عمومی | دانشگاه تهران

قدرت ایران در توسعه علم و دانش است/ دانشگاه در تقاطع تامین‌کننده همه نیازهای یک «تحول اجتماعی» است/ جهاد علمی هوشمندانه، فرارونده و دارای ارزش‌های متعالی است

چهارمین نشست علمی دانش‌آموختگان دانشگاه تهران با موضوع «دانشگاه و جهاد علمی» با حضور دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان (مدیر پنل) و سخنرانی دکتر سید محمد حسینی، دانش‌آموخته دانشگاه تهران و معاون پارلمانی ریاست جمهوری، دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی و دکتر هادی بهرامی‌احسان، دانش‌آموخته دانشگاه تهران و دبیر دفتر هم‌اندیشی نخبگان و اساتید دانشگاه، استاد دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی به‌صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این سلسله نشست دکتر فاطمه نصرتی‌ ، رئیس‌دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان ضمن تبریک هفته دفاع مقدس و آغاز سال تحصیلی جدید، به تشریح سوابق تحصیلی اساتید حاضر در این وبینار پرداخت و گفت: دانشگاه تهران با بیش از ۲۶۰ هزار دانش‌آموخته ظرفیت عظیمی به لحاظ علمی، تحقیقاتی، تجارب مدیریتی و … را داراست و دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان اداره کل روابط عمومی قصد دارد از طریق برگزاری سلسله نشست‌هایی، از این ظرفیت همسو با مسئولیت اجتماعی دانشگاه و برای کمک به حل مسائل روز جامعه استفاده کند.

دکتر حسینی: جامعه دانشگاهی برای حل مشکلات کشور به رسالت خود عمل کند
در ادامه این نشست دکتر سید محمد حسینی ، دانش‌آموخته دانشگاه تهران و معاون پارلمانی ریاست جمهوری، دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی و ضمن تبریک دفاع مقدس آغاز سال تحصیلی گفت: نسل ما در دوران دفاع مقدس حضور داشته و فداکاری، ایثار، گذشت، روحیه جهاد و شهادت‌طلبی را از نزدیک دیده‌ایم. شاید برخی از این جریانات اگر برای نسل فعلی تعریف شود، برایشان باورکردنی نباشد.
امروز نیاز به این روحیه داریم. اگر در جنگ نظامی با روحیه مقاومت، ایستادگی، پایداری، صبر و استقامت توانستیم از کشور دفاع کنیم، امروز هم برای پیروزی بر دشمن، نیاز به کسب علم و دانش داریم، حتی در حوزه اقتصاد باید کار کنیم و نیاز است نسل جوان با خاطرات دوران دفاع مقدس مانوس باشند، بشنوند، بخوانند و هنرمندان در این باره، کارهای هنری ارائه و تولید کنند.
اگر در حوزه علم و دانش رشد و پیشرفت داشتیم به‌خاطر همین روحیه است، یعنی امثال شهید تهرانی‌مقدم‌ها، شهریاری‌ها، رضایی‌نژادها و احمدی‌روشن‌ها و اخیراً امثال فخری‌زاده‌ها که با تمام توان تلاش خود را کردند که به دانش دست پیدا کنیم و بی‌نیاز شویم. زیرا در شرایطی هستیم که دشمن حاضر نیست علم و دانش خود را در اختیار ما قرار دهد؛ بنابراین باید تلاش خود را انجام دهیم با زحمت بی‌وقفه بتوانیم به قله‌های دانش برسیم و از مرزهای دانش عبور کنیم.
خوشبختانه در بسیاری از حوزه‌ها، این کار انجام شده، در پژوهش‌های مختلف توانسته‌ایم پیشرفت‌های قابل‌‌توجهی داشته باشیم‌. باتوجه به اینکه در آغاز سال تحصیلی هستیم، خوب است که یکبار دیگر مرور کنیم و بدانیم که ما می‌توانیم. همه دنیا، ایران را با علم و دانش و فرهنگ می‌شناسند.
