در پویانمایی از سنتهای تصویری ایرانی استفاده نشده است
پژوهش «مطالعه تحلیلی ده اثر پویانمایی با تاکید بر طراحی شخصیت به منظور دریافت میزان انطباق آنها با هویت ایرانی اسلامی» در پژوهشکده هنر، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، با تحقیق و نگارش دکتر خشایار قاضیزاده به پایان رسید.
این پژوهش متمرکز بر چگونگی طراحی شخصیت در انیمیشنهای ایرانی با توجه به بازنمود هویت ایرانی در آنها انجام پذیرفته است. یکی از مهمترین وجوه پویانمایی، طراحی شخصیتهای اثر است که بر اساس مولفههای مختلفی انجام میگیرد. برای ساخت و پردازش شخصیت، مولفههای مختلفی حتی قبل از طراحی و اجرا در نظر گرفته میشود و زمینههای گوناگونی مورد مطالعه قرار میگیرد، ازجمله شاخصههای فرهنگی زیرا علاوه بر ارتباط شخصیتها با مضمون اثر، پیوند آن با شاخصههای فرهنگی جامعه بسیار مهم است و این امر همان چیزی است که به تولیدات ملی، هویتی یکپارچه میبخشد. امروزه پویانمایی به عنوان هنری نه چندان نوپا در ایران از جایگاه قابل اعتناتری نسبت به گذشته برخوردار شده است. خصوصا درک اهمیت و کارایی آن از سوی متولیان امر و حضور استعدادهای جوان در این عرصه موجب تولید آثاری با اهمیت شده است. همین امر باعث میشود با رویکردی نقادانه به محصولات داخلی نگریسته شود تا زمینه برای تولید آثار حرفهای تر و متناسب با معیارهای تراز اول در این هنر، فراهم آید.
پژوهش انجام شده با هدف شناسایی، معرفی و تدوین شاخصههای هویت فرهنگی، ملی، و هنری موثر در شخصیتپردازی انیمیشن جهت دستیابی به پویانمایی ایرانی، همچنین شناسایی وجوه تفاوت و تشابه نشانههای هویتی موجود در شخصیتهای پویانمایی با شاخصههای هویت فرهنگ ایرانی و تمرکز بر مولفههای هنری برای خلق و پردازش شخصیتهایی که معرف هویت ملی در یک اثر انیمیشن باشند، به تحلیل نمونههایی از تولیدات انیمیشن ایران پرداخته تا میزان توفیق این هنر-صنعت را در این عرصه دریابد و زمینه را برای تولید آثاری با رویکرد بازنمایی هویت فرهنگی ایرانی فراهم سازد.
بر اساس نتایج به دست آمده و کشف لایه های هویتی مستتر در شخصیت های پویانمایی ایرانی این نتیجه را دربر داشت که در سینمای انیمیشن ایران، به دلیل کمبود مراکز حمایت کننده، پیش مطالعات کافی قبل از تولید و اجرا که از ضروریات این هنر است، صورت نمی پذیرد، ضمن اینکه ضعف های ساختاری و فنی در طراحی شخصیت ها، با نوعی رونگاری از سبک های تجربه شده غیر ایرانی همراه بوده، که همچنان موجب شده آثار ایرانی سبک و شخصیت متمایزی پیدا نکنند. از مطالعات انجام شده چنین بر میآید که در نمونههای مورد مطالعه علیرغم وجود زمینههای موضوعی برای استفاده از سنتهای تصویری ایرانی، استفاده چندانی از این قابلیت، در طراحی شخصیتها نشده است اما میتوان به صورتبندی مطلوبی در فرآیند خلق و طراحی و پردازش شخصیت در انیمیشنهای ایرانی با لحاظ نمودن امکانات زمینهای در بازهای نه چندان بعید دست یافت.