گزارش ششمین نشست از «سلسله نشستهای معارفی انتخابات ۱۴۰۰»
دکتر دانشکیا عضو هیئت علمی گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف، به عنوان اولین سخنران نشست، بحثشان در خصوص «انتخابگری انسان از منظر تاریخ و سنتهای الهی درقرآن» ارایه کردند. ایشان در مقدمه، بحثشان را به جورچینی تشبیه کردند که به قطعاتی تقسیم شده و در پایان بحث با الصاق قطعات به یکدیگر تصویر کامل آنچه دنبالش بودهایم نمایان میشود:
قطعه اول: انسان گرچه محدَث است اما ابدی است یعنی همه ما تا آسمانها و زمین پابرجاست به اذن الهی عمر خواهیم کرد، همه انسانها از آب حیات نوشیدهاند! «خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْاَرْضُ اِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ اِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِمَا یرِیدُ» (هود/۱۰۷) از همین روست که قرآن در آیات متعددی که درصدد بیان حادثهای تاریخی است که در بستر دنیا اتفاق افتاده است استمرار آن را در نشئهای دیگر بیان میکند. چنانکه در حادثه بدر آنگاه که از کشتهشدگان در میدان نبرد سخن میگویدمی فرماید: «وَلَوْ تَرَى اِذْ یتَوَفَّى الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلَائِکَهُ یضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَاَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ» (الانفال/۵۰) و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند:) بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنان تاسف خواهی خورد)!
دکتر دانشکیا با ذکر مستندات قرآنی متعدد، نتیجه این بخش یا قطعه را این دانستند که «انسان نامیرا است».
قطعه دوم: از سنن الهی این است که، انسان در انتخابهای خود آزاد است، هر چند یله و رها نیست و بار مسئولیت آنچه را انتخاب کرده است خود بدوش خواهد کشید. «اِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِاَنْفُسِهِمْ وَاِذَا اَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ» (الرعد/۱۱)
بر اساس همین سنت الهی است که فرعون و قوم او دچار عذاب الهی میشوند. یعنی انتخاب آزادانه راهی که ختم به از دستدادن نعمتهای الهی یکی پس از دیگری و سرانجام محو از صفحه دنیا: «کدَاْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ فَاَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ اِنَّ اللَّهَ قَوِی شَدِیدُ الْعِقَابِ» (الانفال/۵۲)
همین قوم فرعوم با انتخاب فرعون استخفاف را به جان خریدند. فرعون موفق نمیشد فریاد «فَقَالَ اَنَا رَبُّکُمُ الْاَعْلَى» (النازعات/۲۴) را سر دهد مگر وقتی مورد استخفاف فرعون قرار گرفتند از وی اطاعت کردند و آزادانه راهی را برگزیدند که به استعلای فرعون انجامید.
قطعه سوم: به اعتقاد دکتر دانشکیا، جهان تاریخی از منظر قرآن وسیعتر از دنیاست. هر عملی که در بستر دنیا اتفاق میافتد عوالم دیگر را متاثر میسازد. به عبارتی انسان باید متوجه این نکته ظریف باشد که انعکاس عمل اختیاری او در بستر تاریخی دنیا اولا در همین دنیا تاثیرگذار است و مانند یک دمینو مهرههای دیگری را به حرکت وا میدارد و ثانیاً از این جهان مادی فراتر رفته عوالم دیگر را متاثر میسازد.
