عمومی | پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی

نخستین همایش ملی فرهنگ با تاکید بر جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی کرونا

نخستین همایش ملی فرهنگ با تاکید بر جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی کرونا، سی‌ام اردیبهشت ماه با همکاری موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و به میزبانی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، این همایش با هدف بازشناسی جایگاه، ضرورت و کارکرد فرهنگ در سلامت و سعادت جامعه، آسیب‌شناسی فرهنگی جامعه به ویژه در مواجهه با بحران کرونا، ارائه راهکار برای بهبود و توانمندسازی فرهنگی و اجتماعی جامعه به ویژه در مورد بحران کرونا و سیاست‌گذاری اثربخش، برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت کارآمد آموزش، پژوهش و تربیت در دوره کرونایی برگزار شد.

تاملاتی پیرامون فرهنگ و بحران کرونا، دین و جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی کرونا، بحران کرونا و تاثیر آن بر سلامت، علوم و جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی کرونا، تاثیر بحران کرونا بر تعلیم و تربیت، سبک زندگی و بحران کرونا و نهادها و سازمان‌ها و جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی کرونا محورهای نخستین همایش ملی فرهنگ را تشکیل می‌داد. در این همایش سه عضو هیئت علمی موسسه نیز دیدگاه‌های خود را در حوزه‌های مزبور ارائه کردند.

گذشته، حال و آینده ما و کرونا؛ تاملی بر انسان چندساحتی در دنیای آینده

دکتر رضا ماحوزی

دکتر رضا ماحوزی در پنل فرهنگ و آموزش این همایش گفت: یک سال و چند ماه از آغاز پاندمی کرونا در چین و جهان می‌گذرد؛ بزرگترین رخداد قرن بیست و یکم و شاید بزرگترین پاندمی دو قرن اخیر. این پاندمی خیلی سریع خود را از مرزهای بهداشت و درمان فراتر برد و سریعتر از آنچه تصور می‌شد، سر از سیاست و اقتصاد و دیانت و آموزش و علم و فناوری‌های هوشمندِ جایگزین درآورد. بازار روانشناسان و مشاوران هم در این دوره رونق گرفت با سوژه‌های جدیدی برای بررسی و مقرراتی که می‌بایست برای حمایت از سبک جدید زندگی وضع کرد.

وی خاطرنشان کرد: مجموع این شراط گویای آن بود که جهان پس از پاندمی، علیرغم همه تمناهایی که برای بازگشت به گذشته در خود دارد، دیگر به گذشته برنمی‌گردد. گویی برای باری دیگر، البته این بار برای تمام جهان، سه زمان گذشته، حال و آینده کنار هم قرار گرفته و تصویر موشنگراف زندگیمان در سه برهه قبل از کرونا، با کرونا و پس از کرونا جلویمان قرار می‌گیرد تا درباره این تصویر تفسیرها ارائه دهیم و داستان‌ها بگوییم و شعرها بسراییم.

دکتر ماحوزی افزود: این مقطع تاریخی که چنین استادانه درک زمان را برای ما به سیاقی انضمامی میسر کرده است، پیشاپیش درک دیگری از انسان را فرض گرفته است که می‌تواند همزمان در سه ساحت زمانی و دو فضای فیزیکی- سایبری سیر کند و از ضرب این عوالم، ساحت‌های متعددی را برای زیستن‌های فردی و جمعی وی متصور سازد که بودن در آنها به نحو هماهنگ و بدون تعارض، مقتضی انسانی چندساحتی و متفاوت از انسان کلاسیک تاریخی است. این انسان، روابط را در عوالم فیزیکی و سایبری به گونه ای موازی و در هم تالیف شده تعریف می‌کند و در این کار، بر جای خویش، برنامه ها و نرم افزارهایی می‌نشاند که می‌توانند خطوط ارتباطی را تعریض و تعمیق و یا تدقیق و تصحیح کنند.

عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: این انسان جدید، هوش مصنوعی مکمل در حوزه های متعدد زندگی- از پزشکی گرفته تا صنعت و خدمات و حکمرانی و فرهنگ و اجتماع و آموزش و غیره- را نه غریبه‌ای ضروری بلکه بخشی از وجود خود می‌یابد که به جای او تصمیم می‌گیرد و اجرا می‌کند. این آینده روشن و در عین حال پراضطراب، آینده‌ای است بسیار نزدیک؛ آینده‌ای که باید به گفت‌وگو با حال و گذشته ما درآید والا خطرناک جلوه خواهد کرد.

وی با بیان این که هماهنگ کردن این سه ساحت زمانی بسیار حائز اهمیت است و نیل به آن از سنخ فعالیت‌های میان‌رشته‌ای است، خاطرنشان کرد: ما در این میانه به گفتگو در معنای آکادمیک آن و نه صرفاً در سپهر عمومی- آنگونه که در آراء متفکرانی چون هابرماس ابراز شده است- بسیار نیازمندیم. برای این کار ما به اتحادیه‌های علمی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی ملی و بین‌المللی نیازمندیم تا امکان این گفتگو تعریف و میسر شود.

