عمومی | فرهنگستان علوم

زلزله های ایران: ریسک ایران در برابر خطر زلزله؛ چکیده سخنرانی دکتر مهدی زارع رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم

فلات ایران که از نظر زمینساخت فعال  نوار آلپ-هیمالیا  بین ورقه های  اوراسیا و عربستان قرار دارد. این فلات یکی از مناطق زلزله خیز دنیا محسوب می شود و هر ساله با زلزله های مختلفی مواجه می شود. شرایط گسل‌ها و منابع مختلف لرزه‌ای و جمعیت زیاد در مناطق زلزله‌خیز، انجام ملاحظات و مطالعات علمی بیشتری را برای تحلیل مخاطرات و مخاطرات لرزه‌ای ضروری می‌سازد.

برای بررسی وضعیت لرزه خیزی و پراکندگی زمین لرزه ها در ایران، ابتدا باید موقعیت زمین ساختی، محیط ساختاری و گسل های فعال کشور را در نظر گرفت. تا به امروز مطالعات متفاوتی برای تقسیم زمین لرزه زمین ساخت ایران به پهنه های لرزه ای مختلف انجام شده است . لرزه خیزی و مخرب ترین زمین لرزه های گذشته در فلات ایران و پراکندگی زمین لرزه ها نیز بررسی  شده است. تحلیل ریسک زلزله در ایران بر پایه برآورد میزان "خطر" زلزله ، آسیب پذیری و معرضیت جمعیت و دارایی ها در برابر خطر لرزه‌ساختی انجام شده است. داده های زلزله برای پهنه های مختلف لرزه زمین ساختی گردآوری و به صورت آماری مورد بررسی قرار می گیرد. ضرایب لرزه خیزی محاسبه می شود و دوره های بازگشت برای چندین بزرگای زلزله پیدا می شود. پهنه ‌هایی که در جنوب غربی محور زاگرس و شمال شرق ورقه عربی قرار دارند، فعال‌ترین به لحاظ لرزه خیزی  هستند که در کمتر از یک دهه، زمین‌لرزه‌هایی با بزرگای حدود ۶  ایجاد می‌کنند. در حالی که پهنه  های شمالی و شمال شرقی در هر قرن قادر به ایجاد زلزله ای به بزرگای ۷.۵  هستند. کمترین خطر لرزه ای برای پهنه های  سنندج-سیرجان ،  پلاتفرم عربی، خلیج فارس، کویر مرکزی ایران و دشت خوزستان است. و بیشترین خطر لرزه ای مربوط به پهنه های البرز، کپه داغ،  فارس است. اوج مورد انتظار شتاب در همین پهنه ها و کمترین آن برای پهنه سنندج-- سیرجان است.

کلان شهر تهران به عنوان پایتخت، مرکز اقتصادی و سیاسی و پرجمعیت ترین شهر ایران، جایگاه ویژه ای از نظر لزوم  پیشگیری و آماده سازی برای زلزله محتمل  دارد. تهران در برابر زلزله آسیب پذیر بوده و در انتظار زلزله مخربی با بزرگای بیش از ۷ است. تحلیل خطر، ارزیابی آسیب پذیری و برآورد تلفات در شهر تهران و آسیب های فیزیکی و ساختاری بررسی شده است. نتایج ارزیابی آسیب‌پذیری نشان‌دهنده آسیب‌پذیری بخش عمده‌ای از ساختمان‌های شهر تهران است. نتایج حاصل از برآورد تلفات حاکی از درصد بالایی از تلفات در صورت وقوع زلزله در تهران است. علاوه بر این، بر اساس نتایج تخمین زیان، میزان احتمالی زباله‌های تولید شده و امکاناتی برای موقعیت‌یابی مسکن موقت ارائه شده است.

