عمومی | دانشگاه شهید باهنر کرمان

جلسه نشست تخصصی با سر انتونی داگلاس کرگ، مجسمه ساز اهل بریتانیا

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، جلسه نشست تخصصی با سر انتونی داگلاس کرگ، مجسمه ساز اهل بریتانیا، روز ۱۰اردیبهشت ماه۹۷، ساعت۱۷تا۱۹ در تالار صبا واقع در پژوهشکده اسلام و ایران دانشگاه شهیدباهنر برگزار خواهد شد.

گفتنی است، تونی کرگ (متولد ۹ اوریل ۱۹۴۹) ، مهمترین مجسمه‌ساز معاصر بریتانیایی به‌شمار می‌رود. این هنرمندِ زادهٔ سال ۱۹۴۹ در لیورپول، مدت کوتاهی پس از دریافت مدرک دیپلم اش، به عنوان دستیار در ازمایشگاه بیوشیمی کار می‌کرد؛ تجربهٔ مهمی که بعدها بر درک او از اشکال و ساختارهای طبیعی و مصنوعی تاثیر بسزایی گذاشت. همچنین هنگام فعالیتش در «موسسه پژوهشی تولید کائوچوی طبیعی» نخستین طرح‌ها و چشم‌اندازهای وی از کائوچو و توده مواد ترکیبی شکل گرفتند. بعد از دوسال کار در ازمایشگاه، کرگ عزمش را جزم کرد تا تمام توجه و هم و غمش را به هنر معطوف کند و بی درنگ، در دوره‌های پایه اموزش هنر نقاشی در کالج هنر و طراحی گلاسترشیر در چلتنهاموند وابسته به مدرسه هنر ویمبلدون شرکت کرد؛ و به دنبال ان، کرگ در سال ۱۹۷۳ در کالج سلطنتی هنر در لندن نام‌نویسی کرد و در انجا تا سال ۱۹۷۷ مجسمه‌سازی و هنرهای تجسمی خواند .

هنگام تحصیل در لندن، کانسپت هنری همکلاسی اش ریشارد لونگروسن بر کارهای اولیه اش تاثیر گذاشت. او همزمان الهامات خود از هنر بومی انگلیسی و هنر پرفورمنس را افرید و در ان زمان، جذب یافتن مواد و فرم در کارش شد. پس از ان کارهای روی سطح و مجسمه‌های ساخته شده وی از مواد حاضر-اماده برهم انباشته، فشرده و شکل داده شده از نخاله‌های ساختمانی، پاره‌های مواد صنعتی، زباله یا اسباب و اثاث خانه به وجود امدند. در این دوره، هنرمند، مواد مستعمل ساخته شده یا کارشده دست انسان را از بافت اولیه و اصلی شان جدا می‌کند، اشیاء را از معنا و کارکرد اولیه‌شان تهی می‌سازد و به انها شکلی تازه و رها می‌بخشد. «کلیدهای سنگواره گذشته» کرگ، بدل به رسانه‌های انتقال به زمان حال شدند و در این میان، بیانها و تعابیر تازه ای را شکل دادند. در ان زمان دیگر کرگ ماتریالیستی بود که امروزه همچنان در اثار تجسمی اش به دیدارمان می‌اید .

در پایان سالهای ۱۹۷۰ ، کرگ مجموعه کارهای تازه اش را معرفی کرد؛ کولاژهایی کنار هم چیده از بتون و پاره‌های متنوع رنگکاری شده در قالب موزاییک، بر سطح زمین یا روی دیوار. کارهای زمینی اش یاداور مکانهای حفاری باستانشناسی هستند که با زباله‌های تمدن پر شده‌اند. هنرمند عامدانه می‌کوشد، تاثیر انسانها بر طبیعت را مورد بررسی قرار دهد، تا حدی که گاهی فقط مواد حاضراماده صنعتی را از کنار ساحل جمع می‌کند و برای دیوارنگاره‌های فیگوراتیو و اجراها (اینستلیشن‌ها) ی اش از انها بهره می‌برد. هنرمند از این رهگذر، ما را متوجه ولع تکان دهنده مصرف در زمانه اکنون و نیز تاثیرات عدیده اش بر طبیعت می‌کند. کرگ، قصد و نیت نهفته در اثار هنری اش را به گونه زیر توضیح می‌دهد: «استفاده از اشیاء و ساخته‌های معمول پیش پاافتاده، و درک و بازشناسی این مسئله که هر شیئی از دل جهانی از تداعی‌ها و خط و ربطها مشتق می‌شود، همواره اهمیت شایانی دارد

کرگ در اواخر سالهای دهه ۱۹۸۰ ، بنا کرد به ساختن مجموعه ای از کارهای ریختگری اش به نام "فرمهای زودهنگام (اولیه)". او مجموعهمتنوعی از فرمهای تجسمی منحصر به فردی را بسط داد که انها را از انواع مختلف ظروف و بشکه‌ها می‌ساخت- از فلاکونها (عطردانهای) عهد عتیق گرفته تا شیشه‌های راگن، شیشه‌های مربا و بطریهای مواد شوینده- که او همه را تبدیل به فرمی تازه می‌کرد و انها را با هم پیوند می‌داد. کرگ کاملاً عامدانه در عنوان"فرمهای اغازین (اولیه)" خود گوشهٔ چشمی به نسخه راهنماهای نوشته بر ظروف قدیمی باستانشناسی می‌زند .