بهعنوان مثال وقتی در ماجرای بیعت رضوان، مسلمانان از روی اختیار و با آزادی بیعت مجدد با نبی اعظم(ص) را انتخاب میکنند شاهد هستیم چه اتفاقاتی در بستر تاریخ رقم میخورد:
«لَقَدْ رَضِی اللَّهُ عَنِ الْمُوْمِنِینَ اِذْ یبَایعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَاَنْزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیهِمْ وَ اَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا» (الفتح/۱۸) «وَمَغَانِمَ کَثِیرَهً یاْخُذُونَهَا وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا» (الفتح/۱۹) «وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَهً تَاْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ هَذِهِ وَکَفَّ اَیدِی النَّاسِ عَنْکُمْ وَلِتَکُونَ آیهً لِلْمُوْمِنِینَ وَیهْدِیکُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا» (الفتح/۲۰)
به اعتقاد دکتر دانشکیا با دقت در مضامین این آیات روشن میشود که انسان آزاد با حرکت اختیاری خود در بستر تاریخی وقتی عملی مورد رضایت الهی را رقم میزند و دست به انتخاب راهی میزند که مورد رضایت او تبارک و تعالی است مطابق سنت تغییرناپذیر الهی امور دیگری را در دنیا و جهانهای دیگر رقم میزند. پیروزیهای باورنکردنی بر دشمن قدار و غنائمی که جتی فکرش را هم نمیکرد. و البته در فرازهای قبل هم دیده شد که انتخاب غلط برای فرعونیان چه به ارمغان آورد.
قطعه چهارم: انسان بر سر دوراهی انتخاب یکی از دو تمدن توحیدی یا ابلیسی است. قرآن از دو گروه انسان سخن گفته است عده ای به دنبال دنیا هستند اینان که بعضاً خدا را نیز میشناسند یا حداقل از اظهاراتشان چنین برمیآید از او فقط دنیا را میخواهند و دیگر هیچ!: «فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ» (البقره/۲۰۰) اما عدهای دیگر از خداوند هم دنیا و هم آخرت را طلب میکنند: «وَمِنْهُمْ مَنْ یقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (البقره/۲۰۱)
دکتر دانشکیا مبتنی بر آیات مذکور بیان داشتند در عمل هر یک از این دو تفکر وقتی تفکر قالب مردم سرزمینی شد یکی از دو تمدن دنیاطلب آخرت گریز یا دنیا دار آخرت طلب را رقم میزند. به شهادت تاریخ، در عمل انچه تفکر «دنیاطلب آخرتگریز» برای مردم به ارمغان آورده است دنیا برای اقلیت حاکم و شوربختی برای عامه مردم بوده است. همینطور استخفاف، استبداد و استکبار تحمیلی از سوی فرعونیان، استحمار هامانیان و استضعاف مالی از سوی قارونیان نمادهای تمدن دنیاطلب آخرتگریز است. استعمار، اعم از کهنه و نو و فرانو آورده این تمدن است. در این نوع از تمدن، دنیاطلبان بسان درندگانی که حکومت را بهعنوان طعمهای میبینند به ثروت عمومی و ملی هجوم میبرند و یک درصدیهای جهان را رقم میزنند که زدهاند. دنیای فریب، دروغ، تهمت و ترور شخصیت است. نتیجه استمرار تمدن ابلیسی دنیاطلب آخرتطلب فقر فحشا و در پایان مرگ تمدنی و جاری شدن سنت استبدال است.
دکتر دانشکیا نقطه مقابل این تمدن را تمدن الهی دانستند. انبیاء الهی تمدنی را بشارت دادهاند که در سایه آن همه مردم هم به دنیا خواهند رسید و از راه دنیا به آخرتی جاودانه میرسند. در این تمدن تکخوری یا ویژهخواری اصل و رویه نیست در این تمدن همه بهرهمندند و در سایه عدالت برخوردارند؛ ثروت در دست عدهای خاص جمع نمیشود، ثروت بین مردم در تداول است و دستبهدست میگردد؛ حکومت، حکومت صالحان و مستضعفان است، حکومت تشنگان خدمت و نه نشستگان قدرت؛ در این تمدن مردم به بهشت دعوت میشوند و از جهنم حذر داده میشوند. راههای رفتن به بهشت در دنیای آنان هموار میشود و راه جهنم هر روز ناهموارتر تا مردم بتوانند از روی اختیار راه خود را انتخاب کنند.
