عمومی | دانشگاه تهران

آموزش مجازی یک الزام اجتناب‌ناپذیر در حوزه آموزش شده است/ هوش مصنوعی آینده آموزش و یادگیری الکترونیک را رقم خواهد زد/ تبیین سناریوهای آموزش در دوران پساکرونا براساس نظرسنجی از اعضای هیات علمی و دانشجویان

دومین وبینار از سلسله نشست‌های علمی دانش‌آموختگان دانشگاه تهران با حضور دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان و سخنرانی دکتر سیدحسین حسینی، استاد دانشکده دامپزشکی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران و دکتر فاطمه نارنجی‌ثانی، استادیار دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران به‌‌صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای این سلسله نشست دکتر فاطمه نصرتی‌ ، رئیس دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان گفت: دانشگاه تهران بیش از ۲۶۰ هزار دانش‌آموخته دارد که ظرفیت عظیمی از لحاظ علمی و تحقیقی را داراست و هدف از برگزاری این سلسله نشست‌ها به همت دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان، ایجاد ارتباط و استفاده از تجارب آنهاست است.
او به تشریح سوابق تحصیلی اساتید حاضر در این, وبینار اشاره کرد و افزود: دکتر حسینی سال ۶۹ فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران هستند و دکترای انگل‌شناسی در سال ۷۴ هم دارند، دکتر حسینی با ۶ سال سابقه معاونت آموزشی بودند و عضو هیئت علمی دانشکده دام پزشکی نیز هستند.
دکتر نارنجی‌ثانی هم رئیس دفتر نظارت و ارزشیابی هستند که کارشناسی ارشد و دکترا را دانش‌آموخته دانشگاه تهران بودند و بیش از ۱۵ سال تجربه اکادمیک ایلرنینگ دارند.

دکتر حسینی: فضای آموزش متناسب با توسعه فناوری دیجیتال رشد نکرده است
در ادامه این وبینار دکتر سید حسین حسینی استاد دانشکده دامپزشکی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران با اشاره به سابقه رسمی دانشگاه تهران و راهی که دانشگاه در ورود به عرصه آموزش الکترونیکی طی کرده است، گفت: دانشگاه تهران از اواخر دهه ۷۰ یا اوایل دهه ۸۰ جدی تر وارد عرصه آموزش الکترونیکی شده، یعنی همزمان با اوایل دهه ۸۰ که توسعه زیرساخت‌های فناوری اطلاعات را دانشگاه پیگیری می‌کرد، موضوع توسعه و راه‌اندازی دوره‌های الکترونیکی را نیز پیگیری می‌کرد، پس سابقه رسمی دو دهه را در دانشگاه تهران داریم.
در آن زمان که این موضوع مورد پیگیری قرار می‌گرفت، موافقان و مخالفانی مثل همین الان داشته است. در اوایل دهه ۸۰ جلسات و برنامه متعددی در دانشگاه به بحث توسعه و ایجاد دوره‌های الکترونیکی گذشت و البته این موضوع از همان ابتدا نیز موافقان و البته مخالفان بسیار جدی نیز داشت.
در آن زمان این موضوع به‌عنوان یک راهبرد و اقدام از طرف دانشگاه مورد توجه قرار گرفت، مجوزی که در دانشگاه تهران در سال ۸۴ از شورای گسترش آموزش عالی اخذ شده؛ به دانشگاه تهران اجازه داده شد تا در تمامی رشته‌های دایر خود بتواند آموزش الکترونیکی را هم اجرا کند که مجوز و مصوبه بسیار مهمی برای دانشگاه تهران در آن مقطع زمانی بود. در آن زمان دانشگاه تهران مرکز آموزش الکترونیکی را در اواسط دهه ۸۰ دایر کرد.
این اقدام دو پیام مهم داشت که یک پیام مربوط به بدنه و درون دانشگاه است، از این جهت که بدنه دانشگاه تهران و اعضای هیئت علمی یک رویکرد و برنامه‌ای در آموزش الکترونیکی ببینند و مورد توجه قرار دهند و این برنامه راهبردی دانشگاه در دستور کار بدنه دانشگاه تهران به‌خصوص اعضای هیئت علمی قرار بگیرد.