ما از یک‌سو سابقه تاریخی داریم و از سوی دیگر استعداد و هوش سرشار در جوانان باعث شده کارهای بزرگی در ۴ دهه بعد از انقلاب علی‌رغم همه موانع موجود، رقم خورده بخورد. ما مجدد باید ببینیم این راه ۴۲ ساله چگونه طی شده است و نگاه به افق‌های بلند داشته باشیم. در بیانیه گام دوم نیز هر مقدار که مرور کنیم موثر است، در بخش‌های مختلف اعم از دستاوردها، اخلاق و … از موضوع علم و دانش سخن گفته شده است‌. در این بیانیه رهبر معظم انقلاب گفته‌اند: مرجعیت علمی پیدا کنید، کسانی که در پی کسب دانش هستند، زبان فارسی را یاد بگیرند. اگر عزم و اراده جدی و همت والایی داشته باشیم، کشور می‌تواند پیشرفت‌های فراوانی داشته باشد. به فرموده امام علی (علیه‌السلام): علم مایه اقتدار، شوکت و عزت است، اگر کسی علم را کسب کرد می‌تواند غالب شود؛ ولی اگر برعکس این رخ دهد و در حوزه علم و دانش ضعیف باشد، دیگران بر آن مغلوب می‌شوند و آن کشور نمی‌تواند در برابر تحریم‌ها و تهدیدها بایستد، زیرا کشوری که وابسته باشد دیگر نمی‌تواند ادعای استقلال و خودکفایی داشته باشد. به همین جهت رهبری اهداف بسیاری را ترسیم می‌کنند تا جامعه علمی کشور دائماً رو به پیشرفت باشد.
اکنون نوبت دانشجویان و جوانان است که کارهای بزرگ‌تری انجام دهند. اینکه در کشور شاهد شرکت‌های متعدد دانش‌بنیان هستیم، اگر بخواهیم به ثروت دست یابیم و مشکلات اقتصادی کشور را برطرف کنیم، نیازمند دانش هستیم. در حوزه‌های دیگر هم اقدامات خوبی صورت‌گرفته اما کافی نیست. در برخی از رتبه‌بندی‌ها ما را به‌عنوان ۱۶ یا ۱۷ معرفی می‌کنند اما این مقدار تلاش که در کشور برای نوشتن رساله، پایان‌نامه، مقاله، تحقیقات و پژوهش‌هایی انجام می‌شود، مصداق علم نافع هستند؟ باید به مسئله‌محوری توجه بیشتری داشته باشیم.
در دولت سیزدهم انتظار داریم گام‌های بلندی برداشته شود، اگر قبلاً نگرانی وجود داشت و شتاب رشد کاهش داشت، امیدواریم در این مرحله شاهد نتایج بهتری باشیم. خوشبختانه جامعه علمی و اساتید ما در انتخابات فعال بودند و در کنار فعالیت‌های علمی و فرهنگی، از رشد سیاسی برخوردارند و نسبت به سرنوشت کشور بی‌تفاوت نیستند. زیرا در سال‌های گذشته دیدند، کم‌توجهی که صورت گرفت، کشور در زمینه‌های اقتصادی، معیشتی و … آسیب دید. از همین رو احساس مسئولیت کردند و وارد صحنه شدند.
الان یک دولت مردمی شکل‌گرفته که می‌خواهد به سمت ایران قوی حرکت کند و قدرت ایران هم در علم و دانش است. به گفته رئیس‌جمهور با تکیه بر دانشگاه‌ها، نخبگان و اساتید بتوانیم چالش‌های موجود را برطرف کنیم و بتوانیم به اهداف خود برسیم که موانع موجود سر راه را باید یکی پس از دیگری برداریم. نباید فکر کرد که به علت تحریم‌ها نمی‌توانیم مشکل خود حل کنیم اما اگر جدیت داشته باشیم، شرایط نیز مهیا می‌شود. در سفر اخیر دکتر امیر عبداللهیان به سازمان ملل با ۵۱ وزیر دیدار داشتند و اکنون نگاه آنها به جمهوری اسلامی متفاوت‌تر است و در کشور یک انسجامی صورت‌گرفته که می‌توان بهتر کار کرد، تعامل داشت و فعالیت‌های اقتصادی مشترکی را تعریف کرد. مشکلات فراوان است اما اگر دست‌به‌دست بدهیم و جامعه دانشگاهی به رسالت خطیر خود عمل کند، از بسیاری از این مشکلات عبور می‌کنیم. همان‌طور که رهبری هم تاکید کرده‌اند؛ کشور نیازمند یک جهاد علمی است، با وجود دشمنان و مشکلات نمی‌توان با حرکت معمولی و عادی مراحل سختی را پشت سر گذاشت و نیاز به همان روحیه جهادی داریم.
