۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی ایران گرامی باد
دوازده فروردین، روزی است که مردم ایران، پس از گذشت پنجاه روز از پیروزی انقلاب، با رای ۲/۹۸% به استقرار حکومت جمهوری اسلامی رای مثبت دادند. درواقع این همه پرسی، نشان دهنده تشکیل اولین دولتی بود که در دوران مدرن با اتکا به خواست مردم و احکام اسلامی پدید آ مد.
حضرت امام خمینی(ره) در مقابل نظام سلطنتی، بر حکومتی تاکید می کرد که بر احکام اسلام و نظارت علما و رای مردم بنیان گذارده شده باشد. جمهوری اسلامی، اصطلاحی بود که امام نخست در پاریس، در توصیف نظام مطلوب خود به کار برد.[۱] جمهوریت در اینجا به همان معنای رایج یعنی مردمی بودن حکومت است و به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی و حاکمان اشاره داشته و قالب حکومت مورد نظر امام را تشکیل می دهد. رای مردم فقط در مراحل اولیه تاسیس نظام شرط نیست؛ بلکه جمهوری اسلامی، مقید به حضور مداوم مردم و نظارت دائمی آنها بر مسئولین می باشد و مردم همواره حق نقد مسئولین و نظارت بر آنان را دارند.[۲]
اسلامیت، رکن دیگر نظام مورد نظر امام است.[۳] همین امر، جمهوری اسلامی را از دموکراسی غربی متمایز می سازد. اسلام، محتوا و ماهیت اصلی نظام را تشکیل می دهد و احکام اسلامی مبنای اصلی سیاست ها و قوانین آن محسوب می شوند. لذا جمهوری اسلامی همواره مقید به دین و محدود به چارچوب های شریعت است.
حضرت امام، نظریه ولایت فقیه را ابتدا در «کشف الاسرار» در سال ۱۳۲۳ نگاشت و بعدها در سال ۱۳۴۸ به تفصیل در درس فقه خود در نجف اشرف تبیین نمود که در همان ایام، تحت عنوان «حکومت اسلامی» منتشر شد. بر مبنای این نظریه که حمایت بسیاری از فقهای بزرگ شیعه را پشت سر دارد، فقها به نیابت از ائمه معصومین(ع) در عصر غیبت اداره امور سیاسی و اجتماعی شیعیان را در اختیار دارند. ولایت فقیه در نظر امام، از یک سو تضمین کننده اسلامی بودن نظام است و مانع انحراف آن از معیارهای اسلامی می شود و از سوی دیگر تقوای فقیه و تقید او به احکام اسلامی، از استبداد و دیکتاتوری جلوگیری می کند. به عبارت دیگر، اگر قرار است که نظام سیاسی، محتوایی اسلامی به خود بگیرد، وجود فقیهی اسلام شناس در راس آن الزامی است. همچنین از آنجا که ریشه استبداد به نظر امام خمینی(ره) رذیلت های نفسانی و بی تقوایی حاکمان است، تقوای درونی و تقید فقیه به احکام شریعت، او را از استبداد برحذر می دارد.[۴] بنابراین، اصول اندیشه امام خمینی(ره) را می توان چنین برشمرد:
مشروعیت نداشتن سلطنت به دلیل اتکا نکردن به رای مردم و مخالفت با احکام اسلام؛
امکان نداشتن اصلاح نظام سلطنتی حتی در شکل مشروطه؛
جامعیت دین و پیوند ناگسستنی دین و سیاست؛
وجوب تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی؛
حق فقها در اعمال ولایت سیاسی در عصر غیبت؛
حق مردم در تعیین نظام و حاکمان سیاسی و نظارت بر مسئولین.
استقرار نظام جمهوری اسلامی با رای اکثریت قاطع مردم، بی نظیر ترین نمونه مردم سالاری است که جهان تاکنون به چشم خود دیده؛ آن هم از نوع مردم سالاری دینی. در روز جمهوری اسلامی برای جهانیان ثابت شد مردم ایران حکومت مردمی ای را می پسندند که بر پایه اسلام باشد و اصل هم همین است؛ زیرا مردم هنگامی که به سرچشمه پاک اسلام متصل شوند، می توانند به طور صحیح و دقیق، سرنوشت خودشان را تعیین کنند و از همین روست که جمهوری اسلامی حول محور ولایت فقیه است.