دکتر دانشکیا در انتهای بحث و با توجه به انتخابات پیش رو اظهار داشتند ما در برههای از تاریخ انقلاب قرار داریم که میتوانیم به انتخاب دست زنیم. انسان نامیرایی که میداند با انتخاب خود سنتی از سنن الهی را رقم خواهد زد. با انتخابش یا تنعمات الهی رابه سوی خود جلب میکند یا نقمات و سختیها را، تمدنی توحیدی را تحقق خواهد بخشید یا تمدنی ابلیسی را. رای دادن امروز ما میتواند تحقق تمدن توحیدی و دولت صالحان را سرعت بخشد و میتواند خدای ناکرده ما را به سوی تمدنی ابلیسی که عاقبتی جز مرگ تمدنی را به دنبال ندارد رقم زند. انسان نامیرا، قطعا در انتخاب خود به دنبال کسی میرود که هم دنیا و هم آخرت را وعده میدهد. و الا دنیا در برابر اخرت که متاعی ناچیز است.
در ادامه نشست، حجتالاسلام دکتر اویسی بحث خود را با عنوان «انتخابات، نفی استبداد و ولنگاری (از منظر قرآن و حدیث)» ارایه کردند. دکتر اویسی در ابتدا به طرح این سوال پرداختند که در حکومت دینی چه راهی وجود دارد که هم از استبداد و هم از ولنگاری اجتماعی به معنای آنارشی و بینظمی جلوگیری کند؟ از سویی احتمال خودکامگی حاکم غیرمعصوم حتی در نظام اسلامی وجود دارد و از سوی دیگر نبود یک نظام اجرایی مبتنی بر یک فرد یا یک شورا، سبب هرج و مرج میشود.
دکتر اویسی اظهار داشتند ادله قرآنی و حدیثی و حتی عقلی و عقلانی وجود دارد که هم استبداد را نفی میکند و هم هرج و مرج را. انتخابات به دلیل عقلانی بودن آن، عدم رد شارع در خصوص نظامهای اسلامی بشری حکومت در عصر غیبت، عادلانه بودن انتخابات به شرط رعایت بایستههای آن، توجه به قاعده نفی عسر و حرج و نفی اختلال نظام، سبب میگردد که امکان پذیرش انتخابات به عنوان راهکاری جهت تعیّنیابی کارگزاران حکومت اسلامی فراهم گردد. گرچه در صورت کشف یا اختراع راه و روش دیگر جهت این تعیّنبخشی به شرط اثبات عدم وجود ردع از شارع و ارزشیابی آن از منابع دینی و نیز بر اساس عقل و سیره عقلا، انحصاری بودن این راهکار در انتخابات اسقاط میگردد.
ایشان در جمعبندی مباحثشان بیان داشتند از آنجا که در قرآن و حدیث، استبداد با استعمال واژگانی چون جبّار و طاغیه و متکبر و مستکبر، نفی گردیده و انتخابات راهی است که میتوان در صورت اعتبار عقلی و عدم ردع شارع، آن را به عنوان راه برون رفت از استبداد حکومتی دانست. همچنین بر اساس انتخابات میتوان یکی از شبهات بیپایه بر نظام مبتنی بر ولایت فقیه یعنی امکان استبداد حاکم جامعه را عملاً از بین برد. از سوی دیگر برای از بین بردن امکان ایجاد اختلال در نظام درباره تعیین متصدی اموری از قبیل قوه مجریه و مقننه، میتوان راهکارهایی طبق قاعده نفی عسر و حرج و نفی اختلال نظام چون انتخابات را ارائه داد. البته ممکن است که این راهکار محصور در انتخابات نباشد و دیگران راه عقلانی دیگری که اسلام رد نکرده باشد را پیشنهاد دهند.
حجتالاسلام دکتر محمدهادی منصوری دیگر سخنران نشست بودند که به موضوع «چرایی انتخاب از منظر قرآن» پرداختند. ایشان در مقدمه بحث اشاره ای به تعریف انتخاب داشتند: انتخاب واژهای عربی به معنای اختیار و انتزاع است. این واژه در قرآن به کار نرفته است اما واژگانی نظیر اجتباء، اصطفی و… با آن قریبالمعنا هستند. در منابع روایی واژه انتخاب کاربرد دارد نظیر: «وَصِیُّ رَسُولِکَ الَّذِی انْتَخَبْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ.» ایشان بیان داشتند: انتخابات در حقیقت مقام بخشیدن است. به عبارتی شبیه توکیل و به نظر بنده شبیه استیجار است. لذا باید معیارهایی نظیر قوی بودن و امین بودن در شخص منتخب لحاظ شود. این مهم از ماجرای انتخاب موسیعلیهالسلام توسط شعیب و دختران حضرت قابل اصطیاد است.
