آرامش روانی و نشاط معنوی لازمه مصونیت زیستی و روانی انسانهاست/ عادتها و قالبهای ذهنی کرونا تا مدتها پس از کرونا بهصورت رفتارهای اضافه باقی خواهد ماند/ برای زندگی با کرونا، سبک زندگی و تغذیه از اهمیت بالایی برخوردار است
این وبینار با حضور دکتر غلامعلی افروز، استاد ممتاز دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دکتر رضا پورحسین، دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دکتر رضا رستمی، استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانشآموختگان برگزار شد.
در ابتدای این وبینار،
دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانشآموختگان
، گفت دانشگاه تهران با بیش از ۲۶۰ هزار دانش آموخته ظرفیت عظیمی به لحاظ علمی، تحقیقاتی، تجارب مدیریتی و … است و دفتر ارتباط با دانش آموختگان اداره کل روابط عمومی قصد دارد از طریق برگزاری سلسله نشستهایی، از این ظرفیت همسو با مسئولیت اجتماعی دانشگاه و برای کمک به حل مسائل روز جامعه استفاده کند.
وی افزود: در بین این دانشآموختگان، امروز میزبان سه نفر از اساتید دانشگاه تهران از جمله دکتر غلامعلی افروز دانشآموخته رشته روانشناسی در سال ۱۳۵۲، دکتر رضا پورحسین دانشآموخته رشته روانشناسی بالینی در سال ۱۳۶۵ و دکتر رضا رستمی دانشآموخته رشته پزشکی عمومی در سال ۱۳۷۵ هستیم که در این وبینار حضور دارند.
رئیس دفتر ارتباط با دانشآموختگان در ادامه به ابعاد روانشناختی بیماری کووید ۱۹ و آسیبهای این بیماری اشاره کرد و ادامه داد: ویروس کرونا از جمله ویروسهایی است که باعث عفونتهای تنفسی میشود و از بیماری خفیف مثل سرماخوردگی آغاز و بهمرور تشدید میشود.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۲۰ این بیماری را یکی از بزرگترین تهدیدهای بشر برای سلامت جسمی و روانی بیان کرده، زیرا شیوع این بیماری باعث تغییر در سبک زندگی انسان شده است. این بیماری موجب اختلالات زیادی نهتنها در بزرگسالان بلکه در کودکان شده و پیامدهای منفی به دنبال داشته است.
نخستین پیامد منفی که ویروس کرونا به همراه داشته،
افزایش اضطراب و ترس
است. شنیدن اخبار در رسانههای متفاوت، اخبار مردمی، ترس از انتقال سریع بیماری و ترس ازدستدادن والدین و عزیزان از جمله عواملی است که موجب افزایش ترس و اضطراب در خانوادهها شده است.
دومین پیامد منفی
مشکلات رفتاری و عاطفی
است. تعطیلی مدارس، نداشتن فعالیتهای ورزشی و تعاملات اجتماعی باعث افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی شده است.
در کنار این مشکلات منجر شده که سومین پیامد یعنی
کاهش رفتارهای خودمدیریتی یا خودتنظیمی
اتفاق بیفتد. در این پیامد مشکلاتی از جمله استفاده مداوم از اینترنت مخصوصاً برای آموزش تحصیلی، تغییر در ساعت خواب و تماشای بیش از اندازه تلویزیون مشاهده میشود.
در کنار این مسائل به خانوادههای دارای کودکِ با نیازهای ویژه اشاره میشود، برخی از این کودکان که در دسته کودکان با نیاز ویژه (special needs) هستند، به علت اینکه دچار بیماریهای زمینهای میباشند، بیش از بقیه افراد در معرض خطر قرار دارند و آموزش مجازی برای آنها کافی نیست و باید در کنار آن، خدمات توانبخشی و پکیجهای آموزشی داشته باشند.
در کنار مشکلات آموزشی،
مشکلات روانشناختی
بهعنوان چهارمین پیامد در این افراد افزایش پیدا کرده است، بهعنوانمثال دانشآموزی که دچار کمبود توجه است، قطعاً به دلیل عدم دریافت درمانهای مناسب و مداخلههای به هنگام دچار مشکلات روانی بیشتری در این دوره بیماری کووید ۱۹ شده است.