پیام دوم که بسیار مهم و اثرگذار بوده؛ دانشگاه تهران به‌عنوان نماد و الگو مطرح است، وقتی در آن مقطع چنین تصمیمی گرفته شد، در واقع به کل کشور ابلاغ شده و دانشگاه‌های دیگر کشور هم به عرصه آموزش الکترونیکی ورود پیدا کرده‌اند.
البته باید گفت که در عمل ما در اجرای آموزش الکترونیکی یک درک صحیح و یک راهبرد دقیقی نداشتیم و این موضوع باعث شد تا در اجرا و عمل، انتظاری که بانیان آن هدف داشتند طی سال‌های بعد، تماماً محقق نشود. به نظر می‌رسد در کل بدنه آموزش عالی هم این موضوع مطرح بوده است. به‌عنوان مثال با اشاره به نظام‌نامه آموزش الکترونیکی در وزارت علوم که اواخر دهه ۸۰ تصویب شده، در آنجا هم رویکرد بیشتر به سمت پذیرش دانشجو در برخی رشته‌ها و نگاه درآمد‌زایی از منظر آموزش الکترونیکی و ارائه این گونه آموزش‌ها مطرح بوده است.
اگر چه در همان نظام نامه آموزش الکترونیکی به دانشگاه‌ها اجازه داده شده به غیر از دروس عمومی، می‌توانند ۱۰ درصد از آموزش‌های جاری خود را به‌صورت الکترونیکی ارائه دهند. این ظرفیت درون دانشگاه‌ها خیلی خوب استفاده نشده است، با اینکه شرایطی در نظام‌نامه آموزشی داشتیم اما دانشگاه‌ها از این فرصت به‌نحو مناسبی استفاده نکردند.
به‌عنوان مثال در دانشگاه تهران در سال ۹۵ می‌خواستیم این ۱۰ درصد ارائه آموزش الکترونیکی را به ۲۰ درصد افزایش دهیم، که شورای آموزشی دانشگاه زیاد موافق نبود و بدنه دانشگاه نیز همراه این بحث نبوده، که آنچه بیان شد پیش از بروز کووید ۱۹ بوده است.
موضوع کووید ۱۹ که در دی ماه ۹۸ توسط سازمان بهداشت جهانی اعلام عمومی شده و در بهمن ماه به عنوان هشدار بهداشتی جهانی مطرح شده و در اوایل اسفند به عنوان همه‌گیری جهانی یا پاندمی اعلام شده، همه کشورها از جمله ایران در معرض شرایط جدیدی قرار گرفتند که در برابر آن نیازمند تصمیمات دقیقی بودیم که خوشبختانه دانشگاه تهران از این منظر تصمیمات خوبی اتخاذ کرد و اوایل اسفند دانشگاه اعلام کرد که آموزش تعطیل نمی‌شود و با توجه به زیر ساخت‌های موجود در دهه ۸۰، اگر چه نمی‌توانست پوشش دهنده ۸ هزار عنوان درسی دانشگاه باشد اما به نسبت شرایط، شرایط خوبی در دانشگاه تهران داشتیم و توانستیم با شکل جدید، آموزش الکترونیک را پیش ببریم.
کووید ۱۹ انبوهی از تغییرات تحمیلی و محدودیت‌ها و در کنار آن تحولات زیادی را در ساختار‌های مختلف اعم از اجتماعی، آموزشی و اقتصادی در همه کشورها از جمله ایران ایجاد کرده که برخی از آنها ممکن است به‌صورت موقتی و برخی هم دائمی باشد. به تعبیر یکی از منابع، هنوز هم در بحث کووید ۱۹ در قلمرو ناشناخته‌ها هستیم که موضوعات مهمی در این مقوله در پیش رو داریم.