روز جمهوری اسلامی، آغاز حکومت اسلامی شد. تشکیل حکومت اسلامی ضرورت عصر غیبت است؛ زیرا تشکیل حکومت اسلامی در ایران، بستری برای تشکیل حکومت جهانی اسلامی توسط امام زمان(عج) است. مردم سراسر دنیا باید با معنای واقعی اسلام آشنا شوند و جمهوری اسلامی ایران نمونه جهانی برای آشنایی مردم با اسلام ناب محمدی(ص) است، اگرچه دشمنان داخلی و خارجی با تبلیغات و سیاه نمایی مانع صدور کامل اسلام از ایران به سراسر دنیا می شوند، اما در اینده ای نزدیک این امر محقق خواهد شد.
حرکت های بزرگی همچون انقلاب مردم ایران، گرچه سال ها طول می کشد تا به بار بنشیند، اما در مقایسه با عمر ملت ها، در حکم لحظه ای زودگذر است. ملت های پیشرو و موفق جهان در همه دوره ها، ملت هایی هستند که در یکی از چنین لحظه های تاریخی تصمیمی شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختی های مجاهدت و پایداری را با شور و شوق تحمل کرده اند تا خود را به نقطه امن و عزت و استقلال رسانده اند.
با وقوع انقلاب اسلامی ایران برای اولین بار، یک کشور اسلامی به طور موفقیت آمیزی قدرت های بزرگ غربی را به مبارزه طلبید، آنان را تحقیر کرد و به منافع مادیشان خسارت وارد کرد. انقلاب ایران، نخستین پیروزی مسلمین بر غرب، از قرن ۱۶ به این سوی به شمار می رود. نکته اینجاست که اسلام، عامل هدایت کننده این انقلاب بوده و هیچ یک از ایسم های غربی، ناسیونالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم در آن نقشی نداشتند.
حضرت امام با بهره گیری از اندیشه نو و ریشه دار الهی خود در صحنه سیاست بین المللی نه تنها با توفیق در سرنگونی رژیم پهلوی به هدایت جریان جهانی انقلاب اسلامی پرداخت، بلکه با ارائه فکری جدید و فرهنگی کاملاً دینی و الهی و نفی آموزه های مکاتب مادی، غرور غرب را به چالش کشاند. نوآوری امام، قبل از آنکه در سطح عمل سیاسی باشد، در افق اندیشه سیاسی است که نقطه عطفی در اندیشه سیاسی معاصر به وجود آورد.
هنر حضرت امام در طرح حکومت اسلامی این بود که با موازین شناخته شده فقهی و با استفاده از متون دینی که به گمان برخی با پیشرفت فوق العاده زمانه کارایی خود را از دست داده است، نظریه حکومتی اسلامی را مطرح کرد و راه های عملی تحقق آن را به خوبی نشان داد.
امام پس از اثبات جامعیت دین و رابطه تنگاتنگ دین و سیاست با سه دلیل لزوم تشکیل حکومت اسلامی را ثابت می کند:[۵]
اولاً پیامبر خود تشکیل حکومت داد و به اجرای قوانین اسلام و اداره جامعه برخاست؛ ثانیاً برای پس از خود به فرمان خداوند حاکم تعیین کرد؛ لذا پس از رسول خدا(ص) کسی در اصل تشکیل حکومت پس از رسول الله(ص) تردید نداشت.
ضرورت اجرای احکام منحصر و محدود به زمان پیامبر نیست؛ لذا تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرای قوانین نیز ضرورت دارد.
اولاً: احکام شرع حاوی مقررات و قوانین متنوعی است که یک نظام کلی اجتماعی را می سازد. ثانیاً: ماهیت و کیفیت آنها به گونه ای است که بدون تاسیس یک دستگاه عظیم اجرایی، نمی توان به وظیفه اجرای احکام الهی عمل کرد.