گسل شمال تهران با جابه جاکردن نهشته های کواترنر در منطقه شمال تهران همراه بوده است و آخرین بررسی های دیرینه لرزه شناسی گویای لرزه زا بودن آن، حتی در مدت زمان عهد حاضر (هولوسن، در طی ده هزار سال اخیر) بوده است، به نحوی که حدلق دو زمینلرزه در ۳۲۰۰ و ۷۳۰۰ سال قبل بر روی گسل شمال تهران بر پایه تعیین سن مشخص شده است. جمعیت منطقه تهران و پیرامون  نیز در ۵۰ سال متوالی به حدود ۱۰ برابر افزایش پیدا کرده است. گسل شمال تهران، از ناحیه شهری کل مناطق شمالی شهر تهران و در ادامه، از پهنه های مسکونی جنوب شهر کرج عبور می کند و هم اکنون بخش هایی از منازل مسکونی رو یا در فرادیواره این گسل ساخته شده یا در مناطق ۱, ۲, ۳, ۴, ۵. ، ۲۱ و ۲۲ شهرداری تهران در حال ساخت است، همچنین نزدیکی گسل مشاء به منطقه شمال و شمالشرقی تهران و عبور از آن از حدود ۳۶ کیلومتری شمال شرق این شهر در تلاقی با گسل شمال تهران در روستای کلان و در نهایت وجود گسلهای ایوانکی، شمال و جنوب ری و کهریزک و خطواره های مهم اقتصادی در منطقه جنوب و جنوبغربی تهران، مشخص می کند که پهنه های شهری در معرض گسیختگی مستقیم گسلش زمینلرزهای واقع شده یا در نزدیکی پهنه های لرزه ها قرار دارند. از سوی دیگر ساخت وساز در حریم گسلهای فعال در محدوده شهری کرج بزرگ، مارلیک، ماهدشت نیز در حال انجام است.

ممکن است زلزله ۱۱۷۷ میلادی (شرق بویین زهرا-اشتهارد) ناشی از فعالیت این سامانه گسلی بوده باشد. دیرینه لرزه شناسی روی این گسله در منطقه وردآورد در نزدیکی کرج نشان داد که زمینلرزه باستانی در حدود سه هزارسال قبل در اثر جنبایی این گسل رخ داده است.  گسله مشاء با طولی بیش از ۱۸۰ کیلومتر از ناحیه شمالشرقی تهران و شمال کوههای توچال میگذرد و در غرب به گسل طالقان میپیوندد. وجود محل تلاقی دو گسل مشاء و شمال تهران در روستای کلان در شمالشرق سد لتیان، از نکات بسیار مهم در تعیین محدودیت با خطر بالا از دید لرزه زمینساختی است. زمینلرزه ۱۸۳۰ میلادی دماوند- شمیرانات که در پایان زمان حکومت فتحعلیشاه قاجار رخ داد - آخرین رخداد لرزه با بزرگای بیش از هفت مرتبط با این گسل است.  نزدیکترین فاصله این گسل با شمالشرق تهران، محل روستای کلان (در حدود ۳۵ کیلومتری تهرانپارس) است .

بر اساس آمارهای جمعیتی تقسیم شده در مناطق بیست و دوگانه شهر تهران، جمعیت ساکن روی پهنه گسله در مناطق ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۲۱ و ۲۲ درسال ۱۴۰۰ در  شمال تهران دومیلیون و دویست هزار نفر و در مناطق ۱۷ ، ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ در جنوب تهران حدود ۱ میلیون و صد هزار نفر  است. این فقط جمعیت ساکن در "پهنه های گسله در شمال و جنوب و شهر" را در سال۱۴۰۰  نشان می دهد. بدیهی است، موضوع تراکم بالای جمعیت و بافت فرسوده به ویژه در مناطق ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶ و ۱۷ تهران -که حدود دومیلیون  و چهارصد هزارنفر در آنها زندگی می کنند، نیز مهم است. در روز حدود چهار تا چهارونیم میلیون نفر برای کار به شهر تهران میآیند (حدود ۵۲درصد اضافه بار جمعیت طی روز!) و در هر نوع ارزیابی در طول روز، باید این جمعیت افزایش آسیب پذیری شهر تهران را در چنین شرایطی در نظر گرفت.

یکی از راه های مناسب سازی شهر تهران بهعنوان شهری با انتخاب کمتر زلزله، انتخاب محل و ساخت پایتخت برای ایران است. بر ملاحظات گوناگون، مناطق مختلف ایران کمتر در معرض خطر طبیعی مانند زلزله و سیل هستند و منابع طبیعی قابل استفاده صحیح، بیشتر در دسترس است، به ویژه در پهنه نوار سنندج- سیرجان، مثلاً ناحیه ای در نزدیکی گلپایگان می توان درنظر گرفته شود. چنین ناحیه ای می تواند از نظر دسترسی، آب وهوا، آب زیرزمینی، امنیت و آسایش برای نسل های بعدی مناسب باشد. این شهر جدید می تواند مرکز اداری و حکومتی و همچنین مرکز علم و فناوری های پیشرفته در آینده باشد. با ایجاد این پایتخت جدید، ایجاد ثبات در جمعیت کلانشهر تهران به عنوان یک راهبرد کاهش ریسک می تواند در مورد توجه قرار گیرد.

مهدی زارع

۱۴۰۰-۱۰-۲۸

چکیده سخنرانی شاخه زمین شناسی – فرهنگستان علوم