پیش از بروز پاندمی کرونا، مشخص بود فناوری اطلاعات و فضای دیجیتال با گذشت زمان و به تدریج، جهت‌گیری‌ها، اهداف و ساختار نظام آموزشی، فرایند‌های یادگیری و یاد دهی، نقش استاد و دانشجو را می‌تواند تغییر دهد و تغییرات و تاثیرات گسترده‌ای را می‌تواند در این مقوله‌ها داشته باشد. اما قبل از بروز پاندمی کرونا این تاثیر در حوزه آموزش متناسب با رشد و توسعه فناوری اطلاعات نبوده یعنی تحولات تدریجی اتفاق افتاده و جریان آموزشی سنت‌گرا همیشه مورد نقد قرار می‌گرفته است. قبل از کرونا حدوداً سال ۹۶، کلیپی پخش شده بود که نشان‌دهنده تحولات فضای دیجیتالی و فناوری اطلاعات به صورت روز افزون خود را نشان می‌دهد اما روند آموزشی علیرغم این تحولات زیاد در دنیای دیجیتال، همچنان کند بوده، بنابراین دنیا و فضای آموزش متناسب با توسعه فناوری دیجیتال رشد نکرده است.
پدیده کووید باعث شد تا به‌صورت الزامی در کوتاه مدت راهی که سال‌ها به تدریج طی می‌کردیم، با یک فشار ناخواسته همه وارد چنین فضایی شویم. در همه دنیا در این مدتی که گذشت آموزش به‌صورت الکترونیک ارائه شد و در مقوله چالش‌ها و فرصت‌های آموزش الکترونیکی بحث‌های زیادی مطرح شده و همچنین مقالات زیادی منتشر شده است.
آسیب‌شناسی وضع موجود و انتظاراتی که از آموزش الکترونیکی داریم، بررسی دقیق این فرصت‌ها و چالش‌ها، شناخت دقیق ویژگی‌های آموزش الکترونیکی و فرهنگ آموزش الکترونیکی حائز اهمیت است. به‌عنوان نمونه در این مدت به موضوعات متعددی برخورد می‌کردیم که می‌گوئیم آموزش در هر زمان. مثلاً استادی داشتیم که ساعت کلاسش را یک نیمه شب تمام می‌کرد و این نشان می‌داد که برای آموزش الکترونیک نیاز به یک فرهنگ جدیدی داریم.
این آسیب‌شناسی وضع موجود، شرایطی فراهم می‌کند تا آگاهانه و هدفمند از فرصت ایجاد شده برای اهداف آموزشی و توسعه آن بیشتر استفاده کنیم.
فضای مجازی دارای اکولوژی یا زیست‌بوم خودش است که با توسعه روز‌افزون خود، اندیشه و فرهنگ آمیخته با خود را منتشر می‌کند، علیرغم ضعف‌هایی که ما در این موضوع آموزش الکترونیک در بحث چالش و فرصت‌ها داریم، این حد از استقبال همه ارکان جامعه از استادان، معلمان، مدیران، والدین، دانش‌آموزان و دانشجویان همه از آموزش الکترونیکی نشان می‌دهد که آموزش مجازی امروز به مثابه یک الزام در پهنه و صحنه آموزش مطرح است یک الزام اجتناب‌ناپذیر؛ به همین دلیل نیاز به رصد مرتب این وضعیت و آسیب‌شناسی آن داریم و موضوع مهمی است که نباید دچار افراط و تفریط شویم.
یکی از دغدغه‌های مهم دانشگاه، چگونگی ارتباط و تداوم برنامه‌های آموزشی برای دانش‌آموختگان خودش بوده است. یک سرمایه بزرگی داریم، یک ثروت بی‌نهایت در دانشگاه که شامل دانش‌آموختگان با جمعیت ۲۵۰ هزار نفر است که متاسفانه یک غفلت تاریخی داشته‌ایم، اگر چه برنامه‌هایی اجرا می‌شده اما برای این جمعیت عظیم نیاز به برنامه‌ریزی برای استمرار آموزش داریم.