پیامد بعدی مربوط به افزایش افسردگی است که ماندن در خانه، احساس تنهایی و عدم تعامل اجتماعی این پیامد را در افراد بزرگسال بهخصوص کودکان تشدید میکند. ازدستدادن یکی از اعضای خانواده و نداشتن سوگ و ماتم هم میتواند منجر به آسیب پس از ضربه یا PTSD شود.
پیامد آخر هم افزایش تعارضات خانوادگی و بدرفتاری است، قرنطینه باعث شده تا به دلیل تعطیلی بسیاری از مشاغل، مشکلات اقتصادی، تعارضات خانوادگی و بدرفتاری با کودکان و روابط زناشویی افزایش یابد.
در پایان اگرچه از لحاظ جسمانی بیماری کووید ۱۹ در کودکان به علت مقاومتر بودن، به کودکان آسیب جدی نمیرساند، اما از لحاظ روانشناختی و اجتماعی این گروه از افراد جامعه بسیار آسیبپذیرتر هستند، پس بهعنوان یک راهکار، قرنطینه یک فرصت بینظیر در خانوادههاست تا در کنار هم بودن را بیشتر تجربه کنند و به امور تربیتی فرزندانشان بیشتر بپردازند.
برای کاهش استرس در خانوادهها بهخصوص در کودکان، توصیه میشود تا بیش از حد به اخبار منفی، نگرانیهای عمومی، افکار استرسزا و اضطراب کمتر توجه کنند و داشتن نگرش مثبت در زندگی، امیدآفرینی، توکل بیشتر به خداوند و داشتن برنامهریزی در زندگی موجب کاهش نگرانی و مصونیت بیشتر از ابتلاء به این بیماری میشود و تمام این نکات باید در کنار رعایت دستورالعملهای بهداشتی انجام شود.
دکتر غلامعلی افروز: آرامش روانی و نشاط معنوی لازمه مصونیت زیستی و روانی انسانهاست
در ادامه این وبینار دکتر غلامعلی افروز، استاد ممتاز دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی بیان داشت: ویروس کرونا ظاهراً چند سال دیگر هم وجود دارد و با فراز و نشیبهای این ویروس، باید ابعاد مختلف آن بررسی شود.
بهعنوانمثال عدهای هنوز در برابر واکسن مقاومت میکنند و شخصیت ضد واکسن به خود گرفتهاند که در درازمدت هم به خود و هم به دیگران آسیب میزنند. به نظر من هر نوع واکسنی یک مصونیت ایجاد میکند.
دانشآموزان و یا دانشجویانی داریم که پدر یا مادر خود را ازدست دادهاند و دچار شوک عاطفی شدید و دلمُردگی شدهاند و ارائه خدمات روانشناختی برای بهبود وضعیت این افراد بسیار امر مهمی تلقی میشود.
نکته مهمی که باید به آن توجه شود، مصونیت در برابر بیماری کروناست، بسیاری از افراد واکسن هم دریافت کردهاند اما بازهم درگیر بیماری شدهاند.
در این راستا آرامش روانی و نشاط معنوی لازمه مصونیت زیستی و روانی انسانهاست، افرادی که آرامش دارند، مصونیت زیستی بیشتری هم دارند و گروهی از افرادی که اضطراب و نگرانی بیشتری دارند، آسیبدیدگی زیستی و روانی آنها بسیار زیاد است به همین جهت شرایط روانشناختی افراد در برابر بسیاری از آسیبها از جمله سکته مغزی، سکته قلبی و ابتلاء به کرونا بسیار حائز اهمیت است بهگونهای که نشاط معنوی و آرامش روانی یک سرمایه و گنجینه برای انسان در گستره جهان تلقی میشود.