تونی کرگ از سالهای ۱۹۸۰ ، بنا کرد به استفاده از تکنیکهای سنتی طراحی و پیکره سازی از چوب و برنز. مجسمه‌های اغلب در ابعاد بزرگش، با الهام از فرمهای ارگانیک، انداموار و گیاهی و همچنین از فیگورهای انسانی شکل گرفته‌اند و با نوعی استتیک و حسانیت مسحور کننده و تداعی گر ما را به وجد می‌اورند. در پیش زمینهٔ کارها، همواره مصالح و ماتریال قرار دارد، به مثابه گونه ای حامل بیان و تعبیر اصلی هر مجسمه. در فرایند طولانی تکوین فرم یابی، صورتبندی، و کار روی مواد و سطوح، کارها از نظر فرمی در فضا شکل می‌گیرند و رشد می‌کنند. مجسمه‌ها و پیکره‌های لرزان، محدب و به جلو امده، منحنی و خمیده یا بیرون جسته، یاداور ساختارهایی تا بینهایت رو به رشد و تکامل هستند که روی هم، کم و بیش همه‌شان، خصلت و منشی بنیادین دارند .

دگرگونی دائمی، یکی از شاخصه‌های اساسی در اثار تونی کرگ است. با وجودی که فرمها، بسیار پیچیده و در هم گره خورده شکل گرفته‌اند، مدام با سبکباری مطلق شان بیننده را وسوسه می‌کنند. پیکره‌ها و مجسمه‌هایش، از رهگذر گرایش و میلی که به همه‌جانبه نگری دارند، ما را متقاعد وتحت تاثیر خود قرار می‌دهند. اثارش گویی فرمهایی هستند که باید از هر طرف به انها نگریست، زیرا در هر وضعیت تازه و متفاوت، بیانگر اثر هنری متفاوتی هستند. همین قضیه در مورد مجموعه کارهای «سکرتشنز» (ترشحات)، وی صادق است. در اینجا گویی هزاران قطعهٔ حجمی سفید، مانند مولکولها، در کنار هم، تبدیل به یک ابژهٔ زنده و ارگانیک می‌شوند. سطح بازتابی قطعات، نه فقط پیکره را استحاله می‌کند، بلکه محیط اطراف خود را هم مسخ می‌سازد. در سالیان گذشته، کرگ اغلب اوقات، سرها و چهره‌ها را در مجسمه‌های عظیم با ابعاد بزرگش، بن مایه اصلی قرار می‌دهد. از دلِ برهم انباشتنها، لایه لایه سازی‌ها و پیچش‌ها، چشم‌اندازی از پیکره‌هایی پدید می‌ایند، که حالتی پوزیتیو و نگاتیو می‌سازند. کرگ، اشکال خودش را از میان «رسوبات نگارگرانه ای تکامل می‌بخشد که به نظر می‌رسد هر کدام در مقطع زمانی متفاوتی ریشه دارند.» (اوا ماریا اشتادلر، ۲۰۰۸) .

تونی کرگ در سال ۱۹۸۰ در اکادمی هنر دوسلدورف تدریس می‌کرد و در سال ۲۰۰۱ در دانشگاه هنرهای برلین شهرت و اوازه ای یافت. او در سال ۲۰۰۹ سرانجام به دوسلدورف بازگشت، همانجایی که از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ در مقام جانشین مارکوس لوپرتس، ریاست اکادمی هنر انجا را بر عهده داشت. تقریباً در هر کلان‌شهری در جهان یک اثر از تونی کرگ را می‌بینید. او تا کنون، کم و بیش تمام افتخارات ممکن در عرصهٔ هنر در سراسر جهان را کسب کرده‌است و هر ساله، شمار زیادی از بازدیدکنندگان مسحور نمایشگاه‌های عظیم و باشکوهش مثلاً در موزهٔ لوور در پاریس، در موسسهٔ هنر شیکاگو یا در گالری تیت لندن می‌شوند. یکی از نقطه اوجهای دیگر وی در زندگی، بوستان پیکره‌های متعلق به خود وی به نام «صلح جنگلی» در ووپرتال است، که هنرمند در سال ۲۰۰۸ هم با اثار خودش و هم با نمایشگاه‌هایی از مجسمه‌های سایر هنرمندان معاصر سامان داده‌است. تونی کرگ اکنون در ووپرتال زندگی و کار می‌کند.