متن سخنرانی ریاست انجمن در بیست و دومین همایش انجمن زمین شناسی ایران
با درود خدمت سروران گرامی
و با عرض ادب و خوشامدگویی
آن چه میخواهم خدمتتان عرض کنم چکیدهای درباره انجمن است و دیگر مختصری پیرامون شعار همایش:
زمینشناسی برای آینده ایران
انجمن زمینشناسی ایران که در سال ۱۳۷۴ تاسیس شده بود رسماً فعالیت خود را شروع کرد. در سالهای آغازین حرکتی نسبتا خوب و با اشتیاق داشت. اما این حرکت و اشتیاق به تدریج کاهش یافت و در برهه ای از زمان (سالهای ۹۲ تا ۹۷) تقریبا خاموش شد.
و به قول سیاوش کسرائی در شعر آرش:
خاموشی گناه ماست
اهداف انجمن زمینشناسی ایران اگر خیلی خلاصه بخواهم بیان کنم ارتقای علم زمینشناسی و گسترش آن و ایجاد همگرایی بین دستاندرکاران علوم زمین کشور است.
در این مرحله که اینجانب و همکارانم در هیئت رئیسه انجمن در خدمت زمینشناسی کشور هستیم اهداف انجمن را بر روی دو موضوع دیگر نیز متمرکز کردهایم.
همگرایی بیشتر دستاندرکاران علوم زمین در بخشهای تحقیقاتی و دانشگاهی با بخش اجرایی. یعنی کسانی که کار آموزشی-پژوهشی میکنند با کسانی که مرد عملیات و اجرا هستند.
قصد انجمن زمینشناسی ایران همگرایی هرچه بیشتر این دو است. بین این دو گاه فاصله بسیار دیده میشود و انجمن زمینشناسی با برگزاری نشستهای تخصصی در این مسیر گام بر میدارد.
هدف دیگری که انجمن در حال حاضر آن را دنبال میکند آشنایی بیشتر عموم جامعه با علم زمینشناسی است که در این مورد انجمن در طی دو سال اخیر موفق بوده است. به عنوان مثال در مسئله زلزله اخیر این موضوع به خوبی مشاهده شد.
اما شعار همایش که زمینشناسی برای آینده ایران است.
جناب آقای دکتر قلمقاش در ارتباط با این موضوع سخنرانی کاملی خواهند داشت اما اجازه میخواهم چند کلمهای پیرامون آن صحبت کنم.
علوم زمین ریشه در تاریخ ما دارد. از معدنکاری شدادی گرفته تا احداث کهریز و انتقال آب.
در نوشتههای علمی-تاریخی ما میتوانیم ریشههای علوم زمین را به خوبی ببینیم به عنوان مثال نوشتههای ابوریحان بیرونی پیرامون حوضههای رسوبی و نهشتههای رسوبی به گونهای است که گویا یک رسوبشناس ورزیده آن را بیان میکند. در علم کانیشناسی نیز در هزار سال پیش کانیها را به گونهای دستهبندی کردهاند که تنها یک کانیشناس میتواند چنین دستهبندی را شکل دهد. کانسارهای فلزی نیز از دیرباز مورد استفاده نیاکان ما بوده است.
پیشینیان ما آن چنان زمین را کاویده و کندهاند که بشر از فنون و علم آنها حیرت میکند. به طوری که امروزه ما کانساری را نیافتهایم که پیش از آن سابقه کار شدادی نداشته باشد.
اما زمینشناسی در عصر ما و زمان حال
ما در زمان حال بیش از ۱۰۰ موسسه آموزشی داریم که آموزش زمینشناسان و معدنکاران کشور را بر عهده دارند. یک دانشجو از دوره کارشناسی تا دوره دکتری حدود ۲۰۰ واحد درسی را میگذراند.
ببینیم هدف از تمام این درسها و مراحل چیست؟
تنها میتوان اهدافی کاربردی برای این مراحل در نظر گرفت که شامل موارد زیر خواهد بود:
۱- شناخت مواد درون زمین و چگونگی استخراج و تولید
این مواد شامل منابع انرژی، منابع معدنی و منابع آب خواهند بود.
۲- احداث بناهای مقاوم و پایدار در برابر عوامل طبیعی در طبیعت که برای آن باید رفتار زمین را بشناسیم و بر پایه آن سازهها را طراحی کنیم. این بخش بیشتر در حوضه زمینشناسی مهندسی است.
۳- کمک به حفظ محیط زیست با توجه به دو مورد یاد شده
حال ببینیم در این سه بخش در کجا موفق بوده ایم و در کجا ناموفق.