دکتر منصوری اظهار داشتند درباره اینکه دیدگاه قرآن نسبت به انتخابات چیست، نظرات مختلفی وجود دارد که در بحث رابطه دموکراسی و اسلام ریشه دارد. برخی موافق و برخی مخالفند و عدهای تلاش بر تلفیق دیدگاهها دارند. در این میان موافقان به آیاتی نظیر آیات دعوتکننده به تعقل و اندیشه، آیات دال بر عدم اکراه در ایمان و دین و آیات شوری و… تمسک کردهاند. به اعتقاد دکتر منصوری بر اساس جهان بینی اسلامی، مقدرات جامعه و نیل به خوشبختی یا دچار شدن به بدبختی به تصمیم مردم آن جامعه بستگی دارد. آیه «اِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِاَنْفُسِهِمْ» (الرعد/۱۱) بر این مهم دلالت دارد که سربلندی امت ها به اراده و خواست آنها بستگی دارد. بنابراین مردم یک جامعه باید نسبت به سرنوشت جامعه خویش حساس باشند و نسبت به آن بیمبالاتی نکنند و به رشد و تعالی جامعه اهتمام ویژه ورزند. در نظامی که از طریق انتخابات سکان مهمترین پست اجرایی کشور را به دست یک فرد سپرده می شود حتماً حضور مردم در پای صندوقهای رای بایسته است.
به اعتقاد دکتر منصوری از نگاه قرآن تنها نعمتی که تمام نعمتها ذیل آن معنای نعمت میگیرند، نعمت ولایت الله است که تبلورش در زمین، ولایت رسولالله و اوصیاء رسول علیهمالسلام است. در عصر غیبت به دستور معصوم، این مهم در نظام ولایت فقیه ادامه مییابد. از این روست که شهید حاج قاسم سلیمانی جمهوری اسلامی را به عنوان حرم معرفی نمود. شرکت در انتخابات بر اساس چنین بینشی در حقیقت قدردانی از نعمت ولایت و دفاع از حرم است. دستور قرآن به «تقابل با دشمنان اسلام با تمام قوا» نیز بر ضرورت حضور در انتخابات و انتخاب فردی اصلح دلالت دارد. از ویژگیهای فرد اصلح از نگاه قرآن، علاوه بر ایمان و عمل صالح، شجاعت است و اینکه از غیرخدا نترسد. حضور مردم در انتخابات بر افزایش قدرت و اقتدار نظام و کشور اسلامی تاثیر دارد. بنابراین بر پایه آیاتی نظیر «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه و…» چنین حضوری بایسته است.
دکتر منصوری بیان کردند دشمن با ناراحتی جامعه اسلامی خوشحال و با شادی جامعه، ناراحت میشود. به تعبیر قرآن کریم: «ان تمسسکم حسنه تسوهم و ان تصبکم سیئه یفرحوا بها» در مقابل هر عملی که مسلمانان انجام دهند و از طریق آن کفار غضبناک شود، در فرهنگ قرآن یک امر پسندیده است و قرآن بدان دعوت مینماید. در حقیقت حضور و انتخاب اصلح، «موطئا یغیظ الکفار» است. پیروزی جبهه اسلام باعث میشود که کفار «عضوا علیکم الانامل من الغیظ». و ما با حضور حداکثری به دشمنان جمهوری اسلامی میگوییم: «موتوا بغیظکم»(آل عمران: ۱۱۹). همچنین آیاتی که تضعیف جبهه اسلام را منکر دانسته و از سستی و تغافل و تمایل به مصالحه و مذاکره ذلتبار نهی میفرماید، تضعیف روحیه مردم در شرکت در انتخابات و سستی در امر خطیر انتخاب اصلح را نهی میکند.