سبک زندگی پرنشاط و دلآرام تضمینکننده سلامت روانی در دنیاست و همین سبک زندگی بسیار مهم است و باید آن را تغییر دهیم، بهعنوانمثال افرادی که زیاد میخوابند، افسردگی و دلمردگی بیشتری پیدا میکنند؛ بنابراین خواب، غذا، تعاملات ارتباطی و آرامش روانی بسیار مهم است.
افرادی که آرامش دارند، مثبتاندیش، امیدآفرین، اهل بخشش و کار خیر، تلاشمدار و متوکلاند، خیلی کمتر در برابر این آسیبها قرار میگیرند.
توجه به سبک زندگی موضوع بسیار مهمی است و رسالت داریم تا سبک زندگی خود و تمام دوستان و اطرافیان خود را به سبک زندگی خوب دعوت کنیم.
طبق پژوهشی که داشتهام در ۱۰ کشوری که کمترین و بیشترین میزان درگیری و مرگومیر با کرونا را داشتهاند از نظر سبک زندگی، سلامت روان، نشاط معنوی و … مطالعه و بررسی کردم. بهعنوانمثال مردمی که در تایلند، ویتنام، یمن و کشورهایی که استانداردهای پزشکی کمتری نسبت به ایران دارند، از نظر مرگومیر ناشی از کرونا به علت سبک زندگی متفاوت و آرامش روانی، خیلی آمار پایینتری دارند.
طبق گزارشی که در یک مقاله خواندهام، خانمها کمترین آسیب را در برابر بیماری کرونا دارند، به علت اینکه بیشتر در آشپزخانه هستند و در معرض بخار آب قرار میگیرند و مصونیت آنها در برابر ابتلاء به ویروس کرونا بیشتر میشود.
طبق بررسیهایی که داشتهام، تغذیه یک امر بسیار مهم است؛ مصرف سیر، پیاز، گوجه، سبزیجات بهصورت بخارپز و آب پز مصونیتها را بالا میبرد.
کودکان و فرزندان ما دچار افسردگی شدهاند، مدرسهها باز است و کلاس اولیها میتوانند در کلاس درس حاضر شوند. دانشگاهها برای حضور دانشجویان آماده شود. باید کاری انجام دهیم تا آرامش روانی دیگران بیشتر شود و خودمان نیز دلآرام باشیم و آرامآرام سبک زندگی خود را قویتر کنیم.
طبق گزارشی که خواندهام، کرونا احتمالاً تا سال ۲۰۳۰ جولان خواهد داشت پس برای زندگی با کرونا باید بیشتر به سبک زندگی توجه داشته باشیم و تغذیه مناسب را در برنامههای خود قرار دهیم.
دکتر رضا پورحسین: مهمترین مسئلهای که با پاندمی کرونا اتفاق افتاد، برهمخوردن سازش است / در ارتباط با کرونا باید به دنبال دستور کار ذهنی مثبت بود
دکتر رضا پورحسین، دانشیار دانشکده روانشناسی علوم تربیتی نیز در ادامه گفت: کووید ۱۹ مسئله بسیار مهمی است زیرا حداقل در سنین ما چیزی به نام اپیدمی یا پاندمی نداشتیم ولی الان فراتر از اپیدمی با پاندمی کرونا دستوپنجه نرم میکنیم.
به همین دلیل همه ما و جوامع دیگر وارد یک فضای پر ابهام ویروس شدهایم و همین پر ابهامی، استرس ادراک شده درون ما را به یک استرس ادراکی برای خود تبدیل کرده است؛ خود ویروس ابهام دارد و دیده نمیشود، همیشه هست و شب و روز ندارد و شرایط پر ابهامی را برای بشر ایجاد کرده است.
مهمترین مسئلهای که با این اپیدمی و پاندمی برای انسانها اتفاق افتاد، برهمخوردن سازش است و مهمترین واژه روانشناختی در بروز کووید ۱۹ در کشور ما و دیگر کشورها، از بین رفتن سازش است. در اثر این پاندمی و ویروس پر ابهام به یک سازشنایافتگی رسیدهایم. در اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ از سوی وزارت بهداشت برای پروتکلها هم ابهام وجود داشت و دچار آزمونوخطا بود و همین بر سازشنایافتگی ما میافزود و استرس شدیدی را برای مردم به همراه داشت.