در جامعه کنونی یادگیری در طول زندگی به‌عنوان یک اصل مهم و راهبرد اساسی مطرح است. فرصتی که عصر اطلاعات و دیجیتال در امر آموزش فراهم کرده، فرصت بسیار مغتنمی است. امروز شرایط بسیار خوبی داریم، باتوجه به شعار آموزش مجازی مبنی بر آموزش در هر زمان و مکان، شرایط مطلوبی را ایجاد کرده است. ایجاد دفتر ارتباط با دانش‌آموختگان قدم بسیار اساسی و مهم در دانشگاه است و باعث شده که این دفتر نقطه اتصال با دانش‌آموختگان ما باشد و برنامه‌های آموزشی را برای دانش‌آموختگان فراهم کند. در این راستا تنوع آموزشی هم بسیار مهم است.
در ادامه دکتر حسینی در پاسخ به سوالات یکی از شرکت‌کنندگان در وبینار در خصوص ارتقای وضعیت آموزش الکترونیکی و آموزش اساتید در این فضای آموزشی، گفت: دانشگاه تهران دو هزار و ۱۰۰ نفر هیئت علمی دارد که بخشی از این جمعیت قبل از بروز کرونا خیلی با اصول اولیه فضای فناوری اطلاعات درگیر نشده بودند و آشنا نبودند، ولی الان فضایی ایجاد شده و الزامی محسوب می‌شود که به همه ارکان دانشگاهی تحمیل شده و باید همه برای این موضوع برنامه‌ریزی کنیم.
در این راستا دانشگاه برنامه‌های متنوعی داشته و دارد؛ علیرغم برنامه‌هایی که تاکنون داشتیم، هنوز متناسب با شرایط روز نیستیم و در مجموع هنوز مشکلاتی در این ارتباط داریم که ضرورت دارد تمهیدات بیشتری اندیشیده شود. یک مجموعه تمهیداتی در طول این مدت اندیشیده شد، دوره‌های آموزش متعدد و کلاس‌های آموزشی متعددی برگزار شد اما همچنان مشکلات بسیاری در این شرایط است.
انتظارات ما از آموزش الکترونیک این است که هنوز با رسیدن به یک شرایط مطلوب فاصله دارد و باید این فاصله روز به‌روز کمتر شود. در ترم اول و دوم ۸۵۰۰ عنوان درس در دانشگاه ارائه می‌شود و هنوز مشکلاتی داریم که این موضوع باید جز بحث‌های برنامه‌ریزان دانشگاه تهران باشد.
دکتر حسینی در پاسخ به سوالات یکی دیگر از شرکت‌کنندگان در بخش پایانی سخنان خود ادامه داد: در ورود به عرصه آموزش الکترونیکی باید مرتب وضعیت رصد شود، اگر بی‌گدار در این عرصه وارد شویم چالش‌هایی به همراه خواهد داشت. باید به گونه‌ای عمل کنیم که دچار افراط و تفریط نشویم.
در راستای سوالی که پرسیده شد، ادعاهایی در این زمینه وجود دارد؛ مثلاً در آموزش الکترونیکی، مهارت‌های آموزشی کاهش پیدا می‌کند و ارزش‌های فناورانه نسبت به ارزش‌های استاد و شاگرد پیشی می‌گیرد و کاهش تاثیر رابطه استاد و دانشجو را خواهیم داشت، مثلاً نقش معلم صرفاً تسهیل کننده در آموزش باید باشد که یک ادعایی است که تا این حد کاهش پیدا می‌کند. یعنی قالبی شدن بیش از حد تعلیم و تربیت؛ یا آموزش را در قالب‌های خاص می‌بریم که تعلیم و تربیت به‌معنای واقعی خود شکل پیدا نمی‌کند. این مسائل، موضوعات مهمی است که نشان می‌دهد وارد یک دنیای عظیمی شده‌ایم.