در حکومت اسلامی، حاکمیت منحصر به خداست و تبعیت از رسول خدا(ص) و اولی الامر و متصدیان حکومت به حکم خداست. بنابراین، حکومت اسلامی با دو شیوه رایج حکومت در دنیا متفاوت است:
۱٫ حکومت اسلامی حکومت دموکراسی به معنای متعارف نیست؛ زیرا در این نوع حکومت ها مردم یا نمایندگان آنها خود به قانون گذاری می پردازند، درحالی که در حکومت اسلامی قانون گذاری از آن خداست. درعین حال وجه مردمی آن محفوظ است؛ زیرا مجموعه قوانین اسلام از پیش توسط مسلمانان پذیرفته شده است.
۲٫ حکومت اسلامی حکومت استبدادی نیست؛ چراکه در این حکومت ها رئیس دولت مستبد و خودرای است و در جان و مال مردم به دلخواه تصرف می کند، اما در حکومت اسلامی همه افراد تابع قانون الهی هستند.
از نگاه امام شرایط زمامدار مستقیماً ناشی از طبیعت حکومت اسلامی است؛ یعنی پس از شرایط عام مانند عقل و تدبیر دو شرط اساسی لازم است: ۱٫ علم به قانون؛ ۲٫ عدالت.
چون حکومت اسلام، حکومت قانون الهی است، پس حکام حقیقی در زمان غیبت، فقها خواهند بود؛ چراکه فقط اینان بدون تقلید به قوانین الهی دسترسی دارند. از طرف دیگر حاکم باید دارای کمال اعتقادی و اخلاقی بوده و عادل باشد تا به جان و مال و عرض مردم خیانت نکند.
«صبحگاه ۱۲ فروردین که روز نخستین حکومت الله است از بزرگ ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست، ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند».[۶]
«من از عموم ملت ایران تشکر می کنم که در این رفراندوم شرکت کردند و رای قاطع خودشان را که باید گفت صددرصد پیروزی بوده است و رای داده شده است، به طور قاطع رای خودشان را دادند و به جمهوری اسلامی هم رای دادند».[۷]
«برقراری جمهوری اسلامی که به اتفاق آرای ملت برقرار شد و ان شاءالله احکام اسلامی هم دنبال آن برقرار می شود، برای رفاه حال همه طبقات خصوصاً کارگران، دهقانان، طبقه ضعیف، برای همه است و اسلام برای آنها بیشتر از سایر طبقات حق قائل است».[۸]
«شما در این رفراندوم شرکت کردید و رفراندوم را به ثمر رساندید و جمهوری اسلامی مستقر شد و آن دولت خائن برای همیشه و سلطنت جائر برای همیشه دفن شد، لکن باز نیمه راه هستیم، باید باز با همت شماها و با وحدت کلمه و با اتّکال به خدای بزرگ راه را به آخر برسانیم».[۹]
«مطلبی که در خطبه دوم عرض خواهم کرد، مطلب کوتاهی به مناسبت نزدیکی دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی است که دنیا حکومتی به این نام و با این خصوصیات را مشاهده کرد، جمهوری اسلامی از لحاظ معنای تحت اللفظی بر دو پایه استوار است: یکی جمهور مردم، یعنی آحاد مردم و جمعیت کشور اینها هستند که امر اداره کشور و تشکیلات دولتی و مدیریت کشور را تعیین می کنند و دیگری اسلامی، یعنی این حرکت مردم، بر پایه اسلام و شریعت اسلام است».[۱۰]
«آنچه ملت ما می داند و باید به درستی روی آن پافشاری کند که بحمدالله تاکنون پافشاری کرده این است که نجات این کشور و رسیدن آن به نقطه ای که شایسته این ملت است، فقط در سایه اسلام و جمهوری و نظام اسلامی امکان پذیر است و بس».[۱۱]
«یکی از بزرگ ترین بی انصافی ها درباره امام بزرگوار و نظام اسلامی ما این است که تبلیغات بیگانه او و نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را به استبداد و دوری از مردم سالاری متهم می کنند، این انقلاب با این عظمت و توفندگی در ایران به وجود آمد و پس از پیروزی انقلاب اولین نظرخواهی از مردم به وسیله امام انجام گرفت که در هیچ انقلابی سابقه نداشت. شما نگاه کنید، یک کودتا، یک تحول کوچک، یک جابه جایی مختصر در کشوری صورت می گیرد، دو سه سال انتخابات تاخیر می افتد. در کشور، مردم صندوق رای نرفته بودند تا به معنای واقعی کلمه رای دهند، هر کس را برای مجلس دست نشانده می خواستند، از صندوق ها بیرون می آوردند، در چنین زمینه ای دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، امام مردم را پای صندوق های رای کشاند و مردم به جمهوری اسلامی رای دادند، در یک سال مردم پنج بار پای صندوق های رای رفتند».[۱۲]
رابرت کالستون دانشمند کانادایی می گوید:
«از نظر من که یک غربی و فرد غیرمسلمان هستم این معجزه است که یک انقلاب مکتبی و الهی بتواند در جهان امروز این طور تحقق پیدا کند و در جهت استقرار عدالت به پیش برود، این انقلاب بدون شک از جانب خداوند حمایت می شود».
