم کردند که گویا مبارزه با نظام سلطه در آمریکا محقق شده است.
دکتر عاملی تصریح کرد: مطالعات نشان می‌دهد در سال ۱۸۲۰، ۲۵ درصد مردم گرفتار نابرابری بودند ولی امروز ۸۵ درصد مردم جهان گرفتار نابرابری هستند، پس وضع خوبی نیست. در همین هند ۳۵ درصد جمعیت در فقر غوطه‌ور هستند. فقر در جهان یک مسئله جدی شده است، غذا یک مسئله جدی شده، بهداشت و سلامت یک مسئله بزرگ جهان است و از همه مهمتر نسل‌کشی. نسل‌کشی که امروز در غزه صورت می‌گیرد نسل‌کشی اول جهان نیست. تفکر صهیونیستی تلاش می‌کند هولوکاست را بزرگ کند ولی نسل‌کشی‌های بزرگی در تاریخ داریم. صد میلیون آفریقایی را همین اروپایی‌ها کشتند. در آمریکای لاتین میلیون‌ها نفر صاحبخانه‌های آمریکا را کشتند. امروز از بومیان آمریکا کسی باقی نمانده است. این روحیه که خانه صاحب‌خانه را بگیری فقط در فلسطین اتفاق نیفتاده و ابتدا در آمریکا اتفاق افتاده است؛ لذا برای دولتمردان آمریکایی این امر جدیدی نیست و از اولین رئیس جمهور آمریکا تا بایدن همین وضعیت ادامه پیدا کرده است؛ لذا در چنین وضعیتی رهبری با نسل جوان آمریکا صحبت می‌کند. وجه مشترک این پیام‌ها در بیدار کردن نسل جوان نسبت به جنایات آمریکایی است. این بیداری امر مهمی است، چون بیدار شدن آغاز معرفت است.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی بیان کرد: ایشان نسل جوان را تشویق می‌کنند که اسلام حقیقی را بدون توجه به رسانه‌ها دنبال کنند. این وجه مشترک نامه‌هایشان است لذا در نامه سوم توصیه می‌کنند قرآن را بخوانید. ایشان از هیچ آیه‌ای استفاده نمی‌کنند ولی می‌گویند قرآن را بخوانید و به اسلام مراجعه کنید. چرا؟ به خاطر اسلام‌هراسی که در غرب اتفاق افتاده است. آمریکایی‌ها هر جا خواستند فکر و اندیشه‌ای را نابود کنند اول هراس ایجاد کردند لذا قبل از اینکه بمب هسته‌ای را در ژاپن منفجر کنند، ژاپن‌هراسی کردند؛ طوری که وقتی بمب ریخته شد قضاوت مردم آمریکا این بود چرا کل ژاپن را نابود نکردید. همین کار را با اسلام کردند. پس از ۱۱ سپتامبر به ۳۷۰ مسجد در انگلستان حمله شد برای اینکه ذهنیت ایجاد خطر بزرگ راجع به مسلمانان ایجاد شده بود.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی ادامه داد: این هراس نسبت به دیگری و اقوام و ادیان و ملت‌ها وجود دارد و ما قربانی این مسئله هستیم. امروز وقتی غربی‌ها برای اولین بار به ایران می‌آیند با ترس وارد می‌شوند ولی وقتی واقعیت ایران را می‌بینند احساس می‌کنند به آنها دروغ بزرگی گفته شده است، رسانه وقتی بیانی داشته باشد که دیگران بعداً به عنوان دروغ بزرگ رمزگشایی کنند منشا جریان جدیدی می‌شود و آن بی‌اعتمادی به رسانه‌های رسمی است. وجه دیگری که در هر سه نامه جای تمرکز و توجه دارد توجه به فلسطین و تمرکز بر غزه است که رهبری در چنین شرایطی با نسل جوان آمریکا صحبت کردند.