دکتر نارنجی‌ثانی: هوش مصنوعی به کمک یادگیری الکترونیکی آمده است
در ادامه این وبینار دکتر فاطمه نارنجی‌ثانی ، استادیار دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی و دانش‌آموخته دانشگاه تهران در ابتدای سخنان خود گفت: شاید اثر‌بخش‌ترین روش فرایند یاددهی- یادگیری داستان‌سرایی است و آن داستان‌سرایی و سناریو می‌تواند برای همیشه در ذهن ما حک شود.
پیرو صحبت‌های دکتر حسینی، در ۲۹ هزار و ۵۰۰ سال پیش عصر کشاورزی را داشتیم، ۵۰۰ سال پیش وارد عصر صنعتی و ۲۵ سال پیش وارد عرصه اطلاعات شدیم و در آینده وارد عصری می‌شویم به نام «بیوچرال ایج» که توسط یک ایرانی، علی اکبر جلالی، ثبت شده است.
در این فناوری، همه چیز تغییر کرده و آی تی بر روی همه ابعاد از جمله اقتصاد، مسائل دولتی، فرهنگی و سیاسی تاثیر گذاشته است. این آی تی بیشترین تاثیر را در فضای کسب و کار و آموزش گذاشته است .۶۲ درصد تصمیم خرید از برندهای تجاری یا انتخاب خدمات در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد. در سال ۲۰۲۰، ۴۸ درصد سازمان‌ها در دنیا قبل از کووید ۱۹ ایلرنینگ سازمانی خود را داشتند، در سال ۲۰۲۰ درآمد اپ‌ها از تبلت‌های سازمانی بیشتر از گوشی‌های هوشمند بوده است. این اعداد بسیار عجیب و غریب است. هر روز ۲و نیم میلیون گیگابایت داده تولید می‌شود که این مقدار ماه بعد دو برابر می‌شود، یک ثروت عظیم از داده‌های یادگیری. اما ما چه برنامه‌ای داریم که بر روی آن سرمایه‌گذاری کنیم؟

حقایقی در دنیای امروز، تغییر فضای یادگیری
مغز انسان بسیار پیچیده است، ارتباط بین چشم و مغز بسیار سریع اتفاق می‌افتد و مغز در هر ثانیه ۸.۹۶ مگابیت بر ثانیه اطلاعات از چشم می‌گیرد؛ اما با خواندن این مقدار به ۸۱.۶ بیت در ثانیه می‌رسد، یعنی ارتباط و یادگیری که از طریق مشاهده اتفاق می‌افتد، یک میلیون برابر بیشتر از یادگیری می‌باشد که از طریق خواندن است.
نسل یادگیرنده‌ها عوض شده و الان نسل زِد (Gen Z) وارد دانشگاه‌ها شده‌اند، نسلی که برند دانشگاه برای آنها اهمیتی ندارد و لذت و تجربه یادگیری برای آنها مهم است، نسلی که به‌سرعت تغییر نگرش و رفتار می‌دهد و با یک تجربه ناخوشایند سریع انتخاب خود را تغییر می‌دهند و سراغ گزینه جدید می‌روند.
این نسل بر خلاف دیگر نسل‌ها، دیجیتال به دنیا آمده‌اند و مسلماً نحوه و مدل یادگیری آن‌ها نیز فرق می‌کند. ۵۱ درصد یادگیری از طریق عمل (doing)، ۳۸ درصد از طریق مشاهده و ۱۲ درصد از طریق شنیدن در کلاس درس و سخنرانی است. ما بیشتر یادگیری‌هایمان از طریق doing است، چگونه این نوع یادگیری را در بستر الکترونیکی بیاوریم؟ که خودش یک چالش است که باید به آن فکر کنیم.
چرا گفته می‌شود که ایلرنینگ ممکن است، موفق نباشد؟ زیرا عیناً سبک سخنرانی خود را وارد بستر الکترونیک کرده‌ایم، بدون توجه به اینکه از طریق مشاهده و عمل بیشتر یاد می‌گیریم و میزان یادگیری ما افزایش پیدا می‌کند.