روزنامه تایمز می نویسد: «اوج گیری خیزش مذهبی به دنبال برکناری شاه توسط امام خمینی(ره) در ایران جریان یافت و سراسر جهان را درنوردید و در پاییز سال ۱۳۵۷ دنیای غرب به دلیل انقلاب ایران بار دیگر اسلام را کشف کرد… ما غربی ها خیلی زود فهمیدیم که الله اکبر در عربی یعنی، خدا بزرگ است».
فرید هالیدی استاد روابط بین الملل دانشگاه لندن در مقدمه کتابی که درباره ایران تالیف کرده، آورده است:
«انقلاب اسلامی عظیم ترین انقلاب تاریخ است. همه می دانیم این کار عظیم در پرتو عظمت شخصیت امام خمینی(ره) پا گرفت و دست های پرقدرت و فرمانده او بود که این موج عظیم انسانی را به شور و هیجان و خروش واداشت».
میشل فوکو اندیشمند و جامعه شناس فرانسوی در نوشته های خود با اشاره به سفری که در کوران حوادث انقلاب به ایران داشته، می نویسد: «من قبول دارم که از قرن هجدهم به بعد هر تحول اجتماعی اتفاق بسط مدرنیته بوده، اما انقلاب ایران تنها حرکت اجتماعی است که در برابر مدرنیته قرار دارد».
درواقع «فوکو می پذیرد که انقلاب اسلامی ایران دو سده اقتدار یک اندیشه سیاسی را با همه سوابق چند صد ساله اش به چالش کشانده است».
هرچند آفات انقلاب بسیارند، اما برخی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند:
۱٫ نفوذ فرصت طلب ها
وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را هرچه سریع تر سد نمایند. برای مثال می توان به انقلاب مشروطه اشاره کرد که پس از به ثمر رسیدن، منصب ها توسط افراد فرصت طلب اشغال شد و قهرمانان آزادیخواه به فراموشی سپرده شدند.
۲٫ نفوذ اندیشه های بیگانه
وقتی یک نهضت اجتماعی اوج می گیرد و جاذبه پیدا می کند و مکتب های دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد پیروان آن مکاتب برای رخنه کردن در آن و پوساندن آن از درون، اندیشه های بیگانه با روح آن مکتب را وارد آن کرده و به این ترتیب آن را کم اثر یا بی خاصیت می کنند.
۳٫ رجعت تدریجی به ارزش های فرهنگی طردشده
از جمله این ارزش های مذموم: راحت طلبی، فساد اخلاق و رشوه خواری است. درصورتی که یک مبارزه مستمر با ارزش های فرهنگی گذشته به عمل نیاید، تدریجاً با رشد مجدد آن ارزش ها، موجبات انحراف ارزش های اصیل انقلابی فراهم می شود.
۴٫ خستگی نیروهای انقلابی و از دست دادن روحیه انقلابی
۵٫ کناره گیری و انزوای مدیران لایق و متعهد به سبب تنزه و قداست طلبی
۶٫ اختلاف
همان گونه که وحدت و یکپارچگی مسئولین و مردم مایه پیروزی انقلاب است، اختلاف و تشتت ملت با هم یا اختلاف مسئولین رده بالای نظام باعث شکست و سقوط انقلاب است.
۷٫ تخلف از اوامر رهبر
۸٫ ابهام طرح های اینده
طرح و نقشه نداشتن برای اینده خود از آفات انقلاب است.
۹٫ خودباختگی
یکی از آفات انقلاب که مسیر انقلاب را عوض کرده و انقلابیون را در بین راه از کارشان پشیمان و منصرف می کند، خودباختگی در مقابل قدرت های حاکم و استعماری است.