وی گفت: در روایت اسلامی درباره دانش تاکیدات بسیاری شده و جامعه اسلامی به کسب علم و دانش تشویق شده است. ان‌شالله ما هم بتوانیم با سرعت بیشتری به سمت فتح قله‌های علمی حرکت کنیم.
حسینی تاکید کرد: باید روحیه خودباوری و اعتماد به نفس را در نسل جوان ترویج کنیم. برخی کشورها برای اینکه مردم و جوانان خود را به این موضوع تشویق کنند سراغ قهرمانان ساختگی می‌روند اما در کشور ما قهرمانان واقعی فراوانی وجود دارد که می‌توان از آنها الگو گرفت.
در آموزه‌های قرآنی و روایی هم به کسب علم و دانش سفارش شده است. باید روحیه خودباوری و اعتماد نفس در نسل جوان پیاده‌سازی شود.

دکتر بهرامی: دانشگاه در تقاطع تامین‌کننده همه نیازهای یک «تحول اجتماعی» است
دکتر هادی بهرامی‌احسان ، دانش‌آموخته دانشگاه تهران و دبیر دفتر هم‌اندیشی نخبگان و اساتید دانشگاه، استاد دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی در این وبینار بیان داشت: برای اینکه مقصود خود را منتقل کنم، عبارت دانشگاه و جهاد علمی را از هم تفکیک می‌کنیم. مفهوم دانشگاه یک مفهومی است که سابقه بسیار طولانی دارد، اگرچه بازهم تلاش بر این است که خاستگاه دانشگاه را با تعاریف جدید به کشورهای اروپایی و انقلاب‌های علمی بعد از رنسانس نسبت دهند، اما در جامعه ما مخصوصاً در سنت ایرانی و تاریخ مشرق‌زمین، نهادهای پایدار و با ثباتی بودند که مسئولیت انتقال دانش و پژوهش را بر عهده داشتند؛ با پذیرش دانشجو نقش با اهمیتی در توسعه علم ایجاد کردند. سابقه این موضوع در مصر، چین، هند و ایران باستان وجود دارد و علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب‌های نوشته شده در این حوزه مخصوصاً کتاب تاریخ تمدن نوشته گوستاو لوبون بود، مراجعه کنند.
دانشگاه در شرایط امروز متاسفانه به‌خوبی تعریف نشده و شاید درک، انتظار و توقعی که از آن وجود دارد، با کارکرد واقعی و حقیقی خود تفاوت قابل‌توجهی دارد. به‌صورت سنتی تا قرن ۱۹ در منابع وقتی مراجعه می‌شود، انتظار از دانشگاه این است که دانشگاه مسئول آموزش و پژوهش به‌صورت تخصصی است و بر اساس آن نخبگانی را تربیت می‌کند که آوانگاردهایی هستند که با سِمَت‌های مربیگری، نسل‌های بعد از خود را تربیت کنند و کنش اصلی دانشگاه اختصاص به خروجی و تولید ویژه‌ای به نام پرورش نخبگان دارد‌؛ تا قرن ۱۹ که متاسفانه این دیدگاه غلبه داشت، آرام‌آرام مسائل اجتماعی ضرورت‌های جدیدی را پیشروی محققان، مسئولین اجتماعی قرار داد که آیا دانشگاه با اکتفای این مسئولیت می‌تواند همه نیازهای جامعه را برآورده کند؟ یا با یک تغییر ساختاری، محتوایی و روشی باید بتواند فعالیت جدید و متناسب با اقتضائات جامعه انجام دهد؟
گفته می‌شود این دیدگاه که تا اوایل قرن ۲۰ ادامه داشت، آغاز آن آرام‌آرام در آمریکا شکل گرفت و دیدگاه نوین نسبت به دانشگاه آغاز شد و این بود که نمی‌توان انتظار داشت که دانشگاه نقش سنتی تربیت و پرورش نخبگان را در دستور کار داشته باشد و ضروری است تا به مسائل اجتماعی پیرامون خود نیز توجه داشته باشد. اما علی‌رغم این نگاه به دانشگاه، هنوز جایگاه و خواستگاه دانشگاه با واقعیت فاصله زیادی دارد، حتی اگر دانشگاه را با این تعریف جدید مسئول حل مسائل اجتماعی بدانیم اما باز تعریفی محدود و مشکل‌زاست.