ایلرنینگ از سال ۱۹۷۰ در دنیا مطرح شد، یعنی فضایی را در بستر الکترونیکی بیاوریم و همزمان و ناهمزمان ارائه خدمت به دانشجو دهیم. این یادگیری الکترونیکی خیلی در سال‌های اخیر رشد پیدا کرد. آماری در مرکز آمار آموزش و بانک جهانی منتشر شده که دلیل این رشد سریع چه چیزی بوده است؟ انعطاف‌پذیری، کاهش هزینه‌ها، بازگشت سرمایه به‌عنوان یک دلیل اصلی و تجربه دانشجو در این دوره برخی از این مزیت‌ها محسوب می‌شود.
طبق نظر‌سنجی بانک جهانی در سال ۲۰۱۹؛ ۴۶ درصد هیئت علمی گفته‌اند که ایلرنینگ را دوست دارند، چون باعث افزایش اعتبار خود و تجربه آنها می‌شود. انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۶ سرمایه‌گذاری در صنعت ایلرنینگ از مرز ۳۷۰ میلیارد دلار عبور کند. چرا این اتفاق می‌افتد؟
قبل از کویید ۱۹، یونسکو در سال ۲۰۲۰ بیانیه‌ای صادر کرد: پیش‌بینی می‌شود تعداد دانشجویان در بستر آموزش الکترونیکی از ۹۴ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ به ۴۱۴ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ برسد، یعنی آموزش الکترونیک توانسته دسترسی متقاضیان به آموزش عالی با کیفیت را فراهم کند؛ یعنی آموزش الکترونیک در ابعاد وسیع در تمام سطوح تحصیل فراهم شده است.
سازمان یونسکو تخمین میزند در سال ۲۰۲۵، ۱۰۰ میلیون از افراد جوان به‌دنبال صندلی‌هایی در دانشگاه باشند که وجود ندارد و گسترش آموزش الکترونیکی می‌تواند یک راهکاری برای دستیابی همگان به آموزش عالی مناسب باشد.
انقلاب صنعتی چهارم اتفاق افتاده است، دانشگاه به سمت فناوری نوین دیجیتال سوق داده شده است، آموزش الکترونیکی رشد پیدا می‌کند و دلایل رشد آن هم انعطاف‌پذیر است و می‌تواند فرصت‌های برابر ایجاد کند. همه اینها یک طرف ماجراست و طرف دیگر این است که در حوزه پداگوژی، مدل یادگیری تغییر کرده است.
چگونه می‌توانیم کاری کنیم که از این قابلیت‌های فناوری در فرایند یاددهی- یادگیری بهترین ایلرنینگ با کیفیت داشته باشیم که امروز نگوییم ای کاش دانشگاه‌ها حضوری شود و به دانشگاه بر گردیم؟ چگونه می‌توانیم در فضای الکترونیک دانشجو را درگیر کنیم و تنها سخنرانی نکنیم؟
امروز یک معلم نداریم، بلکه network teacher داریم. نقش معلم در این فضا، نگهبانی است که راه را نشان می‌دهد. نقش اصلی را یادگیرنده دارد. معلم در فضای الکترونیک باید فضایی ایجاد کند که یادگیری شخصی سازی، انطباقی و سفارشی اتفاق بیفتد. باید یادگیری را تقسیم‌بندی کنیم زیرا باعث افزایش درگیر شدن می‌شود.
هوش مصنوعی به کمک یادگیری الکترونیکی آمده است و می‌تواند رفتارهای فراگیران و نیاز‌های آموزشی را درک کند و متناسب با آن توصیه کند چه محتوایی بدرد می‌خورد که بهترین نمونه آن گوگل ترنسلیت است که با اطلاعاتی که ما به آن می‌دهیم هر روز خود را بروز می‌کند. امروزه همچنین موبایل لرنینگ در دنیا مطرح شده و به ابزاری برای یادگیری تبدیل شده است. موبایل صرفاً برای مکالمات و پیام نیست و از طریق آن با شبکه‌های اجتماعی مختلف و دوستان خود در ارتباط باشیم، موفقیت‌های خود را به اشتراک بگذاریم و بیشتر یاد بگیریم.