۱۰٫ ناآگاهی و توجه نکردن به حیله ها و نقشه های ضد انقلاب
۱۱٫ ناتمام گذاشتن انقلاب
انقلاب دارای دو بخش است: بخش تخریبی و بخش سازندگی. اگر بخش تخریبی به خوبی به پایان برسد و نظام حاکم سرنگون شود و انقلاب در بخش سازندگی رها گردد، میراث خواران فرصت طلب زمام امور را به دست خواهند گرفت.
۱۲٫ بازگشت از معنویت
اگر انقلابیون پس از به دست گرفتن قدرت، به فکر دنیا و امور مادی بیفتند و از حالت قداست زمان انقلاب بگذرند، اولین زنگ خطر برای انقلاب به صدا درمی اید.
دوازده فروردین بهار انقلاب ما و روز شکفتن گل اسلام بر شاخسار زمان و نویدبخش تجلی حق و حاکمیت نظام اسلامی است.
دوازده فروردین عصاره یک تاریخ سراسر خون و شهادت و تبلور آن همه عشق ها، آرمان ها، اسلام خواهی ها، حق پرستی ها و باطل ستیزی هاست.
دوازده فروردین روز احقاق حق، روزی پیروزی دین است.
جمهوری اسلامی ودیعه الهی در دست ماست و… روز دوازده فروردین روز بیعت ما با اسلام، برای دفاع و حمایت و فداکاری در راه این انقلاب مقدس است که راهش همان اسلام و حاکمیت قرآن است.
جمهوری اسلامی که تجسّم عینی آن همه شعارها و فریادها و خواستن ها و طلب ها و عطش ها بود، با همه سنگینی اش، روی دوازده ستون نورانی و سرخ نهاده شد. دوازده فروردین خندقی بود که حفر گردید و احزاب قریش و کفار حجاز، از بیعتگران مومن و امت محمد، باز شناخته گردیدند.
دوازده فروردین روز جمهوری اسلامی صراط بُرنده و لغزنده و باریکی بود که بر فراز جهنم خودخواهی ها و شرق گرایی ها و غرب زدگی ها و قدرت طلبی ها کشیده شد، تا این امت را به جنه الماوای خداباوری و اسلام خواهی و حق جویی رهنمون شود.
دوازده فروردین روز بلوغ فکری و سیاسی این امت، در سایه اسلام بود.
دوازده فروردین یکی از ایام الله بود، روزی مبارک و مقدس که دهانی به وسعت ایران با فریادی رعدآسا و پرطنین جمهوری اسلامی را آری گفت.
دوازده فروردین روز احقاق حق بود، روز پیروزی دین، روزی که افسون ساحران جادوگر و تلاش خنّاسان وسوسه گر، باطل گشت. روزی که کشتی این امت در ساحل استقرار و استقلال لنگر انداخت.[۱۴]
دلمان از تاج و تخت کریه سلطنت گرفته بود، اما هوای دم کرده عالم سیاست هم، نسیم تازه ای با خود نداشت.
هرچه بود، حرف از جدایی دین و دنیا بود و کدورت آشتی ناپذیر سیاست و شریعت؛ دینی که باید در گوشه خانه ها بخزد و سیاستی که باید از قید معنویت رها شود!
ولی عطر کلام امام، با همه دنیا فرق داشت و اندیشه نابش از تمام «ایسم»های پوچ دنیا خالی بود. حکومتی که امام، افق آن را برایمان روشن کرد، ردایی از جنس سلوک مردانه علی به تن داشت؛ نهال دنیا را با معجزه دستانش به ریشه های دین پیوند می زد و آزادی و استقلالمان را در زیر سایبان امن الهی می کشید.
