ملاحظات فرهنگی و اجتماعی تحولات آموزش عالی ایران
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ با همکاری پژوهشکده، نشست آموزش عالی و توسعه پایدار توسط قطب علمی آموزش عالی و توسعه در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
در این نشست، دکتر ابراهیم صالحی عمران درباره مهارتآموزی و توسعه پایدار، دکتر غلامرضا گرایینژاد درباره اثرات برنامههای توسعه بر تحولات آموزش عالی ایران، دکتر مقصود فراستخواه درباره نقش سیاستگذاری در توسعه پایدار، دکتر محبوبه عارفی درباره نقش برنامههای آموزشی در توسعه پایدار، دکتر محمد یمنی درباره قطب علمی آموزش و توسعه و دکتر حسین میرزایی درباره ملاحظات فرهنگی و اجتماعی تحولات آموزش عالی ایران سخنرانی کردند.
دکتر حسین میرزایی در ابتدا با طرح پرسش مارتین کارنوی و لوین در کتاب «محدودیتهای اصلاح آموزشی» مبنیبر اینکه آیا اصلاحات آموزشی میتواند به تنهایی مشکلات ناشی از مسائل بنیادین اقتصاد، سیاست و نظام اجتماعی را حل کند؟ گفت: پاسخ این پرسش معلوم است؛ نه. چرا که اصلاحات آموزشی لزوماً نمیتواند در جامعهای که مسائل بنیادین، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی دارد، معجزه کند.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی افزود: همواره گفتهام که نقد دانشگاه و آموزش عالی برای خودزنی نیست بلکه برای دفاع از دانشگاه است. اما از آنجا که مجموعه نظام آموزش عالی و علم و فناوری باید یک هستیبخش داشته باشد، لذا باید نظام آموزش عالی را تصحیح و نقد کنیم تا بتواند آن هستیبخشی را پذیرا شود و به آن بپردازد.
دکتر میرزایی در ادامه با اشاره به رابطه دانشگاه و بازار و صنعت یادآور شد: اگر مجموعه نظام دانشگاهی و آموزشی به حوزه صنعت گره نخورد به این معنا که نیاز متقابلی احساس نشود و پاسخگویی به نیاز صنعت در دانشگاه تعریف نشود، آنگاه اتفاق ویژهای هم در آموزش عالی نخواهد افتاد.
وی افزود: بحث دیگری که مطرح است این است که آموزش و توسعه چه نسبتی با هم دارند؟ آیا اساساً ارتقاء آموزش میتواند به ارتقاء توسعه منجر شود یا خیر؟ مباحث زیادی پیرامون این بحث شکل گرفته است. باید توجه داشته باشیم که در بحث عدالت آموزشی مولفههای متعددی همچون توسعه اجتماعی، سلامت و بهداشت و غیره وجود دارد که ارکان اصلی آنها آموزش است و باید در عرصه عمل به آنها توجه داشته باشیم.
دکتر میرزایی در ادامه با اشاره به برخی از آمارهای آموزش عالی از زمان تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تا کنون مبنی بر رشد جمعیت دانشگاهیان در کشور گفت: اگر بخواهیم بررس آماری انجام دهیم در وضعیت فعلی حدود ۱۵ درصد از دانشگاهها، دانشگاههای غیرشهریهای هستند و حدود ۸۵ درصد دانشگاهها شهریهبگیر هستند. یعنی نظام آموزشی ایران در دهههای اخیر روی دوش خانوادهها سوار بوده و از مجرای شهریهپردازی خود را اداره کرده است. بنابراین دولت بار زیادی از این مسئله را بر دوش ندارد.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی افزود: اما در مورد دانشگاههای فنی و حرفهای و مشابه آن، سیاستگذاری یک چیز بوده و عمل، چیز دیگری بوده است. جالب این است که حتی در ۱۴۱ مرکز دانشگاهی که میتوان آنها را دولتی به حساب آورد و همچنین ۵۸ مرکز دیگری که ذیل وزارت بهداشت فعال هستند و به تعبیری ماموریت عام دارند، منطقی خصوصی و کارکردی خصوصی حضور قدرتمند دارد. به همین خاطر اغلب این مراکز، پردیسهای متعددی دارند و خیلی از اینها شهریه قابل توجهی دریافت میکنند. این صحبتها بهمعنای نفی حمایتهای دولت نیست، بلکه بحث من درباره نظام انتظارات خانوادهها و جامعه و یک مجموعه کارویژه است که چالشهای جدیای به دنبال خود دارد؛ چالشهایی که متاسفانه رها است و این رها بودن خودش را در آمار و ارقام نشان میدهد.
وی یادآور شد: در سالهای ۹۵-۹۴، ۹۶-۹۵ و ۹۷-۹۶ حدود ۵۲ درصد از دانشجویان رشتههای علومانسانی در سه رشته حسابداری، مدیریت و حقوق مشغول تحصیل بودند؛ به این نحو که حقوق ۱۵ درصد، مدیریت ۱۷ درصد و حسابداری ۲۰ درصد دانشجوان علومانسانی را به خود اختصاص دادهاند. در همین سالها در برایند ملی، حقوق حدود ۷ درصد، مدیریت ۸ درصد و حسابداری هم حدود ۹ درصد از دانشجویان کل کشور را به خود اختصاص داده بود. در صورتیکه در سال ۱۳۵۲ حقوق ۲ درصد از دانشجویان کل کشور را شامل میشد. این نشان میدهد که در برخی از رشتهها خیلی فاصله وجود دارد که عملاً بخش عمده آن معطوف به اشتغال است. اما واقعاً آیا وزارت علومِ وقت یا فعلی باید مجوز چهارصد هزار دانشجو در رشته حسابداری را بدهد؟ یعنی آیا کشور هر ساله نیاز به چهارصد هزار دانشجو در حوزه حسابداری دارد؟ مگر اینکه بگوییم که کارکرد دانشگاه در یک مدل اجتماعی، معطوف به ارتقاء آگاهی و منزلت است و هیچ ربطی هم به چیزهای دیگر ندارد و براساس آن بگوییم که آنچه اتفاق افتاده و میافتد قابل دفاع است. فاجعه زمانی است که در مقاطع بالا مانند دکتری این ارقام زیاد میشوند. درواقع وضعیت وضعیت ناسیاستی است و بحث کیفیت آموزشی و به ویژه ارتباط آن با کاربرد باید جزو بحثهایی باشد که در مجموعه آموزش عالی روی آن دقت و تامل شود.
دکتر میرزایی در پایان یادآور شد: برای دانشگاههایی که ماموریت عام دارند یک سیاست خاص هم باید گذاشته شود؛ رفتن دانشگاههای برتر به سمت بحثهای هزینهای و شهریه هیچ امتیازی را برای نظام نخبگی که میبایست وجود داشته باشد به دنبال نخواهد داشت.
گفتنی است در این مراسم کتاب «آموزش عالی در ایران؛ حال و آینده» که به همت دکتر محمد یمنی تدوین و توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در بهمن ماه سال جاری منتشر شده است، رونمایی شد. در این کتاب جمع از صاحبنظران آموزش عالی دیدگاههای خود را درباره وضعیت نظام آموزش عالی ایران بیان داشتهاند.