شبکه‌های اجتماعی توسعه عظیمی در صنعت آموزش ایجاد کردند و باعث شدند یادگیری اجتماعی اتفاق بیوفتد. یادگیری مبتنی بر بازی؛ در هر سنی، معلم اگر انگیزه یادگیری در یادگیرنده ایجاد کند می‌تواند آن یادگیری را اثر بخش‌تر کند و حرکت به سمت یادگیری محسوس‌تر باشد. بازی و سرگرمی رویکرد جدید در حوزه آموزش است و قابلیت این را دارد یک مسئله را مرحله به مرحله حل کند.
در این میان آرام آرام جلو می‌رفتیم که ویروس کرونا شیوع پیدا کرد و ۱۹۹ کشور جهان به آن مبتلا شدند. بر اثر ویروس کرونا، ۱۶۵ کشور جهان مدارس آن به‌طور مطلق در تمام سطوح تعطیل شد و ۸۷ درصد دانشجویان و دانش‌آموزان جهان با شیوع این ویروس از دسترسی به محیط واقعی و کلاس حضوری باز ماندند. دانشگاه تهران از این اتفاق بی‌نصیب نبود.
می‌خواهم با یک واقعیت دانشگاه تهرانی آشنا کنم که اتفاق افتاده است، آقای دکتر حسینی فرمودند لیست چالش‌هایی را داریم، که این لیست بر اساس پیمایش‌های انجام شده، بدست آمده است.
در سال ۹۹ وقتی یک ترم از آموزش الکترونیکی گذشته بود، شرایط را بررسی کردیم که آیا دانشجو و و هیئت علمی توانسته خودش را با آن وفق دهد؟
مطمئنم همه اذعان می‌کنید که نیمسال اول و دوم ۹۹ نسبت به نیمسال دوم ۹۸، آموزش و فرایند یاد دهی- یادگیری بهتری در بستر الکترونیک داشتیم.
در این پیمایش از دو دسته دانشجو و هیئت علمی یکسری سوال پرسیده شد. در این پیمایش برای ۲ هزار هیئت علمی ایمیل ارسال شد و از این تعداد ۵۰۰ نفر پاسخ دادند. نتایج بدست آمده جالب است ک اهم آن، این چنین است.
هیئت علمی که در این فرایند شرکت کرده بود؛ ۵۲ درصد گفته بودند: بعد از ویروس کرونا اولین بار است که کلاس را الکترونیک برگزار می‌کنیم و اعلام کرده بودند که تدریس خود را در سامانه ایلرن برگزار نکردند. عدد بالایی نبود ولی از نظر ما در معاونت آموزشی عدد بالایی بود. چرا از نرم‌افزار‌های خودمان استفاده نمی‌شود؟ چرا ۳۰.۴۷ درصد از اساتید اعلام کردند که نرم افزارهای دیگر از ادوبی کانکت و بیگ بالو باتن بهتر است؟
۴۵.۵ درصد گفته‌اند که از محتوای مالتی مدیا از استودیو ضبط نکرده‌ایم؟ چرا این اتفاق افتاده است؟ زیرا به یک باره وارد این فضا شدیم.
۳۰ درصد گفته‌اند که طرح درسمان را در سامانه بارگذاری نکرده‌ایم، ۵۱ درصد گفته‌اند حضور و غیاب بر اساس میزان مشارکت انجام می‌دهیم اما بقیه گفته‌اند از طریق گزارش‌گیری یا روش‌های سنتی انجام می‌دهیم، بسیاری گفته‌اند آزمون پایان ترم بهترین روش است در حالی که من از ارزیابی تکوینی هم در نیمسال استفاده می‌کنم، ۷۷ درصد گفته‌اند که نسبت به نیمسال دوم ۹۸، در ۹۹ از ترکیبی از روش‌ها برای ارزیابی استفاده کردم.