آوای دلسوزانه امام، اشتیاق دل هایمان را دوچندان کرد و دژ سرد پادشاهی ۲۵۰۰ ساله را از پیش رویمان برداشت. اینک نوبت انتخاب ما بود. صندوق های ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ به انتظار ما ایستاده بودند. نجواها زیاد بود: «جمهوری دموکراتیک»، «حکومت سوسیالیستی» لیبرالیستی… اما ما تنها یک چیز می خواستیم «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم! اینک سی سال از آن انتخاب بزرگ گذشته است و ما باور کرده ایم که انقلاب ما یک هدیه الهی بود. به چشم خود، ملت های بسیاری را دیده ایم که آرزومند تشکیل چنین حکومتی بوده اند، اما استبداد قدرت های بزرگ، پیش روی آنها قد علم کرده است؛ چراکه قدرت های بزرگ فهمیده اند انقلاب ایران، تنها نابودی یک حکومت دست نشانده و خروج یک کشور تحت سلطه از یوغ آنها نبود؛ انقلاب ایران، یک بیداری جهانی بود.
روز جمهوری اسلامی، اولین قدم در راه تحقق حکومت اسلامی امام زمان(عج) است.
دوازده فروردین، مُهر تاییدی بود بر مردم سالاری دینی.
روز جمهوری اسلامی، روز آغاز حکومت دینی به انتخاب مردم است.
با هر انتخابات در ایران اسلامی، روز جمهوری اسلامی تکرار می شود.
روز جمهوری اسلامی، آغازی است برای اجرای فرمان های اسلامی و عمل به آن.
رای قاطع مردم به جمهوری اسلامی، دروغ دموکراسی در جهان را ثابت کرد.
روز جمهوری اسلامی، بستری است برای روز جهانی جمهوری اسلامی در سراسر جهان.
بهار حکومت جمهوری اسلامی در بهار ۵۸ رقم زده شد.
روز جمهوری اسلامی؛ یعنی حضور همه جانبه مردم زیر سایه اسلام.
مدعیان دموکراسی اگر جرئت دارند، یک دوازده فروردین برگزار کنند.
روز جمهوری اسلامی؛ یعنی مردم، پشتیبان ولایت فقیه هستند.
جاده دوازده فروردین، شروع رسیدن به خوبی هاست..
روز جمهوری اسلامی، آغاز تحقق آرمان های امام خمینی(ره) است.
دوزاده فروردین در هیچ جای دنیا مانند ایران اجرا نمی شود؛ چون مردم برای سلطه طلبان ارزشی ندارند.
روز جمهوری اسلامی؛ یعنی اطاعت مردم از ولی فقیه.
دوازده فروردین ثابت کرد مردم، خودشان سرنوشتشان را تعیین می کنند.
مسیر جمهوری اسلامی اگرچه با موانع و سختی ها از سوی دشمنان همراه است، اما با امید به خدا می توان بر هر مشکلی پیروز شد.
به غیر از راه جمهوری اسلامی، تمام مسیرها بن بست است.
جمهوری اسلامی؛ یعنی حضور آحاد مردم در اداره کشور، بر پایه اسلام.
تشکیل حکومت جمهوری اسلامی پایان فرضیه منسوخ جدایی دین از سیاست بود.
نظریه حکومت اسلامی در عصری که نظریه های رنگارنگ و ایسم های مختلف قدرت نمایی می کردند، دنیای اسلام را زنده و پویا نمود.
در زمانه ای که دین و دین داری عقب ماندگی محسوب می شد، جمهوری اسلامی اندیشه سیاسی شیعه را به معنای واقعی تجدید بنا نمود.
هدف از تشکیل حکومت اسلامی رقابت برای به دست گرفتن قدرت سیاسی یا جست وجوی چیزی از اموال ناچیز دنیا نیست؛ هدف تحقق اصول روشن دین، اصلاح امور کشور، امنیت محرومان و ستمدیدگان و اجرای قوانین تعطیل شده شریعت است.
ملت های پیشرو و موفق جهان در همه دوره ها، ملت هایی هستند که در لحظه های حساس تاریخی، تصمیمی شرافتمندانه و شجاعانه گرفته، سختی ها را تحمل کرده اند و به قله عزت و استقلال رسیده اند.
زن خبرنگار، مقابل دوربین ایستاده و درحالی که میکروفنی با آرم CNN در دست دارد، با فرمان سه، دو، یک فیلمبردار می گوید: با سلام به فارسی زبانان و ایرانیان سراسر دنیا، من به طور مستقیم از تهران، پایتخت ایران با شما صحبت می کنم. الان ساعت ۱۰ صبح است و روز ۱۲ فروردین. سالروز رفراندوم سراسری در ایران که در سال ۱۳۵۸ برگزار شد. سه دهه از این رفراندوم می گذرد و من می خواهم از مردم ایران بپرسم ایا پس از گذشت سی سال، هنوز هم مایلند به رژیم ایران رای دهند؟ فضای شهر تهران خیلی سوت و کور است و مردم در شهر دیده نمی شوند، اما من سعی خودم را می کنم از بعضی مردم ایران گزارش تهیه کنم. پس تا گزارش دیگر، به امید دیدار.
