سخنرانان کلیدی همایش یازدهم انجمن
سخنران کلیدی
ضرورت نگاه فلسفی به آموزش مجازی
دکتر عیسی ابراهیم زاده
استاد مدیریت و برنامه ریزی آموزش از راه دور دانشگاه پیام نور
یکی از تفاوت های عمده نظام های سنتی با نظام آموزش از دور با رویکردهای مختلفی مانند یاددهی- یادگیری الکترونیکی، رایانه های چند رسانه ای وب محور و آموزش مجازی، جایگزینی مساله عرضه با تقاضا است. در نظام سنتی، مساله اصلی دسترسی به امکانات محدود بوده است و مساله "عرضه" دغدغه اساسی سیاست گذاران و برنامه ریزان بوده است. نظام های سنتی آموزش با توجه به محدودیت عرضه همواره با انبوه تقاضا روبرو بوده اند. به همین دلیل نظام آموزش باز و مجازی از نیمه دوم قرن بیستم تا پایان دهه آخر این قرن بیشترین گسترش و پذیرش را داشته است. این نظام آموزشی با استفاده از راهبردهای یادگیری اکتشافی، یادگیری در حد تسلط و یادگیری مشارکتی از مهمترین نوآوری های جهان معاصر محسوب می شوند که در قرن بیست و یکم تبدیل به یک گرایش مطلوب برای دست اندرکاران آموزش و پرورش شده است. این گرایش بعد از گسترش همه گیری ویروس کرونا به صورت یک راهبرد اصلی مورد توجه همگان حتی مخالفان و منتقدان در آمده است.
نگاه تخصصی به آموزش مجازی و رهبری فرایند یاددهی- یادگیری در آن با آنچه در تفکر سنتی مطرح است، تفاوت بنیادی دارد. یعنی یاددهنده ( معلم یا استاد) برای رهبری فرایند یاددهی- یادگیری در این نظام آموزشی باید قوی با دیدگاهی باز، آینده نگر، مسلط به دانش و مهارتهای مرتبط و علاقمند به کار در محیط نوآورانه و پر تغییر باشد. اولین گام در راه کسب این مهارت ها فهم فلسفی واقعیت مجازی است.
فناوری های هوشمند (Smart Technologies) نه تنها ابعاد زمان – مکان (Time-place) و زمان – فضا (Time-space) را در هم شکسته بلکه شکل، اندازه، مقیاس ها و دیگر مفاهیم بسیاری را هم که مربوط به ابعاد جهان مادی یا واقعیت مادی است، در هم شکسته و واقعیت دیگری بنام واقعیت مجازی را در معرض یادگیری و فهم ما قرار داده است که نیاز به تحلیل های فلسفی دارد. ما معتقدیم اگر فهم فلسفی نداشته باشیم هرگز نمی توانیم وارد کارهای بزرگ در این زمینه شویم. هدف اصلی این بحث پرداختن به این مساله اصلی است که کمتر مورد توجه بوده و ضرورت داشتن یک دیدگاه فلسفی برای ارائه آموزش از دور با رویکرد مجازی، در حد انتظار تبیین نشده است.
سخنران کلیدی
آموزش عالی در فراجهان
دکتر بختیار شعبانی ورکی
استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد
یکی از دغدغه های مدیران آموزش عالی کشور بازگشت به شرایط عادی در آموزش دانشگاهی است. به اعتقاد من عادی سازی به چند دلیل به دشواری های آموزش عالی کنونی می افزاید. بخشی از این دلایل به زیرساخت ها، تجربیات دانشگاهیان و دستاوردهای آموزش مجازی در دوره پاندمی کووید ۱۹ و قسم دیگر آن به پیشرفت های فناوری دیجیتال مربوط می شود. در این مبحث تلاش می کنم از منظر توسعه فناوری دیجیتال، تصویری از آینده آموزش عالی ارائه کنم که نشان می دهد تدوین سناریوهای جدید، متمایز و منعطف برای آموزش عالی بر عادی سازی آن ترجیح دارد. یکی از این فناوری های جدید نسل سوم اینترنت یا فراجهان است. این مفهوم نخست در دهه نود میلادی در رمان "بهمن" "استفنسون" بکار گرفته شد و در سال ۲۰۲۱ در پی تغییر نام فیس بوک به "متا" توسط "زاکربرگ" در عرصه های مهم زندگی بشر من جمله آموزش عالی رواج پیدا کرد. در این مبحث، نخست تحلیلی از فراجهان ارائه، آنگاه امکانات، فرصت ها و چالش های آن در آموزش عالی در این دوره را بررسی خواهم کرد. بنابراین با نظر به چهار مشخصه اصلی فراجهان یعنی افزودگی، ثبت هوشمند رویدادهای زندگی، اتصال به جهان فیزیکی و شبیه سازی، نشان داده می شود که چگونه می توان با رویکردی خودآفرین و متناسب با الزام های جهان امروز؛ پیچیدگی، ابهام، شبکه ای و تراپیوسته، طرح های متمایز، منعطف و مرکزگریزی برای مواجهه با مسائل آموزش عالی پس از پاندمی ارائه کرد.
