جامعه امروز ما نیازمند تربیت مربیان سواد رسانهای است
نشست تخصصی «خانواده ایرانی و آسیبهای فضای مجازی» از سلسله نشستهای « آسیبشناسی فضای مجازی» روز سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ با حضور لیلا وصالی (پژوهشگر حوزه فضای مجازی و سواد رسانهای) و به دبیری حسین حسنی (عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر وارتباطات) در نمایشگاه فناوریهای محتوای فضای مجازی واقع در مصلی امام خمینی برگزار شد.
در ابتدای این نشست حسین حسنی، دبیر نشست، با اشاره به هدف برگزاری نشست گفت: موضوع خانواده ایرانی و نسبت آن با فضای مجازی همیشه جزء حوزههای چالشبرانگیزبوده است. واقعیت این است که طی یک دهه گذشته تحولات بسیار گستردهای در حوزه فضای دیجیتال، مصرف رسانههای اجتماعی و همچنین مصرف پیامرسانها اتفاق افتاده است و ما وارد یک شیوه زیست جدید شدهایم و میتوانیم این ادعا را مطرح کنیم که رسانههای اجتماعی و پیامرسانها شکلدهنده نهایی زیست دیجیتال ما هستند و بر تمامی ابعادزندگی جمعی و خانوادگی ما نفوذ کردهاند؛ بحث روابط قدرت میان زوجین؛ نسبت میان آثاریکه فضای مجازی میتواند بر صمیمیت میان زوجین داشته باشد؛ نوع روابط میان فرزندان و والدین؛ نوع روابط فرازناشویی که میتواند ایجاد کند؛ نوع آثار و پیامدهایی که میتواند بر رضایت از زندگی، شریک زندگی و میزان صمیمیتها داشته باشد. توسعه روابط نامتعارف فرازناشویی؛ بحث ارتباطات جدیدی که بیرون از چارچوب خانواده بواسطه این پیامرسانها صورت گرفته است و نیز پیامدهای مثبتی همانند امکانپذیر شدن ارتباط همزمان با اعضای خانواده که دور از یکدیگر هستند، از جمله مواردی است که فضای مجازی میتواند برای خانواده ایرانی در پی داشته باشد.
حسنی با اشاره به نوع نگرشها درباره فضای مجازی گفت: نوع نگرشهادرباره فضای مجازی و خانواده متفاوت است. در نگاه افراطگرایانه، فضای مجازی ازطرف عدهای به عنوان عامل اصلی فروپاشی خانواده در ایران، طلاقها و انواع روابط نامتعارف تلقی میشود. برخی بر این گمان هستند که اگر فضای مجازی از خانواده و جامعه حذف یا محدود شود، میتوانیم یک خانواده سالم داشته باشیم. به اعتقاد بنده، این دیدگاه قدری افراطگرایانه است و باید کمی تعدیل شود.
سپس لیلا وصالی، پژوهشگر حوزه فضای مجازی و سواد رسانهای، صحبت هایخود را اینگونه آغاز کرد: در مورد فضای مجازی ممکن است خیلی از خانوادهها مطلعباشند که با چه آسیبهایی مواجه هستند. اما موضوع مهم این است که معمولاً ما راههایمقابله با این آسیبها را به درستی نمیدانیم. در این زمینه معمولاً دو دسته خانواده وجود دارد: ۱. خانوادههایی که با آسیبهایی مواجه شدهاند و به دنبالدرمان هستند. مانند بچههایی که در سنین دبستان، راهنمایی و دبیرستان هستند و بحث مشکلاتی که در روابط خانوادگی زوجین که در این فضا ایجاد میشود، از این نوع است.۲. خانوادههایی هستند که تازه میخواهند بچهدار شوند و به دنبال این هستند که یکالگوی مناسب برای استفاده از فضای مجازی پیدا کنند که هم فرزندانشان بهروز باشندو هم دچار آسیبهای فضای مجازی نشوند.
وصالی گفت: سواد رسانهای راهکارهایی که برای خانوادهها دارد، غالباًاز جنس پیشگیرانه است. از این جهت برای گروه دوم خیلی مناسبتر محسوب میشود. چون به ما میگوید که چگونه الگوی رسانهای خود را انتخاب کنیم و به طور مثال به ما میگویدکه زمانی وارد فضای مجازی شویم که حتماً هدفی داریم و معمولاً حضور بدون هدف در این فضا، به آسیب منجر میشود. وقتی ما به گشتزنی و پرسهزنیهای مجازی میپردازیم،ممکن است سریعتر دچار آسیبهای مربوط به این فضا شویم تا نسبت به زمانی که با هدف وارد این فضا میشویم. البته نگاه آگاهانه و بخصوص اطلاعاتی که از قبل راجع به این فضا و ویژگیهای آن داریم، قطعاً کمک میکند تا بتوانیم مدیریت بهتری هم روی بحث زمان و هم نوع ارتباطمان در این فضا داشته باشیم.
