نمادشناسی و مقایسه آثار فلزی اورارتویی ایران با مناطق و فرهنگهای دیگر
.
به گزارش روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، مریم دارا استادیار پژوهشکده زبانشناسی، متون و کتیبههاامروز۴خرداد ۱۴۰۰با اعلام این خبر،طرح «نمادشناسی آثار فلزی اورارتویی در ایران» را حاصل همکاری مشترک میان پژوهشگاه با پژوهشکده هنر اعلام کرد و گفت: آثار فلزی اورارتویی همواره معرفی یا توصیف یا بر روی فلزات آنها آزمایش و مطالعه شده یا با آثارمشابه به لحاظ کاربری و شکل مقایسه میشدند اما موتیفها و تفسیرهای قابل ارائه درباره هر یک و تفاوت آنها با فرهنگهای دیگر به این شکل که در این پژوهش به آنها پرداخته شده ارائه نشده بود.
او خاطرنشان کرد:البته پژوهشگرانی همچون مرهاو و زایدل بر آثار فلزی اورارتویی در مناطقی به جز ایران و توصیف نقوش آنها همت گماردهاند اما بسیار محدود به تفسیر پرداخته و بیشتر توصیفی پژوهش کردهاند.
این پژوهشگر،طرح حاضررا حاصل پژوهش بر آثار فلزی اورارتویی در ایران خواند که دارای تصاویر انسانی، اساطیری و گیاهی هستند و در میان این آثار، بسیاری تا کنون معرفی و پژوهش نشده بودند.
دارا افزود:در این راستا ابتدا هر یک از این آثار معرفی و سپس نقوش آنها بررسی می شود سپس در فصل بعدی نقوشی که پیشتر بر آثار فلری دیده شده بود با آثار دیگر اورارتویی قیاس و تفسی و همچنین با نقوش ماشبه در فرهنگهای دیگر قیاس میشود تا در صورت امکان پیشنه و تاثیر پذیری و تاثیرگذاری هنر اورارتو با فرهنگهای قبل یا بعد از خود روشن گردد.
اوخاطرنشان کرد: در واقع این که توصیف شود شیئی دارای چه نقوشی می باشد اهمیتی ندارد بلکه تفسی و قیاس آن نقوش مهم است.
استادیار پژوهشکده زبانشناسی، متون و کتیبهها اظهارکرد: در این پژوهش تلاش شده کمیت و مشخصات آثار فلزی و موتیفها و تصاویر روی آنها ذکر و با آثار مشابه اورارتویی در مناطق دیگر، تصاویر و موتیفهای مشابه در فرهنگهای دیگر قیاس شوند تا مشخص شود از کجا تاثیر گرفته و بر کجا تاثیر گذاشته است.
اوافزود: اگر نتوان این قیاس را انجام داد ذکر این آثار تنها معرفی خواهد بود و پرسشها درباره تصاویر روی آنها همچنان بیجواب خواهد ماند، از همین روی تزئیناتی مانند زیگزاگ، نقطههای گروهی و خطوط منحنی آورده نشده ،زیرا تفسیر ندارند و صرفاً به عنوان تزئینات استفاده شدهاند.
به گفته دارا، از آنجا که این نمادها قراردادی هستند بازشناسی آنها نیز گاهی مشکل یا غیر ممکن است اما، پژوهشگر تلاش کرده که تا جای ممکن تفسیر و تاثیر و تاثر هنر اورارتو را با سایر فرهنگیها بیاورد.
او خاطرنشان کرد: تلاشهایی که پیشتر در قیاس هنر اورارتو با سایر فرهنگها شده حکمی کلی بوده که هنر اورارتو از دیگری تقلید کرده یا تاثیر و تاثر داشته است اما، نگارنده بر این نظر است که جزئیات هنر و نقوش و موتیفها باید بررسی شوند.
دارا تصریح کرد: در یک نقش ممکن است اورارتوها مقلد محض و در نقش دیگری تاثیرگذار بر فرهنگهای همزمان یا پس از خود باشند بنا بر این نگارنده با بیان این نقوش و قیاس جزنیات آن با سایر فرهنگهای پیش، همزمان و پس از اورارتویی تلاش دارد هر نقش را جداگانه بررسی و نقش سایر فرهنگها در آن نقش را مشخص کنند.