بهتدریج افراد، گرایش (orientation) بههمخورده خود را مجدد بازیافتند و وقتی این گرایش مشخص شد، خبرهای پیدرپی سازشیافتگی را بر هم میزد؛ به عبارتی با یک نوع تراکم در بیتعادلی بهخصوص در اوایل کرونا، بیشترین حجم استرس را تجربه کردیم.
موضوع ابهام بسیار مهم است؛ مسئله قرنطینه و بازگشت به دوره قرونوسطی بر ابهام اضافه کرد و سازشیافتگی آدمها کاهش یافت که بهتبع آن تنش، اضطراب و استرس در افراد بالا میرود که تنش فردی و اجتماعی میتواند جنبههای دیگری را تحت تاثیر قرار دهد و بسازد که تعبیر میکنم به طرحوارههایی که توسط کووید ۱۹ به شکل شناختی (cognitive) در ذهن ما ایجاد شد؛ حتی الان از عنوان معنویت کرونایی که نوع نگاه به هستی، دنیا، زندگی و توجه به دعاست، نیز یاد میکنند که نشان میدهد یکسری طرحوارههای شناختی در کنار قالبهای ذهنی قرار گرفته و به عبارتی به سطح سازشنایافتگی اضافه میشود؛ البته اگر تبدیل به یکسری حرکتهای دستورالعمل گونه شود، یک نوع سازشنایافتگی را درون انسان به وجود میآورد که درهرصورت تابآوری ما را بهشدت کاهش داد.
در روابط بینفردی شاید بیشترین تظاهر و خدشهدار شدن در کودکان و مدارس مشاهده شود؛ وقتی بچهها نیاز دارند در روابط بینفردی تنظیم شوند؛ به علت نبود زمینه، این تنظیمگری به درون خانه آمده و پدر و مادر هم قطعاً نمیتوانند روابط عاطفی - هیجانی بچهها را دست بگیرند و در این راستا مشکلات دیگری به وجود آمد. وقتی زمینه ارتباطات بینفردی در بین دانشآموزان و حتی دانشجویان ایجاد نشود، سلامت فردی خدشهدار میشود و خودتنظیمگری بچهها در حوزه عواطف و هیجان به هم میخورد.
نمیتوانیم جنبههای فردی را از جنبههای اجتماعی و حتی شناختی و عاطفی جدا کنیم زیرا در یک تاثیر متقابل، مشکلاتی را به وجود آورده که علاوه بر اینکه تنظیمگری را به هم زده، توانسته یکسری قالبهای جدید ذهنی و شناختی در افراد ایجاد کند.
این موضوع بسیار مهم است زیرا این قالبها در پساکرونا خودش را نشان میدهد و نیاز داریم آن را دوباره بررسی کنیم و تاثیرات طرحوارهها در پساکرونا را کنترل کنیم و به عبارتی عادتها و قالبهای ذهنی دوران کرونایی در دوران پساکرونا بهصورت رفتارهای اضافه و باقیمانده از کرونا خودش را نشان میدهد.
اینگونه از رفتارها باید توسط روانشناسان شناسایی و ردگیری شود تا در دوره پساکرونا تاثیرات بسیاری از این رفتارها که خیلی از آنها مزاحم و اضافی خواهد بود، کاهش دهیم.
در یک فضای همچنان مبهم هستیم و نمیدانیم کرونا چه موقع به اتمام میرسد. موضوع واکسن یک نوع دفاع روانشناختی را در ما وجود آورده و اخیراً اظهارنظرهای خوبی شده که بهترین راه پیشگیری از کرونا که منجر به مرگومیر نشود همین واکسیناسیون است که سرعت این در کشورمان خوب است و توانسته یک سپر ایجاد کند. اما نوع خبررسانی و اطلاع خودمان درباره کووید ۱۹ باید تغییر کند.