این پژوهشگر در مورد وجود پیشفرضهای غلط درباره فضای مجازی گفت: دو پیشفرض غلط درباره فضای مجازی وجود دارد. یکی اینکه ما میتوانیم در فضای مجازی حریم خصوصی داشته باشیم. دومین پیشفرض غلط این است که میتوانیم دارای امنیت باشیم و این فضا، یک فضای ایمن است. سواد رسانهای به ما میگوید که این دو پیشفرض کاملاً غلط است و وقتی ما موضوعی را در فضای مجازی دنبال میکنیم و حرف میزنیم،مثل این است که بلندگویی در دست گرفتهایم و در خیابان فریاد میزنیم و به همان اندازه ممکن است هر کسی از سخنان ما برداشتی متفاوت داشته باشد و ممکن است بر علیهما از آن سخنان استفاده کند. یا استفاده از این فضا به عنوان حریم خصوصی، آلبوم خانوادگی یا صفحاتی که ما فکر میکنیم اگر آنها را خصوصی کنیم، میتوانیم در آنمطالبی را به اشتراک بگذاریم که خصوصی و مربوط به زندگی خانوادگی ما هستند اماآسیبهای پس از اشتراکگذاری آن مطالب نشان داده که چقدر این فضا ناایمن است.
وی در ادامه افزود: سواد رسانهای با آگاهیبخشیهای پیشدستانه به ما کمک میکندتا از خیلی از این آسیبها جلوگیری کنیم. یعنی قرار است ما آگاهانه به یک خوددرمانی و به نوعیخودکنترلی برسیم تا این خودکنترلی ما را از خیلی از آسیبهای این فضا مصون کند و ما بتوانیم استفاده راحتتر و دقیقتری از این فضا داشته باشیم. اما وقتی کسی دچار آسیب شد، اینجا دیگر سواد رسانهای به وسیله تبیین میتواند به روشنگری کمک کند و خیلی از مسائل را حل کند اما ما در نهایت برای درمان آسیبها نیازمند روانشناسانی هستیم تا افراد را رواندرمانی کنند. بخصوص در بحث دوستیهایی که بهصورت نامربوط در این فضا شکل میگیرد؛ اعتمادهایی که در این فضا شکل میگیرد و ما این موضوع را بیشتر در بین خانوادههایی میبینیم که نوجوان دارند.
اگر بخواهیم افرادی را که در این فضا بیشترین آسیب را میبینند،دستهبندی کنیم، یکی از آسیبپذیرترین گروهها، نوجوانان هستند. معمولاً حضورکودکان در این فضا همراه با هدایت و کنترل خانوادههاست و به صورت رهاشده در فضایمجازی نیستند؛ اگرچه در این سنین هم ما آسیب جدی داریم. آسیبی که مربوط به بچههایدبستانی است، به بازیهای کامپیوتری و برخط برمیگردد که در بین این بازیها، کودکان تبلیغاتی را مشاهده میکنند که مناسب سن آنها نیست ولی آنها را از روی کنجکاوی به سمت نصب بازیهای غیر اخلاقی میکشاند و ما شاهد بلوغ زودرس در این کودکانمیشویم.
این پژوهشگر گفت: موضوعی که ما در موردنوجوانان با آن مواجه هستیم، این است که به دلیل ویژگیهای سنی که نوجوانان دارند،آنها در سنی هستند که کمتر دستور میپذیرند، کمتر از بزرگترهای خود راهنمایی و نصحیت میپذیرند و از طرفی هم هنوز به بلوغ و پختگی تصمیمگیریهای جدی و رسمی نرسیدهاند. از این جهت، در این فضا خیلی درگیر دوستیهای مجازی، کلاهبرداریها و اخاذیها میشوند. نکته دیگری که در مورد رسانهها وجود دارد این است که ما معمولاً آسیب را در جایی میبینیم که دوران گذار در آن طی نشده است. اگر نگاهی به پیشینه رسانهها بیندازیم، میبینیم در کشورهایی که صاحبان فناوری رسانهای هستند، هررسانه با پیشنیازی خلق و وارد جامعه شده است. هر بار که تکنولوژی جدید رسانهای وارد میشود، چون از قبل نیاز به آن وجود داشته، میدانند که چگونه از این تکنولوژی استفاده کنند. مشکل جدی کشورهای مصرفکننده مثل کشور ما این است که ماپیش از اینکه احساس نیاز کنیم، ابزارهای تکنولوژی در اختیار ما قرار میگیرد. اگرسواد رسانهای را در نقاط مختلف کشور وارد کنیم، میتواند به پیشگیری از چنین آسیبهایی کمک کند و با آگاه کردن خانوادهها، به اقدامات پیشدستانه در این زمینه یاری رساند.
وصالی با اشاره به کتاب «تفکر و سواد رسانهای» گفت: این کتاب برایپایه دهم مدارس تهیه شده است. در حالیکه ما امروزه کودکانی را میبینیم که ازهمان خردسالی تبلت و گوشی در دست دارند. یکی دیگر از موضوعات جدی که در حوزه فضایمجازی و کودکان وجود دارد، بازیهای نامناسبی است که برای کودکان وجود دارد؛ بازیهایی که بدون اینکه والدین متوجه باشند باعث بلوغ زودرس در کودکان میشود یا آنها را با مسائلی مواجه میکند که زیست فرهنگی آنها را کاملاً تغییر میدهد. شناخت این موضوعات بازمیگردد به اینکه ما سطح سواد رسانهای افراد را افزایش دهیم؛ یادبگیریم که از بازیها به عنوان یک ابزار برای رفع مشکلات استفاده کنیم و میتوانیم بسیاری از مشکلات فرزندان خود را با بازیهای مناسب رفع کنیم.
