جای استادان خوشنویسی ایرانی در روسیه خالی است
نشست تخصصی «جایگاه هنر و ادبیات ایران در آموزش زبان فارسی در نظام آموزشی روسیه» با حضور مستوره احمدوا (دکتری زبان و ادبیات فارسی و استاد زبان فارسی دانشکده روابط بینالملل دانشگاه فدرال کازان روسیه) و طیبه عزتاللهینژاد (دکتری پژوهش هنر و عضو هیئتعلمی پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)، شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ازسوی پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با همکاری دانشکده روابط بینالملل دانشگاه فدرال کازان روسیه، برگزار شد.
مستوره احمدوا در ابتدای این نشست به پیشینه آموزش زبان فارسی در دانشگاه کازان اشاره و تصریح کرد: در روسیه برای اولینبار در دانشگاه کازان رشته زبان فارسی تدریس شد. البته نام قبلی این دانشگاه، دانشگاه امپریال روسیه تزاری بود. آقای میرزاکاظم بیگ، اهل باکو بودند که مادرشان تبریزی و اهل ایران بود. او از استادان زبان فارسی در این دانشگاه بود که هم زبان فارسی و هم، ادبیات فارسی تدریس میکرد. امروز در کتابخانه دانشگاه کازان، چند نمونه از کتابهای او که صد سال پیش نوشته شده است، نگهداری میشود.
یکی از اولین کتابهای آکادمیک دستور زبان فارسی در دانشگاه کازان، در سال ۱۸۵۳ از سوی نیکلای وپچ برزی نوشته شده است. او در سال ۱۸۴۴ از ایران و مراکز عمده آن «ازجمله تبریز، اصفهان، شیراز، کازرون، تهران و بندر بوشهر دیدن میکند و بعد از برگشتن به روسیه، این کتاب را مینویسد که در مقدمه آن میگوید که به این شهرها رفته و بازدید از مراکز علمی ایران، به او امکان داده تا با زبان فارسی و فرهنگ مردم ایران آشنا شود. بهگونهای که او در این کتاب، درباره گویشهای مختلف مردم ایران هم مطالبی نوشته است.
بعداً در زمان شوروی، آقای خالیتوف، استاد زبان عربی و زبان فارسی در ترویج زبان فارسی نقش داشتند. هرچند البته در زمان شوروی انجام این کار اندکی دشوار بود ولی تلاش کردند که زبان فارسی در سطح آکادمیک در دانشگاه تدریس شود.
در سال ۲۰۰۲، در دانشکده شرقشناسی که امروز به دانشکده روابطبینالملل شناخته میشود، مرکز ایرانشناسی افتتاح شد که در حال حاضر هم به یک «گوشه یا اتاق ایران»، مشهور است؛ یک گوشهای از ایران بزرگ. همچنین کتابخانه بزرگی با آثار زیاد، به زبان فارسی و درباره ایران داریم. در کنار کلاسها و تدریسها، همواره جلساتی در مورد جشنهای ایرانی نوروز، شب یلدا، بزرگداشت شعرا با محوریت فرهنگ و زبان ایرانی برگزار میشود. درحال حاضر مرکز ایرانشناسی همواره با سفارت ایران در ارتباط است و در این دانشگاه، همواره با سرکنسول ایران ارتباط داریم. همچنین امروز مرکز ایرانشناسی، با بنیاد سعدی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی، تفاهمنامه همکاری و مراوده دارد.
او با اشاره به سابقه تدریس خود در زبان فارسی، افزود: من خود از سال ۱۹۹۶ بعد از فارغالتحصیلشدن از دانشگاه ملی تاجیکستان در زبان فارسی، ۱۶ سال در دانشگاه دولتی خُجند، یک سال در دانشگاه آریزونای آمریکا و از سال ۲۰۱۲ تاکنون، در دانشگاه کازان زبان فارسی تدریس کردهام. ما در دانشگاه کازان، دانشکده روابطبینالملل داریم که در آن، گروه زبانها و فرهنگها، شرقشناسی و آفریقاشناسی وجود دارد. در حال حاضر سه استاد در تدریس زبان فارسی داریم. دانشجویان در ۶ رشته روابطبینالملل، زبان و ادبیات کشورهای شرق، تاریخ ایران، زبانشناسی و...، زبان فارسی میآموزند. علاوهبر این، در این دانشکده، برای دانشجویانی که زبان و ادبیات فارسی میآموزند، کلاسهای تخصصی تاریخ و تمدن ایران، تاریخ ادبیات ایران، زبانشناسی و دستور زبان و ... هم برگزار میشود اما خوشنویسی یک استثناست. تا سال ۲۰۱۲ آموزش خوشنویسی وجود داشت که آقای مهرداد فردوسی آن را آموزش میدادند اما از این تاریخ دیگر استاد خوشنویسی نداریم. در حال حاضر، بیش از ۷۴ دانشجو در رشتههای تخصصی دانشکده روابط بینالملل، زبان فارسی میآموزند، هم به عنوان زبان اول و هم به عنوان زبان دوم.
