مدیر گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم (ع): وظیفه اصلی روابط عمومیها «مدیریت رسانه» و «مدیریت اطلاعات» نه «اطلاع رسانی»
سید محمد علی غَمامی: غالب روابط عمومیهای موجود کشور بی خطر و بی اثرند زیرا چیزی فراتر از واحدهای «اطلاع رسانی» نیستند و مهارتی که دارند شامل به کارگیری تکنیکهای تصویربرداری و خبرنویسی می شود نه تدوین و اجرای راهبردهای ارتباطی.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم، سید محمدعلی غَمامی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم در مصاحبهای به مناسبت هفته روابط عمومی ضمن ارائه توصیفی از روابط عمومی، راهکارها و توصیههایی جهت تغییر در روابط عمومیهای کشور مطرح کرد.
- ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم قرار دادید، به عنوان اولین پرسش روابط عمومی را چگونه توصیف میکنید؟
«روابط عمومی صنعتی است بسیار عظیم». این جملهی چامسکی، توصیفی البته انتقادی است از پیوند روابط عمومی با واقعیت شرکتهای بزرگ روابط عمومی همچون هیل و نولتون(Hill & Knowlton) یا الدمان (Eldeman) که هر نوع برنامه ریزی تبلیغاتی سیاسی یا اقتصادی برای سرکوب نرم جنبشهای اجتماعی و براندازی نظامهای مردمی را برعهده میگیرند. روابط عمومی اصطلاحی است که ادوارد برنیز –خواهرزاده فروید- به جای پروپاگاندا جعل کرد و خودش شخصا از آن برای چندین عملیات کودتای اقتصادی و سیاسی استفاده کرد. به همین دلیل است که هابرماس روابط عمومی را «مرگ حوزه عمومی» میخواند.
- آیا این توصیف درستی از روابط عمومی است؟
اگرچه این نقدها وارد است و به نظرم نقد رادیکال برای خودآگاهی روابط عمومیها لازم است اما کافی و کاربردی نیست؛ زیرا از یک سو نمیتوان انکار کرد که ظرفیت ارتباطی بالقوهای در روابط عمومیها وجود دارد که جامعه به آن نیازی حیاتی دارد و لازم است در مسیر درست بالفعل گردد. از سوی دیگر باید اذعان کرد که غالب روابط عمومیهای موجود کشور بی خطر و بی اثرند زیرا چیزی فراتر از واحدهای «اطلاع رسانی» نیستند و مهارتی که دارند شامل به کارگیری تکنیکهای تصویربرداری و خبرنویسی می شود نه تدوین و اجرای راهبردهای ارتباطی.
- توصیه عملی شما برای تغییر روابط عمومیهای کشور و به خصوص دانشگاه باقرالعلوم (ع) چیست؟
توجه کنید که روابط عمومیها با اطلاعات و رسانه سروکار دارند اما وظیفه اصلی آنها اطلاع رسانی نیست بلکه همانطور که «برایان مک نیر» اشاره می کند، روابط عمومیها وظیفه «مدیریت اطلاعات» و «مدیریت رسانه» را برعهده دارند. بدین معنا که باید بر مبنای راهبرد ارتباطیشان (تصویری که در قالب شعارها یا لُگوها از هویت سازمان تولید شده) مخاطبان و رسانههای خارج و داخل سازمان را شناسایی، گزینش و هدایت کنند. برای نمونه وظیفه اصلی روابط عمومی یک دانشگاه این نیست که از جلسات علمی، گزارش تهیه کند و آن را در سایت دانشگاه بارگذاری کند بلکه باید رسانهای را که مرتبط با موضوع یک جلسه است بیابد و او را برای پوشش آن دعوت و مدیریت کند. از سوی دیگر نیز باید مخاطبان مهم آن خبر را شناسایی کند و وصول خبر به دست آنها را مدیریت کند.
بنابراین دانشگاه باقرالعلوم (ع) لازم است ابتدا پیام اصلی خود را که بیانگر هویتش است در یک جمله بیان کند همانگونه که مثلا دانشگاه استنفورد هویتش را با جمله آلمانی «Die Luft der Freiheit weht» ابراز می کند و یا دانشگاهی مثل دانشگاه امام صادق (ع) تحت عنوان «دانشگاه اسلامی مرجع» راهبرد اصلی خود را تعریف میکند. کشف این جمله کلیدی که هویت دانشگاه را برای تمام مخاطبانش تعریف میکند و تذکر میدهد بر عهدهی روابط عمومی است. در گام بعد رسانههایی که میتوانند این پیام هویتی و راهبردی را ترویج کنند مدیریت میشوند و در نهایت باید اطلاعات و اخبار به نحوی مدیریت شود که به دست مخاطبان دانشگاه (نهادهای سیاستی، حوزههای علمیه، طلاب و دانشجویان متقاضی رشتههای علوم انسانی و ...) برسد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم، سید محمدعلی غَمامی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم در مصاحبهای به مناسبت هفته روابط عمومی ضمن ارائه توصیفی از روابط عمومی، راهکارها و توصیههایی جهت تغییر در روابط عمومیهای کشور مطرح کرد.
- ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار روابط عمومی دانشگاه باقرالعلوم قرار دادید، به عنوان اولین پرسش روابط عمومی را چگونه توصیف میکنید؟
«روابط عمومی صنعتی است بسیار عظیم». این جملهی چامسکی، توصیفی البته انتقادی است از پیوند روابط عمومی با واقعیت شرکتهای بزرگ روابط عمومی همچون هیل و نولتون(Hill & Knowlton) یا الدمان (Eldeman) که هر نوع برنامه ریزی تبلیغاتی سیاسی یا اقتصادی برای سرکوب نرم جنبشهای اجتماعی و براندازی نظامهای مردمی را برعهده میگیرند. روابط عمومی اصطلاحی است که ادوارد برنیز –خواهرزاده فروید- به جای پروپاگاندا جعل کرد و خودش شخصا از آن برای چندین عملیات کودتای اقتصادی و سیاسی استفاده کرد. به همین دلیل است که هابرماس روابط عمومی را «مرگ حوزه عمومی» میخواند.
- آیا این توصیف درستی از روابط عمومی است؟
اگرچه این نقدها وارد است و به نظرم نقد رادیکال برای خودآگاهی روابط عمومیها لازم است اما کافی و کاربردی نیست؛ زیرا از یک سو نمیتوان انکار کرد که ظرفیت ارتباطی بالقوهای در روابط عمومیها وجود دارد که جامعه به آن نیازی حیاتی دارد و لازم است در مسیر درست بالفعل گردد. از سوی دیگر باید اذعان کرد که غالب روابط عمومیهای موجود کشور بی خطر و بی اثرند زیرا چیزی فراتر از واحدهای «اطلاع رسانی» نیستند و مهارتی که دارند شامل به کارگیری تکنیکهای تصویربرداری و خبرنویسی می شود نه تدوین و اجرای راهبردهای ارتباطی.
- توصیه عملی شما برای تغییر روابط عمومیهای کشور و به خصوص دانشگاه باقرالعلوم (ع) چیست؟
توجه کنید که روابط عمومیها با اطلاعات و رسانه سروکار دارند اما وظیفه اصلی آنها اطلاع رسانی نیست بلکه همانطور که «برایان مک نیر» اشاره می کند، روابط عمومیها وظیفه «مدیریت اطلاعات» و «مدیریت رسانه» را برعهده دارند. بدین معنا که باید بر مبنای راهبرد ارتباطیشان (تصویری که در قالب شعارها یا لُگوها از هویت سازمان تولید شده) مخاطبان و رسانههای خارج و داخل سازمان را شناسایی، گزینش و هدایت کنند. برای نمونه وظیفه اصلی روابط عمومی یک دانشگاه این نیست که از جلسات علمی، گزارش تهیه کند و آن را در سایت دانشگاه بارگذاری کند بلکه باید رسانهای را که مرتبط با موضوع یک جلسه است بیابد و او را برای پوشش آن دعوت و مدیریت کند. از سوی دیگر نیز باید مخاطبان مهم آن خبر را شناسایی کند و وصول خبر به دست آنها را مدیریت کند.
بنابراین دانشگاه باقرالعلوم (ع) لازم است ابتدا پیام اصلی خود را که بیانگر هویتش است در یک جمله بیان کند همانگونه که مثلا دانشگاه استنفورد هویتش را با جمله آلمانی «Die Luft der Freiheit weht» ابراز می کند و یا دانشگاهی مثل دانشگاه امام صادق (ع) تحت عنوان «دانشگاه اسلامی مرجع» راهبرد اصلی خود را تعریف میکند. کشف این جمله کلیدی که هویت دانشگاه را برای تمام مخاطبانش تعریف میکند و تذکر میدهد بر عهدهی روابط عمومی است. در گام بعد رسانههایی که میتوانند این پیام هویتی و راهبردی را ترویج کنند مدیریت میشوند و در نهایت باید اطلاعات و اخبار به نحوی مدیریت شود که به دست مخاطبان دانشگاه (نهادهای سیاستی، حوزههای علمیه، طلاب و دانشجویان متقاضی رشتههای علوم انسانی و ...) برسد.