در همین حال که تصویر قطع می شود، مردی که تمام حرف های خبرنگار را شنیده است، از مقابل خبرنگار زن با خنده عبور می کند. خبرنگار به دنبال او می رود و به او می گوید: سلام آقا! می خواستم… مرد حرف او را قطع می کند و با خنده می گوید: می خواهی دروغ بگی حداقل قشنگ بگو؛ یعنی چی فضای شهر تهران سوت و کور است؟ همه، حتی ایرانی های مقیم خارج هم می دونن الآن عیده و مردم در جنب وجوش. زن خبرنگار می گوید: بگذریم؛ خواستم بگم ایا بعد از گذشت سی سال، شما باز هم به جمهوری اسلامی رای می دید؟ مرد می گوید: برو ببینم بابا! و می رود. زن خبرنگار ناراحت می شود و به فیلمبردار می گوید: فیلم را پاک کن. خبرنگار، زنی را که کودکی در آغوش دارد، صدا می کند و سراغش می رود و با خنده ای مصنوعی می گوید: سلام خانم! من خبرنگار شبکهCNN هستم. امروز، ۱۲ فروردین است. خواستم بپرسم اگر دوباره رفراندومی برگزار شود شما باز هم به رژیم ایران رای می دهید؟ زن اخمی می کند و با تندی می گوید: رژیم ایران نه! جمهوری اسلامی ایران، بله که رای می دم. پس می خوای به تو رای بدم؟
خبرنگار: اینم پاک کن.
مردی مسن به آنها نزدیک می شود که کلاه پهلوی بر سر دارد.
خبرنگار: سلام پدر جان! من خبرنگارCNN هستم.
پیرمرد: CNN برای کجاست؟
خبرنگار: برای امریکا.
تا این را می گوید، پیرمرد با مشت گره کرده مقابل دوربین می گوید: «مرگ بر امریکا» خبرنگار دست پاچه می شود. حالا تصویربردار دختری را در آن سوی خیابان می بیند و به خبرنگار می گوید: بریم سراغ اون.
خبرنگار: از چادرش معلومه چی جواب ما می ده، ولش کن!
سراغ مردی می رود که حالا به آنها نزدیک شده است. خبرنگار: ایا پس از گذشت سی سال از رفراندوم، باز هم مایلید به جمهوری اسلامی رای بدهید؟
مرد با آرامی می گوید: روز ۱۲ فروردین یا روز جمهوری اسلامی، هر سال تکرار می شود.
خبرنگار: چطور؟
مرد: می دونم آخرش این مصاحبه رو پخش نمی کنید، ولی من جواب شما رو می دم. در ایران تقریباً هر سال انتخابات برگزار می شه. شرکت مردم در هر انتخابات درواقع تکرار روز جمهوری اسلامی است. در همین اثنا، مردی با خشم خودش را به خبرنگار زن می رساند و می گوید: «من که رای نمی دم!» خبرنگار با خوشحالی میکروفن را به طرف او می برد و می پرسد: چرا؟
مرد خشمگین می گوید: همش گرونی و سختی، برای چی رای بدم؟
خبرنگار: حاضری همه اینها رو مستقیم بگی؟ مرد خشمگین خوشحال می شود و می پرسد: از کدوم شبکه پخش می شه؟
خبرنگار: از شبکهCNN .
مرد اخمی می کند؛ شرمنده ام، من مصاحبه نمی کنم. من وطن فروش نیستم. ایران هرچی باشه از امریکا بهتره.
شهید بهشتی(ره) در خاطره ای این چنین می گفت: «بزرگداشت جمعی از شهدا بود. با وجود کارهای بسیار زیاد، تمام کارهایم را رها کردم و در جمع خانواده شهدا در بهشت زهرا حاضر شدم. مادر یکی از شهدا زنی حدود ۶۰ یا ۶۵ ساله بود. این مادر چند کلمه برای خانواده ها و تشییع کنندگان صحبت کرد… .