طبق یک تعبیر ارتباطاتی در ارتباطات یک اصطلاحی تحت عنوان دستور کار ذهنی قرار دارد که به عبارتی دستور کار ذهنی انسان همان دغدغههای شناختی و هیجانی انسان هستند که معمولاً به شکل خبر یا اولین چیزی که در سطح هوشیار ذهن است، بروز داده میشود.
معمولاً اگر همدیگر را ببینیم اولین سوال ما «چه خبر است؟» که همه از کووید ۱۹ صحبت میکنیم که نشان میدهد در رده یک دستور کار ذهنی قرار گرفته است؛ اما آیا این کووید ۱۹ میتواند تقسیم به دو نوع دستور کار ذهنی مثبت یا منفی باشد؟
بهعنوانمثال وقتی از کووید ۱۹ صحبت میکنیم، از جنبه خوب آن یعنی سرعت واکسیناسیون سخن میگوئیم که قاعدتاً ما بهعنوان روانشناس به افرادی که تولید خبر میکنند و با مردم در ارتباط هستند، مشورت دهیم یعنی نمیتوانیم فعلاً مهمترین مسئله کشور که کروناست را به رده دوم ببریم اما میتوانیم خبرهای مثبت را اطلاع دهیم.
به عبارتی اگر بخواهیم سازشنایافتگی ناشی از ابهام بالا را به میزان زیادی کاهش دهیم باید مقداری در دستور کار ذهنی افراد تغییراتی ایجاد کنیم و پیشنهاد من این است که اخبار مربوط به کرونا را به گزارههای منفی و مثبت تقسیم کنیم و در وهله اول باید زمینه ارتباطات بینفردی را فراهم کنیم که در غیر این صورت در دوره پساکرونا به مشکل خواهیم خورد؛ بنابراین باید ارتباطات بینفردی افزایش پیدا کند تا سازشیافتگی نیز اتفاق بیفتد.
در وهله دوم باید بتوان دستور کار ذهنی آدمها بهخصوص در نوجوانان و کودکان را به دستور کار ذهنی کووید ۱۹ در زمینه مثبت از جمله واکسیناسیون سوق داد.
پور حسین در بخش پایانی صحبتهای خود ادامه داد: در زمینه بهداشت جسمی، وزارت بهداشت به یک پروتکل مشخصی رسیده اما متاسفانه در زمینه بهداشت روان هنوز پروتکل مشخصی نداریم و مردم از ناحیه ما روانشناسان بیجواب هستند و پاسخ نمیگیرند هرچند که توصیههایی از طریق رسانه به مردم گفته شده اما باید یک پروتکل مشخص باتوجهبه ردههای سنی در نظر گرفت.
زیاد دیده میشود که آدمها زندگی خود را واگذار به زمان کردهاند و نمیتوانند تصمیم بگیرند که همین مورد زمینه مساعدی برای افسردگی است، شرایط امروز نمیتواند افق داشته باشد که در خانهها میتوان با ایجاد یک فضای مناسب مخصوصاً برای کودکان به سمت یک افق مطلوب رفت.
دکتر رضا رستمی: یکی از عوارض کرونا، عدم خواب انرژیبخش و وجود کابوس در زندگی است / باید به دنبال «مدیریت استرس» در شرایط کرونا باشیم
در بخش پایانی این وبینار دکتر رضا رستمی، استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، کرونا را یک تهدید جدی برشمرد و گفت: ویروس کرونا را از زاویه یک ترس و تهدید واقعی نگاه میکنم. بهعنوانمثال اگر در یک باغی حیوان درندهای حمله کند، هم خودمان و هم بدنمان واکنش نشان میدهد و یک نوع تهدیدی برای ماست، اما بالاخره این ترس تمام میشود و نجات پیدا میکنیم اما نزدیک دو سال است که یک حمله واقعی نه ذهنی و تخیلی، اتفاق افتاده است و نتیجه آن ترس، عصبانیت، نگرانی و حالت تحلیل رفتگی بهصورت مدام است و دلیل آن نداشتن ابزار لازم است که سبب میشود در علایق، امیال، عقاید و انرژی تغییر ایجاد شود.