دکتر ماحوزی در پایان در بررسی و تبیین این موضوع در سپهر تحولات حوزه آموزش عالی و فناوری ایران و جهان گفت: آموزش در فضای مجازی شش سطح دارد که آنچه در ایران وجود دارد نهایتاْ سطوح اول و دوم آن است و برای تحقق سطوح بالای آن خصوصاْ در زمینه‌هایی مثل فلسفه راه درازی در پیش داریم. به ما یاد داده‌اند که در آموزش فلسفه استاد بسیار موثر است ولی آموزش در فضای سایبر، جایگاه استاد به راهنمایی در کنار دانشجو تبدیل شده است و لذا باید در نقش‌های استادی و دانشجویی متناسب با ابزارها و اهداف و شیوه‌ها، تجدیدنظرهایی صورت بگیرد.

تاریخ اجتماعی سبک زندگی و تبیین آن در بحران کرونا

دکتر اباذر اشتری

دکتر اباذر اشتری مهرجردی یکی دیگر از اعضای هیئت علمی موسسه هم در سخنرانی خود در پنل سبک زندگی همایش ارائه شد، گفت: به نظر می‌رسد هیچ گاه در طول تاریخ اجتماعی بشر، زمانی را سراغ نداریم که اینچنین همه مردم را اعم از هر مذهب، قومیت، طبقه، قشر، سن، جنس و تمامی حکومت‌ها و کشورها را اعم از پیشرفته و یا در مسیر پیشرفت درگیر و به صف کرده باشد. اگر چه مرگ و میر ناشی از آن  حتی یک جنگ منطقه‌ای هم کمتر است اما میزان و گستره شمول اثرات روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن، اساساْ از حد تصور و پیش بینی خارج است. در این میان محاسبه و حتی جبران اثرات مخرب اقتصادی آن با درصدی خطا امکان پذیر است اما متااسفانه هنوز برآورد دقیقی از اثرات فرهنگی- اجتماعی و روانی آن و روش‌ها و فرایندهای بازسازی یا جایگزینی آن صورت نگرفته است.

وی با بیان این که شاید به نوعی بتوان نام این بحران را که تمامی شئون فردی-روانی، خانوادگی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و به طور خلاصه سبک زندگی مردم را مختل کرده است، “بحران اخلال” گذاشت، اظهار داشت: تمامی این ویژگی‌ها نشان از واقعیت اجتماعی و مسئله بودن آن از دید جامعه‌شناسی دارد. به نظر فرایند دورانی و رفت و برگشتی سبک زندگی طی چند صد سال گذشته را بناگاه طی کمتر از یک و نیم سال شاهد هستیم.

دکتر اشتری مهرجردی در ادامه ضمن بررسی چرخه دورانی سبک زندگی از ابتدا تاکنون به تبیین مناسبات تغییرات و چرخش آن طی دوران بحرانی کرونا پرداخت.

دین فربه، شرور و شبه علم؛ تحلیل جامعه شناختی شبه علم در دوران پاندمی کووید- ۱۹

دکتر فرهاد بیانی

دکتر فرهاد بیانی دیگر عضو موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی هم در سخنرانی خود که در پنل دین و اخلاق همایش ارائه شد گفت: در جهانِ پیرامون، شرور در اصناف و اندازه‌های مختلفی وجود دارد. در حقیقت، تمام زندگی بشر با شرور دیوار به دیوار است به همین دلیل انسان‌ها همواره تلاش می‌کنند از شرور فاصله گرفته و از درد و آلام آن بکاهند. از سوی دیگر، علم توانایی و ظرفیت محدودی دارد و نمی‌تواند هم شرور را دفع کند یا همه آثار و نتایج آن را از بین ببرد.

وی افزود: علاوه بر این، تلقی بیشینه از دین و تصور آنتروپومورفیک (انسان‌وار) از خداوند باعث شده انسان‌ها از دین پاسخ همه سوالات را بجویند در حالی که چنین امری محال است و نه دین چنین ادعایی دارد و نه چنین توانایی را در خود می‌بیند. در نتیجه مردم به ویژه دینداران از دین نیز سرخورده شده و ناامید و مایوس می‌شوند.

عضو هیئت علمی موسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در پایان با بیان این که در این شرایط، شبه علم با ادعاهای فربه و وعده‌های دلفریب وارد عرصه می شود و دل‌ها را می‌رباید، اظهار داشت: شبه علم با قرار گرفتن در میانه علم و دین، هم از علمی بودن و روشمند بودن دم می‌زند و هم از یقینی بودن دین و پاکیزگی و سلامت معنوی، سخن می‌راند که این شرایط برای اقبال عمومی به شبه علم بسیار مناسب است.