کمیته بدفورد آمریکا در سال ۱۹۸۶ طی بیانیه ای رسما اعلام کرد که رشته حسابداری دارای مشکلات عدیده ای در زمینه یادگیری و آموزش است. هم چنین در بیانیه ی مذکور بیان کردند به تناسب تغییراتی که در رشته ی حسابداری رخ داده است باید شاهد تغییراتی در سیستم یادگیری و آموزشی حسابداری باشیم؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین سبک های یادگیری با میزان یادگیری و با درنظر گرفتن تاثیر هوش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان رشته ی حسابداری دانشگاه دولتی شیراز در نیم سال دوم۱۳۹۸-۱۳۹۷ است. هم چنین نمونه ی انتخابی پژوهش شامل تمامی دلنشجویان سال آخر رشته ی حسابداری مقطع کارشناسی دانشگاه دولتی شیراز است که به روش خوشه ای گزینش شدند.
در این پژوهش برای تعیین سبک یادگیری از آزمون کلب و برای تعیین نوع هوش از آزمون هوش اسنفورد-بینه استفاده شده است. در بخش توصیفی پژوهش از میانگین، انحراف معیار، بیشینه و کمینه و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در قسمت آمار استنباطی نیز از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، آنالیز واریانس تک عامله و دو عامله با تاثیرات متقابل (آنوا) و آزمون توکی بهره مند شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیان گر آن است که سبک یادگیری هم گرایکلب و نوع هوش متوسط دارای بالاترین یادگیری حسابداری است.

---

نگارنده: نجمه نصیری
استاد راهنما:جناب آقای دکتر کاظم نحاس
استاد مشاور:جناب آقای دکتر حمید محمودآبادی
استاد داور:جناب آقای دکتر امین ناظمی