دکتر مخبر دزفولی: دعوت مقام معظم رهبری از دانشجویان آمریکایی باید به گفتمان مشترک دانشگاهیان تبدیل شود

دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در نشست بین‌المللی «یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا، ورق خوردن تاریخ از غرب تا شرق» که امروز در سالن اجلاس شهید آیت‌الله رئیسی دانشگاه تهران برگزار شد، با تشکر از دانشگاه تهران برای پیشرو بودن در پرداختن به این موضوع، خواستار تبیین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکایی در سایر دانشگاه‌های کشور نیز شد.
وی اظهار کرد: مقام معظم رهبری برای دانشجویان آمریکا و اروپا در یک دهه اخیر سه نامه نوشتند که محور نامه اول شکل‌دهی آینده بود. این نامه آینده‌ای را که می‌تواند پیش روی دانشجویان باشد فارغ از اطلاعات نادرستی که جهان غرب در حال القا و حتی تحریف، انحصار رسانه‌ای و آپارتاید رسانه‌ای دارد، همچون آئینه تبیین می‌کنند.
دکتر مخبر دزفولی گفت: موضوع اصلی نامه دوم رهبر انقلاب اسلامی، تروریسم و خشونت بود؛ در این نامه به موضوعاتی اشاره می‌شود که پرداختن به آن می‌تواند به یک موضوع مشترک جهانی تبدیل شود. این موضوع نه‌تنها در غرب تلفات و قربانی دارد، بلکه در شرق و آسیای جنوب‌غربی نیز گریبان‌گیر است.
رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: نامه سوم رهبر معظم انقلاب که در این روزها منتشر شده است، یک نکته کلیدی به عنوان یک نظریه جهانی مشترک دارد، این نکته کلیدی مبنای دینی دارد و ایشان دفاع از مظلومان را محور مرکزی این نامه جدید قرار داده‌اند.
وی با اشاره به اینکه «مخاطبان رهبر انقلاب اسلامی اعم از مسلمان، مسیحیان و یهودیان هستند و فرقی میان آن‌ها قائل نشده‌اند بلکه حریت را مورد تاکید قرار داده‌اند»، تصریح کرد: اینکه دانشجویان حریت و آزادمنشی داشته باشند ارزشمند است، نظریه مشترک این نامه آن است که سمت صحیح تاریخ کجاست؟
وی اضافه کرد: امروز باید این دعوت فراگیر که مقام معظم رهبری مدنظر قرار داده‌اند را به یک گفتمان مشترک میان استادان، محققان و دانشجویان تبدیل کنیم.‌
رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به تاریخچه‌ جنبش‌های دانشجویی در دنیا، اظهار کرد: سابقه موج اول دانشجویی تحت عنوان راست افراطی در اروپا و آمریکای شمالی و برخی از کشورهای منطقه بازمی‌گردد و از دل همین راست افراطی، فاشیسم و جریان‌های مرتبط با لیبرال دموکراسی درآمده است، که حتی ظلم و تبعیض را هم تئوریزه کرده است. جریان دوم جریان دانشجویی چپ مارکسیستی است که فقط در ایران نبود، این اتفاق در اروپا نیز رخ داده است.
وی با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب به‌صورت مکرر نسبت به جریان سوم تذکر می‌دهند که در حال شکل‌گیری است، عنوان کرد: در این جریان، رهبر معظم انقلاب نمادهای مشترک را معرفی می‌کنند. جریان سوم دانشجویی در غرب در حال شکل‌گیری است و از دانشجویان و دانشگاهیان می‌خواهم نسبت به این جریان تامل ویژه‌ای داشته باشند. کسانی که با موج دانشحوبی آشنا هستند، بهتر می‌توانند این موضوع را درک کنند.
دکتر مخبر دزفولی با بیان اینکه پیام مقام معظم رهبری، موج سوم جریان دانشجویی را مخاطب قرار می‌دهد، اظهارکر‌د: حال سوال این است که چرا جوانان آمریکا از رهبر مسلمانان که مدافع حقوق مردم غزه است حمایت می‌کنند و می‌پذیرند؟
رئیس فرهنگستان علوم بیان کرد: در غرب رفاه و امکانات وجود دارد، اما سوالات متعددی در دانشجویان غربی که در مهد لیبرال دموکراسی تربیت شده‌اند، شکل گرفته است؛ مبنی بر اینکه چرا عدالت در غرب اتفاق نیفتاده است. این سوالات باید در فطرت پاک دنبال شود، مقام معظم رهبری این فطرت‌های پاک دانشجویان را مخاطب قرار داده است.
وی افزود: دفاع از مظلوم و مقابله با ظلم از تاکیدات مقام معظم رهبری است که در اروپا و آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. افولی که تمدن غرب پیدا کرده است در زندگی بشر غربی خود را نشان می‌دهد؛ بی‌هویتی در کل و بی‌هویتی جنسی یکی از معضلاتی است که این روزها غرب با آن دست و پنجه نرم می‌کند. دانشگاهیان باید برای تبدیل کردن این جریان به نظریه تلاش کنند، پیشگامی در این نظریه‌پردازی جدید می‌تواند دانشگاه را زنده کند و افق جدیدی برای دانشجویان باشد.