وقتی به آن مادر شهید تبریک و تسلیت گفتم، او گفت به غیر از این پسرم که شهید شد، پنج پسر دیگر و یک داماد دارم که الان در جبهه اند. من به امام و امت اسلامی می گویم که این پنج پسر را هم تقدیم می کنم. او مردانه و بایمان و چنان شجاع و پرشور بود که به همه مادران و پدران که آنجا بودند، نیرو می بخشید.
در این هنگام با خود گفتم: به آمریکا بگویید چشم طمع خود را از جمهوری اسلامی ایران بکن! جامعه ای که چنین مادران و فرزندانی پرورده است، برای آمریکا جای خالی ندارد».[۱۵]
«یکی از مارکسیست های چکْ اُسلواکی که به ایران آمده بود، می گفت: روشی که شما ایرانیان در پیش گرفته اید و وضعی که ادامه داده اید، با هیچ یک از قالب های فکری و فرمول های تحلیل گری که ما در جامعه شناسی لیبرالیستی داریم، قابل فهم نیست. اینکه شما در ابتدای کار می گفتید: مشت بر نیزه و خون بر شمشیر پیروز است، ما نمی فهمیدیم یعنی چه، ولی بعد دیدیم که پیروز شد.
این توده های میلیونی، به استقبال تانک ها می رفتند، این برای ما قابل فهم نبود. ولی چنین شد و پیروز شدید. پس از پیروزی، به دنبال تبلیغات شوم رژیم شاه و مزدوران غربی و شرقی، ما فکر می کردیم که دیکتاتوری «نعلین و عمامه» جانشین دیکتاتوری «چکمه و تاج» می شود، اما دیدیم که چنین نشد. شما آزادی های بیش از حد به جامعه داده اید که ما همواره نگرانیم که مبادا از طریق این آزادی ها بر این انقلاب آسیبی وارد شود.
بنابراین، بزرگ ترین ویژگی چشم گیر این انقلاب، آزادی است که بسیاری از تحلیلگران غیرمسلمان هم به آن اذعان دارند».[۱۶]
[۱]. صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۵۷٫
[۲]. همان، ج ۲، ص ۲۵۵؛ ج ۳، ص ۱۴۱٫
[۳]. همان، ج ۶، ص ۲۵۶؛ ج ۴، ص ۱۵۷؛ ج ۹، ص ۲۶۱٫
[۴]. همان، ج ۹، ص ۱۷۰؛ ج ۱۱، ص ۳۸؛ ج ۱۰، ص ۱۷۴٫
[۵]. مهدی پورحسین، مقاله «امام خمینی(ره) طرح حکومت اسلامی و بازتاب ها».
[۶]. بخشی از اعلامیه امام خمینی(ره) در رابطه با رفراندوم جمهوری اسلامی، ۱۶/۱/۱۳۵۸٫
[۷]. بخشی از پیام رادیو و تلویزیون امام خمینی(ره) پس از انجام رفراندوم جمهوری اسلامی، ۱۷/۱/۱۳۵۸٫
[۸]. صحیفه نور، ج ۵، ص ۲۵۴٫
[۹]. همان، ص ۲۶۷٫
[۱۰]. سخنرانی ۱۰/۱/۱۳۶۹، به نقل از: نرم افزار به سوی نور، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
[۱۱]. سخنرانی ۱۴/۳/۱۳۸۱، همان.
[۱۲]. سخنرانی ۱۴/۳/۱۳۸۱، به نقل از: نرم افزار به سوی نور، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
[۱۳]. میراحمدرضا حاجتی، امام خمینی(ره) و معجزه انقلاب اسلامی، کتابخانه اینترنتی تبیان.
[۱۴]. جواد محدثی، قطعات، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶، ص ۶۸٫
[۱۵]. سخنرانی شهید بهشتی در کانون مالک اشتر، ۲۸/۷/۱۳۵۹٫
[۱۶]. سخنرانی شهید بهشتی در جمع مردم اصفهان، ۱۹/۱۱/۱۳۵۸، به نقل از روزنامه کیهان، ۲۸/۱۰/۱۳۶۱٫