قطعاً این تهدیدهای مداوم در تصمیمگیریها و تمرکز بهخصوص در روابط زناشویی تاثیرگذار خواهد بود و ممکن است در تربیت کودکانمان نیز تاثیر منفی به همراه داشته باشد.
در این راستا مشکلات کابوس و بینظمی در خواب را خواهیم داشت که به علت به هم خوردن نظم زندگی است اما نباید اجازه دهیم تا تحت هیچ شرایطی این تنظیم خواب دچار اختلال شود.
یکی از عوارض کرونا، عدم خواب انرژیبخش و وجود کابوس است که در سلامت روان فرد تاثیرگذار خواهد بود؛ همچنین در مشکلات جسمی مانند سردرد، درد بدن، مشکلات پوستی و … بروز پیدا میکند.
مشکلات بزرگسالان دوبرابر نسبت به وضعیت عادی افزایش پیدا کرده است و این ویروس بهشدت سلامت روان را تحت تاثیر قرار داده که اگر به سراغ مشاور برای دریافت خدمات و درمان مناسب نرویم بهناچار به خوددرمانی، قرصهای خوابآور، مواد مخدر و … روی میآوریم.
راهکاریهایی که برای پیشگیری از این موارد ذکر میشود؛ مدیریت استرس را یاد بگیریم، از ورزشهای ساده مثل تمرینهای کششی، یوگا و … استفاده کنیم، تنفس عمیق داشته باشیم زیرا تنفس عمیق بدن را دچار استرس و چالش را زیاد میکند، غذای سالم بخوریم چرا که سلامت غذا، بدن ما را در مقابل استرس و شرایط پرتنش ایمن میکند.
سبک زندگی یک طیفی از عادات و اتفاقهاست که باید به این توجه کرد که بهترین آن تنظیم خواب، نظم غذا و عدههای غذایی و نظم ورزش است.
ورزش برای مغز و قلب بسیار مفید است و ۲۵ درصد تنفس در مغز ما مصرف میشود که باید حداقل یک ساعت پیادهروی حتی در خانه را در برنامههای خود قرار دهید.
نباید به سمت خوددرمانی پناه ببرید و این موارد بهسلامت جسم و روان ما کمک خواهد کرد. در این راستا در دنیا اتفاق خوبی افتاده و پژوهشهایی سازمان یونیسف گزارش کرده که بر روی نوجوانان بررسی کردهاند اما اعداد و ارقام کمی نگرانکننده است؛ بر روی هشت هزار ۴۴۴ نفر نوجوان بین ۱۳ تا ۲۹ سال در بین ۹ کشور این آزمایش انجام شده، طبق این پژوهش ۲۷ درصد افراد اضطراب بیشتر و ۱۵ درصد افراد افسردگی بیشتری دارند و از هر دو نفر، یک نفر انگیزهای برای انجام فعالیتهای خود ندارد.
همچنین ۴۳ درصد خانمها حس بدبینی نسبت به آینده دارند که این شرایط اضطراب، ترس و بیانگیزگی را به دنبال دارد که این عدد در آقایان ۳۱ درصد گزارش شده است.
در این افراد از هر سه نفر، یک نفر برای بیان مشکلات خود به اطرافیانش پناه میبرد؛ باید مراقب عزیزانمان باشیم تا مسائل بهداشت روان پنهان نماند و به سمت خوددرمانی نروند. افراد سالم مراقب افراد آسیبدیده باشند.
کسی که عزیز خود را از دست میدهد تا ۶ هفته افسرده است اما بعد از آن طبیعی است که سوگواری حل شود اما در افرادی که سوگواری را در دوران کرونا تجربه میکنند، این سوگواری ادامه دارد بهگونهای که فرد باور نمیکند عزیز خود را ازدستداده است.
باید هوشیار باشیم و با اصول بهداشت و روان آشنا شویم چراکه بیشازپیش به آن نیاز داریم، خانوادهها را از همپاشیدن، نوجوان را از بیراهه رفتن و بزرگسال را از خوددرمانی حفظ کنیم تا آسیبهایی که مشاهده میشود به حداقل برسد.