عمومی | دانشگاه معارف اسلامی

گزارش جلسه دفاع رساله جناب آقای ابوالقاسم بحرودی

به حول و قوه الهی جلسه دفاع رساله جناب آقای ابوالقاسم بحرودی، مقطع دکتری، رشته مدرسی معارف اسلامی گرایش انقلاب اسلامی سه‌شنبه ۰۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۸ در دانشگاه معارف اسلامی برگزار گردید.
موضوع رساله: روند همگرایی سعودی-صهیونیستی بر مبنای الگوی لایه‌ای علّی سهیل عنایت‌الله.
استاد راهنما: جناب آقای دکتر یعقوب توکلی.
اساتید مشاور: حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسین ارجینی.
اساتید داور: جناب آقای دکتر فیروز اصلانی، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمدعلی لیالی، جناب آقای دکتر مصطفی ملکوتیان.
جلسه دفاع، پس از قرائت چند آیه از کلام‌الله مجید و اعلام برنامه توسط استاد محترم راهنما شروع و سپس دانشجو به ارائه گزارشی از رساله و انجام اصلاحات درخواستی اساتید محترم داوران در جلسه پیش‌دفاع پرداخت.
در ادامه داوران محترم به نقد رساله پرداخته و نظرات خودشان را مطرح نمودند و بعد دانشجو و اساتید محترم راهنما و مشاور به نقد داوران پاسخ داده و یا برخی را پذیرفتند تا اصلاح شود. سپس اساتید به جهت ارزشیابی رساله به شور نشسته و نمره را مشخص نمودند. به بعد از آن صورتجلسه توسط استاد محترم راهنما قرائت و در آخر سوگندنامه توسط دانشجو خوانده شد.

چکیده رساله
ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، نه تنها سامان جدیدی را در سطح فروملی تعریف نمود، بلکه تاثیرات عمیق، و بی‌نظیری را در سطح منطقه‌ای، بینامنطقه‌ای، و بین‌المللی رقم زد. در این بین، بیداری اسلامی به عنوان یکی از مهم‌ترین امواج انقلاب اسلامی شناخته می‌شود که از شمال آفریقا و شامات تا منطقه خلیج‌فارس را درنوردیده است. در نتیجه بیداری اسلامی، تضمین امنیت و بقاء، در صدر مسائل دولت‌های منطقه قرار گرفت. بر اثر این تحولات و به هم خوردن موازنه نیروها، گوهر وجودی منطقه غرب آسیا نیز تغییری ماهوی پیدا کرد. غرب آسیا که از دیدگاه باری بوزان به عنوان یک مجموعه امنیتی منطقه‌ای استاندارد شناسایی می‌شود، در زمان کنونی شاهد نضج‌گیری دو محور متنازع است: محور سازش با حضور واحدهای عبری عربی غربی؛ و محور مقاومت با مرکزیت جمهوری اسلامی ایران و حضور نیروهایی از لبنان، سوریه، عراق، یمن، فلسطین و برخی واحدهای دیگر منطقه. با توجه به مشخصه‌های غرب آسیا، همگرایی یا واگرایی میان واحدهای منطقه دائماً دچار سیالیّت بوده، اما سالیانی است که هم افزایی میان دو عضو محور سازش یعنی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی روند رو به گسترشی را به خود می‌بیند. طی پژوهش پیش‌رو با استعانت از نظریه مجموعه امنیتی منطقه‌ای و با استفاده از روش تحلیل C.L.A (لایه‌ای علّی) توضیح داده می‌شود که متغیّرهای‌های اثر گذار بر همگرایی دو رژیم در چهار سطح فروملّی، منطقه‌ای، بینامنطقه‌ای، و سیستمیک قابلیت بررسی دارند. و از سوی دیگر، این همگرایی چهار لایه دارد: لایه لیتانی (عینی)، لایه علل اجتماعی، لایه گفتمان جهان‌بینی، و لایه اسطوره استعاره. در لایه عینی که جنبه مشاهده‌ای دارد نیاز به تحلیل خاصی نیست. در لایه علل اجتماعی، چهار سطح تحلیلی مورد توجه است؛ در سطح فروملی، شکاف‌های اجتماعی، منازعات قومی قبیله‌ای و ایدئولوژیک، اختلافات در میان طبقه حاکم، همچنین مسائل اقتصادی، سیاسی، نظامی و… در دو سوی این ائتلاف، توجیه‌گر این همگرایی قلمداد شده‌اند. در سطح منطقه‌ای، ویژگی‌های خاص منطقه غرب آسیا و شیوه ایفای نقش جمهوری اسلامی در برابر نقش منطقه‌ای محور عبری عربی غربی، و در سطح سیستمیک، نقش امریکا در تحولات منطقه در صدر عوامل شکل‌گیری ائتلاف سعودی صهیونیستی معرفی می‌شوند. در لایه گفتمان جهان‌بینی، و نیز لایه اسطوره استعاره، ریشه‌های عمیق‌تری از این همگرایی تحلیل می‌شود، که عقبه این ائتلاف را از لحاظ فکری تا سر حدّ اشتراک گفتمانی و از لحاظ تاریخی، تا زمان پیشا اسلام بالا می‌برد.

واژگان کلیدی
مجموعه امنیتی منطقه‌ای، روش لایه‌ای علّی، ایران، عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی، بوزان، سهیل عنایت‌الله.