دکتر فواد ایزدی تشریح کرد:
پنج علت رکورد دیده شدن نامه رهبر انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا | جمهوری اسلامی هم می‌تواند موشک نقطه‌زن تولید کند و هم محتوای نقطه‌زن

دکتر فواد ایزدی در نشست بین‌المللی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا که در سالن اجلاس شهید آیت‌الله رئیسی در دانشگاه تهران برگزار شد، دلیل اول را آفندی بودن حرکتی که این نامه را هدایت می‌کند دانست و گفت: در برابر استکبار ما همیشه نباید دفاع کنیم بلکه گاهی اوقات باید حمله کنیم و جنس این نامه خاصیت آفندی دارد. این آفندی بودن نامه به ناراحت شدن عده‌ای از مقامات آمریکایی انجامید و رسانه‌های غربی این عکس‌العمل مقامات آمریکایی را پوشش دادند و نامه از این طریق گسترش یافت.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دلیل دوم را ابعاد فاجعه در غزه دانست و گفت: چون ابعاد فاجعه بزرگ بود، مقام معظم رهبری تشخیص دادند که نسبت به این موضوع و هم نسبت به جوانانی که در قبال جنایات رژیم صهیونیستی موضع‌گیری می‌کنند و هزینه می‌دهند توجه شود. حمایت دانشجویی از فلسطین سال‌ها است در آمریکا وجود دارد ولی این دانشجویان دو اعتراض دارند یکی اینکه چرا آمریکا از اسرائیل حمایت می‌کند و اعتراض دوم به مدیریت دانشگاه خودشان است که رابطه خود را با اسرائیل قطع نکرده است.
دکتر ایزدی گفت: مسائلی در جهان هست که نسبت به آنها هم دغدغه‌های جهانی وجود دارد مانند محیط زیست، نژادپرستی، تعرض به زنان و اتفاقاً اسلام در این رابطه حرف برای گفتن دارد. از این جهت این مباحث نیاز به حضور جدی‌تری دارد.
وی درباره دلیل سوم گفت: سومین دلیل نیاز به تبیین دارد. کلام خدا هم نیاز به مبلغ دارد تا در دنیا پخش شود؛ کلام بنده خدا هم همینطور است. در این حوزه جای کار خیلی زیاد است و ما افرادی را داریم که از نظر فکری به ما نزدیک هستند ولی ارتباط خاصی با آنها نداریم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دلیل چهارمی که در این نامه دیده شد را ساختار نامه بیان کرد و گفت: در نامه به مباحث قرآنی توجه شده بود. به نظر می‌رسد باید مفاهیمی که در قرآن است و مخاطب بین الملل دارد استخراج و از این مفاهیم استفاده شود.
دکتر ایزدی، علت پنجم را در سبک ترجمه نامه عنوان کرد و گفت: اگر نامه قوی باشد ولی خوب ترجمه نشود اثرگذار نخواهد بود. ترجمه این نامه نتیجه یک کار گروهی بود یعنی افرادی دور هم نشستند و نامه را ترجمه کردند. معلوم می‌شود جمهوری اسلامی هم می‌تواند موشک نقطه‌زن تولید کند و هم محتوای نقطه‌زن.

پیام دکتر محمد مخبر به نشست بین‌المللی تبیین نامه رهبری به دانشجویان آمریکایی و اروپایی | تمام اندیشمندان موظف به تحلیل پیامد کنش‌های سیاسی اجتماعی تمدن غرب هستند

دکتر محمدعلی زلفی‌گل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در نشست بین‌المللی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا که در سالن اجلاس شهید آیت‌الله رئیسی در دانشگاه تهران برگزار شد، به قرائت متن پیام دکتر محمد مخبر سرپرست ریاست جمهوری پرداخت.
متن پیام به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم


میهمانان گرامی، اندیشمندان عزیز و فرهیختگان ارجمند

سلام علیکم


خداوند عزیز و حکیم را سپاسگزارم که در برهه‌ای از تاریخ قرار گرفته‌ایم که شاهد عمیق‌ترین تغییرات تمدنی در جهان معاصر هستیم.
پیش از ورود به موضوع، مایلم یاد رئیس‌جمهور شهید سیدالشهداء خدمت، حضرت آیت‌الله رئیسی و همراهان ایشان را گرامی بدارم و از درگاه ایزد منان برای ایشان، علو درجات را مسئلت کنم، این شهید مجاهد و پرتلاش در راه شناساندن مسیر صحیح و پربهجت اسلام و انقلاب اسلامی به ملت‌ها و اقشار مختلف در سراسر دنیا، نقش به سزایی را ایفا کرد؛ دو سخنرانی ایشان در صحن سازمان ملل، سفرهای متعدد بین‌المللی و دیدار با اقشار مختلف و گفتگو در مورد روش، منش و بینش اسلام عزیز و الگوی مردم‌سالاری دینی، همواره زوایای مهمی از راهبردهای انقلاب اسلامی را به روی مشتاقان و پرسش‌کنندگان و دغدغه‌مندان گشود و از سوی دیگر، چهره واقعی گفتمان‌های تقلبی و ناهمگون با اسلام ناب را برملا ساخت. درود خدا بر این شهید عزیز که در این مدت کوتاه خدمت، با تلاش و مجاهدت و خستگی‌ناپذیری، شاخص‌های حکمرانی انقلابی را چندین گام، تعالی بخشید.

اندیشمندان عزیز؛
همچنین مایلم از این فرصت استفاده کنم و بار دیگر بر موضوع فلسطین و فاجعه غزه به عنوان مهمترین مسئله امروز دنیای اسلام و جهان بشریت تاکید کنم. شما به عنوان روشنفکران جامعه و همچنین به عنوان دیده‌بانان پیشرفت کشور وظیفه خطیر ماموریت مهمی را به دوش دارید. تبیین موضوع فلسطین و جنایت‌های این ماشین جنگی کودک‌کش برای افکار عمومی، گفت‌وگو با همکاران و همترازان در عرصه‌های بین‌المللی و بیان این نکته که تغییرات عمیق تاریخی و تمدنی که امروز شاهد آغاز آن در همه عرصه‌ها هستیم.
بازتعریف مفاهیم عزت انسان و انسانیت، بازتعریف کنش جمعی بین ملت‌ها و دولت‌ها و بازتعریف زیست انسانی در کنار صلح بین‌المللی ماموریت مهم و محوری شماست.
بیان فجایع این رژیم جعلی و نمایش کشتار بیش از ۴۰ هزار انسان گناه در یک باریکه کوچک که قلب هر انسانی را به درد می‌آورد؛ تنها بخش کوچکی از این ماجرای تاسف‌بار است؛ اصلی‌ترین موضوعی که باید محور تبیین و گفت‌وگوهای فی‌مابین قرار گیرد، نحوه شکل‌گیری و معماری چنین تفکر سیاه و فاجعه‌باری در بستر فلسفه، تاریخ و کنش‌های سیاسی تمدن غرب مدرن است.
امروز پیامد کنش‌های سیاسی اجتماعی تمدن غرب به عینیت رسیده و پیش روی همه ماست؛ بر اندیشمندان اجتماعی و سیاسی واجب است که خاستگاه و بستر شکل‌گیری این وضعیت تحیرآور را تحلیل کرده و بدون واهمه بر غفلت‌های تاریخی و تمدنی غرب مدرن بتازند.