این پژوهشگر درخصوص اقدامات موثر برای کاهش آسیبهای فضای مجازی گفت:ما میتوانیم چند اقدام موثر در خانوادهها انجام دهیم:
۱. اولین و مهمترین اقدام، افزایش سواد رسانهای خانوادههابه شکل گسترده و عمومی است. ما ممکن است دارای جایگاه اجتماعی بالا باشیم اما اینبدان معنا نیست که دارای سواد رسانهای هستیم. اول بپذیریم که در زمینه سواد رسانهای بیسواد هستیم و بعدبرای افزایش سواد رسانهای اقدام کنیم . یونسکو دوازده نوع سواد را نام میبردکه لازمه زندگی امروز بشر است و یکی از این سوادها، سواد رسانهای است.
۲. بعد از پذیرش اینکه ما نیازمند سواد رسانهای هستیم، اقدامبعدی این است که برای اقشار مختلف جامعه چگونه در این زمینه دسترسی ایجاد کنیم.انجمن سواد رسانهای ایران اقدامات فعالی را برای افزایش سواد رسانهای در سطحاستانهای کشور انجام میدهد. اما یک دست و یک فعالیت کافی نیست و همه باید برایافزایش سواد رسانهای تلاش کنیم. بنابراین بحث اصلی جامعه امروز ما تربیت مربیان سواد رسانهای است که اینافراد قادر باشند فهم درستی از رسانهها پیدا کنند و فهم درست را به جامعه منتقلکنند . یکی دیگر از مشکلاتی که در زمینه آموزش سواد رسانهای داریم، بحث سلیقهای برخورد کردن باسواد رسانهای است. خیلی از افراد از زوایای مختلف که ربطی هم به سوادرسانهای ندارد، وارد این موضوع میشوند و بحث رسانههراسی را در سواد رسانهایبرجسته میکنند و افراد جامعه علیرغم میل و تمایلی که به استفاده از این فضادارند، احساس میکنند که این یک نوع ممانعت برای استفاده از فضای مجازی است.
۳. استفاده از افراد متخصص در این زمینه را توصیه میکنیم.
۴. بومیسازی سوادرسانهای در ایران را هم داشتهایم که در سالهای اخیر ادبیات زیادی درحوزه سواد رسانهای خلق شده که این موضوع را برای ما با توجه به فرهنگی که داریم،غنیتر کرده است.
۵. استفاده از مبانی علمی سواد رسانهای در این زمینه و آموزش مربیان متعدد در این زمینه به ما کمک میکند.
۶. نکته دیگر اینکه خیلی وقتها ممکن است که ما با مواجهه بامشکلی، صورتمساله را پاک کنیم. خانوادهها در این زمینه حتماً از مشاورههای سوادرسانهای و مشاورههای رواندرمانی بهره بگیرند تا قبل از اینکه این موضوع تبدیلبه معضل بزرگی شود، بتوانند به سمت حل مساله بروند.
لیلا وصالی در پایان سخنان خود گفت: خانوادهها معمولاً سه رویکرد نسبتبه رسانهها دارند:
- رویکردسختگیرانه: خانوادهها چون تصور میکنند که در این فضا آسیب وجود دارد، پس اجازهاستفاده فرزند از موبایل و تبلت را نمیدهند و نمیگذارند که وارد فضای مجازی شود.باید بدانیم که خواسته یا ناخواسته و دیر یا زود به هر حال فرزندان ما به سمت فضای مجازی خواهند رفت. چه بهتر قبل از اینکه خودشان وارد این فضا شوند، ما بستری رابرای فرزندان فراهم کنیم تا استفادههای درست را به آنها آموزش دهیم. اگر جنبههایجذاب، درست و علمی به کودکان آموزش داده شود، آنها متوجه جنبه نادرست نمیشوند.
- رویکرد وادادگی:در این رویکرد، خانوادهها فرزندان خود را در فضای مجازی رها میکنند. این رویکردهم از نظر سواد رسانهای صحیح نیست. ما باید بدانیم همان اندازه که برای فرزندانخود در فضای واقعی اهمیت قائلیم، در فضای مجازی هم باید آنها را راهنمایی کنیم و توصیههای پیشدستانه لازم را به آنها ارائه کنیم.
- رویکرد واقعبینانه:سواد رسانهای ما را به دیدگاه واقعبینانه نزدیک میکند؛ یعنی این فضا هم میتواندفوایدی برای ما داشته باشد و هم مخاطراتی. اگر بخواهیم از مخاطرات آن در امان باشیم باید به سمت استفادههای مفید برویم و البته دانستنیهای قبل از ورود به این فضا حتماً میتواند ما را برای وارد شدن به این فضا ایمن کند.
گزارش از: مریم مرادی