این استاد زبان فارسی دانشگاه کازان روسیه در پاسخ به سوالی مبنی بر جایگاه هنر ایرانی در این دانشگاه اظهار داشت: بهطورکلی آموزش زبان بدون توجه به فرهنگ و تاریخ یک کشور ممکن نیست. ما نمونههایی از خوشنویسی ایرانی و تابلوهای مختلف داریم. در کلاسهای آموزش زبان فارسی، وقتی آثار بزرگانی چون حافظ، سعدی، مولوی و ... خوانده میشود، دانشجویان بسیار بهره میبرند. به همین وقتی میخواهیم به طور مثال حافظ بخوانیم، خود دیوان حافظ را باز میکنیم تا دانشجویان با آین خط آشنا شوند.
همچنین ما در مرکز ایرانشناسی، بخشی با عنوان صنایع دستی ایجاد کردیم. هدایای مختلفی چون میناکاری، پارچهقلمکار، خاتمکاری و ... که هربار از کنسولگری به عنوان ارمغانی از ایران به من داده شده بود، جمعآوری و به ابتکار خود این بخش را در مرکز ایرانشناسی ایجاد کردم تا در معرض دید دانشجویان قرار گیرد و بیشتر با آثار هنری ایران آشنا شوند. به همین دلیل وقتی دانشجویان وارد اتاق ایران میشوند، با مجموعهای از آثار صنایع دستی آشنا میشوند که همه اینها در آموزش زبان فارسی تاثیر دارد.
مستوره احمدوا به خلا موجود در زمینه آموزش خوشنویسی در دانشگاه کازان روسیه اشاره و ضمن ابرازی امیدواری درباره افزایش سطح همکاریها با ایران، گفت: خوشنویسی به دلیل اینکه معمولاً آثار شعرای کلاسیک است، دانشجویان خیلی به آن علاقهمند هستند. به همین دلیل، کتابها و دیوان حافظ و سعدی را بیشتر میخوانند. تاثیر محتوا و زیبایی خط در حفظ این ابیات، تاثیری توامان است. دانشجویان زیبایی خط را میبینند و به حفظ اشعار علاقهمند میشوند و متقابلاً به دلیل زیبایی شعر، به خوشنویسی هم متمایل میشوند. امیدوارم دولت ایران بتواند برای ما استاد خوشنویسی بفرستد و ما همواره استاد اعزامی از ایران داشتهایم ولی چند سالی میشود که در این زمینه استادی نداریم. امیدوارم پروژهای با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشیم و آنها برای ما استاد خوشنویسی اعزام کنند تا دانشجویان بتوانند حداقل چند ترم آن را بیاموزند و این هدف ما محقق شود.
در بخش بعدی این برنامه طیبه عزتاللهینژاد با بیان اینکه یک رابطه دوگانهای میان هنر ایران و روسیه وجود دارد، خاطرنشان کرد: من از این ارتباط در سه حوزه هنر مردمی، حوزه دینی و حوزه حکومتی یاد میکنم. درباره هنر مردمی شاهد این هستیم که در طول تاریخ، هردو مردمان با هم در ارتباط بودهاند و وجوه مشترک در اسطورهها و باورها دیده میشود بهطوری که گاهی اوقات، میبینیم برخی واژگان هم، وجوه مشترکی را در زبان فارسی و زبان روسی دارند. در حوزه دینی هم میبینیم که در دورههای مختلف، با هم یکسان بوده و انعکاس وجوه مشترک دینی را در حوزه هنر هم شاهد هستیم. اما مهمترین بخش این وجوه مشترک، وجوه حکومتیست که اوج آن در دوره قاجار بوده است. در پی تمایل حکومت قاجار به گسترش ارتباطات جهانی، حوزه فرهنگی گسترش پیدا میکند. بهویژه سفرهایی که شاهان قاجار به کشورهای اطراف داشتند، خود فتح بابی برای انتقال فرهنگ ایرانی میشود.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ضمن اشاره به انعکاس بسیار کم هنر خوشنویسی ایرانی در روسیه، درباره دیگر وجوه مشترک با این کشور، عنوان کرد: در حوزه نقاشی شاهد انعکاس خیلی گسترده این هنر در روسیه هستیم. بهطوری که قدیمیترین فرش پیداشده در تاریخ ایران، از سیبری است که بهعنوان هدیه به حاکمی در ایران داده شده و همین، یک باب همکاری را برای رونق فرهنگ و هنر میان دو کشور فراهم میکند. در راستای مسائل دینی، در تاتارستان و مناطق دیگر مسلماننشین، فرهنگ ایرانی در کنار فرهنگ دینی و هنر ایرانی در کنار هنر دینی به این سرزمینها منتقل شده است.
بهطورکلی در مورد فرهنگ مردمی، این اسطورهها و باورها، آیینها و نمایشها و گاهی اوقات شیوههای مشترک زندگیست که میتوانیم ردپای فرهنگ و هنر ایران را در مناطق گسترده روسیه و کشورهایی که از نظر فرهنگی شباهت به روسیه دارند، ببینیم.
گزارش از: فریبا رضایی