در اکتشاف در ۵۰ سال اخیر (چرا ۵۰ سال اخیر را می گویم زیرا بسیاری از کارها از ۵۰ سال پیش آغاز شده و بعد از انقلاب ادامه یافته است):
در اکتشاف هیدروکربور در این نیم قرن موفق عمل کردهایم به ویژه در ۳۰ سال اخیر
ذخایر نفت و گاز ما به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته به طوری که هم اکنون ۱۶۰ میلیارد بشکه نفت و ۳۶ تریلیون متر مکعب گاز اکتشاف شده است.
– اما در معادن بعضی از ذخایر بزرگ در همان ۵۰ سال پیش اکتشاف شدهاند و در سالهای بعد ذخایر احتمالی و گاه ذخایر زمینشناسی به ذخیره قطعی تبدیل شدهاند.
اما شوربختانه در سی سال اخیر هیچ ذخیره بزرگ معدنی نیافتهایم و ذخایر بزرگ ما در حال تمام شدن هستند. این در حالی است که افقهای معدنی بسیاری از مواد معدنی توسط سازمان زمینشناسی کشور مشخص شدهاند.
در ارتباط با دومین هدف که احداث سازهها و زمینشناسی مهندسی است:
ما در احداث تونل و سد بسیار موفق بودهایم. تونل کوهرنگ به طول ۲۴ کیلومتر احداث شده است. اما سد مرتبط با آن را که ذخیره آن باید توسط این تونل منتقل شود نساختهایم.
سد گتوند مشکل بزرگ سدسازی ماست و کارنامه زمین شناسی بسیار بدی دارد. گاه گفته میشود که گزارش زمینشناسی ندارد ولی دارد.
در پروژه آب و فاضلاب تهران که در حال احداث است هیچ فکر کلانی نشده است.
ما ابتدا تمام آبهای پیرامون تهران و استان تهران و البرز را به تهران هدایت کردهایم. نتیجه چه میشود؟
اگر سیستم انتقال آب نباشد خب هم اکنون تمام جنوب تهران باتلاق میشد. اما احداث این سازهها یعنی سیستم فاضلاب از شمال تا جنوب تهران کاری بدون مطالعه است و ممکن است در اینده مشکلات جدی را به وجود بیاورد.
حال ببینیم در آینده علوم زمین چه جایگاهی خواهد داشت:
قبل از گفتگو پیرامون آینده علوم زمین باید اشاره کنم که تقریبا تمام موسسات آموزشی-پژوهشی و اجرایی در یک موضوع کاستی دارند و آن این که در کنار فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و اجرایی یک موسسه که آینده را پیشبینی کند و چشمانداز آینده را ترسیم کند نداریم.
به عنوان مثال وزارت نفت هیچ موسسهای برای تحلیل و ترسیم چشمانداز تغییر قیمت نفت و شناخت جایگزینهای احتمالی آن و یا حتی پیشبینی کاربردهای جدید نفت ندارد.
وزارت صمت نیز هیچ موسسه و یا حتی مجلهای که به چشمانداز اکتشاف، تولید و به خصوص بازار مصرف در آینده بپردازد ندارد.
در شرکت ملی نفت ایران یک بخش بالادستی و یک بخش پایین دستی داریم که این دو تقریبا مستقل از هم فعالیت میکنند. بخش بالادستی شامل اکتشاف و تولید و پالایش و پخش بخشهای پایین دستی را تشکیل میدهند. در مورد وزارت صمت اگرچه چنین ساختاری تعریف نشده است ولی کمابیش وجود دارد.
اکتشاف و استخراج مواد معدنی همان صنایع بالادستی هستند و کانهآرایی و فرآوری، استحصال فلزات، سیمان و سرامیک و … صنایع پایین دستی را تشکیل میدهند.
همه این موسسات یک اداه کل سیاستگذاری و تحلیل چشمانداز آینده برای فعالیتهای خود نیاز دارند. به خصوص تحلیل بازار مصرف، رقیبان، جایگزینها و …
نقش علوم زمین در GDP یا درآمد ناخالص ملی در چند سال گذشته به صورت زیر بوده است:
– نفت و گاز ۳۴% ولی در حدود ۸۰ درصد درآمد ارزی
– معادن ۱% در ابتدا در آمارهای بانک مرکزی و اکنون ۳%
ولی واقعا اگر بخش پایین دستی یعنی صنایع فلزی، سیمان و سرامیک به آن اضافه شود این سهم تا ۱۰% قابل افزایش است.
کشاورزی با تمام تاریخ آن و تمام اشتغالزایی که دارد حدود ۱۵% درآمد ناخالص ملی را شامل میشود.
به امید آن که شاهد افزایش سهم معادن و صنایع وابسته آنها در تولید ناخالص داخلی کشور باشیم که توان زمینشناسی ایران بسیار فراتر از واقعیت کنونی است.