حق زیستن را از کودکانمان سلب کردهایم
هنگامی که از منظر یک بزرگسال به کودکی میاندیشیم، موضوعاتی فراتر از شادیها و سبکبالیهای این دوران و مسئولیتی که دیگران خصوصاً والدین از حیث تامین معاش و وسایل تعلیم و آموزش آنان، به ذهن ما متبادر نمیشود. نه تنها در میان خانوادهها بلکه در حوزههای علمی هم کودکان بیش از موجوداتی برای مطالعه و تحقیق به نظر نمیرسند. این غفلت همگانی از جهان ناشناخته کودکان، جهانشمول و دامنهدار در طول تاریخ است و حتی امروز با رسیدن دنیا به عرصه مدرنیته و یا پسامدرنیته گرهی از آن گشوده نشده و تغییری به سوی درک بهتر کودکان نیافته است.
ایران ۱۴۰۰ با حجم حدود ۳۰ درصدی جمعیت کودکان و نوجوانان از مجموع ۸۵ میلیونی خود، جامعهای است که در آستانه قرن جدید باید در تدارک اندیشههای نوین درباره این گروه اجتماعی خود باشد. دستاورد تمامی تحقیقات و یافتههای علمی و وضعیت شهودی در کشور آن است که کودکان و نوجوانان به مثابه طردشدهترین بخش اجتماع هستند و مردم و دستگاههای حاکمیتی وظیفهای جز تامین نیازهای اولیه آنان برای خود قائل نیستند. در جهانی که ما برای کودکانمان فراهم آوردهایم، حق اندیشیدن، حق شادی و سبکبالی، حق سلامت اجتماعی و روانی، حق سخنگفتن و مخالفتورزیدن و در یککلام، حق زیستن را از آحاد کودکانمان سلب کردهایم و طرفه آنکه همگی بر این اندیشهایم که تمامی تلاش ما برای بهزیستی، شادکامی و موفقیت کودکانمان است.
این همایش درصدد است با گردهمآوردن محققان مختلف کشور و بخشی از پژوهشگران بینالملل، ضمن واکاوی مهمترین دستاوردهای جدیدترین تحقیقات علمی در حوزه کودکان، در مورد تغییر رویکرد نهادی نسبت به کودکان و نوجوانان و تحول سیاستها و سیاستگذاریهای دستگاههای حاکمیتی درباره آنان کوشش کند و مجموعه تلاشها را بر آن سمتوسوی افکند که کودکان در زیستجهان خود، زندگی بهتری داشته باشند و بتوانند از تمامی جنبهها و امکانات موجود در کشور برای شادکامی، عزت و سربلندی و حیات آزادانه خود بهرهمند شوند.