برادران و خواهران فرهیخته
آنچنان که واقفید؛ انقلاب اسلامی دارای یک فلسفه تاریخی مشخص و متعالی است؛ ما امروز در میان حلقه‌های پنج‌گانه تکاملی انقلاب اسلامی و در مرحله دولت‌سازی و سپس جامعه‌‎پردازی قرار گرفته‌ایم.
انقلاب اسلامی، از مرز پرورش مفاهیم پایه و تولید گفتمان متمایز، عبور کرده است. آنچنان که در هر گوشه‌ای از عالم، آنگاه که بخشی از مفاهیم متعالی انقلاب اسلامی که نشئت گرفته از شریعت منور و متجلی اسلام عزیز است به گوش هر فرد و جریان دغدغه‌مند و آزادی‌خواه می‌رسد، او را شیفته و رهرو این مکتب انسان‌ساز و جهان‌ساز می‌کند.
امروز می‌توان به جرئت اعلام کرد که انقلاب اسلامی و مردم‌سالاری دینی در هماوردی تاریخی و البته سخت و هیجان‌انگیزی با مکتب لیبرال دموکراسی قرار گرفته است. این هماورد تاریخی به تدریج در حال بلوغ و تمایز مفاهیم، مرزها، جریان‌ها، طرفداران و هواخواهان و حتی پیامدها و نتایج است.
من از این زاویه می‌خواهم به تحلیل ۳ نامه مهم پرچمدار جریان حق و حقیقت به جوانان، دانشجویان و اندیشمندان و آزادی‌خواهان اروپایی و آمریکایی بپردازم؛ در ابتدا باید متذکر شوم که مقام معظم رهبری با تحلیل دقیق، فنی و متناسب با اقتضای زمانه جامعه مخاطبی را هدف قرار داده است که اولاً در بطن و متن تمدن ذاتاً مهاجم و جلوه‌گر غرب متولد شده و رشد کرده‌اند؛ و ثانیاً با پوست و گوشت و استخوان خود، ناهمگونی‌ها و عدم توازن‌های مبنایی این تمدن را در اثر نتایج و پیامدهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی لمس کرده‌اند و به علت جوانی و حس حقیقت‌جویی همواره به دنبال راهی غیر از وضع موجود می‌گردند؛ و ثالثاً این جامعه مخاطب میراث‌داران و امتداددهندگان این تمدن در بستر تغییرات عمیق زمان معاصر ما هستند. جوانان، دانشجویان اساتید و اندیشمندان غربی، ایشان فرمایند: «من شما جوانان را مخاطب خود قرار می‌دهم؛ نه به این علت که پدران و مادران شما را نادیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده ملت و سرزمین‌تان را در دستان شما می‌بینم و نیز حس حقیقت‌جویی را در قلب‌های شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم.
در وهله دوم ایشان در یک استمرار و تدریج در حال مفاهمه و هم ذهنی با این جامعه مخاطب هستند. همچون طبیبی که از وخامت حال بیمار خود با خبر بوده و نیک می‌داند که نمی‌توان ناگهانی و بدون در نظر گرفتن وخامت حال او، به تجویزهای شوک‌برانگیز، روی آورد.
گفت‌وگو و انتقال تدریجی گفتمان و بیان نقایص گفتمان رقیب، ویژگی مهم این تخاطب ۳ گانه در طول تقریباً ۱۰ سال است.
در وهله سوم؛ نگارنده این مفاهیم و ادبیات جدید؛ با تبحر، مخاطب را متوجه نقص‌های درونی و بطئی تمدن غرب و سازوکاری که برآمده از آن است، می‌کند. ایشان با در نظر گرفتن محیط ذهنی جوانان و دانشجویان آنها را به تامل در حوادث پیش‌آمده در دو دهه اخیر در اروپا و آمریکا و همچنین منطقه غرب آسیا و ظهور پدیده‌های شوم تروریستی، جنگ‌طلب، ضد انسانیت و ضد بشریت دعوت می‌کند و از این جمله طلایی استفاده می‌کند که: «هرکس که از محبت و انسانیت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متاثر و متالم می‌شود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه… اما مسئله این است که رنج‌های امروز اگر مایه ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات، امروز قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سد بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه کنونی رسانده است.»
مقام معظم رهبری در این تخاطب ۳ گانه هیچ گاه بر روبنا، حوادث و پدیده‌های پیامدمحور تاکید نکرده و صرفاً از آنها - چه حادثه ۱۱ سپتامبر چه حوادث فرانسه و چه حوادث غرب آسیا- به عنوان یک ابزار و شاهد مثال برای عینیت‌بخشی به یک مفهوم عمیق‌تر بهره برده‌اند؛ آنجا که می‌فرمایند: «به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح این اندیشه خشونت‌زا است… متاسفانه این ریشه‌ها طی سالیان متمادی به تدریج در اعماق سیاست‌های فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است… اینک سوال این است که اگر ما یک مفهوم و فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنه‌کاریم؟
و آن مفهوم عمیق‌تر عبارت است از اندیشه‌ای که در بستر تاریخ سیاسی اجتماعی غرب، منجر به ساخت یک ماشین ستیزه‌جو، خشونت‌زا و برده‌دار چه در ساحت سیاست، چه در ساحت اقتصاد و چه در ساحت فرهنگ و اجتماع شده است.
ایشان با بهره‌گیری از پیامدها و حوادث به دنبال متمرکز کردن ذهن و فکر اندیشمندان و آزاداندیشان غربی، بر نقص‌ها و غفلت‌های صورت‌بندی شده در ساختارهای فلسفی و اندیشه‌ای غرب تمدنی است؛ ایشان می‌فرمایند: «قطعاً نباید تاثیر یک عمر تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طی سال‌های شکوفایی صنعتی و اقتصادی بر اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده می‌شود.
چه اگر این مفاهیم، اصلاح و تجدیدبنا نشوند؛ با اصلاح روبنا، صرفاً شاهد بروز و ظهور نوع به‌روزشده‌تری از خشونت و بهره‌کشی و ستیزه‌جویی در جوامع و دولت‌های غربی خواهیم بود.
ایشان در این گفتگوی تدریجی و نرم، ذهن و دل حقیقت‌جوی جوانان و اندیشمندان را به آرامی به مسیر سومی غیر از مفاهیم پر طمطراق و عاری از حق و حقیقت لیبرال دموکراسی غربی و همچنین مکتب سخت، سلب و بدون آینده‌نگری و به تاریخ سپرده شده مارکسیست رهنمون می‌سازند.
مسیری که از مقامی متعالی‌تر و متمایز از مادیت، بدویت و حیوانیت انسان با انسان و جامعه انسانی سخن می‌گوید؛ مفهومی که قلب و دل و روح و شاکله انسان را هدف قرار می‌دهد و تن و جسم و خور و خواب او را چه در مقیاس فردی و چه در مقیاس اجتماعی ابزاری برای تعالی و رشد و پیشرفت می‌داند.
مکتبی که انسان‌ساز است و جامعه‌پرداز؛ آنجا که اشاره می‌کنند: «من اصرار نمی‌کنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید، بلکه می‌گویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند، اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن آشنا شوید من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزش‌هایی طی قرون متمادی بزرگترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟
و در نهایت ایشان با تیزبینی و نکته‌سنجی از این جامعه مخاطب دغدغه‌مند که به دنبال حق و حقیقت است می‌خواهند که مرزهای جغرافیایی و تسلب‌های ذهنی را زیر پا بگذارند و طرحی نو دراندازند و صورت‌بندی جدیدی از درگیری تاریخی حق و باطل ایجاد کنند و با حریت به جبهه حق و روشنی و حقیقت بپیوندند و در نهایت می‌فرمایند «به هر حال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکاف‌ها را به جای تعمیق باید ترمیم کرد...
من از شما می‌خواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف بین شما و واقعیت سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی‌طرفانه را از شما سلب کنند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار می‌دهد.
جبهه بزرگ مقاومت در نقطه‌ای دور با همین ادراک و احساسات امروز شما سال‌ها است مبارزه می‌کند.... من می‌خواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیت در حال تغییر است… تاریخ هم در حال ورق خوردن است… شما اکنون بخشی از جبهه مقاومت را تشکیل داده‌اید و در زیر فشار بی‌رحمانه دولت‌تان - که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع می‌کند – مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید.»