دانشگاه بر اساس تعریف نوینی که وجود دارد، در خط مقدم پیشرفت و توسعه است در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و همه این توسعه‌ها نیازمند یک عقبه خردمندانه و دانشمندان باتجربه است تا بتوانند همچنین توسعه‌ای را ایجاد کنند. امروزه نهاد دانشگاه فقط به‌عنوان توسعه علم و پرورش‌دهنده نخبگان مطرح نیست و نیازمند یک توسعه مفهومی در معنای دانشگاه است. در واقع دانشگاه نه‌تنها عقبه قدرتمندی برای پاسخگویی به نیازهای توسعه است، بلکه حتی تولیدکننده ارزش‌های اجتماعی هم هست.
گاهی به‌اشتباه برخی تصور می‌کنند که نهادهای آموزشی مسئولیتی در قبال ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ اجتماعی ندارند و مسئولیت اصلی آنها توسعه دانش است که این غفلت بسیار بزرگی است که با نادیده‌گرفتن این موضوع، بخش بزرگی از ظرفیت‌های اجتماعی را در جریان رشد اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر از دست می‌دهیم. بخش بزرگی از مفهوم دانشگاه با تعلیم‌وتربیت به‌معنای حقیقی کلمه گره‌خورده و نادیده‌گرفتن این مسئولیت برای دانشگاه، ظلم بزرگی است.
از دیگر وظایف دانشگاه، حل مسائل اجتماعی است، وقتی از دانشگاه صحبت می‌شود باید از برداشت سنتی و کهنه که از پیش مطرح بود، دوری کرد زیرا کاملاً اشتباه است. یکی از مسئولیت‌های بزرگ دانشگاه به‌عنوان مهم‌ترین نهاد تراکم نخبگانی در جامعه، حل مسائل اجتماعی است. هیچ نهادی در جامعه به‌اندازه دانشگاه متراکم از نخبگان، اندیشمندان و دانشمندان نیست و عقل ایجاب می‌کند از آنها برای حل مسائل اجتماعی استفاده شود.
مسئله دیگری که وجود دارد، دانشگاه در تقاطع تامین‌کننده همه نیازهای یک تحول اجتماعی است. اگر مراد قلبی خود را بیان کنم: شاید زمانی که انقلاب توسط نیروهای انقلابی انجام شد و آرزوی آنها با تغییر در ساختار نظام سیاسی شاهنشاهی فاسد، ایجاد یک فضای جدید برای تغییر در همه بدنه اجتماعی بود! اما شاید اکنون این یک دریافت ساده‌انگارانه‌ای باشد؛ چراکه تغییر و انقلاب به معنای حقیقی کلمه یک فرایند مستمر است که بر اساس آن مجموعه‌ای از رفتارها، باورها و روش‌ها درون‌سازی می‌شود و بر اساس آن شکلی از تحول ساختاری سامان پیدا می‌کند و این نیازمند تعلیم و تربیت مستمر است.
با درک این نگاه، متوجه می‌شویم که دانشگاه مهم‌ترین جبهه انقلاب می‌شود. در آن زمان جبهه‌های ما محل ساخته شدن انسان‌های فرهیخته و با‌ارزشی بود که از همه چیز خود برای تامین مقاصد اجتماعی گذشتند و الان هم دانشگاه باید این نقش بزرگ را ایفا کند. اکنون جایگاه و خواستگاه دانشگاه تغییر کرده و خط مقدم تغییر است و جایگاه آن، تولیدکننده ارزش‌های اجتماعی است.