سخنران کلیدی
پارادکس های فلسفی و آموزشی کرونا
دکتر خسرو باقری
استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
با قرار گرفتن در دامنه کرونا و فتح قله آن، خود را در دام چند پارادکس فلسفی یافته ایم که به عرصه تعلیم و تربیت نیز سرریز می شوند. در این خصوص، از سه پارادکس وجودی، هویتی و معرفتی می توان سخن گفت. در پارادکس وجودی، درآمیختگی عجز و قدرت موج می زند. کرونا با حمله نابهنگام و همه جانبه خود، عجز آدمی را با کلمات درشت به نگارش درآورد. اما جنگ با این غول تنها راه قدرت گرفتن آدمی نیز است. در پارادکس هویتی، درآمیختگی من و دیگری به طرز بی سابقه ای نمایان شده است. کلیدواژه "فاصله اجتماعی" معرف این پارادکس است. برای بودن با دیگری باید از او "فاصله" گرفت؛ نه می توان در کنار او بود و نه می توان او را ترک گفت. پارادکس معرفتی در مفهوم استعاری تقدس جلوه گر شده است. امور مقدس در پنهانی آشکار می شوند. دیگری هاله ای از تقدس گرفته است و تنها می توان او را در مه ملاقات کرد. این پارادکس ها در عرصه آموزش نیز بازتاب یافته اند. آموزش راه قدرت گرفتن آدمی را باز نگاه می دارد اما قدرتی عجزنشان که نباید به آن غره شد. همچنین، آموزش مجازی هویت اجتماعی ما را در سایه به نمایش درآورده است. در سایه هم می توانیم باشیم و بمانیم. سایه دیگری نشان می دهد که تنها نیستم، باید این سایه را همواره حس کنم. سرانجام، آموزش مجازی نوعی شناخت نشانه ای (ویژه امور مقدس) را بر صدر نشانده است. رابطه معلم با شاگرد و نیز شاگرد با شاگرد بر نشانه ها استوار شده اند. همگی در هوایی مه آلود همدیگر را می جوییم و می شناسیم.
سخنران کلیدی
فلسفه یادگیری الکترونیکی از منظر فلسفه تعلیم و تربیت
دکتر سید علی اکبر صفوی
استاد دانشگاه شیراز و رئیس کارگروه یادگیری الکترونیکی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
بطور کلی می توان گفت که علم فلسفه از علوم مبنایی و بنیادین در معرفت بشری شمرده می شود که در آن به پیجویی حقایق کلی هستی و وجود و لوازم و عوارض آن پرداخته می شود. از طرفی فلسفه تعلیم و تربیت، یک علم میان رشتهای است که به بررسی رابطه تعلیم و تربیت و فلسفه می پردازد. شاید بتوان گفت که از یک منظر در فلسفه تعلیم و تربیت می خواهیم افرادی را تربیت کنیم که درهمه جنبه های ذهنی، بدنی، عقلی، حسی و... به رشد و بلوغ برسند تا بتوانند به بهبود زندگی خود، براساس باورهای متعالی انسانی کمک کنند. از نگاه دیگر اگر تصور کنیم که "فلسفه" ایده های مربوط به زندگی متعالی را طرح می کند و تعلیم و تربیت، تعیین کننده ی راه های عملی برای رسیدن به آن زندگی است، آنگاه بهتر می توان به بحث فلسفه آموزش و یادگیری الکترونیکی هم توجه نمود.
در این گفتار به ابعاد مختلف مباحث فوق و در نهایت فلسفه آموزش و یادگیری الکترونیکی. متناسب با شرایط پیش رو پرداخته می شود.