اندیشمندان بزرگوار؛
تاریخ در حال ورق خوردن است و صدای این تغییر محسوس‌تر از گذشته در جای جای این عالم شنیده می‌شود؛ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران سهم عمده و منحصر به فردی در این تغییر و صورت‌بندی نظم جدید جهانی خواهد داشت، درخواست من از شما فرهیختگان که ماموریت پیشگامی و آینده‌نگری و آینده‌نگاری برای کشور و ملت ما دارید آن است که این ۳ نامه را با دقت، تامل و تدبّر بیشتری تحلیل کرده و از دل آن راهبردهای کنش فعالانه برای موثران و کنشگران در سطح ملی و بین‌المللی خلق کنید.
امروز عناصر موثر اجتماعی و سیاسی در اقصی نقاط عالم به دنبال نسخه‌ای برای کنشگری در نقشه جبهه حق و حقیقت هستند. تولید و تفصیل این نسخه‌ها ماموریت تاریخی و تمدنی شماست.
در پایان از برگزارکنندگان این همایش مهم تشکر کرده و امیدوارم که خداوند متعال دولت و ملت بزرگ ایران اسلامی را در ظل راهبری داهیانه مقام معظم رهبری، بر این ماموریت عظیم تاریخی و تمدنی استوار داشته و چشمان‌مان را بر تحقق طلیعه تمدن نوین اسلامی با ظهور حجتش منور بدارد.


والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته؛
محمد مخبر»