کرونا علاوه بر ناتوان کردن سیستم تنفسی روح آدمی را نیز بیمار می کند - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
به گزارش وبدا جهرم؛ فعالیت پرستاران در شیفت های زیاد و در معرض بودن آنان با بیماران کرونایی باعث شده که برخی از آنان هم متاسفانه به این بیماری خطرناک مبتلا شوند. شرح درد و رنج یکی از پرستاران بیمارستان پیمانیه که این بیماری مبتلا شده است را در این گفتگو بخوانید.
این پرستار فعال که مدیر بهبود کیفیت بیمارستان پیمانیه است از چگونگی بیمار ومبتلا شدنش می گوید: به خاطر کارم که ارتقاء کیفیت خدمات درمانی از اهداف اصلی آن است می بایست مدام به بخش ها ی مختلف بیمارستان در راستای ارائه خدمات درمانی مطلوب به بیماران و همین طور بررسی وضعیت پرستاران سرکشی داشته باشم. بررسی وضعیت اکسیژن رسانی به بیماران کرونایی، تغذیه و بهداشت آنان چه در بخش های عمومی و ویژه بسیار مهم است که به دلیل این فعالیت ها و در معرض شدید بودن با این بیماران موجب شد که به کرونا مبتلا شوم.
وی در ادامه می گوید: در ابتدا خستگی و بی حالی خفیف به سراغم آمد که فکر کردم به خاطر کار و فعالیت بوده است. این خستگی و بی حالی شدت پیدا کرد به طوری که علاوه بر آن دچار سردرد شدید شدم. تمام این علائم ها مربوط به روز اول بیماری ام می شود. روز دوم دچار درد مفاصل و استخوان شدم و توانایی انجام هیچ کاری را نداشتم. رفته رفته ضربان قلبم به شدت افزایش یافت و تنگی نفس به سراغم آمد؛ به طوری که احساس مرگ و نبود اکسیژن به من دست داد.
وی بیان می کند: تب و لرز از دیگر علائم بیماری کرونا در من بود. جالب اینجاست که عرض دو روز تمام علائم این بیماری در من بروز کرد. شدت استخوان درد تحمل را ازمن گرفته بود. بلافاصله به پزشک متخصص عفونی مراجعه کردم. با تزریق دارو تا حدودی این بدن درد شدید از من دور شد اما به خاطر پایین آمدن درصد اکسیژن خون به بخش آی سی یو انتقال یافتم.
وی می گوید: این بیماری مهلک ضعف شدید بدنی و بی اشتهای به همراه دارد به طوری که ۴ روز کاملا میل به غذا نداشتم و با خوردن مقداری غذا استفراغ و اسهال سراغم می آمد. در حال حاضر به لطف خدا و مصرف دارو و مراقبت های ویژه ای که دارم حالم بهتر است. اما از دست دادن وزن بدن و ناتوان بودن در صحبت کردن به خاطر تنگی نفس باعث شده که روحیه ام را از دست بدهم. نمی دانم این بیماری قلب آدمی را هم نازک می کند. به لحاظ روحی فکر می کنم که این دنیا به اتمام رسیده و هر لحظه باید با همه خداحافظی کنم و حلال بودی بطلبم.
به گفته وی در این ۱۸ سال فعالیتم این بدترین تجربه تلخی بوده که با تمام وجود لمس کرده ام.
این پرستار زحمتکش می گوید: بسیار نگران کادر درمان و همکارانم هستم. آرزوی سلامتی برای تک تک آنها را دارم. از مردم عزیز می خواهم اصول پیشگیرانه این بیماری خطرناک را بسیار جدی بگیرند. این بیماری با هیچ کس شوخی ندارد.
وی می گوید: از تمام همکاران، پزشک معالجم و دیگر عزیزانی که برای بهبودی من تلاش کردند صمیمانه تشکر می کنم.