مسئله بعدی ما مفهوم جهاد است، وقتی از جهاد سخن می‌گوئیم از یک مفهوم گفته می‌شود که این تعابیر در ذهن می‌آید؛ جهاد یک انتخاب است، جهاد یک نگاه ویژه به واقعیت‌های اجتماعی بر اساس نیازهای جاری جامعه است، پس حتماً هوشمندی در جهاد باید لحاظ شود. اگر گفته می‌شود جهاد با نفس عالی‌ترین مرتبه جهاد است به معنی مراقبت و نگاه هوشمندانه به تمام حالات انسانی است. پس بخش هوشمندانه بودن فعالیت، رکنی از ارکان جهاد است.
دومین ویژگی؛ فرارونده است، یعنی در جهاد نباید فعالیت متعارف و معمولی که در همه ایام انجام می‌شود، انجام دهید، جهاد یک رویداد، اتفاق و فعالیت ویژه اختصاصی و غیرمتعارف است و نیازمند این است که از شرایط معمول فاصله گرفته و بالا برویم. علاوه بر اینها جهاد یک ویژگی بنیادی دارد که فصل خطاب جهاد این است که در جهاد یک انگیزه و نیتی دارید که با نیت‌های متعارف و معمول متفاوت است، هر فعالیتی که نتیجه آن معطوف به من و ارضای نیازهای من باشد جهاد تلقی نمی‌شود. یک فعالیت معمولی است که می‌تواند حتی واجب باشد. مثل اینکه اگر بخواهم زنده بمانم باید تلاش کنم، برای خانواده‌ام کار کنم؛ به این جهاد گفته نمی‌شود.
نتیجه این است که جهاد یک فصل ویژه دارد؛ انگیزه و نیت در فعالیت جهادی معطوف به تامین یک ارزش بنیادین است و آن این است که من برای خودم کار نمی‌کنم و برای دیگری کار می‌کنم؛ نه‌تنها من برای دیگری کار می‌کنم بلکه برای دیگری فقط به‌خاطر خود دیگری کار نمی‌کنم، بلکه به‌خاطر دیگری به دلیل ارتباط با خدای تعالی و ارزش‌های والا و آخرت‌گرایی است که کار صورت می‌گیرد.
لذا، نهایتاً ما جهاد را با سه ویژگی می‌شناسم؛ هوشمندانه است، فرارونده است و دارای ارزش‌های متعالی است. به‌عبارت‌دیگر ناظر بر فعالیت‌های سخیف، پیش‌پاافتاده و مبتذل نیست. با این ترکیب بین مفهوم دانشگاه و جهاد می‌شود به مفهوم جهاد در چارچوب دانشگاه پرداخت.
اگر الان حتی یکی از این کنش‌ها که توسعه دانش و علم است مدنظر قرار دهم، ترکیب بین دانشگاه جهادی و علم خواهد شد دانشگاهی که به مسائل جامعه‌اش توجه دارد، دانشگاه‌هایی که خودخواهی، خودپرستی، مقام‌ها و رقابت‌های نادرست و ناسالم را به رسمیت نمی‌شناسد و علم را نه برای علم بلکه برای رشد، تعالی، رستگاری و فضیلت‌های اخلاقی در نظر می‌گیرد و نه‌تنها علم را توسعه می‌دهد برای اینکه جامعه‌اش در رفاه باشد، بلکه در تلاش است تا برای بشریت شرایط جدید زندگی مهیا کند که درگیر فقر نباشد، درگیر جنگ نباشد، درگیر نامردمی‌های بی‌عدالتی که الان در جهان شاهد هستیم نباشد و بتونه این فعالیت را انجام دهد.
اگر دانشگاهی بتواند همچنین اتفاقی را ساماندهی کند، می‌تواند یک دانشگاه با رویکرد جهادی باشد. به‌عنوان‌مثال چگونه امکان دارد دانشگاه چنین فعالیتی را انجام دهد؟ چگونه دانشگاه می‌تواند هوشمندانه و فرارونده دانشجویانی را تربیت کند که فراتر از خود به ارزش‌های انسانی و انقلابی خود توجه می‌کنند؟ جمع بین مفهوم جهاد و مفهوم کارکرد دانشگاه، تحقق آن در رفتار اجتماعی و مسئولیت اجتماعی معلم، ظاهرشدن در صحنه دانشگاه به‌عنوان یک معلم و مربی تمام‌قد در تمام ابعاد اجتماعی است.