از آنها سوال شد اگر به عقب بازگردید، می‌خواهید مجدداً از سامانه ایلرن استفاده کنید؟
۷۶ درصد گفته‌اند بله، می‌خواهیم آموزشی داشته باشیم که ترکیبی از آموزش حضوری و الکترونیکی باشد. اما هیئت علمی چالش‌هایی از جمله چالش‌های زیرساختی مطرح کرده است. دانشگاه تهران بسیار بزرگ است. برای چنین دانشگاهی که قبلاً ۹۰۰ کلاس برگزار می‌شد الان این عدد به ۹۰ هزار تا رسیده و عدد بزرگی شد. دانشگاه زمان می‌برد تا خود را با این شیوه وفق دهد و زیرساخت را فراهم کند.
اما نظر دانشجویان در این پیمایش چه بود؟
در این پیمایش حدود ۵ هزار نفر شرکت کردند. دانشجو می‌گوید: انطباق‌پذیری من نسبت به نیمسال اول و سهولت دسترسی من بهتر شده اما همچنان معتقدم که انتقال مفاهیم در شیوه الکترونیکی کمتر از حضوری است.
دانشجو شکایت داشت که محتوای درسی متناسب با بستر الکترونیکی نیست اما این نوع آموزش باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه می‌شود، به گفته دانشجو: آموزش و مهارت دانشِ مدرس‌های من در این نیمسال بیشتر شده است، ارزشیابی مستمر در این نیمسال خودش را بهتر نشان می‌دهد، در این نیمسال نسبت به نیمسال قبل دسترسی به استاد بیشتر شده و استادان بیشتر از طریق ایمیل و شبکه‌های اجتماعی در دسترس هستند.
از دانشجو سوال شد اگر به عقب بازگردید، می‌خواهید مجدداً از سامانه ایلرن استفاده کنید؟
۷۰ درصد گفته‌اند: بله، می‌خواهیم در کنار آموزش حضوری، آموزش الکترونیکی هم داشته باشیم به شرطی که ما را با امکانات سامانه ایلرن، نرم افزار‌های کلاس انلاین، نحوه آزمون دادن، مشارکت و تعامل و مدیریت زمان آشنا کنید و فرهنگ استفاده از آن را آموزش دهید.
جمع این نظرت را شنیدیم و گفتیم که سناریو دانشگاه تهران در دوره پساکرونا چیست؟
سه سناریو پیش رو داریم. در دوره پسا کرونا به شیوه قبلی برگردیم، وضعیت موجود را ادامه بدیم یا آموزش چهره به چهره در ترکیب با آموزش الکترونیکی اتفاق بیوفتد؟ ما الان در میانه حسرت بازگشت به گذشته یا تمهید شرایطی برای آینده آموزش عالی هستیم.
از منظر آینده‌نگری هیچ چیزی به اندازه شیوع کرونا نتوانسته بود سرعت شکل‌دهی به آینده را اینقدر شتابان کند. زمان این رسیده که بر اساس شنیده‌ها و پیمایش‌هایمان، سناریو‌پردازی کنیم برای ادامه فرایند یادگیری- یاددهی در دانشگاه تهران.
آموزش در بستر الکترونیکی جذاب است اما پر از نقد می‌باشد، بسیاری معتقدند در این بستر شیوه دانش محض منتقل می‌شود، تاثیر تربیتی را کاهش می‌دهد، آموزش از دیرینگی برخوردار است، اگر ارتباط به یکباره به یک ارتباط غیر حضوری و غیر رودرو تبدیل شود با مشکل روبرو می‌شود اما فرایند یاددهی- یادگیری در پساکرونا به هیچ وجه به شیوه قبلی خود باز نمی‌گردد. انقلاب صنعتی چهارم از یکسو و الزام به کاربرد فناوری‌های نوین دیجیتال از سوی دیگر، کاهش مقاومت در استفاده از ایلرنینگ، شکسته شدن حباب فناوری، سرمایه‌گذاری‌های دانشگاه، انطباق‌پذیری ما و قرارگیری در معرض آسیب‌های زیست محیطی باعث شده تعاملی بین فناوری و پداگوژی اتفاق بیفتد و ما را به سمت سناریو سوم (آموزش ترکیبی) سوق دهد.