اشتباه است اگر فکر کنیم جامعه‌ای به فضیلت‌های اخلاقی می‌رسد بدون اینکه ما نهاد آموزشی با فضیلتی داشته باشیم. امکان ندارد فقر، فساد و بی‌عدالتی در یک جامعه ریشه‌کن شود بدون اینکه دانشگاهی منزه، پرهیزکار، درستکار، مسئول و حساس نسبت به مسائل اجتماعی باشد. امکان ندارد یک جامعه به یک تحول بنیادین اخلاقی، اجتماعی و علمی برسد بدون اینکه نهادهای آموزشی آن و تعلیم‌ و تربیت واجد این ویژگی‌ها باشد.
در نتیجه دانشگاه نیازمند یک جهاد مستمر است. جهاد برای بازتعریف مسئولیت‌های خود، بازتعریف موقعیت اجتماعی خود و ایجاد یک فضای کارآمد، هوشمند، دقیق، پرکار و فضیلت‌گراست. دانشگاه جهادی این‌گونه محقق خواهد شود. اگر این جهاد در درون دانشگاه اتفاق بیفتد، محصول آن دانشگاه جهادی می‌شود که فقط توسعه دانش هدف آن نیست و خود آن فضیلت‌گرا، آرمان‌گرا، عدالت‌گراست و آنها را توسعه می‌دهد، در نتیجه عبور از این شرایط، از یک دانشگاه ایستا به یک دانشگاه پویا، نیازمند یک جهاد است و در این صورت جهاد می‌شود دانشگاه و دانشگاه می‌شود جهاد.
لازم به یادآوری است که در پایان این نشست نیز دکتر بهرامی احسان به سوالات شرکت‌کنندگان در این نشست پاسخ داد.
دکتر بهرامی احسان در پاسخ به سوال یکی از اساتید مبنی بر اینکه عضو هیئت علمی در راستای ایجاد دانشگاه جهادی چه وظیفه‌ای دارد، گفت: بر اساس موارد ذکر شده و با توجه به شرایط اجتماعی خود، یک استاد اگر خودش بخواهد برنامه‌ریزی و حرکت کند و نگاه جهادی داشته باشد باید دید که چه کارهایی می‌تواند انجام دهد؟ بر اساس یک تجربه شخصی خود، متاسفانه به دلایل متعدد امکان اینکه به‌صورت منظم در یک طرح مشترک برای تحقق اهداف اجتماعی در کنار هم یک بازی سیستماتیک و منظمی را به سرانجام برسانیم، توفیق زیادی نداشتیم. شاید پیشینه تاریخی ما اجازه نداده که در کنار همکار تیمی را تمرین کنیم و آموزش‌وپرورش و دانشگاه ما به این طبل فردگرایی ما کوبیده است و غالباً افراد هستند که بیشترین کفایت و کارآمدی را در فعالیت‌های فردی خود دارند.
هر فردی اگر بخواهد برای خود در این چارچوب برنامه‌ریزی کند و نگاه جهادی داشته باشد؛ اولین و مهم‌ترین نکته این است که: یک معلم هرگز نباید رشد و توسعه فردی خود را متوقف کند، اگر ما شغل معلمی را به‌عنوان یک فعالیت علمی اقتصادی ببینیم به‌سرعت ظرف چند سال نه‌تنها از چرخه تولید علمی ناب خارج می‌شویم بلکه کمترین بهره را به دانشجویان می‌رسانیم.
نگاه جهادی در حوزه علمی به خود، یعنی اینکه من نگاهم باید متفاوت‌تر از دیروز باشد و یاد بگیریم، یاد بدهم و درجه اول خودم را مخاطب یادگیری خودم قرار دهم. در درون آن یک آموزه بسیار مهم قرار دارد؛ تربیت توقف‌ناپذیر است، انسان اگر از نگاه تربیت خود دور شود، قافیه را خواهد باخت و از بین خواهد رفت.